ترور عماد مغنیه به روایت موساد
رسانههای صهیونیستی که پیشتر دست داشتن در ترور عماد مغنیه را تکذیب میکردند، اخیرا در منابع متعددی اعتراف کردند که این ترور به دست خود آنها انجام شده است. به گزارش فارس، روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت اخیرا گزارشی منتشر کرده است. این گزارش فصل بیستم کتاب "موساد، عملیات بزرگ " است که نحوه به شهادت رساندن عماد مغنیه از سوی موساد را توضیح میدهد، ادعاها و اتهامات مطرح شده از سوی صهیونیستها علیه این مبارز لبنانی که عمدتا دروغ و برای مخدوش کردن چهره وی بوده است، در ترجمه این گزارش عینا آمده است، متن کامل گزارش را به مناسبت سالروز شهادت آن بزرگوار در زیر میبینید. *تشریح صحنه ترور شعید مغنیه روز دوازده فوریه ۲۰۰۸، بنا بر گزارشهای داخلی و خارجی، چند شخص پیرامون ساختمان یک آپارتمان بزرگ واقع در منطقهای گران قیمت از شهر دمشق جمع شدند، و اندکی پیش از عصر، ماشین جیپ نقرهای رنگ از نوع میتسوبیشی پاژیرو را نزدیک آپارتمان دیدند. شخصی با لباس مشکی و ریشی مرتب و بدون محافظ وارد منزل شد.
"رسانههای صهیونیستی که پیشتر دست داشتن در ترور عماد مغنیه را تکذیب میکردند، اخیرا در منابع متعددی اعتراف کردند که این ترور به دست خود آنها انجام شده است"کارگرانی که در خیابان ایستاده بودند، با سرعت از طریق سیستمهای ارتباطی خود اطلاع میدهند که "فرد " به دمشق آمده و به آپارتمان رسیده است. کمی پیش از ساعت ۱۰ شب، این شخص آپارتمان را ترک و از ساختمان خارج شده و سوار بر خودروی خود برای ملاقاتی دیگر در یک آپارتمان مخفی امن واقع در منطقه کفر سوسة به راه میافتد تا چندین ملاقات با نمایندگان ایران، سوریه و لبنان داشته باشد. بنا بر گزارش روزنامه "ساندی اکسپرس "، تعقیبکنندگان درحالیکه، تلفنهای همراه به دست داشتند، جهت اطمینان از اینکه بدون شک، این فرد، همان شخص مورد نظر است، به عکس جدید این فرد در تلفن همراه خود نگاه میکردند. در تمام مدت، ماوقع را به فرماندهان موساد گزارش میکردند. پس از خروج فرد مورد نظر از خانهای که در آن توقف داشت، تعقیبکنندگان با دقت او را زیر نظر گرفته و با استناد به عکس جدیدی که همراهشان بود، مطمئن میشوند وی همان شخص مورد نظر است، لذا بلافاصله مسأله را به همکاران و مقر فرماندهی در تلآویو، گزارش داده و همگی برای اجرای عملیات آماده میشوند.
سران موساد با استرس فراوان، در اتاق "مائیر داگان " جمع شدند تا از نزدیک جریان را دنبال کنند. فرد خودروی نقرهای رنگ را روشن کرد. یکی از تعقیبکنندگان در بیسیم خود به آرامی اعلام میکند که شخص مورد نظر در راه است. فردی که درون خودروی پاژیرو نقرهای رنگ حاضر بود همان "عماد مغنیه " است. *مغنیه و سالها دروغپردازی علیه وی بدنبال انفجار در برجهای دوقلوی،افبیآی، با انتشار ضمیمههای حجیم، لیست تروریستهایی که بیشتر تحت تعقیب هستند را اعلام کرد.
"کارگرانی که در خیابان ایستاده بودند، با سرعت از طریق سیستمهای ارتباطی خود اطلاع میدهند که "فرد " به دمشق آمده و به آپارتمان رسیده است"این اطلاعیه، آرم ال اف بی ای، وزارت امور خارجه و وزارت دادگستری آمریکا را به همراه داشت. در این لیست ۲۲ اسم و ۲۲ عکس وجود داشت، در ردیف نخست این لیست عماد مغنیه حضور داشت که آمریکا آن را برای سیاستهای خود از همه خطرناکتر می دانست و برای کشتن وی ۵ ملیون دلار جایزه تعیین کرده بود. آمریکا در این بیانیه وی را به انفجارهایی متهم کرده است که در آنها تعداد زیادی آمریکایی کشته شدهاند: ۱۸ آوریل ۱۹۸۳- انفجار سفارت آمریکا در بیروت- ۶۳ کشته. ۲۳ اکتبر ۱۹۸۳- انفجار فرماندهی نیروهای مبارز آمریکایی در بیروت- ۲۴۱ کشته. ۲۳ اکتبر ۱۹۸۳- انفجار فرماندهی چتربازان فرانسوی در بیروت- ۵۸ کشته.
به غیر از این موارد، ربودن و قتل "ویلیام باکلی " از اعضای آژانس اطلاعاتی مرکزی ایالات متحده و یک سلسله عملیات در سفارت آمریکا در کویت و نیز ربودن هواپیمای مسافربری متعلق به شرکت آمریکایی TWA، و دو هواپیمای شرکت هواپیمایی کویت و به قتل رساندن کلونل هیگنز از نیروهای نظارتی سازمان ملل در جنوب آمریکا و قربانی کردن ۱۰ سرباز آمریکایی در عربستان سعودی از جمله اتهاماتی است که آمریکا به این مبارز لبنانی نسبت مب داد. زمانی که این لیست به دست رژیم صهیونیستی رسید، موساد مواردی را به آن افزود: ۴ نوامبر ۱۹۸۳- انفجار فرماندهی ارتش صهیونیستی در صور – ۶۰ کشته. ۱۰ مارس ۱۹۸۵ – حمله به کاروان ارتش صهیونیستی در نزدیکی مطلة – ۱۲ کشته. ۱۹ اکتبر ۱۹۸۸ – هدف قرار دادن فرمانده ارتش صهیونیستی نزدیک مطلة – ۸ کشته. ۱۷ مارس 1992_ انفجار در سفارت اسرائیل در آرژانتین -۲۹ کشته ۱۸ تیر ۱۹۹۴- انفجار مرکز یهودیان در بوئنس آیرس آرژانتین- ۸۶ کشته به غیر از این اینها، مواردی همچون، ربودن ۳ سرباز در مزارع شبعا، ربودن "حنان تتنباوم " و عملیات تیراندازی در نزدیکی شهرک صهیونیستی کیبوتس متسوفا و مهمتر از همه ربودن دو سرباز به نامهای ریگف و گولدفاسر در مرزهای لبنان نیز از سوی اسرائیل به این لیست اضافه شد.
"سران موساد با استرس فراوان، در اتاق "مائیر داگان " جمع شدند تا از نزدیک جریان را دنبال کنند"آمریکا و اسرائیل مدعی بودند در پشت همه این عملیاتها یک نفر وجود دارد، فردی مخفی که در میان پایتختهای خاورمیانه حرکت کرده، [این در حالی است که آنها در برخی از این اتفاقات مدعی بودند که ایران مسئول انجام این انفجارهاست، اما این بار منافع خود را در آن دیده بودند که مغنیه را در این مورد متهم کنند. وی از دست عکاسان فرار کرده و انجام مصاحبه را رد میکند. دستگاههای اطلاعاتی غربی مغنیه را به شبحی تشبیه میکنند که گاهی هست و گاهی نیست. بسیاری از اقدامات مغنیه شناخته شده اما دیگر در مورد قیافه، عادات و مکان او چیزی معلوم نیست. روشن است که وی سال ۱۹۶۲، در یکی از روستاهای جنوب لبنان به دنیا آمده، برخی این روستا را طیر دبا دانسته و برخی دیگر اطلاعات مختلفی را مطرح کردهاند.
*مغنیه سالها سازمانهای جاسوسی دنیا را سردرگم کرد بنا بر اطلاعات موثق، والدین مغنیه از شیعیان مذهبی بودهاند؛ وی در سنین کودکی به بیروت رفته و در محله فقیری در مجاورت فلسطینیها بزرگ شد، او به سازمان آزادیبخش فلسطین پیوسته، تحصیلات راهنمایی را رها و به جنبش فتح ملحق شد. گفتهاند که وی نگهبان شخصی "ابو ایاد " (جانشین عرفات) بوده؛ او بعد از مدتی به خدمت "گروه ۱۷ " که یگان امنیتی سازمان بود، در آمد، اما زمانیکه پس از جنگ سلامة الجلیل در سال ۱۹۸۲، سازمان آزادیبخش فلسطین از لبنان اخراج شد، مغنیه، ماندن در بیروت را ترجیح داده و به هسته اولیه مؤسسین حزبالله پیوست. بر اساس گزارش یدیعوت این مرد، در سایه بودن و ظاهر نشدن در ملا عام را ترجیح داد و گزارشها پیرامون وی ناقص و پیچیده است. بنا بر یکی از گزارشها، مغنیه محافظ شخصی علامه فضل الله مرجع فقید شیعیان در لبنان بوده است. طبق گزارشی دیگر، وی فرمانده و مغز متفکر عملیاتهای منظمی بوده که نتایجی خونین را بدنبال داشته است.
"یکی از تعقیبکنندگان در بیسیم خود به آرامی اعلام میکند که شخص مورد نظر در راه است"برخلاف سید حسن نصرالله رهبر فعلی حزبالله، مغنیه در تلویزیون حاضر نمیشد. عماد مغنیه به ادعای این کتاب یک تروریست [مبارز] سرسخت و مبتکر بوده است. درخشش وی در جریان طراحی و فرماندهی سلسله عملیاتهای کشتار جمعی لبنان در اواخر جنگ اول لبنان نمود داشته است. وی زمانیکه یک کامیون پر از مواد منفجره را با هدایت تعدادی از مبارزان به مقر فرماندهی نیروهای مبارز آمریکایی و چتربازان فرانسوی در بیروت فرستاد، تنها ۲۱ سال داشت. چند روز بعد، همین حادثه علیه مقر فرماندهی اسرائیل در صور تکرار شد.
مغنیه در ۲۲ سالگی یک گروه از مبارزان را به سمت ساختمان سفارت آمریکا در کویت فرماندهی و همانجا اولین هواپیمای خود را ربود. مغنیه پس از هر عملیات از محل فرار میکرد، گویی که زمین او را بلعیده باشد. به ادعای این کتاب صهیونیستی عماد مغنیه در ۲۳ سالگی هواپیمای TWA را در مسیر یونان به رم ربود و خلبان را وادار به فرود در فرودگاه بیروت کرد؛ در جریان ربودن هواپیما، "رابرت دین استاتهام " غواص ناوگان به قتل رسیده و جنازهاش از پنجره هواپیما به بیرون پرتاب شد. مغنیه بعد از عملیات ربودن هواپیما فرار کرد! اما این بار اثر انگشتش را در دستشویی هواپیما جا گذاشت. *مغنیه، مرد سایهها از زندگی شخصی مغنیه چیزی معلوم نیست، جز ازدواج با دختر عمهاش که حاصل آن یک دختر و یک پسر است.
"*مغنیه و سالها دروغپردازی علیه وی بدنبال انفجار در برجهای دوقلوی،افبیآی، با انتشار ضمیمههای حجیم، لیست تروریستهایی که بیشتر تحت تعقیب هستند را اعلام کرد"مغنیه از سنین پایین احساس میکرد که هدف تعدادی از دستگاههای اطلاعاتی غربی است، لذا تلاش کرد هویت خود را پنهان سازد؛ وی عمل جراحی پلاستیک ناموفقی را لیبی انجام داد. تنها یک عکس از مغنیه به دستگاههای اطلاعاتی غربی رسید که در آن عینک و ریش داشته، چاق است و کلاهی بر سر دارد. اطلاعات درباره وی ناقص بود، اف بی آی تا این حد از او میدانست که متولد لبنان است، عربی صحبت میکند، مو و محاسن دارد، قدی حدود ۱۷۰ سانتیمتر و وزنی حدود ۶۰ کیلوگرم دارد. اما باید باز هم تأکید کرد که عماد مغنیه خود را به خوبی پنهان میکرد و در گمراه کردن تعقیب کنندگانش موفق بود. مغنیه پس از تمامی عملیاتهایی که انجام داد، از شخصیتهای بزرگ حزبالله شد و نمادی از استواری، شجاعت و توان اجرایی شد، تا جائیکه بازوی نظامی سازمان، به عامل وحشت دستگاههای اطلاعاتی جهان تبدیل شد.
هر زمان که نیرو و توان این سازمان افزایش یافت، هدف خود را ترور در اسرائیل و غرب قرار داد. مغنیه این مطلب را درک کرده و در فرار دائم زندگی میکرد، به همه حتی یاران نزدیک خود مشکوک بود. بسیاری از اوقات محافظان شخصی خود را تغییر میداد و هر شب در جاهای مختلف میخوابید. سفرهای وی به بیروت، تهران و دمشق از اسرار مخفیانه بوده است. مغنیه بر اساس تصویری که از وی در موساد و سازمانهای جاسوسی جهان وجود داشت، شخصی بخصوص، با حضور قوی، دارای علمی گسترده در رابطه با وسایل جنگ الکترونیک و نیز انگیزه بسیار بالا بود.
"این اطلاعیه، آرم ال اف بی ای، وزارت امور خارجه و وزارت دادگستری آمریکا را به همراه داشت"مغنیه واکنشهای غیرقابل پیشبینی داشت؛ وی توانایی تبدیل به شخصیتها و هویتهای مختلف را دارا بود که به او این امکان را میداد یکی پس از دیگری از دست تعقیبکنندگان خود فرار کند. *مغنیه نقطه ضعفی نداشت "دیوید برکای " از فرماندهان یگان ۴۰۵ در امان [سازمان جاسوسی ارتش رژیم صهیونیستی] که مسئول پرونده عکس مغنیه بود در مصاحبهای با روزنامه انگلیسی "ساندی تایمز " اظهار داشت: اطلاعات بسیاری از مغنیه جمع کردیم، اما هر بار که اقدام به این کار نمودیم اطلاعاتمان کمتر میشد، چرا که موفق نشدیم نقاط ضعفی مانند زن، مواد مخدر و پول در وی پیدا کنیم. سالهای زیادی، فشار بر مغنیه ادامه پیدا کرد. سال ۱۹۸۸ زمانیکه هواپیمای وی در پاریس فرود آمد، نزدیک بود دستگاههای فرانسوی او را دستگیر کنند. فرانسویان اطلاعاتی داشتند که آژانس اطلاعاتی آمریکا در اختیارشان گذاشته بود از جمله تصاویر، گذرنامههای جعلی که مغنیه از آنها استفاده میکرد؛ اما فرانسه از آن بیم داشت که دستگیری مغنیه سبب قتل گروگانهای فرانسوی که در لبنان دستگیر شده بودند، شود.
لذا ترجیح دادند خود را به ندانستن زده و به او اجازه ادامه سفر را بدهند. سازمانهای آمریکایی تلاش کردند مغنیه را سال ۱۹۸۶ در اروپا و سال ۱۹۹۵ در عربستان دستگیر کنند، ولی مثل همیشه از دست آنها فرار کرد. در آن سالها مغنیه به شدت مشغول برنامهریزی و اجرای عملیات علیه اسرائیلیها و یهودیان در آرژانتین بود؛ سال ۱۹۸۸ در نزدیکی سفارت بوینس آیرس، بر انفجار یک کامیون بمبگذاری شده که توسط یک عامل انتحاری هدایت میشد، نظارت داشت و ۲۹ نفر را به قتل رساند. بلافاصله شماری از سران دستگاههای امنیتی این عملیات را به حزبالله ارتباط دادند و معتقد بودند این عملیات، انتقامی بود در پاسخ به ترور موسوی که در حملات بالگردهای اسرائیلی در جنوب لبنان به شهادت رسید. با گذشت ۲ سال، بار دیگر طی عملیاتی در مرکز یهودیان در بوینس آیرس، ۸۶ نفر به قتل رسیدند که به اعتقاد برخی این عملیات نیز پاسخ حزبالله در ربودن شیخ مصطفی دیرانی بوده است.
"در این لیست ۲۲ اسم و ۲۲ عکس وجود داشت، در ردیف نخست این لیست عماد مغنیه حضور داشت که آمریکا آن را برای سیاستهای خود از همه خطرناکتر می دانست و برای کشتن وی ۵ ملیون دلار جایزه تعیین کرده بود"*ترور نافرجام در دسامبر ۱۹۹۴، مغنیه در لبنان دیده شد و طی مدت زمانی کوتاه، تلاش برای ترور وی توسط یک خودروی بمبگذاری شده در جنوب بیروت انجام پذیرفت. پلیس لبنان نتایج بدست آمده را اینگونه منتشر ساخت: یک بسته انفجاری زیر خودرویی نزدیک به مسجدی که علامه فضلالله در آن خطابه داشت، جاگذاری شده بود که انفجار سبب ویرانی مغازه "فؤاد مغنیه " برادر عماد شد و جسد وی در میان ویرانهها پیدا شد. اما عماد مغنیه که گمان میشد باید در مغازه باشد به آنجا نیامده بود و بدین ترتیب همچنان زنده ماند. به فاصله کوتاهی پس از انفجار، دستگاههای امنیتی لبنان با همکاری حزبالله شماری از عاملان موساد را که در پشت عملیات قرار داشتند و در رأس آنها مردی بنام احمد خالق بود، بازداشت کردند. در یک اطلاعیه رسمی اعلام شد که خالق و همسرش، خودروی خود را نزدیک مغازه فؤاد مغنیه پارک کردند و خالق برای اطمینان از حضور مغنیه در مغازه وارد آن شد، با وی دست داد سپس به خودرو بازگشت و بمب را به کار انداخت.
روزنامه لبنانی "السفیر " به نقل از منابع آگاه نوشت که احمد خالق در قبرس، با یکی از فرماندهان بلندپایه موساد دیداری داشته که وی دستورات لازم را به خالق داده و حدود ۱۰۰ هزار دلار جهت اجرای عملیات در اختیار وی گذاشته است. این بار مغنیه نجات پیدا کرد، اما عوامل موساد دستبردار نبودند؛ با تلاش پیوسته، اطلاعات را جمع و به تطبیق میان اظهارات دستگاههای اطلاعاتی خارجی و انواع روشهای عملیاتی میپرداختند.عماد مغنیه در سالهای اخیر، رئیس ستاد عالی حزبالله شد، بسیاری در سازمان او را جانشین نصرالله میدانستند. جایگاه بالای مغنیه او را وادار میکرد بشدت محتاطانه عمل کند. این بار شایعاتی مطرح شده بود که مغنیه با کمک جراحی پلاستیک، چهره ظاهری خود را تغییر داده است. *سرنخهایی از مغنیه بنا بر اظهارات نشریات خارجی، با پایان جنگ دوم لبنان، موساد فلسطینیان مخالف حزبالله را در داخل لبنان به خدمت گرفت.
"آمریکا در این بیانیه وی را به انفجارهایی متهم کرده است که در آنها تعداد زیادی آمریکایی کشته شدهاند: ۱۸ آوریل ۱۹۸۳- انفجار سفارت آمریکا در بیروت- ۶۳ کشته"یکی از این مخالفان خواهرزادهای در روستای محل تولد مغنیه داشت که اظهار کرده بود مغنیه به اروپا سفر کرده و با چهرهای کاملا متفاوت به لبنان بازگشته است. بدین ترتیب عاملان موساد با یک هدف غیرعادی روبرو بودند، شخصی با جراحی پلاستیک. جاسوسان موساد با توجه به امکان انجام عمل جراحی در یکی از کشورهای اروپایی، شروع به تحقیق کردند و معلوم شد که وی در برلین پایتخت آلمان، تحت عمل جراحی قرار گرفته است. به گفته "گوردون توماس " خبرنگار و پژوهشگر انگلیسی، جاسوس موساد ملقب به رابین در دیدار با مبلغ آلمانی که روابط پنهانی در برلین شرقی دارد، متوجه شد عماد مغنیه مدتی نه چندان دور، تحت یک سلسله عملهای جراحی پلاستیک قرار گرفته که چهرهاش را کاملا تغییر داده است. این عملیات جراحی در آزمایشگاهی که در گذشته متعلق به آژانس اطلاعاتی آلمان شرقی بود، انجام شد.
بعد از گفتوگو و جستجوی پرونده، رابین با پرداخت هزینهای بالا به منابع آلمانی، موافقت کرد و در عوض آن پروندهای بدست آورد که در آن ۳۴ عکس جدید از مغنیه وجود داشت. از این عکسها معلوم شد که طی عملهای جراحی بر روی مغنیه، فک پایین وی با مهارت شکافته شده و استخوانی که از وی گرفته شده بود در آن کاشته شد تا چهرهای باریکتر به مغنیه بدهد؛ این عمل، ظاهری لاغر و نرم به مغنیه داده بود که در گذشته اینگونه نبود. تعدادی از دندانهای جلویی او خارج و به جای آن دندانهایی با ظاهری دیگر کاشته شد؛ همچنین چشمها نیز با کشیده شدن شدید پوست اصلاح شدند. برای تکمیل چهره جدید، موی مغنیه خاکستری رنگ شده و به جای عینک از لنز استفاده شد. مشخص بود، ظاهر جدید هیچ شباهتی به اصل مغنیه ندارد و تمامی تصاویر قدیمی که سازمانهای اطلاعاتی غربی از دهه ۸۰، در اختیار داشتند کاملا بیارتباط با این چهره جدید بود.
"زمانی که این لیست به دست رژیم صهیونیستی رسید، موساد مواردی را به آن افزود: ۴ نوامبر ۱۹۸۳- انفجار فرماندهی ارتش صهیونیستی در صور – ۶۰ کشته"*برنامهریزی گسترده موساد برای ترور موساد با کمک عکسهای جدیدی که از طریق منابع خارجی بدان دست یافته بود، شروع به برنامهریزی ترور مغنیه کرد. رئیس موساد بهترین مردان خود را جمع کرد از جمله، رئیس بخش قیساریة، فرمانده یگان کیدون و کارشناسان دیگری که بر روی "پرونده مغنیه " کار کرده بودند. کم کم مشخص شد که نمیتوان در کشور غیر اسلامی به مغنیه دست یافت. مغنیه سفر به کشورهای غربی را کاهش داد. اسرائیل در گذشته عملیاتهایی را در کشورهای عربی انجام داده بود.
اسرائیل پیشتر فرستادههای خود را به تونس فرستاده بود و همانطور که گمان میشد ابو جهاد را ترور کردند؛ با این وجود، مئیر داگان رئیس موساد، مطلب بزرگ و مهمی را درک کرده بود که برای عملیات موفقیتآمیز فرستادگانش در قلب پایتختی مانند دمشق، مناسب بود. بنا بر گزارش روزنامه انگلیسی "ایندیپندنت "، نقشهای که طی مذاکرات موساد طراحی شد، این بود که امکان رسیدن مغنیه به دمشق جهت شرکت در مراسم بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی که از ۱۲ فوریه آغاز میشد بررسی شده و مغنیه در همان زمان ترور شود. با انجام یک سلسله از بررسیهای شدید و مشاوره، تصمیم بر آن شد که ترور مغنیه توسط یک خودروی بمبگذاری شده که به خودروی مغنیه برخورد میکند، انجام پذیرد. هم اکنون زمان آن بود که در یک کورس اطلاعاتی، هر گونه معلوماتی که از هر طریقی به موساد مربوط میشود جمع آوری شود، از جمله دستگاههای اطلاعاتی خارجی جهت بررسی اینکه آیا مغنیه واقعا به دمشق خواهد آمد؟ اگر اینگونه است با کدام هویت؟ در کدام ماشین؟ کجا پیاده خواهد شد؟ چه کسی او را همراهی خواهد کرد؟ چه ساعتی دیدار برنامهریزی شده خواهد داشت؟ آیا دستگاههای امنیتی سوریه ورود او را ابلاغ خواهند کرد؟ آیا احدی از فرماندهان حزبالله از سفر آینده وی اطلاعی دارد؟ و جزئیات دیگری که این مجموعه پیچیده را تکمیل مینماید. اطلاعاتی از یک منبع بسیار موثق بدست آمد که کفه انجام ترور را سنگین میکرد، این اطلاعات نشان میداد که مغنیه شخصا قصد دارد به دمشق سفر کند.
"بسیاری از اقدامات مغنیه شناخته شده اما دیگر در مورد قیافه، عادات و مکان او چیزی معلوم نیست"در کنار این مطلب، اطلاعات جدید دیگری از سوی عناصر مختلف در بیروت جمعآوری شد که بنا بر اظهارات روزنامه لبنانی "البلد " از جمله این اطلاعات که به موساد رسید، تعیین مکانی بود که فرماندهان حزبالله آنجا سوار خودروها میشد و در میان آنها مغنیه هم حضور داشت. این دستگاهها اطلاعات مفصلی از این حرکات جمعآوری کرده بود. *آغاز عملیات ترور موساد برای انجام عملیات وارد عمل شد، گروههای مختلفی به صورت ناشناس وارد سوریه شدند که مأموریتهای مختلفی نظیر جمعآوری اطلاعات، اجاره خودروها و آپارتمانهای مخفی را برعهده داشتند، برخی نیز وظیفه نظارت بر انجام ماموریت را عهدهدار بودند و عدهای نیز مواد منفجره را وارد دمشق میکردند. یک هفته پیش از عملیات اعضای گروه اجرایی به دمشق رسیدند. این افراد از طریق پروازهای مستقل از کشورهای مختلف اروپایی به دمشق آمدند.
به گزارش روزنامه "ایندیپندنت " تیم ترور مشتمل بر سه تن بود: یک نفر با شرکت هواپیمایی فرانسوی از پاریس، یک نفر از میلان ایتالیا و نفر سوم از اردن با شرکت هواپیمایی اردن وارد دمشق شد. "ایندیپندنت " همچنین اسامی جاسوسان شخصی را ذکر کرد، اما این کتاب صهیونیستی نامها را حذف کرده و آن را ساخته و پرداخته تخیل نویسنده میداند. این سه جاسوس بدون مشکل، بازرسی گذرنامه را پشت سر گذاشته و راهی دمشق شدند تا به مکان مورد توافق با همدستانی از بیروت بروند. این افراد جاسوسان اسرائیلی را به مکانی سری هدایت کردند، در آنجا یک خودوری استیجاری به همراه مواد منفجره مشتمل بر حدود ۳ هزار ساچمه در انتظارشان بود. جاسوسان اسرائیلی بعنوان متخصص خودرو و گردشگری در تعطیلات وارد دمشق شدند.
"روشن است که وی سال ۱۹۶۲، در یکی از روستاهای جنوب لبنان به دنیا آمده، برخی این روستا را طیر دبا دانسته و برخی دیگر اطلاعات مختلفی را مطرح کردهاند"درون گاراژی که دستیاران لبنانی برای ایشان اجاره کرده بودند، محموله را آماده کردند. این محموله درون رادیویی جاسازی شد که قرار بود فردای آن روز سوار بر خودرویی شود که منتظر مغنیه خواهد ماند. برخلاف آنچه منتشر شد، جاسوسان، محموله را درون صندلی خودروی مغنیه جاسازی نکرده بودند بلکه محموله درون خودروی کرایهای بود که در مسیر حرکت مغنیه پارک شده بود. تیمی دیگر از جاسوسان وارد دمشق شدند تا رسیدن مغنیه را گزارش کنند. مأموریت این تیم، تعقیب و انتظار خروج مغنیه از نزد همسرش بود.
کسانی که در جریان تحقیقات ماجرای قتل هستند، به خوبی میدانند که بدون کمک افراد محلی امکان اجرای عملیات وجود نداشت. در نوامبر ۲۰۰۸، روزنامه لبنانی "السفیر " از دستگیری یک شبکه جاسوسی لبنانی خبر داد. یکی از این بازداشت شدگان بنام علی جراح ۵۰ ساله که از ساکنان لبنان است، به مدت ۲۰ سال در برابر حقوق ماهیانه ۷ هزار دلار، برای موساد کار میکرده است. جراح بارها به سوریه سفر کرد و ماه فوریه چند روز پیش از عملیات نیز، برای گشتزنی در منطقه نزدیک به محلی که قرار بود مغنیه از آن بازدید کند، به دمشق سفر کرد. در میان لوازم جراح، تجهیزات تصویربرداری پیشرفته شامل دستگاه تصویربرداری ویدئویی و دستگاه جی پی اس ضبط شد، که به خوبی در خودروی وی جاسازی شده بود.
"بر اساس گزارش یدیعوت این مرد، در سایه بودن و ظاهر نشدن در ملا عام را ترجیح داد و گزارشها پیرامون وی ناقص و پیچیده است"جراح در جریان بازپرسی اعتراف کرد، کارفرمایان وی او را برای بازرسی، تصویربرداری و جمعآوری هر نوع اطلاعات کوچک از منطقهای که قرار بود مغنیه به آنجا برود و نیز آپارتمان محل دیدار با همسرش به دمشق فرستاده بودند. در روز عملیات آخرین آمادگیها انجام گرفت، نگهبانان پیرامون ساختمان پخش شدند و اندکی پیش از عصر، رسیدن مغنیه به آپارتمان نهاد را گزارش کردند و شب هنگام خبر دادند که وی قصد خروج از منزل را دارد، آنها امیدوار بودند که این آخرین مسیر مغنیه باشد. تیم تعقیب بدنبال مغنیه بوده و بطور مستمر به فرماندهی گزارش میدادند. خودروی بمبگذاری شده، آماده استفاده بود؛ قرار بود از راه دور با کمک دستگاههای الکترونیکی دقیق، خودرو منفجر شود. جاسوسان از مدتی پیش خودروی بمبگذاری شده را نزدیک خانهای که قرار بود مغنیه به آن برسد، پارک کردند و به سمت فرودگاه رفتند.
دستگاههای الکترونیکی خودروی جیپ نقرهای را دنبال کردند. شخصی با محاسن مرتب و لباسی مشکی از آن پیاده شد. او عماد مغنیه بود. همان وقت، حوالی ساعت ۱۰ شب، صدای انفجار مهیبی از منطقه کفرسوسه، به فاصله نه چندان دور از مدرسهای و نزدیک به یک باغ عمومی به گوش رسید. درست همان موقع که عماد مغنیه از خودروی جیپ پیاده شد، خودروی بمبگذاری شده، منفجر شد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران