موانع تغییر نگاه به درون برای حل مشکلات

موانع تغییر نگاه به درون برای حل مشکلات
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ۸ آبان ۱۳۹۶

موانع تغییر نگاه به درون برای حل مشکلات

ایران نیاز به پیشرفت همه جانبه، پیشرفت درون زا، منزلت اجتماعی و بین المللی و عزت جویی به عنوان شاخص های مدل پیشرفت درون زا با هم دارد، تحصیل هر یک از این ها به صورت انفرادی نمی تواند تامین کننده جامعه ایرانی باشد.

سالها و بلکه دهه ها است که ایران درگیر مکاتب متعارض توسعه ای است که هر یک نیابت یک «ایسم» را داشته اند و تلاش می کردند تا مدل توسعه مطلوب خود را پی گیرند. توسعه مبتنی بر اقتصاد بازار آزاد، لیبرال کاپیتالیسم، مشترک المنافع و ... . در این بلبشو یک مدل اقتصادی درون زا و متناسب با شرایط و بسترمند (contextual) نیز ارائه شده است که اقتصاد مقاومتی نام دارد. اما مجرایی برای عملیاتی شدن آن وجود ندارد و یا امکان به وجود آمدن آن فراهم نمی شود.

"در این بلبشو یک مدل اقتصادی درون زا و متناسب با شرایط و بسترمند (contextual) نیز ارائه شده است که اقتصاد مقاومتی نام دارد"مردم باید این بستر را فراهم کنند و این مدل را خود مورد پی گیری قرار دهند. با نخبگانی که تمام ذهنیتشان اقتصاد کینزی است، نمی توان اقتصاد مقاومتی را عملی کرد. شرایط اجتماعی و فرهنگی ایران نیز پیش فرض ها و پیش شرط های اقتصاد بازار آزاد و نظم برجای مانده از برتوون وودز ( نظم اقتصادی تجویز کننده دستور العمل های سازمان تجارت جهانی و صندوق بین الملل پول )را نمی پذیرد. ایران نیاز به پیشرفت همه جانبه، پیشرفت درون زا، منزلت اجتماعی و بین المللی و عزت جویی به عنوان شاخص های مدل پیشرفت درون زا با هم دارد، تحصیل هر یک از این ها به صورت انفرادی نمی تواند تامین کننده جامعه ایرانی باشد. ما نمی توانیم مسیری را که کشورهای دیگر حتی کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی پیموده اند، یک بار دیگر برویم.

اگر چه خود این مسیر نیز توسط کشورهای اروپایی و آمریکایی دستخوش تغییر شده است که نمونه آن را می توان در ملی گرایی های افراطی که در این کشورها به وجود آمده جستجو کرد. در این یادداشت به ضرورت تغییر نگاه به حل مشکلات و به طور خاص به موانع نگاه به درون برای حل مشکلات کشور اشاره خواهد شد.

۱. ذهنیت برخی نخبگان نسبت به مذاکره به عنوان عامل حل مشکلات

یکی از موانع نگاه به درون برای حل مشکلات کشور در سال های اخیر این بوده که برخی از نخبگان اعتقاد عمیق به حل مشکلات با تمسک به پتانسیل های داخلی ندارند. برخی نخبگان در تبلیغات پیش از انتخابات بیان می داشتند «در دور بعدی ریاست خود بر سر مسائل دیگر و تحریم های غیر هسته ای تلاش خواهند کرد»، این موضع به طور مستقیم چند بی تدبیری مطلق را در درون خود پرورش می داد که آسیب آن را در شرایط فعلی اقتصاد کشور می توانیم مشاهده کنیم.

نخست؛ اقتصاد ایران شدیدا در مضیقه است

دوم، آمریکایی ها باید این مضیقه را بر طرف کنند

سوم؛ ما آماده مذاکره با آمریکا در خصوص هر مسئله ای که آمریکایی ها بخواهند آن را تبدیل به یک بحران برای ایران بکند هستیم، حتی اگر آن مسئله مربوط به حاکمیت ملی ایران باشد.

طبیعی است که این اظهار ضعف ها مورد بهره برداری طرف آمریکایی قرار گرفته است. این پیام ها به صراحت با منافع بلند مدت ملی ایران مغایرت داشته است.

۲.

"ما نمی توانیم مسیری را که کشورهای دیگر حتی کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی پیموده اند، یک بار دیگر برویم"اتلاف زمان و سرمایه طی دو سال و نیم از اجرای برجام

یکی دیگر از موانعی که طی دوسال و نیم و شاید فراتر از آن چهار سال و نیم گذشته اتفاق افتاده، مسئله نارسایی و ناکامی برجام بوده است. از آغاز امضای برجام دو سال و نیم گذشته است، در این دو سال  و نیم اتفاقات بسیاری برای این سند افتاده است، از آزردگی روح این سند گرفته تا نابسامانی جسم آن. چه در دوران باراک اوباما و چه در زمان ترامپ این سند مورد بی مهری آمریکایی ها قرار گرفته است. آمریکایی ها حتی در برهه ای از زمان این سند را دستاویزی برای اعمال فشار بر ایران قرار دادند و با توجه به این موضوع ایران را تحت فشار های اقتصادی قرار دادند.

حتی مقامات اروپایی که برخی تلاش می کنند آن ها را از طرف آمریکایی جدا کنند نیز معتقدند که این برجام،  گشایش اقتصادی برای ایران به وجود نیاورده است. پیشتر وزیر اقتصاد وقت فرانسه در دیدار با وزیر امور اقتصادی و دارایی وقت ایران بیان داشته بود که «تلاش می کنیم اطمینان و همکاری لازم بین بانک های مرکزی برای تامین منافع هر دو طرف، به وجود بیاید که به اعتقاد من، در این زمینه خوب پیش رفته ایم و مسائل در مسیر خوبی در حال پیشرفت است» وقتی این اظهارات را در کنار نظر صندوق بین المللی پول قرار می دهیم، آن جا که بیان شده بود «با گذشت اجرای توافق هسته‌ای، تحریم‌های بانکی علیه ایران هنوز لغو نشده‎ است.»، به این نتیجه می رسیم که برجام حقیقتا چیزی به جز یک سراب نبوده است.

سندی که دستاورد خاصی نداشته و اینک تبدیل به ابزار فشار علیه ایران شده است. اگرچه حتی با وجود این دو سال و نیمی که از عمر این سند می گذرد، برخی تا همین چند صباح پیش معتقد بودند «حال برجام خوب است و نشانه ها حکایت از ادامه راه برجام دارد.»

۳. اشتباه گرفتن صحنه نبرد با آمریکا

یک مسئله دیگر در خصوص موانع نگاه به درون ، تلاش آمریکا برای تغییر در محاسبات نخبگان ایران است. در حالی که بسیاری صحنه منازعه ایران و آمریکا را به سمت بیم های استفاده از گزینه نظامی برده اند، همه ادله و شواهد موجود نشان می دهد که صحنه منازعه اقتصادی است. در پاسخ به این سوال که چرا آمریکایی ها برجام را برای ایران ناکام گذارده اند؛ باید به سراغ صحنه جدید رویارویی ایران و آمریکا یعنی نبرد اقتصادی رفت.

"اگر چه خود این مسیر نیز توسط کشورهای اروپایی و آمریکایی دستخوش تغییر شده است که نمونه آن را می توان در ملی گرایی های افراطی که در این کشورها به وجود آمده جستجو کرد"آمریکایی ها که تمام گزینه های خود را آزمون کرده بودند، با این سند به راحتی پی بردند که ایران اهل معامله است و راه آن نیز فشار اقتصادی و تحریم است. حالا به راحتی می توان این موضوع را بیان کرد که به هیچ وجه مشخص نیست آینده این سند چه خواهد بود، اما هر چه که باشد، شرایط مناقشه ایران و غرب و خصوصا آمریکا هیچ ارتباطی به این سند نداشته، ندارد و یقینا نخواهد داشت.

دو سال و نیم از برجام و چهار سال و نیم از تحت الشعاع قرار گرفتن شرایط کشور حول این سند می گذرد، چهار سال و نیم است تمام توان کشور در منظومه برجام قرار گرفته و این یکی از نقاط ضعف دولت است. فرآیند پیشرفت کشور بی تردید نباید بیش از این تحت الشعاع این سند قرار گیرد. شاید علت ناکامی این سند به ماهیت آن بر گردد. بسیاری از منتقدان بر آن بودند که در این سند هیچ ضمانت اجرایی برای پایبندی به مفاد توسط طرفین وجود ندارد و در حالی که اصلی ترین نیت و مقصود جمهوری اسلامی برای مذاکره با ۵+۱ مسئله رفع تحریم ها بوده است، هیچ الزامی برای پایبندی طرف مقابل به از بین بردن تحریم ها وجود ندارد.

بنابراین رفع تحریم ها به صورت ناقص باقی مانده و آمریکایی ها هر از چندگاهی با یک بهانه دست به تحریم شرکت ها و اشخاص مرتبط با ایران می زنند.

۴. اعتماد به آمریکا

یک مسئله دیگری که در خصوص موانع نگاه به درون برای حل مشکلات کشور و به عنوان عاملی برای ناکامی برجام می توان به آن اشاره کرد اعتماد به طرف آمریکایی بود. از این روست که رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگزاران و مسئولان نظام بیان داشتند «یک موضوع دیگر که این هم جزو تجربه‌های اساسی ما است و بایستی شماها در مدیریّت کشور -در هر بخشی که هستید- به آن توجّه داشته باشید، مسئله‌ی اعتماد نکردن به دشمن و به وعده‌های دشمن است؛ این حرف، جدّی است؛ این مسئله، جدّی است؛ ما یک جاهایی اعتماد کردیم به دشمن، ضربه خوردیم؛ با اینکه میتوانستیم اعتماد نکنیم، با اینکه گمان نمیکردیم اعتماد کنیم، امّا کردیم. این اعتماد کردن به دشمن و به وعده‌ی دشمن، به ما ضربه میزند.» این همان موضوعی است که وزیر امور خارجه در خصوص توافقات با جان کری و قول هایی که وی به طرف ایرانی داده بود و اعتماد طرف ایرانی به قول های کری می توان آن را به عینه مشاهده کرد.

۵. تعامل گرایی به عنوان آیه مقدس

یکی دیگر از موانع، مسئله تقدس تعامل گرایی برای برخی نخبگان است.

"در این یادداشت به ضرورت تغییر نگاه به حل مشکلات و به طور خاص به موانع نگاه به درون برای حل مشکلات کشور اشاره خواهد شد.1"در جهانی که کشورها شدیدا در حال حرکت به سمت حمایتگرایی از تولیدات داخلی به همراه نگاهی ملی گرایانه هستند، تلاش برای تزریق این ایده که به صورت اجتناب ناپذیری شرایط داخلی و اقتصاد داخلی بایستی در گرو سازمان های بین المللی باشد و سرمایه گذاری خارجی شرط توسعه اقتصادی است، چندان معقول نیست. در حالی که آمریکایی ها از پیمان موسوم به تی پی پی یا همان ترانس پاسیفیک با این بهانه خارج می شوند که منافع آمریکا را تامین نمی کند، انگلیس برگزیت را اجرایی می کند، باز هم آمریکا از پیمان پاریس مربوط به مسائل آب و هوایی خارج می شود، در آمریکا سه هفته با نام «ساخت آمریکا» برگزار می شود تا آمریکایی ها با محصولات کشور خود آشنا شوند و تولیدات خود را تکریم کنند و همه این اتفاقات در راستای تامین و پی گیری منافع ملی تاویل می شوند، قرائت یک سویه از تامین منافع ملی و آن هم در پیوند با مکانیسم های اقتصاد بین المللی چندان معقول نیست.

انتهای متن/

منابع خبر

اخبار مرتبط