بابک اجلالی - هرچند تاکنون در هیچ یک از مقررات جزایی ایران، "ارتداد" به عنوان"جرم" تعریف نشده است، اما از ابتدای انقلاب، شماری از ایرانیان با اتهام ارتداد بازداشت، محاکمه و در برخی از موارد حتی اعدام شدهاند.
یوسف ندرخانی، کشیش کلیسای ایرانیان است که دوسال پیش در رشت به اتهام "ترک دین سازماندهی"، "دعوت سایر مسلمانان به مسیحیت"، "ایجاد یک کلیسای مخفی در خانه خود" و "ابراز مخالفت آشکار با اسلام" بازداشت شد. بازداشت و محاکمهای که با اعتراض گسترده گروههای حقوق بشری و نیز برخی از مقامات دولتی غربی مواجه شد. ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا روز چهارشنبه ۲٨ سپتامبر طی بیانیهای از انتشار گزارشهایی مبنی بر احتمال اجرای اعدام کشیش یوسف ندرخانی بهشدت ابراز تاسف کرد.
روز گذشته ششم مهرماه در حالی سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهام آقای ندرخانی در رشت برگزار شد که وی طی روزهای اخیر با اتهام جدیدی با عنوان"ارتداد ملی" روبهرو شده است. در حال حاضر به نظر میآید که هدف نظام جمهوری اسلامی از انتساب این اتهام به آقای ندرخانی نامشخص و مبهم باشد. به همین جهت برای اطلاع از کم و کیف و چگونگی رسیدگی به پرونده ایشان با شیرین خانجانی یکی از اعضای کلیسای ایران، گفتوگویی کردهایم.
اگر ممکن هست درباره چگونگی بازداشت آقای ندرخانی، کشیش کلیسای ایران در رشت توضیح دهید؟
شیرین خانجانی: کشیش "یوسف ندرخانی" در اعتراض به فشار و تبعیضی که برای فرزندان مسیحیان وجود دارد و اجباری که دولت برای خواندن قرآن برای فرزندان مسیحیان در مدارس اعمال میکند بازداشت و روانه زندان شدند.
وی در حالیکه از راهی کاملا قانونی به دنبال حذف این تبعیض آشکار بود بازداشت شدند.
"بازداشت و محاکمهای که با اعتراض گسترده گروههای حقوق بشری و نیز برخی از مقامات دولتی غربی مواجه شد"ایشان با اداره آموزش و پرورش در این زمینه مکاتباتی رسمی داشتند و حتی با برخی از مراجع تقلید نیز مکاتبه کردند. کشیش ندرخانی از این مراجع سئوال کرده بودند: آیا فرزندانی که از یک پدر و مادری که مسیحی شدهاند و پیشتر زمینه اسلامی داشتند، به دنیا میآیند مسلمان محسوب میشوند یا مسیحی؟ در پاسخ به این پرسش ۱۴ تن از مراجع تقلید از جمله آقای خامنهای پاسخ دادند که فرزندان آنها، مسیحی محسوب میشوند و بچهها از حقوق یک مسیحی برخوردارند. بر همین اساس، کشیش ندرخانی و "شورای کلیسای ایران" به دنبال حقوق از دست رفته و قانونی فرزندان مسیحی رفتند که متاسفانه این پیگیریها منجر به دستگیری و محاکمه کشیش ندرخانی شد.
یعنی وزارت اطلاعات و قوه قضاییه حتی به فرمایشات رهبری هم توجه نکردند. نه به قانون توجه شد (چون از نظر قانونی فرزندان تا سن ۱۸ سالگی تحت سر پرستی والدین خود هستند) و نه به موازین فقهی؛ چرا که از نظر فقه هم، مراجع حق را به فرزندان مسیحیان داده بودند، اما با این وجود دادستان وقت رشت آقای جاویدنیا دستور بازداشت کشیش ندرخانی را صادر کرد.
آیادر طول دوسال گذشته و در جریان رسیدگی به پرونده آقای ندرخانی، از فشارهایی کهبه خانواده اووارد شده استاطلاعی دارید؟
در این دو سال به معنی حقیقی کلمه سران جمهوری اسلامی نشان دادهاند که چقدر میتوانند ظالم باشند. اول بهمدت طولانی کشیش ندرخانی را در زندان انفرادی قرار دادند تا ایمان خود را منکر شود.
وقتی دیدند که این روش بیفایده است، به مدت دوماه او را روانه تیمارستان کردند تا بدین وسیله او را خرد کنند. وقتی از این روش نیز جواب نگرفتند، همسر او را دستگیر کردند و هر روز به کشیش ندرخانی گفتند که همسر تو را خواهیم کشت. به همسر کشیش یوسف میگفتند که به زودی همسرت اعدام خواهد شد و تو بیوه میشوی. این باعث شد تا مادر همسر کشیش ندرخانی از فرط ناراحتی و فشار عصبی روانه بیمارستان شد و تا دم مرگ هم برود.
دو فرزند کشیش ندرخانی هم تحت فشار شدید بودند؛ چون هم پدرشان در زندان بود و هم مادرشان.
چهارماه همسر او بازداشت و زندانی بود و سعی کردند او را زیر شکنجههای روحی خرد کنند. در این زمان کشیش ندرخانی را در انفرادی قرار دادند و هر روز او را با شکنجههای روحی مختلف آزار دادند.
"ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا روز چهارشنبه ۲٨ سپتامبر طی بیانیهای از انتشار گزارشهایی مبنی بر احتمال اجرای اعدام کشیش یوسف ندرخانی بهشدت ابراز تاسف کرد"هنگامی که متوجه شدند با این روش کاری از پیش نخواهد رفت، همسر او را آزاد کردند. اما برای خود او در نهایت حکم اعدام صادر کردند و بار دیگر او را به انحای مختلف شکنجه کردند و مورد بیاحترامی قرار دادند.
برای نمونه او را مستقیم از بند انفرادی به بند معتادان منتقل کردند تا از این طریق آزار بیشتری ببیند. خدا فقط میداند که چقدر او را آزار و اذیت کردهاند. در چنین شرایطی جالب است که این نظام فاسد و ظالم، دولتهای غربی را جنایتکار و ناقض حقوق بشر میداند.
آیا ممکن است در مورد اتهام جدید آقای ندرخانی یعنی"ارتداد ملی" توضیح دهید. "ارتداد ملی" اصولاً چه تعریفی در قانون دارد و معنیاش چیست؟
تنها میتوان سر تکان داد و اظهار تاسف کرد.
بهنظر من این نقض آشکار اعلامیه جهانی حقوق بشر است و به هیچوجه هم قانونی نیست. در این سالهای اخیر متاسفانه به قانون اساساً توجهای نمیشود.
نظام جمهوری اسلامی یک نظام ظالم است و مصلحت عدهای در این نظام به منافع ملی ترجیح داده میشود. از دیدگاه این نظام، ملت ایران فقط زمانی شعور دارند که تن به ظلم دهند!
در تعریف ارتداد ملی آمده است: "بازگشت از اسلامی که مسبوق به کفر اصلی بوده است را "ارتداد ملی" گویند چرا که این بازگشت، بازگشتی است از ملت حنیفی که او به دعوت انبیا انتخاب کرده و هم اکنون ارتجاع است." در آن سه روز به شخص مهلت میدهند. اگر توبه نکرد او را به قتل محکوم میکنند.
بهنظر شما هدف و علت طرح چنین اتهامی از سوی مقامات قضایی چیست و آنها با طرح این اتهام به دنبال چه هستند؟
نظام ایران برای شکستهای خود باید عدهای را مقصر نشان دهد. آنها میخواهند به مردم القا کنند که افرادی مثل یوسف ندرخانی باعث این شکستها هستند.
" روز گذشته ششم مهرماه در حالی سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهام آقای ندرخانی در رشت برگزار شد که وی طی روزهای اخیر با اتهام جدیدی با عنوان"ارتداد ملی" روبهرو شده است"آنها ناتوانی خود در مدیریت کشور را میخواهند به این شکل توجیه کنند. از طرفی دیگر به نظر میآید برای حل مشکلات جهانی خود میخواهند باجگیری کنند. به باور من مسیحیان گروگانان غیر رسمی نظام هستند.
روز گذشته سومین جلسه دادگاه آقای ندرخانی در رشت برگزار شد.آیا اطلاعی از این جلسه دارید؟
بله دادگاه به کشیش ندرخانی سه روز برای توبه وقت داده است و جالب این است که قاضی دادگاه آقای محمدی کاشانی به ایشان گفته که مثل "گالیله" باید دروغ بگوید و به همین دلیل به نظر میرسد که نظام میخواهد حکم اعدام را اجرا کند.
برداشت شخصی شما از این گفته قاضی چیست:"مثل گالیله دروغ بگویید"؟
آنها در ناخودآگاه خودشان میدانند که ظالم و یزیدی هستند و دادگاه کشیش یوسف به واقع یک دادگاه تفتیش عقاید است. این دادگاه آشکارا اصل ۲۳ قانون اساسی را زیر سئوال میبرد و قاضی به خوبی میداند که از این طریق ظلم میکند. برایم جالب است خود قاضی در قرن ۲۱ خود را در قرون وسطی و زمان گالیله حس کرده است.
پیام و خواست شما به عنوان یک کشیش مسیحی و رهبر دینی از مردم ایران و سازمانهای حقوق بشری چیست؟
برخلاف گفته رهبر جمهوری اسلامی، تاریخ ایران بعد از اسلام آغاز نشده است.
ما فرزندان کسانی هستیم که با آزادی عقیده نه تنها مشکلی نداشتند، بلکه برای جهان نمونه بودند. مردم نباید اجازه دهند که تفکر افرادی مثل مصباح عزت ما را در جهان خدشهدار کند.
خیلی از رهبران کنونی ایران هیچ عرقی نسبت به ایران عزیز ندارند. برای نمونه اگر عرق ملی داشتند دریای خزر را از دست نمیدادند. از جامعه جهانی میخواهیم که سکوت نکند و به حمایت از ندرخانی و امثال او و همه زندانیانی که به خاطر آزادی اندیشه و بیان در حبس حکومت هستند بپردازند و برخورد قاطعی با ایران در زمینه اعدامهای سیاسی و عقیدتی داشته باشند.در پایان امیدوارم که مسئولان قضایی جمهوری اسلامی کشیش یوسف ندرخانی را آزاد کنند تا هر چه سریعتر به آغوش خانوادهاش بازگردد.