آیا زمان مرگ بودیسم فرا رسیده است؟/ چگونه آئین صلح به خدای کشتار رسید

آیا زمان مرگ بودیسم فرا رسیده است؟/ چگونه آئین صلح به خدای کشتار رسید
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ۲۸ شهریور ۱۳۹۶

آیا زمان مرگ بودیسم فرا رسیده است؟/ چگونه آئین صلح به خدای کشتار رسید

به گمان غربی‌ها پیروان بودیسم مردمانی صلح‌طلب و ضدخشونت‌اند. این تصویر با تصویر کنونی جهانیان از بوداییان کامل متفاوت است. ریشه خشونت بوداییان در چیست؟ واضح است که بودیسم درگیر کشمکش‌ها و تضادهای درونی بسیاری است.

به گزارش خبرنگار آئین و اندیشه خبرگزاری فارس؛ مایکل جریسون استاد دانشکده مطالعات دینی در بخش فلسفه و مطالعات مذهبی  دانشگاه ایالت یانگستون در اوهایو است. او و همکارانش مؤسس رویکرد تطبیقی ادیان و خشونت در آکادمی ادیان آمریکا بوده اند. وی در ویراستاری مجله دین و خشونت را نیز همکاری می کند.

"آیا زمان مرگ بودیسم فرا رسیده است؟/ چگونه آئین صلح به خدای کشتار رسیدبه گمان غربی‌ها پیروان بودیسم مردمانی صلح‌طلب و ضدخشونت‌اند"هم چنین او نویسنده  کتاب خشم بودایی : دین و خشونت در جنوب تایلند (۲۰۱۱)است. جریسون در مقاله ای با عنوان " Monks with guns" به ریشه یابی علل خشونت در بوداییان می پردازد. از نظر او بر خلاف تصور عامه که بودایی ها را مردمانی صلح طلب می داند. باید چنین تصویری را ساخته و پرداخته غربی و به ویژه ایالات متحده بدانیم. براین اساس باید بودیسم را کالایی نوظهور در بازار مصرفی ایالات متحده قرن بیستم به حساب بیاوریم و کالایی که نه به عنوان یک دین بلکه  در غرب به عنوان یک سبک زندگی تلقی می شود.

سبکی زندگی که آرامش و صلح را به ارمغان می آورد و شاید بتوان آن را در چای ارامش بخش و مدیتیشن خلاصه کرد. جریسون برای فهم علل خشونت بودایی به درک جهان بینی بودایی متوسل می شود و در نهایت نتیجه گیری می کند که بر اساس اعتقادات خود بوداییان بودیسم در عصر نابودی و تخریب قرار گرفته است. آنچه در ادامه می آید ترجمه این مقاله توسط ساجده مقدمی است که در خبرگزاری فارس منتشر می شود.

نویسنده در ابتدای مقاله تصور خود از بودایی هایی شرح می دهد. از نظر او بودایی ها مردمی کاملا صلح طلب هستند و همان طور که همگان آیین بودایی را عاری از هر نوع خشونت طلبی می دانند. جریسون نیز قبل از شروع مطالعه در زمینه رابطه میان ادیان و خشونت، بودیسم را از هر خشونتی عاری می دانسته است.

"براین اساس باید بودیسم را کالایی نوظهور در بازار مصرفی ایالات متحده قرن بیستم به حساب بیاوریم و کالایی که نه به عنوان یک دین بلکه  در غرب به عنوان یک سبک زندگی تلقی می شود"اما واقعیت این چنین نیست.

 

راهبان مسلح

جریسون عنوان می کند که" ارتباط بودیسم با صلح نه اتفاقی و نه غیر معمول است. اکثریت قریب به اتفاق کتاب های مقدماتی بودیسم و ​​فلسفه بودایی، خشونت های بودایی را ذکر نمی کنند. در عوض، بودیسم را با صلح طلبی و عدم خشونت مرتبط می دانند. با این اوصاف جای تعجب نیست که تصور غربی ها از بودیسم مذهبی غیر خشونت آمیز، صلح آمیز و دارای انسجام درونی و سیاست های ضد خشونت است."

وی مثالی از برخورد خود با یک راهبه ی بودایی را ضمیمه ی توضیحات خود می کند" در طول مکالمه ام با راهب، لباس های زعفران خود را دراورد تا اسلحه اش را نشانم دهد. اینجا در مقابل من یک راهب نظامی بود.

بخشی از گروه مخفی سربازانی که برای محافظت از صومعه های بودایی، عنوان راهبان بودایی مقدس، آموزش دیده و در حال خدمت بودند. بله پس شایعاتی که در مورد راهبان مسلح شنیده بودم صحت داشت."

 

آیا اینها "واقعا" بودایی هستند؟

جرسون ادامه می دهد"خشونت های اخیر الهام گرفته از بودیسم در مکان هایی مانند جنوب تایلند برای بسیاری از افراد تکان دهنده بود. وقتی که من در مورد این حوادث سخنرانی می کنم، اغلب مردم می پرسند که آیا اینها "واقعا" بودایی هستند. با همه ی این اوصاف برداشت عامه ی مردم از صلح آمیز بودن آئین بودایی صحت ندارد. اما آنها واقعا "بودایی" هستند و بسیاری از آنها راهبان هستند.

"سبکی زندگی که آرامش و صلح را به ارمغان می آورد و شاید بتوان آن را در چای ارامش بخش و مدیتیشن خلاصه کرد"این موضوع  ما را از درک علل خشونت بوداییان  منحرف می کند. اما با همه ی این تفاصیل بودایی ها دارای ماموریت فراتر از کلیشه های هالیوود از راهبان عرفانی وکوه نوردان هیمالیا هستند."

"این روایات عوامانه از انفعال و قربانی بودن بوداییان در فرهنگ غربی، در زمینه ی فهم و درک تنوع بودیسم و ​​تاریخ طولانی خشونت بوداییان عاجز است. این روایات در داستانهایی ریشه دارند که غربیان به دنبال قهرمان سازی از خود در آنها هستند. قهرمانانی که در نهایت "شرق" را نجات می دهند. این داستانها بر مسافران شجاع غربی تکیه می کنند که به شرق سفر کرده و در نهایت با شی هنری عجیب و غریب و مرموزی به کشورشان باز می گردند.

همان طورکه اخیرا در فیلم «دکتر عجیب و غریب» (۲۰۱۶) نیز چنین موضوعی به نمایش درآمد."

 

گسترش بودیسم مدیون برداشت های آمریکا از جنبش تبت

 جریسون در ادامه عنوان می کند که"با این حساب، بودیسم بیش از انکه دینی تمام و کمال باشد، صرفا یک فلسفه است. در ایالات متحده، ریشه های این دیدگاه در پارلمان مذاهب جهانی ۱۸۹۳ در شیکاگو یافت می شود. کشیشان بودایی ژاپن و راهبان سریلانکا غربی در سواحل دریاچه میشیگان، شهروندان سفیدپوست ثروتمند را با علم بودیسم آشنا کرده بودند. پس از جنگ جهانی دوم، جنبش بودیسم خانه خود را در نسل بیتنیک از طریق آثار رومانتیک مانند  جک کروس  و نوشته های شاعر آلن گینزبرگ و آلن واتس، اسقف اعظم سابق، پیدا کرد. بعدها، بازتاب های فلسفی رابرت پیرسیگ در ذن و هنر تعمیر و نگهداری موتورسیکلت (۱۹۷۴) در میان خوانندگان ناراضی از زندگی مدرن مشتاقان زیادی پیدا کرد.

"جریسون برای فهم علل خشونت بودایی به درک جهان بینی بودایی متوسل می شود و در نهایت نتیجه گیری می کند که بر اساس اعتقادات خود بوداییان بودیسم در عصر نابودی و تخریب قرار گرفته است"در سال ۱۹۸۷، علاقه ایالات متحده به بودیسم شروع به برداشتن پیامدهای سیاسی با تأسیس جنبش آزادیبخش تبت کرد."

 

بودیسم کالایی در بازار نوظهور مصرفی ایالات متحده

از نظر جریسون "در غرب، بودیسم بیشتر از آن که یک دین تمام و کمال تلقی شود. یک شیوه زندگی محسوب می شود؛ که پیشنهادات خاص خود را برای گذران زندگی در اختیار پیروان خود قرار می دهد. بودیسم در اواخر قرن بیستم، تبدیل به کالایی شد که در بازار نوظهور مصرفی ایالات متحده قرار گرفت. حالا شما می توانید چای آرامش ذهنی یوگا را در ساعات استراحت  کاری خود بخورید، پس از یک روز کاری کامل ، به کلاس های ویژه مدیتیشن با تهویه مطبوع بروید و از فرهنگ کاری غربی با عقب نشینی مدیتیشنی فرار کنید. تمام مزایایی که ارتباط آرام، صلح آمیز و غیر خشونت آمیز بودیسم را ترویج می کنند."

"این نسخه تاریخی، میراث طولانی آمریکایی های آسیایی بودایی را نادیده می گیرد که برای نسل ها، قبل از اینکه همتایان سفید آنها "بودیسم" را کشف کنند؛ بودایی بودند.

این موضوع شامل شرکت Sze Yap چینی و آمریکایی نیست، که قدیمی ترین صومعه بودایی در سان فرانسیسکو در سال ۱۸۵۳ را تأسیس کردند. تأثیر قدرتمند بودایی های غیر سفید در نسل های بودایی ایالات متحده، شیوه های مراقبه و فلسفه های آنها عملا در این نسخه ی جدید آمریکایی از بودیسم نادیده گرفته می شود."

"در این تصویر سازی ها از بودیسم عملا هیچ روشی برای قهرمان سازی از بودایی های غیر سفید و آبی وجود ندارد که بتوانند به غیر از شخصیت های کاریکاتوری متخصص هنرهای رزمی، به عنوان قهرمانان اصلی خدمت کند. همچنین هیچ گاه بوداییان در مورد مخالفت با منافع غربی، مورد ستایش قرار نگرفته اند. در عوض، آسیایی ها به طرفداران یا طرفداران قهرمانان غربی تبدیل شدند. در این تصویر برای راهبان بودایی که در برابر غرب صف آرایی کردند، هیچ جایی وجود نداشت.

"آنچه در ادامه می آید ترجمه این مقاله توسط ساجده مقدمی است که در خبرگزاری فارس منتشر می شود.نویسنده در ابتدای مقاله تصور خود از بودایی هایی شرح می دهد"یکی از روایات فراگیر که این تضاد را نشان می دهد، تصویر غربی محبوب ویتنامی بودایی است."

"برخلاف تصور عامه که خودسوزی بودایان را به عنوان ، اعتراض علیه جنگ در ویتنام تصور می کنند. خودسوزی ها بیشتر اعتراض به دولت ویتنامی جنوبی «نگودیندیم و متحدانش در غرب» بود. بودایی های ویتنامی ظاهرا در این جنگ توسط موضع طرفدار کاتولیک دولت ویتنام مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. خودسوزی های آنها برای دفاع از بودیسم عمل می کردند."

 

دفاع از بودیسم با راهبان تبهکار یا خودکشی معترضان

این استاد دانشگاه در ادامه اسطوره بودیسم به عنوان مذهبی کاملا صلح آمیز را زیر سوال می برد و می گوید" بودایی ها همیشه در جنبش های نافرمانی مدنی و برنامه های صلح آمیز، مانند جنبش ساروودایا در سری لانکا شرکت داشته اند. بعلاوه، تفکر بودایی به طور باورنکردنی در بازسازی مجرمان کمک کرده است.

به طور خلاصه، بودیسم برای معتقدانش، "زندگی" یا "فقط" یک فلسفه نیست – بلکه دینی کامل است که طرفدارانش مشتاق حفاظت از آن هستند. اسطوره بودیسم به عنوان مذهبی کاملا صلح آمیز، این موضوع را نادیده می گیرد که بودایی ها ماموریت خاص و تنوع بی شماری دارند و آنها برای دفاع از مذهب خود، از طریق راهبان تبهکاران یا خودکشی معترضان اقدام می کنند."

"هیچ یک از ادیان امتیازات انحصاری در مورد پیروان خشن تر و یا تمایلات خشونت آمیز بیشتر ندارد. در عوض، شرایط اجتماعی مانند فقر و تحولات اجتماعی صرف نظر از مذهب موجب رفتار خشونت آمیز می شود. تصادفی نیست که مناطق فقیر و محله های حاشیه ای شهر از نرخ جرم بالاتری رنج می برند. هنگامی که مردم، جهان اطراف خود را در حال تغییر می بینند، به دین خود پناه می برند تا بتوانند امور را درک کنند.

"از نظر او بودایی ها مردمی کاملا صلح طلب هستند و همان طور که همگان آیین بودایی را عاری از هر نوع خشونت طلبی می دانند"بعضی به دین به عنوان وسیله ای برای حفظ داشته هایشان نگاه می کنند، و در این میان دین راهی است که به افراد کمک می کند تا جایگاه خود در جهان و از همه مهم تر وظیفه شان را درک کنند."

 

جهان بینی بودایی

جریسون برای درک علل خشونت بوداییان، به توضیح درباره ی جهان بینی بوداییان می پردازدد و می گوید"به منظور درک توجیهات این افراد برای خشونت، مهم است که جهان بینی آنها را بفهمیم. یعنی اینکه چگونه بودایی ها مقدسات خود را درک و از آنها حفاظت می کنند. اگر چه بودیسم فوق العاده متنوع است، اما تمام بودایی ها به جواهرات سه گانه احترام می گذارند: بودا، دارما (دکترین) و سانگا (جامعه مدنی). تا زمانی که این جواهرات در جهان باقی بمانند، بشریت همچنان راهی برای فرار از چرخه شیطانی تجدید حیات ندارد. بودایی ها، همراه با هندوها، جین ها و سیک ها، بر این باورند که زمان چرخه ای است و پیش از پایان هر چرخه بزرگ، کاهش می یابد.

بر این اساس دکترین بودایی ها، برایشان حاکمانی عادل، جوامعی متعادل و افرادی رستگار فراهم می کند. بنابراین تضعیف دین بودایی یکی از نشانه های افول آن است. یا می تواند به معنای فقدان یا کاهش تعداد سنگها یا جواهرات سه گانه بودایی باشد. زمانی که دیگر راهبانی وجود نداشته باشد، پایان دوره بودایی آغاز خواهد شد.کتاب مقدس بودایی زمان های داخلی را با تعداد نفسهای شما و زمان خارجی (کیهانی) از طریق چرخش چهار عصر اندازه گیری می کند. بر خلاف ادیان ابراهیمی، ​​زمان در بودیسم هیچ گونه ابتدایی ندارد.

"جریسون نیز قبل از شروع مطالعه در زمینه رابطه میان ادیان و خشونت، بودیسم را از هر خشونتی عاری می دانسته است"این یک چرخه ثابت است. هیچ مقدار مشخصی از زمان معین برای هر عصر وجود ندارد.

اولین عصر یک دوره شکل گیری و پر هرج و مرج است. در عصردوم، هرج و مرج ادامه دارد. این تنها در سومین عصر است که هرج و مرج کاهش می یابد و جهان وارد مرحله سریع تکامل می شود. چهارمین و آخرین عصر،عصر تخریب نامیده می شود.

این پایان با بارش باران آخرالزمانی همراه می شود که تمام زندگیها را از بین می برد و شروع اولین عصر را جرقه می کند. بودایی ها معتقدند که ما در بخش چهارم و آخر آخرین عصر زندگی می کنیم. پایان عصر چهارم نیز ناگزیر می آید و هنگامی که این اتفاق می افتد، بودای جدیدی ظهور خواهد کرد. اما بودایی ها می توانند بر اساس کتب مقدس خود پایان را پیش بینی کنند. با گذشت زمان راهبان بودایی و آموزه های آنها باقی می ماند و سپس با سرعت هر چه تمام تر به سمت پایان عصر چهارم پیش می رویم.

همانطور که بشریت به پایان بودیسم نزدیک می شود، دکترین بودایی توضیح می دهد که برای یک فرد  در دنیای حاضر رسیدن به بصیرت و بینش درونی کاری بسیار سخت خواهد بود.

"اما واقعیت این چنین نیست. راهبان مسلحجریسون عنوان می کند که" ارتباط بودیسم با صلح نه اتفاقی و نه غیر معمول است"در سال های اخیر، بسیاری از بودایی ها به نحله ی Pure Land  بودایی گرویده اند.. این بودایی ها معتقدند که دنیای حاضر پر از مانع برای بیداری انسان از غفلت است. برای جلوگیری از این موضوع، باید دائما نام  بودای خود،  Amitabh را به زبان بیاورند و تجسم  کنند. به این ترتیب، می توان بصیرت و پاک نهادی پیروان تجدید حیات شده بودایی را تضمین کرد. این نحله ی بودیسم یکی از بزرگترین و جمعیت ترین شاخه ی بودیسم در شرق آسیا است و به سرعت تعداد آن ها در سطح جهان در حال گسترش است.

در حالی که برخی از بودایی ها به سنت هایی این چنینی روی می آورند، برخی دیگر برای حفظ اعتقادات واقعی خود به عنوان بودایی مانند جنوب تایلند، میانمار و سریلانکا وارد جنگ با سایرین می شوند.

 

عصر تخریب و پایان بودیسم فرارسیده است

جریسون پس از شرح جهان بینی بودایی برای درک بهتر خشونت های بوداییان نتیجه گیری می کند که"طی قرن ها تغییرات زیادی در بودیسم صورت گرفته است. در واقع، تغییر یکی از اصول پایه در بودیسم است: بر اساس اعتقادات بودایی همه چیز زودگذر و فانی است. برخی از این تغییرات با مدرنیته هماهنگ و برخی دیگر مخالف مدرنیته هستند. هر سنت بودایی با زمان تغییر کرده است و زمان نیز همواره در حال تغییر بوده است. اما الگوهای مداومی وجود دارند که با این تغییرات هماهنگ می شوند.

"اکثریت قریب به اتفاق کتاب های مقدماتی بودیسم و ​​فلسفه بودایی، خشونت های بودایی را ذکر نمی کنند"راهبان بودایی در اوایل قرن ششم چین، شورش ها را برای دفاع از بودیسم رهبری کردند. امروز، راهبان در تایلند، برمه و سریلانکا همچنان با شدت برای حفظ دین خود می جنگند و پیروان خود را به اقدام و عمل دعوت می کنند. چرخه خشونت در این مرحله نهایی همراه با چرخه زمان همچنان ادامه دارد و در این معنا عصر تخریب و پایان بودیسم فرارسیده است."

ترجمه: ساجده مقدمی

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط