پیام «هل من ناصر» موسوی؛ شکایت صاحبخانه از یک تصرف عدوانی/ یادداشتی از حسن اسدی زیدآبادی

پیام «هل من ناصر» موسوی؛ شکایت صاحبخانه از یک تصرف عدوانی/ یادداشتی از حسن اسدی زیدآبادی
کلمه
کلمه - ۱۲ دی ۱۳۹۳

چکیده :موضع موسوی در پیام اخیرش، روایت "صاحبخانه" است: مقام قضایی را فرامی خواند تا متصرفان و غاصبان خانه اش را بیرون راند. پاسخی پرمغز و پیشتاز به آنان که او را دعوت به ابراز ندامت و بازگشت می کنند. موسوی شاکی است نه متهم؛ جرمی که باید بدان رسیدگی شود نیز تصرف عدوانی و برپایی فسادهای عظیم در این ملک است. دست نقاش شهر را شاید بتوان بست که طرحی نکشد، اما چه بی هنرند آنان که نمی دانند توان طراحی نقاش از دیدن نادیدنی هاست. ...

کلمه – حسن اسدی زیدآبادی:

چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت
که یک دم از تو نظر بر نمی توان انداخت
(سعدی)

در بند است اما نه در بند خویش؛ “هل من ناصر” می گوید اما نه “ینصرنی” که “ینصرهم”.

میرحسین موسوی، محصور در زندانی که با کاخ قدرت فاصله چندانی ندارد، برای “پابرهنگان، مستضعفان و فقرا” فریاد بلند کرده؛ برای قربانیان فساد.

"چکیده :موضع موسوی در پیام اخیرش، روایت "صاحبخانه" است: مقام قضایی را فرامی خواند تا متصرفان و غاصبان خانه اش را بیرون راند"موسوی بار دیگر راهبر و رهبر ما شده است. در زمانه تردیدها و در زمانه تهدیدها.

سخن امروز میرحسین برای سبزهای تلخکامی که صبر و صبر و صبرشان در دوره اعتدال با لب گزیدن نیز توأم شده، نقل مشکل گشاست. او راه گشوده است. مسیری پیش پای آنان گذاشته که سبزند اما می گویند کار امروز جنبش سبز چیست؟

میر خلوت گزیده در میانه شلوغی شهر دست روی شانه ما می گذارد و کودکی را نشان می دهد که نه در مدرسه که با لقمه ای به دست، در خیابان سر کار است، آن طرف تر پیرزن ملولی که خسته از بار بیماری پشت در داروخانه ای روی زمین نشسته و یا آن جاافتاده مردی که شکاف پایین و بالای شهر را هر صبح زیر زمینی با مترو می پیماید تا چایی مدیرعاملی که دستش بیشتر از دیگران به نفت رسیده پیش از همه دم بکشد، چه باک اگر هفته هاست فرزندش را جز در بستر خواب ندیده است.

دست نقاش شهر را شاید بتوان بست که طرحی نکشد، اما چه بی هنرند آنان که نمی دانند توان طراحی نقاش از دیدن نادیدنی هاست. میرحسین فراموش نکرده که در دهه شوم پیشین، فساد نهادینه شده و تبعیض نظام مند اقتصادی، اجتماعی و سیاسی چه شکاف عمیق طبقاتی ایجاد کرده و تا چه حد از دسترسی افراد بیشتری از ملت ما به منابع ملی کاسته شده است.

محصور سبز نگران فرودستان است، هر پیامی که از او رسیده نیز مؤید همین معناست، با این همه او تنها نگران نیست بلکه همه ما را آگاه می کند که فسادی عظیم موجب این وضع است. فسادی که او سرچشمه هایش را می شناسد.

حتی فارغ از جنبش سبز، میرحسین موسوی در جامعه سیاسی ما شاخص و نمادی از آنان است که فلسفه تشکیل دولت را از جمله خدمت رسانی به اقشاری می دانند که سازوکارهای نابرابر و غیر انسانی سیاسی و اقتصادی، آنها را چنان به حاشیه رانده که کرامت انسانی شان را بی معنا ساخته است. و دولتی که او می شناسد وظیفه و مأموریتی پیش تر از حراست از کرامت و شأن انسان برای خود قائل نیست. با دور شدن هرچه بیشتر مفهوم سیاست از محور دولت و امر حکمرانی و باز شدن پای جامعه مدنی و سازوکارهای آن به دامنه معنای سیاست و سیاست ورزی، اکنون آخرین نخست وزیر و رهبر عمده ترین جنبش مدنی دموکراسی خواهی ایران، در مقام اپوزوسیون نیز دغدغه های سابق را دارد. او نه فقط دولتمردی مسئول است، بلکه سیاست ورز و اپوزوسیونی مسئول و متعهد نیز هست.

رفتار و عملکرد مسئولانه آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی طی پنج-شش سال گذشته در قبال مهمترین مسائل مملکت از جمله فسادهای سیاسی و اقتصادی در حوزه سیاست داخلی و موضوع تحریم ها در عرصه بین المللی، مهمترین راز ماندگاری حرکت آنهاست.

"موسوی شاکی است نه متهم؛ جرمی که باید بدان رسیدگی شود نیز تصرف عدوانی و برپایی فسادهای عظیم در این ملک است"هم از این روست که قریب شش سال پس از بازگشت موسوی به عرصه سیاست، خواب یکه تازان قدر قدرت آشفته شده و تا همین امروز کار شب و روزشان با توسل به هزار نیرنگ و فریب خلاصه شده در تخریب چهره او؛ واروهایی که تنها گلوگیری استخوان را بیشتر ساخته و لاجرم امکان خفگی را.

از سوی دیگر موضع موسوی در پیام اخیرش، روایت “صاحبخانه” است و بر همین مبناست که اتهام براندازی را تنها تهمتی از سر “ضعف و بی تقوایی” می داند. او خود را در این کشور و در نظام برآمده از انقلاب مردم آن صاحبخانه می داند، همچنانکه در تصویری باشکوه از حصر خانگی خویش – که هیچ احدی تاکنون بدان توجه نکرده بود – از موضع صاحبخانه، مقام قضایی را فرامی خواند تا متصرفان و غاصبان خانه اش را بیرون راند. تمثیلی با ظرافت از زندانی که به خیال خویش برای او ساخته اند و پاسخی پرمغز و پیشتاز به آنان که او را دعوت به ابراز ندامت و بازگشت می کنند. موسوی شاکی است نه متهم؛ جرمی که باید بدان رسیدگی شود نیز تصرف عدوانی و برپایی فسادهای عظیم در این ملک است… .

حالا این ما سبزها و این مبارزه مدنی با فساد؛ زبان میرحسین باشیم و هرجا که هستیم از سرچشمه های فساد بگوییم.

حسن اسدی زیدآبادی
دی ماه ۱۳۹۳ – زندان اوین

منابع خبر

اخبار مرتبط