کمیته امداد؛ سرنوشت نامعلوم میلیاردها پول بدون نظارت

 از سال ۱۳۹۰ تا آذر ۱۳۹۳ درآمد کمیته امداد خمینی از کمک‌های مردمی یک‌هزار و ۵۱۲ میلیارد تومان بوده که سهم هر فرد تحت پوشش این کمیته از این درآمد عجیب و غریب تنها ۵۳ هزار تومان در ماه است.

اعداد هوار می‌شود بر سر وقتی یک هزار و ۵۱۲ میلیارد تومان تنها در چهار سال را در کنار ۵۳ هزار تومان می‌گذاری. چند ضرب و تقسیم را باید انجام داد و چند رقم را باید کنار گذاشت تا به این ماهی ۵۳ هزار تومان رسید.
  به گزارش کلمه کمیته امداد خمینی از نهادهای تحت نظارت رهبری است که هیچ حسابرسی از آن نمی‌‌شود و معاف از پرداخت مالیات است.
  کمیته امداد که با هدف پشتیبانی از محرومان و مستضعفان و خودکفا کردن آنها تشکیل شد، اکنون به دژ سنگی دور از دسترسی تبدیل شده است که نه تنها مستضعفی راه به آن نداشته بلکه هیچ نهادی نیز حق پرسشگری از چگونگی خرج کردن این درآمد عظیم از مشارکت‌های مردمی را ندارد.   این در حالی است که هر روز راه‌های جدید برای رساندن کمک‌های مردمی به سامانه‌های کمیته راه‌اندازی می‌شود. خدمات الکترونیکی و پرداخت‌های آنلاین همه راه‌ها را هموار کرده است. هرچند چنین سیستمی نظارت را هم آسان‌تر خواهد کرد اما این وجهی است که مسوولان کمیته و بالادستی‌ها نمی‌خواهند از آن استفاده کنند.

"چند ضرب و تقسیم را باید انجام داد و چند رقم را باید کنار گذاشت تا به این ماهی ۵۳ هزار تومان رسید"  آنچه مسلم است درآمد کمیته امداد آنجا که باید صرف شود نمی‌شود. چه، اگر غیر از این بود با درآمدی ماهانه متوسط ۲۱ میلیارد تومان باید چهره فقر در ایران رنگ دیگری به خود می‌گرفت.   اگر کمک‌های مردمی خارج از چارچوب نهادهای حکومتی و بنیادهای خیریه و دیوارهای مهربانی نبود هزاران خانواده‌ای که حتی بسیاری از آنها تحت پوشش کمیته امداد هستند باید سر گرسنه بر بالین می‌گذاشتند.   کمیته امداد از کمک به خانواده زندانیان سیاسی تا نوار غزه   کمیته امداد خمینی سالها پیش از انقلاب در سالهای ۴۲ و ۴۳ در شکلی هیئتی کار خود را آغاز کرد. هدف از تشکیل آن کمک به خانواده‌های زندان سیاسی بود.

به شکلی که افراد معتمدی در بازار بودند که وجوهات را تحت نظارت خمینی به دست خانواده‌ها می‌رساندند.
  هنوز دو ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که خمینی دستور تاسیس کمیته امداد را صادر و ۱۴ اسفند ۵۷ این نهاد با هیات موسس مهدی کروبی، حبیب‌الله عسگراولادی و ابوالفضل حاج حیدری آغاز به کار کرد.   از همان ابتدا قرار بر این بود با پیروزی انقلاب و به گمان اینکه دیگر خانواده زندان سیاسی نخواهیم داشت، این نهاد کارهای عام‌المنفعه انجام دهد و از سیاست دوری کند. اما در سالهای بعد همانطور که فکر صدور انقلاب در اذهان مردان حکومتی قوت گرفت، تصمیم گرفتند با کمک به محرومان کشورهای دیگر آنان را به انقلاب اسلامی علاقه‌مند کنند. نتیجه آن شد، کمک‌های مردمی که قرار بود خرج هموطنان شود از لبنان، سوریه، آذربایجان، تاجیکستان، افغانستان، عراق، کومور، فلسطین، سومالی و سودان و…. سر درآورد.

"  به گزارش کلمه کمیته امداد خمینی از نهادهای تحت نظارت رهبری است که هیچ حسابرسی از آن نمی‌‌شود و معاف از پرداخت مالیات است"  اما نگاهی به سیاست این کشورها نشان داد که تنها علاقه‌مندی آنان به سبدهای غذایی و کمک آموزشی است که ماهانه دریافت می‌کنند و آنجا که منافع کشوری‌شان حکم کند، کشوری به نام ایران را نمی‌شناسند.

کاخ، جایی در شمال شرق تهران است   تابستان امسال نگاه‌های برخی از رسانه‌ها متوجه ساختمان عظیمی در محله سوهانک تهران شد. مجموعه‌ای متشکل از چندین ساختمان مدرن که تنها شباهتی که ندارد به مکانی است که قرار است به کار مستضعفان رسیدگی کند.   تناقض غم‌انگیزی که هر عابری را به سکوت و تاسف وادار می‌کند. با آنکه مسوولان کمیته امداد برای منحرف کردن انتقادها عنوان کردند که زمین اهدایی است اما ساخت‌و‌ساز در آن زمین گرانقیمت چنان سنگین و گران است که باید برای هر سنگ و آجر آن محاسبه کرد چه تعداد خانواده‌ای را می‌توانست حتی از فقر نجات دهد.
آیا تحقیق و تفحصی از کمیته امداد انجام خواهد شد؟   طرح تحقیق و تفحص از کمیته امداد کلید خورده و این تحقیق و تفحص در ۶ محور طراحی و تدوین شد، اما مجلس نهم هیچ‌گاه به آن ورود نکرد.
  نهادی که به طور مستقیم زیرنظر رهبری مدیریت می‌شود و گردش مالی حیرت‌آوری دارد هیچ نماینده‌ای را بر آن نداشت تا تحقیق و تفحص را پیگیری کند.

شاید هم این تعلل نمایندگان از آن جهت بود که می‌دانستند فرجام این تحقیق یا پیام مستقیم رهبری است مبنی بر "کش ندهید" یا پیغامی غیرمستقیم از طریق هیات رییسه برای کنار گذاشتن پرونده که در نهایت نتیجه را یکسان رقم می‌زد و آن دست‌نیافتنی ماندن نهادهای تحت امر رهبری.