روایت یک روز ویژه‌ی درس خارج فقه رهبر انقلاب -پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی)

خبرگزاری فارس - ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷

روایت یک روز ویژه‌ی درس خارج فقه رهبر انقلاب -پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی)

چندی پیش حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی از رهبر انقلاب اسلامی درخواست می‌کند که در یکی از جلسات درس خارج فقه ایشان حضور یابد تا درباره‌ی ضرورت توجه به تفسیر قرآن در حوزه‌های علمیه و مهجوریت قرآن در جامعه و کشورمان برای طلاب حاضر در درس معظم‌له سخنرانی کند.

چندی پیش حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی از رهبر انقلاب اسلامی درخواست می‌کند که در یکی از جلسات درس خارج فقه ایشان حضور یابد تا درباره‌ی ضرورت توجه به تفسیر قرآن در حوزه‌های علمیه و مهجوریت قرآن در جامعه و کشورمان برای طلاب حاضر در درس معظم‌له سخنرانی کند. این پیشنهاد مورد استقبال رهبر انقلاب قرار می‌گیرد و موجب می‌شود که حجت‌الاسلام قرائتی در ابتدای جلسه‌ی درس خارج فقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در روز سه‌شنبه ۱۳۹۷/۱/۲۸ به سخنرانی بپردازد. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR علاوه بر انتشار متن و فیلم این رویداد، روایتی از این جلسه را به قلم یکی از شاگردان حاضر در درس خارج فقه منتشر می‌کند.

صبح امروز هنوز چند قدمی مانده بود که وارد حسینیه‌ی امام خمینی -محل برگزاری درس خارج فقه رهبر معظم انقلاب اسلامی- شوم که صدای درس بلند شد؛ اما صدا صدای همیشگی نبود؛ کسی غیر از حضرت آقا پشت بلندگو قرار گرفته بود! به‌سرعت خود را به خیل طلاب و فضلای حاضر در حسینیه رساندم و با صحنه‌ای متفاوت از هر روز مواجه شدم. جناب حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی کنار رهبر انقلاب اسلامی در جایگاه استاد نشسته و درس را آغاز کرده بودند.

درس امروز اما درس فقه همیشگی نبود؛ درس امروز، درس کلام الهی، درس قرآن بود. استاد قرائتی، این معلم متواضع، با بیان شیوا و شیرین خود، در باب اهمیت و ضرورت توجه ویژه‌ی علما و طلاب به قرآن کریم سخن می‌گفتند.

"جناب حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی کنار رهبر انقلاب اسلامی در جایگاه استاد نشسته و درس را آغاز کرده بودند.درس امروز اما درس فقه همیشگی نبود؛ درس امروز، درس کلام الهی، درس قرآن بود"سخن این بود که آن‌گونه که شایسته و بایسته است به قرآن و به‌خصوص تفسیر قرآن نپرداخته‌ایم. سخن از عطش جوانان و به‌خصوص دانشجویان به معارف زلال قرآنی و مسئولیت سنگین حوزه و روحانیت در قبال این عطش بود. استاد از ضرورت و نیاز به یک «نهضت تفسیری» سخن می‌گفت؛ یک تلاش همگانی برای بازگشت به قرآن و اقامه‌ی کتاب‌الله و حاکم کردن آن بر تمام شئون حیات فردی و اجتماعی انسان.

یک‌جا در میانه‌ی درس، استاد قرائتی خاطره‌ای گفتند از اولین حضورشان در دانشگاه تهران به‌عنوان امام جماعت مسجد دانشگاه، و اینکه شرط حضور خود را بیان تفسیر قرار داده بودند. مسئولان دانشگاه با این استدلال که مخاطبان شما دانشجو هستند و از صبح، سر کلاس بوده‌اند و دیگر حوصله‌ی شنیدن سخنرانی ندارند، با شرط استاد قرائتی مخالف می‌کنند؛ اما ایشان می‌گویند من تفسیر نیم‌دقیقه‌ای می‌گویم! بعد هم یک منبر تفسیری نیم‌دقیقه‌ای رفته بودند. پایان این منبر نیم‌دقیقه‌ای عبارت «والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته» استاد بوده است.

خاطره که با این عبارت ایشان تمام شد، بعضی از طلاب حاضر در حسینیه گمان کردند سخنان استاد قرائتی تمام شده است و برای همین شروع کردند به صلوات فرستادن! و بعضی طلاب دیگر از اشتباه آنان به خنده افتادند! وقتی آقای قرائتی با حالت تعجب، از دلیل خنده‌ی حضار پرسیدند، آقا بلافاصله با لبخند توضیح دادند که: «نه، این نقلِ دانشگاه را اشتباه گرفتند با اینجا؛ [شما] تو دانشگاه گفتید والسلام علیکم»

استاد قرائتی آن روز در خلال کلام حکیمانه‌اش و با روش تمثیلی همیشگی‌اش بارها گل لبخند را بر لبان حاضران در حسینیه‌ی امام خمینی نشاند؛ لبخندی که شیرینی و حلاوت درس را در کام جان شاگردان رهبر معظم انقلاب اسلامی پایدار خواهد کرد. صحبت‌های پانزده دقیقه‌ای استاد قرائتی که تمام شد، ایشان قصد داشتند از جایگاه پایین بیایند و در کنار سایرین بنشینند، ولی حضرت آقا فرمودند: «نخیر، همین‌جا بنشینید».

اینجا بود که آقا سخنان خود را شروع فرمودند: «بیانات جناب آقای قرائتی کاملاً متین و بجا و پُرمغز و برای همه‌ی ما لازم بود. آنچه ایشان در اهمّیّت درس قرآن و تدبّر در قرآن بیان کردند، جزو حرفهای لازم و ضروریِ امروزِ جامعه‌ی ما است. این البتّه یک درد قدیمی است.»

حضرت آقا این «درد قدیمی» را با ذکر خاطره‌ای از دوران طلبگی خویش شرح دادند و بعد هم از تلاش‌های ویژه‌ی استاد قرائتی تجلیل کردند: «ایشان هم انصافاً با جدّیّت دنبال این قضیّه هستند؛ مثل مسئله‌ی نماز یا مثل مسئله‌ی زکات که ایشان دنبال کردند و موفّق شدند؛ ان‌شاءالله در قضیّه‌ی تفسیر قرآن هم با تلاشی که ایشان دارند، با جدّوجهدی که دارند، با ابتکاری که در ایشان هست و با موهبتهایی که خدای متعال به آقای قرائتی داده -که بعضی از اینها جزو مواهب خاص است- موفّق باشند.»

و در آخر، درس قرآن امروز را با این جمله جمع‌بندی کردند: «تلاش کنید دوستان که روی این مسئله فکر کنید و ان‌شاءالله تصمیم بگیرید و عمل بکنید.»؛ فکر، تصمیم، عمل ...

اما کار به اینجا خاتمه نیافت! حضرت استاد فرصت چند دقیقه‌ای باقی‌مانده از کلاس را هم غنیمت شمرده و طبق روال روزهای قبل، یک مسئله‌ی فقهی را در باب «صلاة مسافر» و در ادامه‌ی مباحث گذشته مطرح کردند و شرح مختصری هم دادند اما توضیحات تکمیلی را به جلسه‌ی آینده موکول کردند.

درس امروز هم تمام شد؛ از حسینیه که بیرون آمدم، احساس کردم دارم بر روی بال ملائکه قدم برمی‌دارم! آنچه گذشت را در ذهنم مرور کردم: رهبر انقلاب اسلامی، مرجع تقلید شیعه و استاد مبرّز درس خارج فقه حوزه‌ی علمیه، یک استاد برجسته‌ی تفسیر قرآن را در کنار خود می‌نشاند و وقت و منبر درس را در اختیار او قرار می‌دهد و خود نیز با دقت به سخنان او گوش فرا می‌دهد و در پایان بر متانت کلام استاد قرآن صحّه می‌گذارد و از شاگردان خود می‌خواهد که در آنچه مطرح شد، فکر کنند و تصمیم بگیرند و به آن عمل کنند. با خود می‌گویم حضرت استاد دیگر چه می‌تواند انجام دهد که ما شاگردان، متوجه اهمیت و جایگاه رفیع قرآن و ضرورت تلاش برای برپا داشتن این کتاب آسمانی در جامعه بشویم؟!

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی)

انتهای متن/

.

منابع خبر

اخبار مرتبط