تحلیل مسائل سوریه و ارتباط آن با ریاست «میشل عون» در لبنان
به گزارش خدمت؛ «ناصر قندیل»، تحلیلگر برجسته مسائل منطقه طی یادداشتی که پایگاه خبری «البناء» لبنان آن را منتشر کرد، به بررسی جدیدترین تحولات سیاسی و میدانی منطقه و ارتباط آنها با یکدیگر میپردازد.
این کارشناس برجسته مسائل سیاسی منطقهای مینویسد: کسانیکه عملیات اخیر ائتلاف «جیش الفتح» در غرب و جنوب غربی حلب به سرکردگی «جبهه النصره» و همراهی گروههای به اصطلاح «میانهرو» آمریکا و حمایت تسلیحاتی و انسانی ترکیه، عربستان، قطر و فرانسه را از تجاوزهای نظامی ترکیه در عراق و سوریه و تلاش آمریکاییها برای محصور کردن جنگ علیه «داعش» و «النصره» در دو سوی رودهای دجله و فرات و شهرهای موصل و رقه و دیر الزور جدا میبینند، سخت در اشتباهند.
همچنین کسانیکه تمام رخدادهای میدانی فوق را از جنگ روانی – رسانهای سعودیها علیه جنبش «انصارالله» به بهانه موشکباران مکه مکرمه و پافشاری سعودیها و «سعد الحریری» بر خصومتورزی با دمشق و حزب الله و حل بحران «خلأ ریاستی» لبنان با پذیرش گزینه حزب الله جدا میبینند، نیز سخت در اشتباهند.
محافل لبنانی که تصور میکنند، توافق پیش رو و پایان بحران خلأ ریاستی، دروازه نجات و رهایی را به روی آنها میگشاید، نیز سخت در اشتباهند. اگرچه در افق نشانههای پیروزی محور مقاومت با حمایت روسیه هویداست، کشوری که میرود، جایگاه منطقهای و بین المللی خود را باز یابد، اما نبردها و رویاروییها به اوج خود رسیده و در این راستا، توافقی که پیروزی محور مقاومت را با پای گذاشتن ژنرال «میشل عون» به کاخ ریاست جمهوری «بعبدا» در برگیرد، شبیه تفاهم روسها و آمریکاییها درباره پرونده سوریه است که چند ماه پیش حاصل شد و شرح مفصلی از همکاری بین طرفین را شامل میشد و عملیات نظامی را بر داعش و النصره و الزامات متقابل بین دو طرف در چارچوب نقشهای جهت دستیابی به راه حل سیاسی محدود میکرد، نقشهای که براساس آن میبایست آمریکاییها گروههای میانهرو مورد ادعایشان را به روند سیاسی سوق میدادند؛ روندی که قرار بود، با دولت در سایه «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه آغاز شود و با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی براساس قانون اساسی جدید سوریه پایان یابد. نقشه راه و روندی که هیچگاه پای به عرصه وجود نگذاشت.
اما همچنان در پس نبردها و رویاروییهای جاری در سوریه که نزاعهای جاری در لبنان بیشباهت به آن نیست و به نظر میرسد، لبنان نیز به سمت چنین روندی در حرکت است. از نگاه آمریکاییها راه بازگشت همیشه باز است، با وجود همه شکستها و ناکامیهای در سوریه که آخرین آن در غرب حلب رقم خورد، باز از دید آمریکاییها راهی برای بازگشت وجود دارد و این موجب میشود، از آنها سوال کرد، آیا آنچه تاکنون از شکست و ناکامی در سوریه متحمل شدهاند، برای فهم این موضوع کافی نیست که تغییر توازن در سوریه غیر ممکن است و باید تسلیم این حقیقت شوند که تفاهم و توافق تنها گزینه روی میز است.
برخلاف آمریکاییها، روسها به خوبی میدانند که تفاهم و توافق زمینه غلبه بر جبهه النصره را فراهم میآورد و غلبه بر النصره به معنای درهم پیچیدن طومار عملیات نظامی علیه ارتش سوریه است و راه اذعان به پیروزی نظام سوریه را هموار میکند.
روند تشکیل کابینه لبنان و مامور کردن نخست وزیر به تشکیل آن در لبنان، همانند اداره آتشبس در سوریه است و به همان ترتیب، همانند اداره مذاکرات جهت دستیابی به راه حل سیاسی برای بحران یمن است.
روندهایی که به مرحله بلوغ و شکوفایی کامل نرسیدهاند تا به تنهایی یکهتاز عرصه و میدان شوند، چون توافقات و تفاهمات ناشی از آنها برای دشمنان محور مقاومت چه در سوریه و چه در یمن بسیار گران خواهد بود.
کسانیکه به این مرحله از درک و باور رسیدهاند که نتایج انتخاباتی که قرار است، در سوریه و لبنان و یمن و عراق برگزار شود، اگر به سود برخی طرفهای منطقهای و منافع و اهداف آنها در این کشورها نباشد، معنا و مفهوم نخواهند یافت، بیشک به این نتیجه هم رسیدهاند که همین طرفهای منطقهای مانعی نه تنها بر سر راه انتخابات که برسر راه هر راه حل سیاسی و مسالمتآمیز منطقهای خواهند بود، چالشهایی که باید آنها را جزء لاینفک صحنه سیاسی لبنان به عنوان یکی از پازلهای منطقه به شمار آورد.
تا زمانیکه بازیگران قدرتمند منطقهای و بین المللی رو به روی محور مقاومت، صفآرایی کرده باشند، به لبنان به عنوان یکی از پایگاهها و مامنهای مقاومت نگاه میکنند و در این راستا اجازه نخواهند داد، آینده روشنی برای لبنان رقم بخورد، آیندهای که هم اکنون در باب ریاست جمهوری درحال رقم خوردن است و بر این اساس اجازه تصدی مناصب حساس و مهم به مقاومت را نخواهند داد و این دقیقا مشابه همان تعاملی است که چند ماه پیش در سوریه در قالب نقض آتشبس و تلاش برای اختلاف افکنی بین سوریه و روسیه ویا روسیه و ایران و همچنین سوریه و حزب الله شاهد آن بودیم.
همانند روسیه و سوریه و ایران و حزب الله که با آرامش و به دور از جنجال آفرینی جنگ افروزیهای جبهه مقابل را پاسخ میدهند و راه را بر نفوذ و رخنه این جبهه در صفوف خود میبندند و معادلات عراق و یمن را با دقت و روحیه بالا پیش میبرند و با همان روحیه و بسیار هوشیارانه توافق لبنان را هدایت میکنند، تدابیر لازم جهت توسعه و گسترش دامنه این توافق را هم اتخاذ میکنند.
هم اکنون پرونده ریاستی در لبنان به دست «نبیه بری»، رئیس پارلمان لبنان رسیده تا وی چگونه آن را اداره کند، حال نتیجه جلسه امروز (پارلمان) هرچه میخواهد باشد.
همانطور که گفته شد، نتیجه هرچه میخواهد باشد، آنچه مهم است، سوختن شرطهای بسته شده جهت رخنه و نفوذ در صفوف لبنانیها و درک و فهم معادله طلایی است که مانع افتادن لبنان در ورطه سقوط و فروپاشی است
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران