حق با رهبر ایران است که هر توافقی را نمی پذیرد

حق با رهبر ایران است که هر توافقی را نمی پذیرد
خدمت
خدمت - ۲۴ بهمن ۱۳۹۳

 یک مقام ارشد سابق سازمان سیا در تحلیل با نقد دیدگاه های تندروانه در واشنگتن می گوید حق با رهبر ایران است که هر توافقی را یک توافق خوب نمی داند.

متن کامل مقاله پل پیلار که روز چهارشنبه ۱۵ بهمن در وب سایت امریکایی نشنال اینترست منتشر شده، در ادامه می آید.

***

در مطالعه علم دیپلماسی یاد می گیریم که مذاکرات بین المللی در واقع شامل بده و بستان هایی میان دو یا چند کشور است که هر طرف به منظور دستیابی به برخی منافع و امتیازات مهم، از برخی موضوعات دیگر صرف نظر می کند.

همچنین یاد می گیریم که این نوع چانه زنی های دوجانبه در حقیقت ابزار مهمی برای هر کشور در راستای پیشبرد اهداف ملی آن است.

به نظر می رسد آمریکایی ها در درک این موضوعات مشکل دارند. به نظر می رسد یک رویکرد نامتقارن برتری طلبانه در بیشتر مباحثات این کشور درباره سیاست های بین المللی و مذاکرات وجود دارد. این روند یک بده و بستان دوجانبه در نظر گرفته نمی شود بلکه در این روند طرف دیگر امتیاز می دهد و آمریکا فقط امتیاز می گیرد.

بنابر این آمریکا درباره موضوعات تحت مذاکره خط قرمزهایی تعیین می کند و به طرف مقابل فشار وارد می آورد که چه طور در برابر خواسته های آمریکا تسلیم شود. این رویکرد از سوی همه کسانی که نمی خواهند در هر صورت توافقی حاصل شود، مورد استفاده قرار می گیرد.

این الگوها تا حد زیادی در مذاکرات هسته ای آمریکایی ها با ایران به کار گرفته شده است. تقریبا همه بحث ها درباره ارائه امتیازات بیشتر از سوی ایران است و چیزی درباره ضرورت این که آمریکا و شرکای مذاکره کننده آن نیز باید امتیازات بیشتری بدهند، گفته نمی شود.

به جای آن، حتی بین کسانی که در اصل از دستیابی به توافق حمایت می کنند، این فرض وجود دارد که آمریکا یک توافق معقول بر روی میز قرار داده است و این بستگی به ایران دارد که آن را بپذیرد.

در اینجاست که همین حرف های کهنه و قدیمی به گوش می رسد که گفته می شود همه چیز به این بستگی دارد که آیا رهبر معظم ایران خواستار دستیابی به توافق است یا خیر.

"به نظر می رسد یک رویکرد نامتقارن برتری طلبانه در بیشتر مباحثات این کشور درباره سیاست های بین المللی و مذاکرات وجود دارد"خوب وی قطعا خواستار دستیابی به توافق است در غیر این صورت، هیچگاه اجازه نمی داد مذاکره کنندگان تا این جا نیز پیش روند و ایران نیز تعهداتی را متقبل شود. اما برخی توافق های احتمالی وجود دارد که وی و دیگر مقامات ایرانی می خواهند در راستای منافع ایران آنها را بپذیرند و یا توافق های دیگری که آنها نخواهند پذیرفت.

رهبر معظم ایران مطمئنا بر این باور نیست که دستیابی به هر توافقی از بی توافقی بهتر است.

اینجا به یک بی تمایلی دیگر ایران می رسیم که دیگر در مباحثات درونی آمریکا تکراری شده است. اگر ما معتقد نباشیم که هر گونه توافق بهتر از عدم توافق است، باید این مسئله را بپذیریم که موضع ایران هم نباید این طور باشد.

همچنین در بین دیگر موانع مشابه اگر هر یک از رهبران آمریکایی این طور نشان دهند که بیش از ایران خواستار توافق هستند، آن گاه با مشکلات سیاسی عظیمی روبرو می شوند.

چنین مقایسه ای بین کشورها درباره انگیزه یا اجرای هر گونه توافق ممکن نیست. اما حتی اگر چنین مقایسه ای امکان پذیر باشد، معیار مناسبی برای این که این توافق سازگار با منافع آمریکا بوده است یا نه وجود ندارد.

توافقی به نفع آمریکا است که وجود آن منافع سیاسی، اقتصادی و نظامی را مرتفع کند نه فقدان آن، صرف نظر از این که ما چه قدر خواستار توافق هستیم.

برای کسانی که مصمم به مقایسه کشورها هستند، سابقه اندکی از آن چه اکنون با ایران در حال گفتگو است، ارائه می شود. از ایرانیان خواسته می شود تا برنامه هسته ای خود را محدود کنند و امکان بازرسی های سرزده و در واقع چیزی بیشتر از دیگر کشورها را فراهم آورند.

و آنها همچنین می خواهند ایران این اقدامات را حتی در ازای کاهش جزیی تحریم های اقتصادی شدیدی که هیچ یک از طرف های دیگر امضا کننده پیمان ان پی تی ملزم به آنها نبودند، انجام دهد.

در توافق اولیه که اکنون در حال اجرا است، آمریکا و شرکای آن محدودیت های جدی و ملزومات بازرسی ها را که خواستار آن هستند، به دست آوردند انقدر این موضوع به نفع آنها است که اگر تا ابد هم این توافق اولیه تمدید شود باز هم به نفع آنها خواهد بود. ایرانیان نیز تنها از بخش کوچکی از تحریم هایی که بر سر برنامه هسته ای این کشور اعمال شده است، رهایی یافتند.

این موضوع غیرقابل انکار است که ایران نهایت امتیازات خود را تاکنون در این مذاکرات ارائه کرده است. و اگر هر دو طرف دلیل بیشتری برای خواستن پیشبرد مذاکرات بدون معطلی دارند، ماهیت این توافق نامه موقت نشان می دهد که ایران بیشتر خواستار پیشبرد مذاکرات است.

برای کسانی که به خوبی این موارد را زیر نظر دارند، حتی اگر آمریکا و شرکای آن امتیازات بیشتر از آن چه تاکنون داده اند، ارائه دهند باز هم به نفع آنها است. اما ارزیابی هر توافق نباید بر این اساس باشد که دو طرف به طور جزئی چه امتیازاتی داده اند بلکه باید مقایسه به گونه ای باشد که آیا توافق موجب شرایطی بهتر شده است یا خیر.

موضوع دیگر که معمولا از آن چشم پوشی می شود این است که یک توافق خوب، توافقی است که دو طرف خود را ملزم به اجرای آن بدانند نه این که دو طرف آن را به عنوان تکلیفی تحملی بدانند که باید در اولین فرصت نقض یا دور انداخته شود.

این روند امتیاز متقابل، نه تحت فشارهای یک طرف، در واقع راهی برای دستیابی به یک توافق بادوام است.

موضوع این که مسیر واشنگتن چه قدر از اصول اولیه دیپلماسی فاصله دارد در واقع بخشی از نظرات مایکل سینگ از موسسه سیاست های خاور نزدیک واشنگتن است که نه تنها می گوید ما باید ارائه امتیازات هسته ای به ایران را متوقف کنیم بلکه خواستار موضع جدی تر آمریکا درباره برخی موضوعات مهم از جمله تحقیقات تسلیحاتی گذشته ایران، نظارت و راستی آزمایی، زرادخانه موشکی ایران و مدت زمان اجرای توافق نامه با ایران است.

این موضوع بیشتر شبیه این است که بگوییم اگر یک فروشگاه نمی تواند یک محصول را به قیمت ۱۰ دلار به فروش رساند، راه آن که مردم را به سوی خرید آن جذب کند این است که بهای آن را به ۱۵ دلار افزایش دهیم.

سینگ همچنین در ادامه می گوید این توصیه عجیب و غریب که سرسختی آمریکا می تواند منجر به حمایت کنگره شود که این قدرت را به رئیس جمهور بدهد که بتواند به طور باور پذیری لغو تحریم ها را پیشنهاد کند.

اما هر ایرانی با سطح آی کیو متوسط که این مسئله را دنبال می کند می داند که هر جمله ای که در آن عبارات ایران، تحریم ها و کنگره وجود دارد، با هدف نابود کردن توافق گفته شده است.

برای آن که دولت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بتواند به توافقی که منافع آمریکا را پیش ببرد صرف نظر از آن که چه شرایط داشته باشد، دست یابد باید امتیازات بیشتری در مذاکرات بدهد. کسانی که در واشنگتن واقعا از این روند دیپلماتیک حمایت می کنند باید ضرورت آن را درک و از انعطاف پذیری دولت دفاع در اجرای آن دفاع کنند.

برای این منظور، دولت و حامیان آن نیاز خواهند داشت تا بر دو مانع مهم در مذاکرات فائق آیند.

"این رویکرد از سوی همه کسانی که نمی خواهند در هر صورت توافقی حاصل شود، مورد استفاده قرار می گیرد.این الگوها تا حد زیادی در مذاکرات هسته ای آمریکایی ها با ایران به کار گرفته شده است"خیلی از مسئولان درگیر این موضوع شدند که زمانی که توافق اعلام شود، مسئولان مختلف در واشنگتن چه واکنشی به آن نشان می دهند.

یکی از این موانع تعیین زمان فرار هسته ای ایران است و این در حالی است که اصلا جایی برای مطرح کردن این مسئله در توافق وجود ندارد چرا که برای منافع و امنیت آمریکا هیچ تفاوتی نمی کند چه زمانی ایران به سلاح هسته ای دست پیدا می کند.

حسن روحانی رئیس جمهور ایران یک ماه قبل در سخنرانی تاکید کرد ایده آل های ایرانی به سانتریفوژها بستگی ندارد. ما نیز باید دریابیم که ایده آل های آمریکایی ها نیز به سانتریفوژها بستگی ندارد.

دومین مانع باور خود آمریکایی ها درباره تحریم ها است. این که آنها علاقمندی درونی به این مسئله دارند که بر ضد کشورهایی که دوستشان ندارند، تحریم ها را حفظ کنند. اگر این تحریم ها مانع از توافق شوند نه موجب تسهیل آن، در واقع می توان گفت این تحریم ها بی نتیجه بوده اند. یا حتی می توان گفت نتیجه بدتر بوده است زیرا بر خود آمریکا نیز هزینه تحمیل کرده است.

اگر این فراینده دیپلماتیک شکست خورد برای نخستین بار نخواهد بود که رویکرد برتری طلبانه مبتنی بر خط قرمز و نامتقارن آمریکا در مذاکرات بین المللی بر خلاف منافع این کشور کار کرده است اما این بار به یکی از بدترین موارد آن تبدیل خواهد شد.

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

روز - ۲۴ بهمن ۱۳۹۳