زهرا ربانی املشی: آیا خشم ملت با حصر موسوی و کروبی، از بین رفت؟

زهرا ربانی املشی: آیا خشم ملت با حصر موسوی و کروبی، از بین رفت؟
کلمه
کلمه - ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۲

چکیده :باید دید آنچه هزینه کردند با آنچه به دست آوردند متوازن است یا نه. شاید با این حصر ارتباط مردم با این عزیزان قطع شد ولی آیا خشم ملت از بی عدالتی ها از بین رفته یا اینکه همانند آتش زیر خاکستر است که مترصد فرصت است....

کلمه-زهرا صدر: زهرا ربانی املشی عروس مرحوم آیت الله العظمی منتظری با بیان اینکه تلخ ترین روزهایش زندگیش آغاز حصر این مرجع تقلید در قم بوده است می گوید: نیروهای بسیج و اطلاعاتی را در شهرهای مختلف وادار به راهپیمایی علیه ایشان کردند. دفتر و حسینیه ایشان را اشغال کرده و از بلنگوهای آن که در تمام محل پخش می شد برای چند روزی از هیچ جسارت و ناسزا کوتاهی نکردند از طرفی از بیسیم شنیده می شد که ایشان را طناب پیچ کنید و بیاورید و… فقیهی دلسوز آمر به معروف و ناهی از منکر که مظلومانه شاهد فروپاشی آرمان هایی است که برای آن انقلاب کرده و اکنون نه تنها در جهت خلاف آن آرمان ها بلکه شاهد کارهای خلاف اسلام است.

همسر حجت الاسلام احمد منتظری در گفت و گو با کلمه با تاکید بر اینکه ادامه ی حصر از ترس حضور مردم در اطراف رهبران محصور جنبش سبز است، می پرسد: اما آیا خشم ملت از بی عدالتی ها از بین رفته یا اینکه همانند آتش زیر خاکستر است که مترصد فرصت است.

به اعتقاد زهرا ربانی املشی حصر هیچگونه وجاهت قانونی ندارد. فرضاً این عزیزان جرمی هم مرتکب شده باشند بایستی توسط حاکم شرع عادل در دادگاه صالحه ای در دادگستری و در حضور وکیل مدافع و هیئت منصفه محاکمه شوند و در صورت اثبات جرم، اگر محکوم به محدودیتی به نام حصر خانگی شدند با توجه به نوع محدودیت ها، محصور گردند نه اینکه هر روز هرکس و هرگونه که میلش کشید با آنان رفتار نماید.

گفت و گوی کلمه با زهرا ربانی املشی را با هم می خوانیم:

بیش از دو سال از حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و مهدی کروبی می گذرد اما همچنان هیچ نهادی مسئولیت این حصر رو به عهده نمی گیرد. به نظر شما این حصر و سپس عدم برگزاری دادگاه و جلسه ی محاکمه و اینکه کسی مسئولیت آن را به عهده نمی گیرد نشانه ی چیست؟

وقتی کاری مبنای قانونی نداشته باشد و از طرفی ادعای قانون مداری باشد این مسئله قابل پیش بینی است.

"لذا حاکمیت، از محاکمه آن‌ها ابا دارد و با حصرخانگی، هم آزادی را از آنها سلب می کند و هم مانع ارتباطات آنان با جامعه می‌شود و هم تن به محاکمه و تبعات آن نمی دهد"حصر هیچگونه وجاهت قانونی ندارد. فرضاً این عزیزان جرمی هم مرتکب شده باشند بایستی توسط حاکم شرع عادل در دادگاه صالحه ای در دادگستری و در حضور وکیل مدافع و هیئت منصفه محاکمه شوند و در صورت اثبات جرم، اگر محکوم به محدودیتی به نام حصر خانگی شدند با توجه به نوع محدودیت ها، محصور گردند نه اینکه هر روز هرکس و هرگونه که میلش کشید با آنان رفتار نماید.

اصلا هدف از حصر چه بوده و چرا ادامه پیدا کرده؟

مسئله «حصر» از روش‌های حذف منتقدین سیاسی است که در جمهوری اسلامی متداول است منتقدینی که از پایگاه اجتماعی گسترده‌ای برخوردارند. لذا حاکمیت، از محاکمه آن‌ها ابا دارد و با حصرخانگی، هم آزادی را از آنها سلب می کند و هم مانع ارتباطات آنان با جامعه می‌شود و هم تن به محاکمه و تبعات آن نمی دهد. ولی اینکه چرا ادامه پیدا کرده من فکر می کنم ترس ناشی از تجمع مردم در اطراف آنهاست.

آیا حکومت به آنچه از حصر می خواسته، رسیده است؟

باید دید آنچه هزینه کردند با آنچه به دست آوردند متوازن است یا نه. شاید با این حصر ارتباط مردم با این عزیزان قطع شد ولی آیا خشم ملت از بی عدالتی ها از بین رفته یا اینکه همانند آتش زیر خاکستر است که مترصد فرصت است.

برخی می گویند این حصر در واقع حصر مطالبات مردم است.

به نظر شما مطالبات مردم چیست؟فکر می کنید آیا مطالبات مردم در این چهار سال تغییر کرده؟

در بحبوهه انتخابات سال ۸۸ ، که برای مدت کوتاهی و با هر دلیل و انگیزه ای فشار سیاسی بر مردم کمتر شده بود ملت با تصور اینکه قرار است فضای سیاسی باز شوه به دنبال مطالبات قانونی اجتماعی خود مثل آزادی انتخاب، آزادی بیان، آزادی راهپیمایی بودند ولی افسوس که این زمان بسیار کوتاه بود و خیلی زود با همه اینها و حتی حضورشان در صحنه برخورد فیزیکی شد.

و با سرکوب و بگیر و ببندها از یک طرف و از طرف دیگر سیاست گذاری های غلط که تحریم ها را باعث شد مشکلات اقتصادی کمر شکنی بر ملت تحمیل شد و اکنون به نظر می رسد مطالبات مدنی مردم به مطالبات اقتصادی تبدیل شده و فکر نان و مسکن و شغل و ازدواج جوانان دغدغه اصلی آنها شده است.

برخی از افراد و حتی اصولگراها بارها در مصاحبه ها یا سخنان شان تاکید کردند که این حصر خدشه به آبروی حکومت می زند. نظر شما در این باره چیست؟

امنیت مهمترین چیزی است که تعین کننده موقعیت یک کشور در سطح داخلی و خارجی است مسلماً زندانی و محصور کردن افرادی که چه در آفرینش انقلاب و چه در حفظ آرمان های انقلاب نقش داشته اند، آن هم به دلیل نبودن آزادی های سیاسی، این موقعیت را به خطر خواهد انداخت.

فعالان و دلسوزانی که نگرانی و دغدغه شون این موضوع است به نظرتون چه کارهایی میتونن بکنند؟و آیا آنچه تاکنون از سوی جامعه و فعالان سیاسی انجام شده را کافی می دانید؟

متأسفانه وقتی محصور کردن اشخاص یک امر غیرقانونی و به عبارتی فراقانونی است لذا راهی قانونی برای رفع آن وجود ندارد. مطلبی را از قول آقای حدادعادل می خواندم که گفته بودند “حصر آقایان موسوی و کروبی را مقام رهبری برای آنها در نظر گرفتند” بنابر این واضح است که دستور رفع حصر هم باید از ناحیه ایشان صادر شود.

شما به دلایل شرایط خانوادگی تان بهتر از بسیاری از مردم شرایط حصر را درک می کنید. حصر را چگونه تعریف می کنید؟

حصر یعنی محرومیت از حقوق شهروندی، حصر یعنی محرومیت از حق خدادادی آزادی، حصر یعنی زندانی بودن بدون محکمه و محاکمه و حصر یعنی حتی محرومیت از حقوق یک زندانی.

آنچه باعث می شود در حصر پایدار ماند، چیست؟

جمله بسیار زیبایی را از حضرت زینب (س) در کاخ ابن زیاد نقل می کنند در پاسخ به یزید که پرسیده بود -دیدید که خدا چگونه رسوایتان کرد؟ – فرمودند “ما رایت الا جمیلا …. چیزی به جز زیبایی ندیدم” یعنی شهادت عزیزان و اسارت فرزندان پیغمبر چون در راه خدا و انجام وظیفه بوده زیبا جلوه می کند.

"ولی اینکه چرا ادامه پیدا کرده من فکر می کنم ترس ناشی از تجمع مردم در اطراف آنهاست.آیا حکومت به آنچه از حصر می خواسته، رسیده است؟باید دید آنچه هزینه کردند با آنچه به دست آوردند متوازن است یا نه"و این درسی است برای همگان که اگر انسان به وظیفه عمل کند هر نتیجه ای که داشته باشد مطلوب است و شیرین. مسلمان مأمور به ادای وظیفه است نه مأمور به نتیجه.

محصورین و محبوسین عزیز در تنهایی خود برنامه های عبادی و مطالعاتی بیشتری دارند و آرامش خود را با این کارها زیاد می کنند. دختران خانم رهنورد در تشریح وضعیت مادرشان می گفتند که ایشان در حصر خانه بسیاری از اوقات خود را با خواندن قرآن و نماز می گذرانند. “الا بذکر الله تطمئن القلوب”

خاطراتی از حصر آیت الله العظمی منتظری و شرایطش بگویید.

به دنبال سخنرانی معروف آیت الله منتظری در ۱۳ رجب، تقریباً همگان از شخص اول کشور گرفته تا ائمه جماعات و جمعه، جراید، روزنامه ها، صدا و سیما و… با انواع تهمت ها و ناسزا گویی دست به تخریب شخصیت ایشان زدند. در این میان اگر کسی هم مخالف بود از ترس فقط سکوت می کرد.

نیروهای بسیج و اطلاعاتی را در شهرهای مختلف وادار به راهپیمایی علیه ایشان کردند. دفتر و حسینیه ایشان را اشغال کرده و از بلنگوهای آن که در تمام محل پخش می شد برای چند روزی از هیچ جسارت و ناسزا کوتاهی نکردند از طرفی از بیسیم شنیده می شد که ایشان را طناب پیچ کنید و بیاورید و… آن روزها که از نظر من از سخت ترین و تلخ ترین روزهای زندگیم محسوب می شود. از یک طرف فقیهی دلسوز آمر به معروف و ناهی از منکر که مظلومانه شاهد فروپاشی آرمان هایی است که برای آن انقلاب کرده و اکنون نه تنها در جهت خلاف آن آرمان ها بلکه شاهد کارهای خلاف اسلام است و از طرفی مردم و نیروهایی که اغفال کرده اند و از طرفی علما و مراجعی که در جواب تظلم خواهی جواب نامناسب می دادند و.. و این تفاوت اصلی حصر ایشان و محصورین عزیز امروز ماست.

امروز گرچه محدودیت رفت و آمد فرزندان آقایان موسوی و کروبی سخت تر از زمان حصر آیت الله منتظری است ولی دلجویی های دوستان و یاران و حمایت های سازمان ها و مجامع حقوق بشری و پوششهای خبری که به برکت اینترنت ایجاد شده باعث گردیده که زحمات عزیزان ثمر بخش بوده و روشنگری در جامعه ایجاد کند و این موجب امیدواری است، اصلاً در آن سال ها کلمه منتظری سانسور می شد چه رسد به پوشش خبری. در همین شهر قم که بعد از بیش از پنج سال رفع حصر از آیت الله منتظری انجام شد بودند کسانی که می پرسیدند مگر ایشان در حصر بودند؟

در مجموع آنقدر شرایط رعب و وحشت ایجاد کرده بودند که وقتی ایشان محصور شدند با وجود مشکلات فراوانی که داشت ولی خاطر جمعی نسبی از امنیت جانی ایشان را برای ما ایجاد کرد.

جایگاه حصرشدگان برای فردای کشور و مردم به نظر شما چیست؟

متأسفانه تا کنون اغلب اشخاصی که محصور شده بودند آنقدر این مدت به درازا کشیده که به دلایل مختلف منجمله عدم دسترسی کافی و لازم به دکتر و مداوا توان جسمی آنها انقدر ضعیف شده که حتی پس از آزادی قدرت تدریس یا تعلیم و به عبارتی کار آیی لازم را از دست داده بودند که البته امیدوارم در مورد آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد این اتفاق نیفتد و فرصت استفاده جامعه را از این عزیزان سلب نکنند.

اشتراک‌گذاری:
.

منابع خبر

اخبار مرتبط