اعتراف جوانی که برای دو النگو، آدم کشت!

اعتراف جوانی که برای دو النگو، آدم کشت!
خدمت
خدمت - ۱۲ مهر ۱۳۹۵

به گزارش خدمت؛ بیست و دوم خرداد سال ۱۳۸۹، ماجرای قتل زن ۵۸ ساله‌ای در شهرک صابر مشهد به قاضی ویژه قتل عمد گزارش شد.

در پی دریافت این خبر، بلافاصله مقام قضایی به همراه کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، عازم محل حادثه شدند و بدین ترتیب، تحقیقات قضایی در این باره آغاز شد.

جسد مربوط به زنی بود که ۸ سال قبل در ازدواج سوم خود، به عقد پیرمردی به نام «افضل» درآمده بود. بررسی‌های مقدماتی مشخص کرد: این زن با وارد آمدن ضربات چاقو از پشت سر، به قتل رسیده است؛ اما قاتل با مقتول آشنایی داشته، چرا که توانسته بود به راحتی وارد منزل پیرزن شود. همسر مقتول در بازجویی‌ها به قاضی ویژه قتل عمد در زمان حادثه، گفت: صبح برای خرید شیر و نان از منزل بیرون رفتم؛ اما بعد از ۲ ساعت وقتی به خانه‌ام بازگشتم، با جسد غرق در خون همسرم روبرو شدم.

در تحقیقات مقدماتی، ظن کارآگاهان روی یکی از فرزندان پیرمرد متمرکز شد که در همان منطقه زندگی می‌کرد؛ اما پس از گذشت مدتی از این حادثه، مشخص شد که وی بی‌گناه است و نقشی در وقوع این جنایت نداشته است.

بررسی‌های قضایی با آزادی تنها مظنون پرونده ادامه یافت تا این‌که چند روز قبل، کارآگاهان اداره جنایی با دستور قاضی احمدی‌نژاد و به‌سرپرستی سرهنگ غلامی ثانی(رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی)، برای یافتن سرنخی دیگر از این پرونده، به بازبینی درباره «فیلم صحنه جنایت» پرداختند.

در این میان، اظهارات یکی از اهالی محل توجه کارآگاهان را به خود جلب کرد: «آن روز نوه مقتول را دیدم که سوار بر پراید با سرعت از این محل عبور کرد!» همین جمله کافی بود تا کارآگاهان تحقیق درباره نوه پیرمرد را آغاز کنند.

تحقیقات غیر محسوس نشان داد که نوه پیرمرد که در یکی از ارگان‌های نظامی مشغول به کار بود، از محل کارش اخراج شده است و هم اکنون نیز به خاطر ارتکاب جرم در زندان به‌سر می‌برد؛ بنابراین جوان ۳۵ ساله با هماهنگی‌های قضایی به پلیس آگاهی احضار شد و راز این جنایت هولناک را فاش کرد.

متهم این پرونده جنایی که روز گذشته در محل وقوع قتل مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفته بود، در تشریح جزئیات جنایت خود به قاضی علی اکبر احمدی‌نژاد(قاضی ویژه قتل عمد مشهد) گفت: آن روزها با مشکلات اقتصادی روبرو بودم و می‌دانستم زن پدربزرگم طلاهای زیادی دارد.

"بررسی‌های مقدماتی مشخص کرد: این زن با وارد آمدن ضربات چاقو از پشت سر، به قتل رسیده است؛ اما قاتل با مقتول آشنایی داشته، چرا که توانسته بود به راحتی وارد منزل پیرزن شود"این بود که تصمیم به قتل و سرقت طلاهای او گرفتم. روز حادثه چاقویی را برداشتم و به بهانه رفتن به محل کار، از منزلم خارج شدم و به‌سوی منزل پدربزرگم رفتم.

چون می دانستم پدربزرگم هر روز حدود ساعت ۸ صبح از خانه خارج می‌شود و برای خرید به مغازه می‌رود، این بود که در ایستگاه اتوبوس منتظر شدم تا پدربزرگم از خانه بیرون آمد. بلافاصله زنگ منزل او را به صدا در آوردم.

پیرزن در را گشود و مرا به داخل دعوت کرد. در پذیرایی نشسته بودم که او برای ریختن چای به آشپزخانه رفت؛ من هم که دنبال فرصت مناسبی می‌گشتم، از پشت سر چند ضربه با چاقو به نقاط مختلف بدنش زدم که خون آلود نقش زمین شد؛ از سویی با دیدن خون‌های جمع شده داخل آشپزخانه، ترسیده بودم و از سوی دیگر هم استرس وجودم را فرا گرفته بود و نگران بازگشت پدربزرگم بودم.



به همین خاطر، فقط توانستم دو عدد از النگوهای پهن را از دست پیرزن خارج کنم و از سرقت گوشواره‌های او هم چشم‌پوشی کردم. از شدت اضطراب، النگوها را شکستم؛ سپس لباس‌های خون‌آلودم را تعویض کردم و آن‌ها را با چاقو داخل پلاستیک گذاشتم و در خیابان شهرستانی درون سطل زباله انداختم. بعد از آن هم به محل کارم رفتم تا این‌که مادرم خبر قتل مادربزرگم را داد و من که انگار از ماجرا اطلاعی نداشتم، در مراسم ختم او شرکت کردم.

متهم این پرونده جنایی ادامه داد: النگوها را نیز به منطقه سمرقند بردم و آن زمان به مبلغ ۵۰۰ هزار تومان فروختم؛ ولی بقیه طلاهای او را نتوانستم سرقت کنم. در واقع از این آدمکشی تنها ۵۰۰ هزار تومان گیرم آمد.

در آغاز بازسازی صحنه قتل که کارآگاه محمدی(رئیس دایره قتل آگاهی) نیز حضور داشت، ابتدا سرگرد سلطانیان(افسر پرونده) به تشریح چگونگی کشف این پرونده جنایی پس از گذشت ۶ سال از وقوع قتل پرداخت و در پایان نیز قاضی «احمدی‌نژاد» با صدور دستور بازداشت موقت، متهم این پرونده را برای طی دیگر مراحل قانونی روانه زندان کرد.

منبع: رکنا

منابع خبر

اخبار مرتبط