۲۱:۴۲ - «کش لقمه» دست پخت کیست؟!

21:42 - «کش لقمه» دست پخت کیست؟!
خبر خونه
خبر خونه - ۹ بهمن ۱۳۹۲

به گزارش «خبرجنوب»، برخی واژه ها مثل «کش لقمه» به جای «پیتزا» و «درازآویز زینتی» به جای «کراوات» هم بدون این که فرهنگستان در آن نقشی داشته باشد به نام این نهاد، زبان به زبان می چرخد و اسباب تمسخر را فراهم می کند، اتفاقی که اخیراً با انتقادات تند رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی مواجه شده است.

غلامعلی حداد عادل در سفر اخیر خود به شیراز در پاسخ به پرسش خبرنگار «خبرجنوب» مبنی بر ناملموس بودن برخی واژه های پیشنهادی فرهنگستان، گفت: برخی که آشنایی خوبی با واژه های پیشنهادی ندارند شایعاتی را به وجود می آورند.

وی درخصوص واژه هایی مثل «درازآویز زینتی» هم تأکید کرد: این ها شوخی هایی است که در جامعه مطرح شده و ما از این حرف های بی ربط نمی زنیم.

حداد عادل پیش از این نیز در گفت وگویی، مسخره کردن برخی واژه های مصوب فرهنگستان را اهانت به زبان یک ملت توصیف کرده بود.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: واژه هایی که مصوب فرهنگستان است، مشکل آوایی ندارد اما وقتی مردم به چیزی عادت می کنند تغییردادن آن سخت می شود.
حداد عادل، تعداد واژه ها و معادل های بررسی شده برای واژه های بیگانه را حدود ۸۰ هزار واژه و تعداد واژه های مصوب را ۴۵ هزار واژه اعلام کرد.

این واکنش رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حالی مطرح می شود که انتقادات به واژه گزینی های این نهاد در محافل ادبی هم مطرح شده است و نویسندگان و حتی اساتید زبان و ادبیات فارسی به برخی واژه ها و نحوه انتخاب آنها واکنش نشان داده اند.

گرچه برخی واژه ها همچون یارانه، پیامک، پایانه و چندین واژه دیگر توانسته اند نام و نشانی برای خود در زبان فارسی دست و پا کنند اما بسیاری واژه ها این بخت را نداشته اند، آنچنان که بهاءالدین خرمشاهی در خاطره ای که در شماره ۸۵ فصلنامه بخارا منتشر شده است در این خصوص می گوید: «یک روز در فرهنگستان در گروه واژه گزینی صحبت از یافتن معادل برای «تونل» بود. گفتم تونل دیگر شناسنامه ایرانی- فارسی دارد و بهتر است مانند رادیو، تلویزیون، تئاتر، فیلم، فوتبال و چند هزار کلمه دیگر از «وام واژه»های انگلیسی و فرانسه، آن را هم به اختیار خود رها کنیم. دوستان اصرار داشتند، بنده هم «درون گذر» را بر قیاس کنارگذر، زیرگذر و نظایر آن پیشنهاد کردم که به اتفاق آرا تصویب شد اما می دانستم که پیشانی یا بختِ رواج و روایی را ندارد!»
به نظر می رسد این پیش بینی خرمشاهی درست از آب درآمده است اما واژه هایی مثل «یارانه» بخت بلندی داشته و اکنون به حرف اول و آخر ایرانیان تبدیل شده است(!)، واژه ای که آن هم از پیشنهادات خرمشاهی است. او در این باره می گوید: «مولانا هم یارانه به کار برده است اما یارانه او منسوب به یار است و این یکی منسوب به یاری و یارا!»

مدیر شورای واژه گزینی فرهنگستان در این باره نظرات جالبی دارد. نسرین پرویزی در گفت و گویی که با ایسنا انجام داد گفت: برخی «دست به بوق» برای «تلفن» و «سیم دنگ» به جای «پیانو» را کار ما معرفی می کنند در حالی که این ها فقط برای خنده خوب است و ما آنها را بیان نکرده ایم.
وی با بیان این که فرهنگستان از این که مردم با طنز برخورد کنند ناراحت نمی شود اما از این که استادان بیایند و این حرف ها را بزنند ناراحت می شود، تأکید کرد: آیا در واژه هایی مثل «دانشکده»، «دانشگاه» و «زیست شناسی» طنزی هست؟ اما وقتی که ساخته شدند حتی ادیبان مقالاتی را نوشتند که فرهنگستان، زبان را خراب می کند!

این سخنان پرویزی شاید در پاسخ به سخنانی شبیه آنچه احمدپوری مطرح کرده است بیان شده باشد.

"گفتم تونل دیگر شناسنامه ایرانی- فارسی دارد و بهتر است مانند رادیو، تلویزیون، تئاتر، فیلم، فوتبال و چند هزار کلمه دیگر از «وام واژه»های انگلیسی و فرانسه، آن را هم به اختیار خود رها کنیم"این مترجم با طعنه پرسیده است: آیا امیدوارید عمه من از بقال محله شان بخواهد به او دو بسته «خمیراک» بدهد و مرد بقال نیز دریابد و دو بسته «ماکارونی» از «قفسه» بیرون آورد؟!
البته انتقاد پرویزی مدیر شورای واژه گزینی تا حدودی بجا است چرا که در فرهنگستان اول که حدود هفتاد سال پیش پا گرفت پیرامون واژه های تازه، انتقادات شدیدی مطرح می شد ، «صادق هدایت» یکی از سردمداران آن بود. به عنوان مثال نویسنده «بوف کور» واژه «باشگاه» که به جای «کلوب» پیشنهاد شده بود را مسخره می کرد در حالی که این کلمه امروز کاملاً جا افتاده است.
اگرچه همه اساتید زبان و ادبیات فارسی بر لزوم وجود سازوکاری مشخص برای واژه گزینی تأکید دارند و آن را برای حفظ «زبان پارسی» ضروری می دانند اما از کنار انتقادات جدی آنها به برخی عملکردهای فرهنگستان به راحتی نمی توان عبور کرد چرا که دغدغه آنها از جنس مطایبات مردم کوچه و بازار و برنامه های طنز که «پیتزا» را برای خنده «کش لقمه» صدا می زنند، نیست!
رئیس بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز در این خصوص به خبرنگار «خبرجنوب» می گوید: واژه گزینی تقریباً اتفاقی مرسوم در همه کشورها است که برای حفظ و پاسداشت زبان هر ملت انجام می شود.

دکتر حسام پور گرچه از عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی که این مهم را در ایران به عهده دارد در برخی بخش ها تقدیر می کند اما انتقادات قابل تأملی را نیز پیرامون نحوه واژه گزینی های آن مطرح می کند.

وی می گوید: به محض ورود یک واژه، چه از طریق ترجمه و چه رسانه ها، باید فرهنگستان دست به کار شود و برای آن واژه ای پیشنهاد دهد، در غیر این صورت پس از جا افتادن آن واژه بیگانه دیگر امیدی به تغییر عادت مردم وجود ندارد.

این استاد دانشگاه تأکید می کند: به عنوان مثال پس از گذشت سال ها از اختراع «هدفون» دیگر نمی توان انتظار داشت مردم به آن «دوگوشی» بگویند. در واقع چنین عملکردهای منفعلانه که با تأخیر همراه است محکوم به شکست خواهد بود.
دکتر حسام پور، عدم توجه به موضوع مهم «مخاطب شناسی» و «ذائقه عمومی» را از دیگر نقدهای وارد به معادل‌سازی های فرهنگستان می داند.

این منتقد ادبی با بیان این که بیشترین توجه شورای واژه گزینی به صحت واژه ها معطوف است، تأکید می کند: در این شورا باید علاوه بر توجه به این موضوع مهم، به علومی همچون جامعه شناسی و روانشناسی عنایتی ویژه وجود داشته باشد که متأسفانه در نظر گرفتن سلیقه مردم یک خلاء جدی و محسوس در امر واژه گزینی های فرهنگستان به شمار می رود.

وی در ادامه، بر وجود یک دستگاه نظارتی برای جا انداختن واژه های پیشنهادی تأکید و تصریح می کند: البته بسیاری از واژه های پیشنهادی از غنای خوبی برخوردار است اما هنوز یک دستگاه دارای ضمانت اجرایی قانونی و مشخص نتوانسته است بر استفاده آن در محافل به ویژه رسانه ها نظارت داشته باشد.حسام پور می افزاید: تا زمانی که یک واژه توسط اهالی قلم از شاعران و نویسندگان گرفته تا مترجمان و اساتید دانشگاه و رسانه ها مورد استفاده قرار نگیرد به هیچ وجه آن واژه امیدی برای زنده ماندن نخواهد داشت، کما این که بسیاری از آنها عملاً کارآیی ندارند.

وی بار دیگر بر لزوم حضور مقتدرانه فرهنگستان تأکید و خاطر نشان می کند: با وجود تمام انتقادات موجود، این دستگاه فرهنگی باید با رفع ایرادات خود با جدیت به فعالیتش ادامه دهد چرا که متأسفانه مردم و حتی برخی از صاحبنظران هنوز به ضرورت این امر پی نبرده اند؛ امری که بی توجهی به آن بدون شک زبان فارسی را در ورطه زوال خواهد غلتاند.

دکتر علی اکبر نحوی عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز و یکی از اساتید برجسته زبان و ادبیات فارسی کشور هم واژه‌گزینی را موضوعی بسیار ضروری می داند. وی بر این باور است که بدون این رویکرد، زبان پس از مدتی هویت خود را از دست می دهد و تنها بافت آن باقی می ماند.
این نویسنده و منتقد ادبی، از عدم اطلاع رسانی سریع و به موقع فرهنگستان درخصوص واژه های پیشنهادی انتقاد و خاطرنشان می کند: اگر این دستگاه واژه های پیشنهادی خود را به اشکال مختلف در اختیار مردم و صاحبنظران قرار دهد دیگر واژه های کوچه بازاری مثل «کش لقمه» به نام فرهنگستان، اسباب تمسخر را فراهم نمی کند.

وی تأکید می کند: فرهنگستان باید با نفوذ رسانه ای در لایه های مختلف اجتماع رسوخ کند نه این که واژه های پیشنهادی در قالب یک نشریه با شمارگان اندک در اختیار افرادی محدود قرار گیرد.
دکتر نحوی همچنین یکی از نقاط ضعف فرهنگستان را دیر وارد عمل شدن در امر واژه گزینی توصیف و خاطرنشان می کند: وقتی یک واژه وارد زبان فارسی شد اگر با سرعت عمل تدبیری برای جایگزینی آن اندیشیده نشود بدون شک پس از چند سال واژه پیشنهادی برای مردم تعجب برانگیز خواهد بود و به هیچ وجه امیدی برای جایگزین شدن آن در زبان مردم وجود ندارد.

وی می گوید: به عنوان مثال دیگر نمی توان انتظار داشت کسی به جای «موس پد» بگوید «زیرموشی»، چرا که این واژه ها سال هاست در جامعه رواج دارد و کسی تغییر آن را برنمی تابد در حالی که واژه «بلندگو» دیگر برای هیچ کس خنده آور نیست چرا که این واژه به محض ورود دستگاه و واژه بیگانه مربوط به آن، جایگزینی شد.

این استاد دانشگاه در پایان تأکید می کند: البته باید به این موضوع توجه داشت که قرار نیست همه واژه های پیشنهادی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در جامعه جا بیفتد چرا که برخی از آنها با ذوق جامعه سازگاری ندارد و پس زده می شود.

با این حال حتی اگر ۵۰ درصد از واژه ها توسط مردم و جامعه علمی و ادبی مورد استفاده قرار گیرد، فرهنگستان توانسته است عملکرد موفقی داشته باشد.
این تنها اساتید دانشگاه شیراز نیستند که به برخی اقدامات فرهنگستان انتقاد دارند. دکتر میر جلال الدین کزازی هم اخیراًدرباره واژگان مصوب در فرهنگستان هنر و در انتقاد به واژه های پیشنهادی این فرهنگستان یادداشتی را منتشر کرد.

استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی زبان فارسی در این یادداشت آورده است: زبان توانمند و سخت جانی است.

اگر چنین نمی بود، از فراسوی سده ها پایدار نمی ماند و از نیاکان ما به ما نمی رسید و امروز زبان فراگیر مردم ایران نمی بود؛ اما سخت جانی و توانمندی زبان هم به هر پایه بسیار باشد،مرزی دارد. اگر در مرز زبان به خود وا گذاشته بشود،آسیب خواهد دید،به ویژه در این روزگار که روزگار گسترش رسانه هاست.ابزار رسانه هم آنچنانکه می دانید،زبان است؛پس هر لغزش، هر کژی و هر کاستی در زبان به یاری رسانه می تواند در زمانی بسیار کوتاه دامنه ای گسترده بیابد.

بر پایه این دو نکته آسیب شناختی که گفته شد،ما ایرانیان باید به هر شیوه ای که می توانیم به یاری زبان فارسی بشتابیم. اما عملکرد فرهنگستان نه در چندی و نه چونی بسنده نبوده است.آهنگ برابر سازی واژگان بیگانه آنچنان نبوده است که نیاز شتاب آلود واژه سازی رابرآورد. از دیگر سوی هرچند در میان واژه های پیشنهادی به واژه هایی به آیین و خوش آهنگ و رسا باز می خوریم، پاره ای از واژگان هم آنچنانند که به هیچ روی بخت آن را نمی توانند داشته باشند که ایرانیان آنها را به کار بگیرند.

از واژه هایی که به هر روی گفته می شود ساخته فرهنگستان است ،«قطار سریع السیر شهری» است. چنین واژه ای بلند که از چندین هجا ساخته شده است، از دید هنجارها و بنیادهای زبانی هرگز نمی تواند جای واژه بسیار کوتاه و دو هجایی «مترو» را بگیرد.

من همه واژه های پیشنهادی فرهنگستان را نمی شناسم.

"او در این باره می گوید: «مولانا هم یارانه به کار برده است اما یارانه او منسوب به یار است و این یکی منسوب به یاری و یارا!»مدیر شورای واژه گزینی فرهنگستان در این باره نظرات جالبی دارد"اما بر پایه آن واژه هایی که با آنها آشنا هستم، می توانم بگویم که از توانش ها ی زبان پارسی- آنچانکه می سزد- بهره برده نشده است. اگر واژه ای در پیش نهاده بشود؛ اما از این توانش ها در آن بهره نبرده باشند، یا با نغزی و نازکی های زبان فارسی سازگار نباشد،تلاشی که در یافتن آن واژه انجام گرفته است، خواه ناخواه بیهوده خواهد ماند؛ زیرا آن واژه را ایرانیان به کار نخواهند گرفت.

به گفته مسئولان شورای واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۷۰ گروه تخصصی که هر شش گروه، هفت عضو دارد، کار واژه گزینی را انجام می دهند، اما با توجه به نظرات اساتید دانشگاه و دغدغه مندان زبان فخیم پارسی، سرعت عمل در انتخاب واژه های بیگانه و توجه به ذائقه مردم و علم جامعه شناسی و روانشناسی از مواردی است که به نظر می رسد فرهنگستان برای حفظ این نماد هویتی ملت ایران باید بیش از پیش به آن توجه داشته باشد.

منابع خبر

اخبار مرتبط