صنعتی که دلخوش به وعده‌ها ماند!

تابناک - ۲۰ مرداد ۱۳۹۱

سالهاست که با هر سو‍ژه‌ای، بهانه‌ای برای مدیران سازمان عریض و طویل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فراهم می‌شود که سخنرانی قرایی ارائه داده و درباره توسعه گردشگری شروع به دادن وعده‌های بیشمار کنند. اما آیا به راستی این چنین می‌توان برای صنعت گردشگری یک کشور تصمیم گرفت.

وارد شدن به ماه مبارک رمضان نیز کم بهانه ای نیست برای این سازمان تا از طریق برخی از مدیران حتی در رده های پایین، مانوری داده و پیشنهاداتی ارائه دهند. پیشنهاداتی که سال‌ها پیش در زمان ریاست اسفندیار رحیم مشایی بارها و بارها از سوی رسانه‌ها و بخش‌های خصوصی مطرح شد و برای دیدنش، تنها کافی است نام خبرنگار و تیتر گزارش در اینترنت جستجو شود تا تکراری بودن آن مشخص شود، اما کو گوش شنوا و مهارت شنیدن و جستجو کردن در این مدیران.

چون همان سال‌های نخست، تمام مدیران این سازمان در توهمی به سر می برند که پیشنهادات آنها برای نخستین بار بوده که در سطح خاورمیانه در حال طرح و اجراست! البته روشن است که چنین پیشنهاداتی تنها در حد حرف باقی می ماند و هیچ کس برای صنعت گردشگری این کشور آن طورها هم که هیاهو به پا می کند، ارزشی قائل نیست. چرا که اگر بود، حداقل یکی از آن پیشنهادات تکراری برای نخستین بار اجرا می شد و به نقطه اتمام می رسید!

برای روشن شدن برخی از سیاست‌ها و اقدامات جانبی سازمان میراث فرهنگی و اینکه تا چه حدی این سازمان به دنبال توسعه گردشگری در کشور است و چقدر برنامه ریزی های این سازمان برای توسعه گردشگری کشور است، کافی است مروری به اخبار پایگاه اطلاع رسانی این سازمان ـ که این روزها، خود را بخش خصوصی نامیده و عنوان خبرگزاری بین المللی به خود اختصاص داده است، در حالی که هنوز بر اساس قانون مطبوعات نمی تواند مجوز خبرگزاری داخلی را بگیردـ نگاهی بیندازیم!

در صفحه نخست این پایگاه آمده است که حسن موسوی رئیس سازمان میراث فرهنگی در حاشیه مراسم رونمایی از سامانه صدور مجوز بند «ب»، خبر از آمارهایی می دهد که نشان می دهد ورود گردشگران خارجی به کشور با رشد همراه بوده است!؟ در این خبر موسوی تاکید می کند که به دفاتر خدمات گردشگری برای افزایش بیش از پیش جذب گردشگران خارجی توصیه‌هایی شده و برنامه‌ریزی‌های مناسبی صورت گرفته است. البته وی به صورت جزیی اعلام نکرده برنامه های دقیق این سازمان برای این رشد چه بوده و بر چه اساسی تعداد گردشگران ورودی به ایران افزایش یافته است.

درست در کنار آن خبر، خبر دیگری البته با یک روز تفاوت در تاریخ، «احسان الله حجتی» مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ممنوعیت تبلیغ سفرهای خارجی از طریق تبلیغات محیطی خبر می دهد و اعلام می کند : شورای فرهنگ عمومی به استناد سیاست‌ها و ضوابط حاکم بر تبلیغات محیطی و در راستای مصوبه " تبلیغات محیطی کالا و خدمات" مورخ ۱۲ اردیبهشت ماه سال جاری در راستای تحقق این شعار و جذب و تثبیت منابع مالی داخلی و همچنین ایجاد فرصت برای شناساندن مناظر طبیعی و جاذبه‌های ناب گردشگری و جذب گردشگر در داخل کشور، ماده واحده «ممنوعیت تبلیغ سفرهای خارجی از طریق تبلیغات محیطی» را تصویب کرد.

البته حجتی می افزاید که این امر به دلیل گسترش و ترویج فرهنگ گردشگری داخلی، تقویت و کمک به زیرساخت‌های صنعت تبلیغات و گردشگری کشور تصویب شده است که در آن سفرهای مذهبی از این قاعده مستثنی شده‌اند و تبصره یک این ماده واحده اعلام می‌دارد که سفر حج و زیارت مزار امامان معصوم(ع)، مشمول این ماده نمی‌شود! نگاهی گذرا به تیترهای این اخبار، ضد و نقیض بودن سیاست‌های سازمان میراث فرهنگی، با سایر ارگان‌ها را نشان می دهد! آن هم ارگان‌هایی که سازمان میراث فرهنگی، همواره از برگزاری جلسات بسیار و هماهنگ بودن با آنها خبر می دهد!

این در حالی است که با شروع ماه رمضان، تعداد سفرهای خارجی و به خصوص تبلیغ این سفرها از طریق پیامک و همچنین روزنامه‌ها و مجلات داخلی افزایش یافته و هر روز شاهد آن هستیم که آژانس‌ها، تبلیغات خود را به صورت پیامک به مشتریان خود ارسال می کنند.

"خبر می دهند که این امر می طلبد که هر دو کشور به اندازه یکسان از جاذبه های دیگری در کشور خود تبلیغ کند"برای این کار کافی است عضو یکی از سایت‌های اینترنتی آژانس‌های مادر باشید تا از قیمت و مقصد سفر مطلع شوید! نکته قابل تامل اینجاست که این آژانس‌ها تبلیغاتی به کشورهایی چون‌ مالزی آن هم با تخفیف ۳۰ درصد، روسیه با نرخ وی‍ژه و استانبول، کوش آداسی با ۲۵ درصد تخفیف را انجام می دهند.

البته دانستن این که نظارت بر آگهی‌های تبلیغاتی آژانس‌ها، وظیفه کدام نهاد یا سازمانی است،‌ مشکلی از صنعت گردشگری این کشور حل نخواهد کرد، چرا که در صورت بودن نظارت‌های دقیق‌ هم، نرخ‌ بالای تورهای داخلی خود به خود موجب خواهد شد که مسافران و گردشگران حتی بدون تبلیغ آژانس‌ها،‌ نیز تمایلی به سفرهای داخلی نداشته باشند. از سویی نیز افزایش هزینه های حمل و نقل و افزایش مواد غذایی خود نیز تاثیر فراوانی بر هزینه های سفرهای داخلی گذاشته است که این امر موجب کاهش سفرهای داخلی، یا تغییر نحوه برگزاری این سفرها از سوی خانواده ها خواهد شد.

به طور مثال، اگر خانواده‌ای در سطح متوسط توان استفاده از رستوران را داشت، این بار احتمالا این کار را نخواهد کرد! یا اینکه به جای استفاده از هتل، دیگر کمپ نشین یا چادر نشین خواهد شد! و این امر هم بر همگان معلوم است که گردشگری داخلی به شمار نمی رود، چرا که خدماتی از فعالان این حوزه دریافت نمی شود! البته در این میان ممکن است که به گفته سازمان میراث فرهنگی نرخ هتل‌ها افزایش نیابد، اما طبیعی است زمانی که قیمت مواد غذایی و لبنی و انواع و اقسام گوشت افزایش می یابد، قیمت‌ رستوران‌های هتل و خدماتی که در هتل به مسافران ارائه می شود، افزایش یابد.

این در حالی است که افزایش نیافتن نرخ هتل‌ها شاید برای گردشگران خارجی محسوس نباشد، اما برای گردشگران داخلی حتما اثرگذار است، چرا که نوسانات بازار ارز  و کاهش ارزش پول داخلی، تاثیر مستقیمی بر قیمت‌های داخلی گذاشته و موجب گران تر شدن خدمات خواهد شد،‌ ولو اینکه سازمان میراث فرهنگی پی در پی بیانیه هایی صادر کند و افزایش نرخ هتل‌‌ها را تکذیب کند! مگر نه این است که کرایه‌های تاکسی در کلان شهر تهران، به صورت پنهانی افزایش یافت و آبی در دل مسئولی تکان نخورد، این هم احتمالا سرنوشت آن را پیدا کرده است.

تاسیس تلویزیون گردشگری بدون تبلیغات خارجی!

در حالی که مدیران ارشد سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری راه اندازی تلویزیون گردشگری همزمان با عید فطر و همچنین برگزاری تبلیغات گردشگری ایران و سایر کشورها را به طور مشترک در بازارهای هدف خبر می دهند، وزارت ارشاد تبلیغات سفرهای خارجی را ممنوع اعلام می کند!

درست چند هفته پیش بود که رئیس سازمان میراث فرهنگی در جمع خبرنگاران اعلام کرد که با توافقات صورت گرفته از سوی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و موافقت جناب آقای ضرغامی، تلویزیون گردشگری افتتاح می شود. موسوی که افتتاح این شبکه تلویزیونی را یکی از مهم ترین و بزرگ ترین آرزوهای فعالان و دوستداران میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به شمار می آورد، راه اندازی این شبکه را کمک بزرگی به این صنعت می دانست.

چرا که وی معتقد است که داشتن یک شبکه تلویزیونی می تواند جاذبه‌ها و قابلیت‌های گردشگری در ایران را معرفی کرده و مشکلات و موانع پیش روی گردشگری در کشور را حل کند!موسوی معتقد است که  آغاز همکاری میان صداوسیما و سازمان میراث فرهنگی وگردشگری که در قالب راه اندازی شبکه گردشگری است، می تواند علاوه بر جذب گردشگر، منافع اقتصادی را نیز برای کشور در بر داشته باشد و زیرساخت ها و ظرفیت های باستانی، تاریخی، طبیعی و گردشگری ایران را در سطح جهان معرفی کند! البته وی چون همیشه، اعلام نکردند که چگونه راه اندازی یک تلویزیون خود به خود می تواند به رونق و توسعه صنعت گردشگری منجر شود، آن هم زمانی که قرار است زیرساخت ها و تمام جاذبه هایی به جهانیان معرفی شود که هنوز هیچ سرمایه گذاری در آنجا حتی یک هتل هم نساخته است!؟

به نظر می رسد چون همیشه نگاه سازمان میراث فرهنگی و روسایش، بیشتر برای جذب سرمایه گذار است تا گردشگر و به نوعی مدیران ارشد این سازمان، قصد دارند از طریق این شبکه تلویزیونی به معرفی مکان هایی بپردازند تا سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری جلب شوند نه گردشگران برای بازدید و خرج کردن پول هایشان برای استفاده از امکانات فراهم آمده در این مناطق! البته با تاسیس شبکه تلویزیونی گردشگری هیچ کس مخالف نیست، اما در شرایطی که برخی از جاذبه های طبیعی یا گردشگری و حتی تاریخی ما از نظر امکانات و تجهیزات مورد نیاز یک گردشگر حتی یک هتل هم ندارند، چگونه می توان انتظار داشت که گردشگران با معرفی  جاذبه گردشگری به آنجا هجوم آورند؟!به راستی برای گردشگران ایرانی که همواره به همراه خانواده ها به سفر می پردازند، دانستن اینکه مثلا فلان دشت در فلان منطقه قرار دارد، چه سودی خواهد داشت، وقتی که حتی یک سرویس بهداشتی هم در آن مکان موجود نیست!؟

شاید برای طبیعت گردان حرفه ای این مکان جالب باشد، اما آیا به راستی طبیعت گردان حرفه ای می نشینند تا اینکه شبکه تلویزیون گردشگری تازه افتتاح شده، برنامه ای را بسازند و به معرفی جاذبه ها بپردازند؟! قطعا این چنین نیست! و همه می دانیم که در بسیاری از موارد نیز، صدا و سیما برای معرفی جاذبه های گردشگری از این طبیعت گردان دعوت به عمل می آورد تا برنامه ای را ضبط و پخش کنند. پس به راستی مخاطب چنین تلویزیونی چه کسانی  هستند. آنهم در شرایطی که امکانات گردشگری هنوز در مکان هایی فراهم نیامده است؟!

به نظر می رسد تصمیم برای راه اندازی شبکه تلویزیون به خودی خود بد نباشد، اما زمان آن باید هنگامی باشد که برخی از زیرساخت های گردشگری در مناطق آماده پذیرایی از مسافران باشد، نه اینکه ما جاذبه را معرفی کنیم تا سرمایه گذاران هجوم آورند! چرا که هجوم سرمایه گذاران نیز مشکلی را حل نخواهد کرد، آن زمان که هنوز بروکراسی های اداری برای سرمایه گذاران مشکل ساز است!

این مشکل یکی از معضلاتی بود که ۷ سال پیش، بسیاری از سرمایه گذاران در همایش های مختلف معرفی فرصت های سرمایه گذاری به روسای پیشین سازمان میراث فرهنگی اعلام کردند! با اینکه بسیاری از این مدیران در ابتدا قول های فراوان و وعده های بسیار در حل مشکلات آنان دادند، اما به مرور زمان ثابت شد که نه تنها مشکلی از این سرمایه گذاران چه داخلی و چه خارجی برطرف نشد، بلکه بسیاری از آنان به خصوص سرمایه گذاران خارجی، از ادامه سرمایه گذاری منصرف شده و پروژه ها را نیمه تمام رها کردند!

شاید بهتر باشد به جای احداث تلویزیون از سوی این سازمان که به نظر می رسد زیاد هم به این سازمان ارتباطی نداشته باشد، مشکلات سرمایه گذاری در ایران که پس از هفت سال پیگری مدیران مختلف این سازمان، همچنان پابرجا مانده است، پیگیری شود و تاسیس شبکه گردشگری به همان صدا و سیما و گروه های فیلمسازی و فیلمبرداری آن واگذار شود تا بیشتر از این بودجه های سازمان های مختلف به صورت موازی هزینه نشود! چرا که صدا و سیما یکی از وظایفش معرفی فرهنگ و آداب و رسوم ایران است و در این میان، می تواند با همکاری وزارت ارشاد یا سازمان تبلیغات اسلامی به این کار بپردازند و به نظر می رسد نیازی نباشد که بودجه های به قول روسای سازمان میراث فرهنگی محدود این سازمان صرف ساخت فیلم ها و تیزرهای تبلیغاتی برای صدا و سیما باشد!

در این میان، ممنوعیت تبلیغات خارجی نیز خود مشکل جدی در این حوزه به شمار می رود، چرا که روسا و معاونان سازمان میراث فرهنگی، هر روز اخباری از برگزاری هفته های فرهنگی مشترک میان ایران و کشورهای دیگر از جمله مالزی و کره جنوبی و ...

خبر می دهند که این امر می طلبد که هر دو کشور به اندازه یکسان از جاذبه های دیگری در کشور خود تبلیغ کند. از آنجا که یکی از راه های تبلیغ وجود شبکه های گردشگری و ساخت تیزرهای ویژه در این خصوص است، احتمالا با قانون تصویب شده از سوی وزارت ارشاد، دیگر اجازه پخش تیزرهای تبلیغاتی از کشورهای دیگر امکان پذیر نیست!

این هم در حالی اتفاق می افتد که ساخت تیزر و تبلیغات یکی از راه های درآمدزایی شبکه های تلویزیونی است! در چنین شرایطی تناقضات سخنان روسای سازمان میراث فرهنگی در هماهنگ بودن با ارگان های مختلف به خوبی مشهود است و در نتیجه باید گفت که بسیاری از اهداف و اقدامات این سازمان، چون همیشه جنبه تبلیغاتی داشته و تنها برای بزرگ نمایی فعالیت های دولتی است. چرا که نمی توان بی تفاوت از کنار این قضیه گذشت که نزدیکی به انتخابات آینده یکی از دغدغه های اصلی همه دولتمردان امروزی است!

اتلاف وقت در لحظات آخر بازی!

با جایگزین شدن حسن موسوی به جای حمید بقایی در سمت ریاست سازمان میراث فرهنگی و بازگشت بسیاری از مدیران و معاونان دوره های پیشین از جمله حسین جعفری ـ از یاران نزدیک رحیم مشایی ـ و بسیاری دیگر و همچنین اجرای بسیاری از برنامه ها و اهداف سازمان در زمان مشایی، این شبهه به وجود آمد که موسوی برای تکرار برنامه های پیشین و در واقع برای وقت تلف کردن در لحظات پایانی این دولت منصوب شده است. چراکه بسیاری از شعارها، اهداف و برنامه های مطرح شده در زمان مشایی یا بقایی، در زمان ریاست موسوی دوباره از سر گرفته شد.

از جمله این موارد می توان به تشکیل کارگروه گردشگری در استان ها استناد کرد.در زمان ریاست اسفندیار رحیم مشایی، کارگروه گردشگری راه اندازی شد که به واسطه آن استانداران تمام استان ها، به عنوان رئیس این کارگروه انتخاب شدند تا با اشراف بیشتری که به مسائل استان دارند، بتوانند هماهنگی های لازم در این حوزه را میان مدیران زیر مجموعه خویش برقرار سازند! اما گویا این اتفاق نیفتاده است که چند وقت پیش، حسن موسوی از ابلاغ تصویب کارگروه گردشگری استان ها خبر می دهد و آن را نوید بخش حل مشکلات این صنعت معرفی می کند!

البته این تنها برنامه ای نیست که در سازمان میراث فرهنگی دوباره مطرح و اجرا می شود! چرا که با مروری بر عملکرد چند ماه اخیر این سازمان، بسیاری از مواردی را که در ۷ سال گذشته از سوی دو مدیر قبلی سازمان مطرح و اجرا شد، در حال تکرار است که اتفاقا راه اندازی رادیو و تلویزیون مخصوص گردشگری نیز از آن جمله است. بسیاری از خبرنگاران حوزه گردشگری به خوبی به یاد دارند که نخستین فردی که راه اندازی شبکه تلویزیون گردشگری را مطرح کرد اسفندیار رحیم مشایی، رئیس اسبق این سازمان بود که  به دلیل مخالفت بسیاری، در آن زمان این اتفاق صورت نگرفت و در دوره جدید و با ریاست  موسوی رئیس جدید این سازمان در حال انجام است.

برگزاری هفته های فرهنگی، برگزاری نمایشگاه های مختلف گردشگری در کشورهای مختلف نیز از دیگر برنامه هایی بود که در زمان اسفندیار رحیم مشایی شکل گرفته بود که در این زمان نیز ادامه دارد.

حتی برقراری خط پروازهای مستقیم میان تهران و بسیاری از کشورها، نیز از جمله این برنامه ها بود که حتی در یکی از پروازها که به پرواز ملی نیز مشهور بود، این اتفاق قرار بود بیفتد که به دلیل تحریم ها این اتفاق حاصل نشد، و معلوم نیست که به چه دلیلی روسای کنونی این سازمان نیز همچنان بر این برنامه ها تاکید دارند، آن هم در شرایطی که تحریم ها نسبت به آن زمان، صد برابر شده است و بسیاری از کشورها، از داشتن ارتباط با ایران خودداری می کنند!

همچنین لغو روادید میان ۶۰ کشور که رئیس این سازمان وعده آن را داده است، در شرایطی که بسیاری از کشورها، از جمله ترکیه و دبی، سالانه  میلیون ها مسافر از ایران را دارند، و در عوض، ایران سالانه حتی صد مسافر نیز از این کشورها ورودی ندارد، به راستی لغو روادید چه مشکلی از صنعت گردشگری این کشور را حل خواهد کرد؟! آیا لغو روادید به نفع ایران است یا به نفع کشورهای دیگر!؟ چرا که بسیاری از کشورها،  به دلیل تحریم ها، از خرید نفت ایران خودداری می کنند، اما منعی برای پذیرایی از میلیون ها مسافر ایرانی را نخواهند داشت.

در چنین شرایطی، به نظر می رسد که بسیاری از اقدامات و برنامه ریزی هایی که سازمان میراث فرهنگی در خصوص توسعه صنعت گردشگری  انجام می دهد، بدون هدف و برنامه ریزی خاصی است، چرا که بسیاری از مسئولان این سازمان، به اعمال تحریم ها و تغییر موقعیت های ایران نسبت به سال های گذشته آگاه هستند، اما در همین شرایط، برنامه های مدیران اسبق خویش را تکرار می کنند! به نظر می رسد این وضعیت، هیچ معنایی ندارد، جز اینکه روسای جدید سازمان میراث فرهنگی، در حال وقت تلف کردن برای به پایان رسیدن دولت دهم هستند و گویا ماموریت دارند که این چند صباح پایانی را تا رسیدن به زمان انتخابات دور بعدی ریاست جمهوری بدون ایجاد دردسر جدید ـ برخلاف روسای اسبق خود ـ تنها به وقت تلف کردن بگذرانند، که حاصلش چیزی جز هدر دادن بیت المال نیست.

منبع: خبرگزاری مهر

منابع خبر

اخبار مرتبط