پدر محسن روح الامینی در گفتگوی اختصاصی با پرس تی وی: از پیگیری حق محسن ما و حق محسن های دیگر مردم صرف نظر نمی کنم

گویا - ۷ مرداد ۱۳۸۸

پدر محسن روح الامینی در گفتگوی اختصاصی با پرس تی وی: از پیگیری حق محسن ما و حق محسن های دیگر مردم صرف نظر نمی کنم » نسخه قابل چاپ » ارسال به بالاترین » ارسال به فیس بوک درپی درگذشت فرزند دکترعبدالحسین روح الامینی، مشاور انتخاباتی محسن رضایی و دبیرکل حزب عدالت و توسعه در درگیری های پس از انتخابات ریاست جمهوری، شبکه پرس تی وی گفتگویی را با وی انجام داده است که می خوانید: دکتر عبدالحسین روح الامینی به خبرنگار شبکه پرس تی وی گفت: محسن ۲۵ سال داشت و در این سال های کوتاه یک ربع قرن عمر خود پسری بود که شاید الان که در مصیبت فقدانش عزادار هستیم، تازه در حال مرور ویژگی ها و برجستگی هایش هستیم. او پسر خالصی بود و تعلقی به دنیا نداشت و خیلی مهربان بود. هیچ حق الناسی بر گردن او نبود و همیشه کنجکاوانه در جستجوی حقیقت بود. البته قانع کردن او همیشه کار بسیار سختی بود، مثل بسیاری از بچه های نسل جدید ما که از ما جلوتر هستند. آنها با توجه به آنچه که ما در زمان انقلاب و این سی ساله انجام دادیم، خیلی از ما جلوتر هستند.

"البته قانع کردن او همیشه کار بسیار سختی بود، مثل بسیاری از بچه های نسل جدید ما که از ما جلوتر هستند"وی افزود: محسن به دقت گوش می داد و پیگیر بود ولی این صداقت، خلوص، نجابت و مهربانی و عطوفتش باعث نمی شد که بی تفاوت باشد؛ برای همین هم در برابر بسیاری از پرسش هایی که مطرح می شد قانع کردن او بسیار سخت بود. او به جواب های کلیشه ای که ما بعضا برای اقناع جوان هایمان بسنده می کنیم، کفایت نمی کرد. یکی از استید دانشگاه می گفت مغز او خیلی کار می کند و فعال است. دکتر روح الامینی گفت: محسن خیلی با بی صداقتی مشکل داشت. با دورویی مشکل داشت.

صاف و زلال بود و شاید این زلال بودن، شفافیت و خلوصش و این مظلومیتش در این حادثه اخیر، باعث شده که عواطف به سمت او بیشتر سوق پیدا بکند. مشاور محسن رضایی تصریح کرد: به هر حال با این حادثه ای که پیش آمده، محسن که دیگر بازنمی گردد، انا لله و انا الیه راجعون. ملک از آن خداست، محسن ما را آورد و محسن ما را برد. محسن ما دیگر بر نمی گردد. ولی محسن های مردم را باید دریافت.

"آنها با توجه به آنچه که ما در زمان انقلاب و این سی ساله انجام دادیم، خیلی از ما جلوتر هستند"ما نمی توانیم در این روندی که هست پاسخ گوی بسیاری از نگاه ها و سئوال ها باشیم و نمی توانیم سرافکنده هم بشویم. انقلابی داشته ایم، مردمی داشته ایم، عزت و افتخاری داشته ایم، در این ۳۰ سال ارزش ها و دست آورد هایی داشته ایم، امیدواریم که این ها علو پیدا کرده و جلو برویم. ما نباید درجا بزنیم. وی اظهار داشت: دغدغه محسن اعتلای این میهن و این کشور و گرفتاری های مردم بود. آزارش به کمترین کسی نمی رسید.

اگر به جوانی نوجوانی یا بچه ای کمترین جسارتی می شد برخورد می کرد. بسیار حساسیت داشت. با بچه ها خیلی خوب بود. ما نوه ای داریم که تازه زبان باز کرده بود و محسن ساعت ها به کلمه عموگفتن او دلش خوش بود. پدر محسن روح الامینی درباره شخصیت پسرش گفت: دانشجوی کامپیوتر بود ولی با اینکه خیلی با استعداد بود این چیزها او را اقناع نکرد.

"او به جواب های کلیشه ای که ما بعضا برای اقناع جوان هایمان بسنده می کنیم، کفایت نمی کرد"دنبال عناوین نبود. با این دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران بود، آن را هم مدتی رها کرد و به کار آزاد رو آورد؛ کارهایی مثل برنامه نویسی کامپیوتر و غیره. بارها می شد که به او می گفتیم چرا به دنبال حقوق خود نمی روی می گفت هنوز پروژه من تمام نشده است. به عنوان مثال ما در خانه جایی داریم که پول هایمان را در آنجا می گذاریم تا اگر کسی نیاز داشت بردارد، اما او همیشه کم و به اندازه نیاز خود بر می داشت. مناعت طبع این بچه، نجابتش، خلوصی که داشت.خب ما عیالواریم، چند پسر و دختر داریم.

یکی بهتر از دیگری اما محسن همه را پشت سر گذاشته بود و ارتباط عاطفی عجیبی با خانواده برقرار کرده بود. دبیرکل حزب اعتدال و توسعه گفت: ولی او در جستجوی حقیقت بود و دغدغه داشت. در این بده بستان های مرسوم سیاسی هم خیلی از بی صداقتی منزجر بود. از دورویی، از نفاق، از چیز دیگری بودن و چیز دیگری جلوه دادن. به این مسائل اخیر هم نگاه می کرد و اعتراض داشت، ولی آشوبگر نبود.

"صاف و زلال بود و شاید این زلال بودن، شفافیت و خلوصش و این مظلومیتش در این حادثه اخیر، باعث شده که عواطف به سمت او بیشتر سوق پیدا بکند"آزار او به یک حیوان هم نمی رسید، مثلا یک گربه خیابانی روزی از حیاط منزل ما می گذشت و آسیبی به او رسیده بود. محسن گربه را برد درمانگاه دانشکده دامپزشکی نزدیک منزل ما تا او را مداوا کند. آزار این بچه به یم حیوان عبوری هم نمی رسید. خیلی حساسیت و غیرت داشت. وی تصریح کرد: ولی این بچه سئوال داشت و قانع کردن این بچه ها هم کار سختی است.

یعنی ما باید مسیرهایمان را اصلاح کنیم. ما باید با تدبیری بتوانیم امثال محسن ها را قانع کنیم و دریابیم. جواب سئوالات آنها این نیست. این روند هایی که جدا باید اصلاح شود. روح الامینی در ادامه گفت: خیلی از دوستان ما از نخبگان و از اساتید و مسئولان - آبرویی ما نداریم و هر چه داریم فدای نظام، فدای انقلاب ، فدای مردم، فدای امام، شهدا، اصلا ما قابل مقایسه نیستیم، هیچی نیستیم، محسن ما و همه چیز ما فدای اینها - ولی بالاخره نمی شود اینجوری اداره کرد.

"مشاور محسن رضایی تصریح کرد: به هر حال با این حادثه ای که پیش آمده، محسن که دیگر بازنمی گردد، انا لله و انا الیه راجعون"نمی شود این گونه دنبال کرد. این گونه صورت مسائل را پاک کنیم. ساده ترین راه حل مسئله هم حذف صورت مسئله است. محسن ما رفت و بر نمی گردد ولی محسن های مردم را باید دریافت. وی اظهار داشت: بالاخره در این روند هایی که هست در اداره اجتماع در مسائل سیاسی و اینها.

البته خب در دوره فتنه و در دوره غبارآلودی شرایط و شاید بشود گفت زهرآلود در برخی مسائل، در ایام فتنه و در ایام فضای زهرآلود و توطئه خارجی، مسائل و متغیرهایی که کنار هم قرار می گیرد، شاید مقداری صحبت کردن و قضاوت کردن کار سختی باشد. روح الامینی تاکید کرد: من به طور جدی از مظلومیت او (دفاع) و از پایمال شدن خون او جلوگیری خواهم کرد. پیگیری خواهم کرد. اما مسیر من متفاوت خواهد بود. مسیر من مسیری قانونی است، یک مسیر عقلایی است، انشالله خداوند این صبر را به ما داده، این استقامت را داده است.

"ما نمی توانیم در این روندی که هست پاسخ گوی بسیاری از نگاه ها و سئوال ها باشیم و نمی توانیم سرافکنده هم بشویم"در چارچوب ارزش هایی که به آنها معتقدیم، در چارچوب نظامی که به آن معتقدیم و در چارچوب قانون ها. وی افزود: ما به نظام اعتماد داریم. ما هنوز به این نظام اعتماد داریم، برخلاف بسیاری که با کمترین مصیبتی به جای اینکه خودشان را کنترل کنند، می گویند ما به این نظام اعتماد نداریم. خیر من به این نظام اعتماد دارم. نظامی که صدها هزار شهید و جانباز و آزاده داده است.

نظامی که میلیون ها جوان مستعد مثل محسن دارد که می تواند از جایگاهی، این دست آورد های ۳۰ ساله را به اوجی برساند. روح الامینی گفت: و ما مطمئنیم انشالله این نظام را باید در مسیری اداره کرد که وضعمان بهتر از الان باشد. خدای نکرده عقب گرد نکنیم، خدای ناکرده بعضی از این فتنه ها و بعضی از این بی تدبیری ها، سوء تدبیر، سوء اداره که لطمات جدی به ما می زند، ما را از مسیر اصلی منحرف نکند. عبدالحسین روح الامینی: یکی از دوستان قدیمی من، آقای مجتبی شاکری که دو دست ندارد و نابینا است، با موتور برای تسلیت به ما و خانواده به خانه ما آمده بود. ما تا وقتی چنین افرادی را که بزرگان نظام هستند، داریم مایوس نیستیم.

"انقلابی داشته ایم، مردمی داشته ایم، عزت و افتخاری داشته ایم، در این ۳۰ سال ارزش ها و دست آورد هایی داشته ایم، امیدواریم که این ها علو پیدا کرده و جلو برویم"اما با این کژ رفتاری ها و سوء تدبیری ها و برخی مسائلی که لطمه جدی می زند باید برخورد شود؛ باید پیگیری شود. خدا صبر خوبی به مادر مجتبی داده. از آن روز تا به حال یک جمله را می گوید. می گوید انشاءالله نفاق برکنار شود و آقا امام زمان ظهور کنند. محسن ما رفت.

محسن های مردم را دریابید. نمی شود که بی عرضگی های برخی، نا توانی های برخی و سوء تدبیری های برخی را به حساب نظام بگذاریم. ما اعتقاد داریم که خون محسن مظلوم شهید ما راهی را باز می کند برای این که بعضی از این گرفتاری ها و گره های اجتماعی سیاسی و سوء مدیریت ها چه فردی و چه سیستمی اصلاح و پالایش شوند و این ها جلوی مسیر پیشرفت، ترقی و سعادت مردم و کشور ما قرار نگیرند. همه مردم این کشور یک خانوده بزرگ هستند و دل در گرو اعتلای کشور دارند و محسن ما هم یکی از آنان بود. یکی از دوستان ما خیلی بی تابی می کرد.

"ما نوه ای داریم که تازه زبان باز کرده بود و محسن ساعت ها به کلمه عموگفتن او دلش خوش بود"می گفت من به خاطر ناگواری این حادثه تاصبح نخوابیدم. گفت، قرآن را باز کردم آیه ۲۲ سوره لقمان آمد: مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی. محسن ما نیکوکاری و خلوصش، مردم دوستی اش و عاطفه اش منحصر به فرد بود. خیلی از دوستان و بزرگان به من لطف دارند. من ناچیزهستم و هیچ قابلیتی ندارم.

آن ها به من گفتند، چرا چیزی به ما نگفتی؟ ای کاش به ما می گفتی.من گفتم محسن ما که رفت و گذشت. محسن های مردم را دریابید. حتما باید یکی را بشناسید؟ به فکر آنهایی باشید که واسطه و پارتی ندارند و سرگردانند و لطمه دیده اند. یا نه بالاتر از آن. روندها اصلاح شود که چنین مشکلی پیش نیاید.

"پدر محسن روح الامینی درباره شخصیت پسرش گفت: دانشجوی کامپیوتر بود ولی با اینکه خیلی با استعداد بود این چیزها او را اقناع نکرد"مگر نمی شود؟ در بعضی حوادث در کشورها چندهزار ماشین آتش زده می شود ولی کنترل می کنند و خون یک نفر ریخته نمی شود . چطور محسن ما سالم از خانه برود و من جسد او را تحویل بگیرم؟ من نمی توانم بعضی از مسائل را نادیده بگیرم و خودم را کنترل نکنم. به شدت خودم را کنترل می کنم نمی خواهم خدایی ناکرده از پیگیری حقوق که حق محسن ما و حق محسن های دیگر مردم است، صرف نظر نمی کنم. حتما پیگیری می کنم. ولی در چهارچوب قانونی و با کنترل و بدون این که احساساتی باشد و خدایی ناکرده موجب سوء استفاده شود.

خانواده ما، مادرش، من و برادرانش و دایی ها و عموهایش و همه خاندان ما پیگیر جدی پاسخ این سوال هستند؛ که چرا امثال این وقایع باید پیش بیاید و چه کار کنیم که پیش نیاید و آسیبی نرسد. تبليغات خبرنامه گويا advertisement@gooya.com  --------------------------------- مردم به ما خیلی لطف دارند. نخبگان، اساتید دانشگاه و مسئولین مختلف ابراز لطف کردند. پیش بینی ختم خیلی آبرومندی را داشتیم ولی دیدیم ممکن است از کنترل خارج شود و بالاخره یک عده سوء استفاده کنند و به کسی در این میان آسیب برسد. وقتی آن تصمیم را گرفتم، روح محسن ناظر بر من بود.

"با این دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران بود، آن را هم مدتی رها کرد و به کار آزاد رو آورد؛ کارهایی مثل برنامه نویسی کامپیوتر و غیره"می دانستم که حتما ایشان راضی نیست خون از دماغ احدی بیاید و آسیبی به کسی رسانده شود و برای جلوگیری از آسیب مراسم را لغو کردیم. مگر ما در اداره کشور عاجز هستیم که نتوانیم یک ختم را برگزار کنیم یا اجازه بدهیم حرف ها زده شود و گفتگو و پیگیری صورت گیرد؟ بی تدبیری را که نباید به حساب نظام، انقلاب و رهبری بگذاریم. حتما ظرفیت بالاتر و بهتری برای اداره کشور وجود دارد. من مطمئن هستم مظلومیت محسن ما و این عزتی که خدا به او داده است، این لطف خدا و عروج جانسوز و غیرمنتظره او باعث می شود مسیری باز شود که کمک کند به اعتلای کشور و حل مسایل مردم؛ محسن های مردم و جوانان ما که ذخیره ما هستند. ما بی عرضگی هایمان را بی تدبیری هایمان را نباید به حساب نظام بگذاریم.

این ها باید تفکیک شوند. وقتی عرضه نداریم یک معادله چندمتغیری را حل کنیم، در خودمان تجدید نظر کنیم؛ در افراد تجدید نظر کنیم. چرا معادله را ساده و بعد صورتش را پاک می کنیم. این داغ در برابر مسیری که در این ۳۰ سال زحمت طی شده است تا کشور به این جا رسیده، ناچیز است. بیگانه حتما باید مایوس شود.

"بارها می شد که به او می گفتیم چرا به دنبال حقوق خود نمی روی می گفت هنوز پروژه من تمام نشده است"محسن ما روح جستجوگری داست و قانع کردنش سخت بود ولی حتما از بیگانه بیزار بود. ازبی صداقتی چه داخلی و چه خارجی بیزار بود و این بیزاری را در رفتارش نشان می داد. رسانه های بیگانه آب در هاون می کوبند. ما بحمدالله مسائل بزرگتر از این را پشت سر می گذاریم. مصیبت سختی است ولی ما به نظام اعتماد داریم.

تا امثال مجتبی شاکری ها هست؛ تا بسیاری از کسانی که همه چیز خود را داده اند؛ خانواده هایی که چند شهید داده اند؛ تا امثال این ملیون ها جوان و ذخایری که داریم، هست، بیگانه راه به جایی نمی برد. ان شاءالله درست می شود. ما یک خانواده بزرگ هستیم و مسائلمان را خودمان حل می کنیم. ولی من از حقش نمی گذرم. نه این که حق شخصی باشد.

"به عنوان مثال ما در خانه جایی داریم که پول هایمان را در آنجا می گذاریم تا اگر کسی نیاز داشت بردارد، اما او همیشه کم و به اندازه نیاز خود بر می داشت"محسن ما رفت و جایش هم خیلی خوب است. ولی در چهار چوب و قاعده خودمان این کار را می کنیم. باید برای اصلاح امور پیگیری جدی صورت گیرد. حتما اگر بخواهیم به عنوان یک الگو کشور را اداره کنیم، نباید نا کامی ها و بی تدبیری ها و بی سیاستی هایمان را به حساب نظام و کشور بگذاریم. یا با اندک مصیبت و مصائبی چه بزرگ تر و چه کوچک تر این این کنترل خود را از دست بدهیم.

ولی نمی گذاریم خون محسن ما پایمال شود. و انشاء الله نظام را کمک می کند در ادامه مسیرش شفاف تر و استوارتر و صحیح تر به راهش ادامه دهد. خدا به شما توفیق بدهد. از شما تشکر می کنیم چون فرصت نکردیم در آن مجلس ختم حرف بزنیم. مجلس برگزار نشد.

"یکی بهتر از دیگری اما محسن همه را پشت سر گذاشته بود و ارتباط عاطفی عجیبی با خانواده برقرار کرده بود"تشکر می کنیم از ابراز لطف همه آن هایی که احساسات خود را نشان دادند. شاید پسر ما مشهور شده است اما گمنام بود. همه ابراز لطف کردند و عاطفه ها به حرکت در آمد. امیدواریم این باعث شود مسیر صحیح در پیش گرفته شود و محسن های مردم را دریابیم و از چنین مسائلی جلوگیر کنیم. السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

منابع خبر

اخبار مرتبط