مردم آذرشهر شور انقلابی خود را در راهپیمایی ۲۲ بهمن نشان دادند.

گزارش اوکسفام نشان می دهد علاوه بر گسترش شدید ناعادلانه بودن تقسیم ثروت های جهان، چگونه ابرثروتمندان با استفاده از سرمایه ی خود بر تصمیمات سیاسی در جهان به سود خود تاثیر می گذارند و «دموکراسی پارلمانی» را به اسارت سرمایه و ثروت و منافع خود در می اورند
اخبار روز
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۲۲ بهمن ۱۳۹۳

 اخبار روز: موسسه ی اوکسفام در آستانه ی اجلاس سران دولت های قدرتمند جهان در داووس، گزارشی را منتشر کرد که نشان می داد ثروت در جهان بی نهایت ناعادلانه تقسیم می شود و به زودی تعداد معدودی از ثروتمندترین مردم جهان، صاحب بیش از نیمی از ثروت های جهان خواهند بود. از بخش های بااهمیت این گزارش، تاکید آن بر «لابی گری» است. گزارش آکسفام نشان می دهد که ابرثروتمندان جهان چگونه با استفاده از قدرت سرمایه ی خود بر تصمیمات سیاسی به نفع خود تاثیر می گذارند و دموکراسی را زیر سنگینی سرمایه ی های خود له می کنند.
ترجمه ی گزارش آکسفام را که توسط «مازیار آزاد» به فارسی برگردانده شده، در زیر می خوانید:

ترجمه برگزیده ای از مقاله سازمان اوکسفام در ارتباط با تقسیم ثروت جهانی و روند رشد آن
توضیح مسائل اوکسفام ژانویه ۲۰۱۵
ثروت: در آن غوطه خوردن و هنوز بیشتر خواستن

ثروت جهانی هر چه بیشتر در دست معدودی از انسان‌های دست چین شده و متول جمع میشود. این افراد ثروتمند از طریق فعالیت و بهره وری در تعداد معدودی از بخشهای اقتصادی شامل یخش مالی، داروسازی و درمانی ثروت هنگفت خود را بدست آورده و انباشت کرده اند.

"گزارش آکسفام نشان می دهد که ابرثروتمندان جهان چگونه با استفاده از قدرت سرمایه ی خود بر تصمیمات سیاسی به نفع خود تاثیر می گذارند و دموکراسی را زیر سنگینی سرمایه ی های خود له می کنند"کمپانیهای تشکیل‌دهنده این حوزه هر ساله میلیونها دلار در اعمال نفوذ بر سیاست گزاران برای بوجود آوردن فضای سیاسی مطلوب خود خرج میکنند (lobby) تا به ادامه حفظ و گسترش منافعشان کمک برسانند. پر منفعت ترین فعالیتها، برای اعمال نفوذ بر سیاست گزاران بنفع خود، در ایالات متحده آمریکا و در زمینه های مربوط به بودجه و مالیات انجام میشود. اینها منابع اجتماعی هستند که بجای بازتاب دادن منافع لابی کنندگان قدرتمند و پرنفود میبایستی در خدمت بهبود عمومی و منفعت عامه مردم قرار داشته باشد.

۱. ثروت جهانی در حال متمرکز شدن هر چه بیشتر در دست تعداد کمی از نخبگان ثروتمند میباشد
ثروت جهانی بطور روزافزونی در دست گروهی بسیار کوچک از نخبگان متمرکز میشود.

داده‌های کردیت سوئیس (Credit Suisse) نشان میدهد که از سال ۲۰۱۰، یک درصد ثروتمندترین بزرگسالان در جهان در حال افزودن به سهم خود از کل ثروت جهانی بوده اند. شکل ۱ آغاز چرخش نقطه انحنای صعودی سهم این گروه از ثروت جهانی را نشان میدهد.

شکل ۱: سهم ثروت جهانی %1 بالائی و %99 درصد پائینی؛ داده‌های قابل دسترسی کردیت سوئیس در ۲۰۱۴-۲۰۰۰

در سال ۲۰۱۴، یک درصد ثروتمندترین مردم دنیا دارنده %48 از ثروت جهانی بودند در حالیکه %52 دیگر را برای قسمت شدن مابین بقیه %99 درصد انسانهای کره زمین باقی میگذارند.i تقریباً تمام آن %52 نیز به آنهائی میرسد که در گروه ۲۰ درصد ثروتمندترین این ارزیابی قرار میگیرند. تنها ۵.۵ درصد برای بقیه %80 مردم دنیا باقی میماند. اگر این رویه افزوده شدن به سهم ثروت متمولترین افراد دنیا ادامه پیدا کند یک درصد ثروتمندترین مردم دنیا در عرض تنها دو سال سهم بیشتری از ثروت دنیا نسبت به بقیه 99% مردم خواهند داشت، همانطور که شکل ۲ نشان میدهد در سال ۲۰۱۶ سهم 1% بالای نردبان ثروت از مرز 50% خواهد گذشت.

"این افراد ثروتمند از طریق فعالیت و بهره وری در تعداد معدودی از بخشهای اقتصادی شامل یخش مالی، داروسازی و درمانی ثروت هنگفت خود را بدست آورده و انباشت کرده اند"

شکل ۲: سهم کل ثروت جهانی 1% و 99%، خطوط مقطع نشان دهنده ادامه حرکت شاخصها از سال ۲۰۱۴-۲۰۱۰ را نشان میدهد. تا سال ۲۰۱۶ بالاترین 1% بیش از 50% کل ثروت جهانی را صاحب خواهند بود.

ثروتمندترین افراد این 1% بالای هرم تمول، میلیاردرهائی که اسمشان در مجله فوربز آمده است،ii رشدی حتی سریعتر از دیگران در این دوره داشته اند. در سال ۲۰۱۰، ۸۰ نفری که در رده نخست مجله فوربز قرار داشتند جمعأ ثروتشان به ۱.۳ تریلیون دلار میرسید. تا سال ۲۰۱۴ ثروت این ۸۰ نفر رده اول، رویهم به ۱.۹ تریلیون رسیده است، رشدی معادل ۶۰۰ بیلیون دلار در تنها ۴ سال ویا بعبارت دیگر حدود 50% افزایش.

در حالیکه بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰، ثروت نیمه فقیرتر مردم دنیا به دلار آمریکا رشدی مشابه رشد ثروت بیلیونرها داشته‌، از سال ۲۰۱۰ به بعد این ثروت شروع به سقوط کرده است.

شکل ۳: ثروت ۸۰ نفر اول ثروتمندترین افرادiii دنیا از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ در اصطلاح nominal (بدون در نظر گرفتن تورم) دو برابرiv شده است، در صورتی که ثروت 50% پائینی مردم دنیا در سال ۲۰۱۴ کمتر از آنچه در سال ۲۰۰۹ داشته‌اند میباشد.

ثروت این ۸۰ نفر اکنون با ثروت 50% پایینی مردم جهان برابر میباشد، به این معنا که ۳.۵ بیلیون انسان در دنیا بر روی هم همانقدر از ثروت دنیا بهره مند هستند که این ۸۰ نفر بسیار پول‌دار بهره دارند.v به این دلیل که سرعت رشد ثروت هیچ‌کس در دنیا در مقایسه با این ۸۰ نفر یک روند رشد نداشته‌ است، شکاف بین بسیار پول‌دارها و بقیه مردم دنیا هم در حال بزرگ‌تر شدن است. در نتیجه تعداد بیلیونرهائی که مساوی نیمه پائینی مردم دنیا ثروت دارند در ۵ سال گذشته بسرعت تقلیل یافته است. در سال ۲۰۱۰، ثروت ۳۸۸ بیلیونر بر رویهم برابر ثروت نیمه پائینی مردم دنیا بود، این رقم در سال ۲۰۱۴ به تنها ۸۰ نفر تنزل کرده است ( به شکل ۴ رجوع کنید).

"کمپانیهای تشکیل‌دهنده این حوزه هر ساله میلیونها دلار در اعمال نفوذ بر سیاست گزاران برای بوجود آوردن فضای سیاسی مطلوب خود خرج میکنند (lobby) تا به ادامه حفظ و گسترش منافعشان کمک برسانند"

شکل ۴: تعداد بیلیونرهای لازم برای داشتن دارایی مساوی با ثروت نیمه پایینی مردم جهان.

چارچوب ۱: بروز رسانی داده‌های ثروت کردیت سوئیس – و آمار ۲۰۱۴ اوکسفام

در ژانویه سال ۲۰۱۴، اوکسفام برآورد کرد که در سال ۲۰۱۳، ۸۵ نفر اول پولدارترین انسانهای جهان ثروتی معادل نیمه پایین جمعیت جهان داشته‌اند، عددی که بخاطر بازگو کردن نابرابری بسیار شدید ثروت، به آن رجوع میشد.vi این مقاله از آمار و داده‌های مجله فوربز «Forbes» که در ماه مارس سال ۲۰۱۳ انتشار پیدا کرده بود و داده‌های کتاب اطلاعات ثروت جهانی کردیت سوئیس؛ «Credit Suisse Global Wealth Databook» « تا اواسط سال 2013» را استفاده کرد. در اکتبر سال ۲۰۱۴ کردیت سوئیس ارزیابیهائی را که در باره تقسیم ثروت کرده بود به روز رسانی کرد؛ یعنی تخمین سهم ثروت هر دهک از جهان و همچنین کل ثروت جهان از ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ در پایان هر سال به روز رسانی شد. این ارزیابی جدید همچنین شامل به روز رسانی رقمهای ثروت در سال ۲۰۱۳ می‌شود که اوکسفام بر اساس آن آمار رقم ۸۵ را محاسبه کرده بود. این نوشته از شماره های بروز رسانده شده برای سال ۲۰۱۳ و تمام سالهای دیگر که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد استفاده میکند.

بر اساس این رقمهای بروز رسانده شده، در سال ۲۰۱۳ تعداد بیلیونرهائی که به اندازه 50% پائینی مردم جهان ثروت داشتند ۹۲ نفر محاسبه شد.

۲. اشخاص ثروتمند، ثروت خود را از طریق سرمایه گذاری و فعالیت در تعدادی کم ولی مهم از بخشهای اقتصادی بدست آورده و حفظ کرده‌اند

در سال ۲۰۱۴، ۱۶۴۵ شخص در لیست بیلیونرهای مجله فوربز قرار گرفتند. این گروه نماینده جهانی برای تقسیم تمرکز ثروت و چگونگی بدست آوردن آن نیستند. تقریباً 30% از آن‌ها (۴۹۲ نفر) شهروند ایالات متحده آمریکا هستند.

"پر منفعت ترین فعالیتها، برای اعمال نفوذ بر سیاست گزاران بنفع خود، در ایالات متحده آمریکا و در زمینه های مربوط به بودجه و مالیات انجام میشود"بیشتر از یک سوم از این بیلیونرها ساختن آینده خود را با ثروتیمند بودن شروع کرده‌اند، و از میان آن‌ها 34% بخشی از ثروت خود و یا تمامی آنرا از راه ارث بدست آورده‌اند. این گروه عمدتأ مرد و در سنهای بالا میباشند؛ 85%vii از آن‌ها بالای ۵۰ سال و 90% آن‌ها مرد هستند.viii
چند بخش اقتصادی مهم وجود دارد که به انباشته شدن ثروت این بیلیونرها کمک کرده‌اند. در ماه مارس سال ۲۰۱۴، 20% از آن‌ها (۳۲۱) در فهرست کسانی بودند که سرمایه و یا فعالیت در بخش مالی و بیمه و یا در رابطه با این بخشها داشته‌اند،ix منبع مالی که بیشتر از هر بخش دیگر از طریق بیلیونرهای این فهرست مورد استفاده قرار گرفته است. از تاریخ مارس سال ۲۰۱۳ تعداد ۳۷ نفر تازه وارد به بیلیونرهای این بخش اضافه شده و ۶ نفر از لیست خارج شده اند. ثروت انباشته بیلیونرهای این بخشهای اقتصادی تنها در عرض یکسال از ۱.۱ ترلیون به ۱.۱۶ رسیده است، یک افزایش صوری «nominal»، ۱۵۰ بیلیون دلاری و یا 15% درصدی.



جدول ۱: ۱۰ نفر اول بیلیونرها (رده بندی شده در سال ۲۰۱۳) که حداقل بخشی از دارائی خود را از طریق فعالیتهای خود در رابطه با بخشهای مالی بدست آورده‌اند، و افزایش ثروتشان از ماه مارس سال ۲۰۱۳ تا مارس سال ۲۰۱۴.

از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ بیلیونرهائی که در فهرست دارندگان سرمایه و یا فعالیتهای مرتبط به بخشهای وابسته به داروسازی و درمانی بوده‌اند بزرگترین افزایش را در جمع عمومی دارائی تجربه کرده‌اند. تعداد ۲۹ نفر از مارس سال ۲۰۱۳ تا مارس ۲۰۱۴ به صف این بیلیونرها افزوده شده و ۵ نفر خارج شده اند، امری که باعث افزایش یافتن شماره بیلیونرهای این بخش از ۶۶ به ۹۰ نفر شده و در سال ۲۰۱۴ در برگیرنده 5% از جمع کل بیلیونرهای این فهرست میباشد. جمع کل دارائی این بیلیونرها بر رویهم از ۱۷۰ بیلیون دلار به ۲۵۰ بیلیون دلار افزایش پیدا کرد، یک افزایش ۴۷ درصدی و بزرگترین افزایش ثروت بر حسب درصد در مقایسه با بخشهای دیگر اقتصادی در فهرست مجله فوربز.

جدول ۲: ثروتمندترین ۱۰ بیلیونر ارزیابی شده سال ۲۰۱۳ که حداقل بخشی از ثروت خود را در رابطه با فعالیتهایشان در بخش دارو سازی و درمانی بدست آورده‌اند و افزایش ثروتشان از مارس ۲۰۱۳ تا مارس ۲۰۱۴.

"اینها منابع اجتماعی هستند که بجای بازتاب دادن منافع لابی کنندگان قدرتمند و پرنفود میبایستی در خدمت بهبود عمومی و منفعت عامه مردم قرار داشته باشد"

۳. کمپانیهای بخش مالی و داروسازی میلیونها دلار برای نفوذ بر بخشهای مختلف دولت (lobbying) خرج کرده اند.

بزرگترین و قدرتمندترین کمپانیها در بخش امور مالی و بیمه و همچنین بخش داروسازی و درمانی موفق شدند درصد بالایی از سود بدست بیاورند و بنابراین منابع قابل توجهی تحت کنترل خود دارند که میتوانند از آن برای منفعت رساندن به سرمایه گذاران خود استفاده کرده و به ثروت آن‌ها بیفزایند. اما این منابع همچنین می توانند در راه نفوذهای اقتصادی و سیاسی بکار روند. یکی از راههائی که کمپانیها بطور مشخص از منابعشان برای گسترش نفوذ خود از آن استفاده میکنند، لابی کردن دولتها میباشد، بخصوص در ارتباط با سیاستهائی که بر روی منافع اقتصادی آن‌ها تأثیر گذار هستند.


در طی سال ۲۰۱۳، بخش امور مالی بیشتر از ۴۰۰ میلیون دلار تنها در ایالات متحده آمریکا خرج کرد،x 12% از کل مبلغی که تمام بخشهای اقتصادی بروی هم در سال ۲۰۱۳ در این راه مصرف کردند. باضافه اینکه در طی دوره انتخابات سال ۲۰۱۲، ۵۷۱ میلیون دلار توسط کمپانیهای این بخش اقتصادی وقف کمکهای انتخاباتی شد.xi مرکز سیاستهای پاسخگو (the Center for Responsive Politics) بخش امور مالی را بزرگترین منبع کمکهای مالی به کاندیداهای انتخاباتی و احزاب اعلام کرده‌اند. بیلیونرهای امریکائی تقریباً نیمی از مجموع بیلیونرهای فهرست مجله فوربز را تشکیل میدهند که منافعشان با بخش مالی گره خورده است. شماره بیلیونرهای بخش مالی آمریکا از ۱۴۱ به ۱۵۰ صعود کرده و جمع سرمایه آن‌ها از ۵۳۵ بیلیون به ۶۲۹ بیلیون دلار افزایش یافته است که تنها در یکسال رشدی معادل 17% را نشان میدهد.
در اتحادیه اروپا، بطور تقریبی ۱۵۰ میلیون دلار توسط لابیگران بخش مالی هر ساله در رابطه با موسسات دولتی اتحادیه اروپا خرج میشود.xii از مارس ۲۰۱۳ تا مارس ۲۰۱۴ شمار بیلیونرهای بخش مالی در اتحادیه اروپا از ۳۱ نفر به ۳۹ نفر افزایش یافته و مجموع سرمایه آن‌ها از ۳۴ بیلیون دلار به ۱۲۸ بیلیون دلار رسیده است.

"ثروت جهانی در حال متمرکز شدن هر چه بیشتر در دست تعداد کمی از نخبگان ثروتمند میباشد ثروت جهانی بطور روزافزونی در دست گروهی بسیار کوچک از نخبگان متمرکز میشود"
در حالیکه شرکتها و کمپانیهای بخش مالی و بیمه از منابع خود برای لابیگری در جهت دنبال کردن منافع خود استفاده میکنند، و در نتیجه سود و سرمایه افرادی که در این بخش سهم دارند را هر چه بیشتر افزایش میدهند، مردم معمولی میبایستی به پرداخت بهای بحران مالی جهانی ادامه دهند. ضرریکه از طرف مالیات دهندگان امریکائی برای نجات بخش مالی میبایستی متحمل میشدند ۲۱ بیلیون دلار تخمین زده شده است.xiii با وجودیکه بخش مالی در نتیجه این کمک مالی مالیات دهندگان امریکائی بخوبی از بحران عبور کرده است، سطح حد متوسط درآمد در آمریکا هنوز به سطح ماقبل بحران نرسیده است.xiv هزینه مداوم مالیات دهندگان برای «موسسات مهم مالی سیستماتیک» یا بعبارت دیگر آنهائی که بیش از آن بزرگ هستند که ورشکست شوند، توسط ای ام اف (IMF) هر ساله ۸۳ بیلیون دلار تخمین زده شده است.xv
در سال ۲۰۱۳، بخش داروسازی و درمانی بیش از ۴۸۷ میلیون دلار تنها در ایالات متحده آمریکا برای لابی کردن خرج کرد.xvi این بیشتر از آن بود که هر بخش دیگری در آمریکا برای لابی کردن مصرف کرده بود، و مقدار 15% کل هزینه لابی کردن که مجموعاً ۳.۲ بیلیون دلار در سال ۲۰۱۳ هست میشود. باضافه، در هنگام دوره انتخابات سال ۲۰۱۲، ۲۶۰ میلیون دلار توسط این بخش خرج کمکهای مالی برای تلاشهای انتخاباتی شد.xvii از ۹۰ بیلیونر متعلق به بخش داروسازی و درمانی ۲۲ نفر شهروند آمریکا میباشند.
دستکم ۵۰ میلیون دلارxviii توسط بخش صنعت داروسازی و درمانی در اتحادیه اروپا خرج لابی کردن میشود، جائی که ۲۰ نفر از ۹۰ بیلیونری که دارائی خود را در بخش داروسازی و درمانی بدست آورده‌اند ساکن هستند و مجموع سرمایه خود را در سال گذشته ۲۸ بیلیون دلار افزایش دادند.
در همین دورانیکه میلیونها دلار توسط کمپانیهای داروسازی و پزشکی صرف لابیگری می‌شود و بیلیونها دلار بتوسط افرادی که با آن کمپانیها مرتبط هستند به دارائیشان افزوده میشود، یک بحران عمیق درمانی در افریقای غربی شکل گرفته است.

ویروس ابولا جان و امرار معاش میلیونها نفر را در گینه، سیرالیون، و لیبریا در سال ۲۰۱۴ بخطر انداخته است.
کمپانیها به بحران ابولا برخوردی مثبت داشته اند: بعضی کمپانیهای داروسازی در حال سرمایه‌گذاری در امر تحقیق برای ساختن واکسن ابولا هستند، چیزیکه هنوز هزینه کامل به نتیجه رسیدن آن مشخص نیست. سه کمپانی داروسازیxix که از اعضای فدراسیون بین‌المللی تولیدکنندگان دارو و انجمنهای مرتبط (IFPMA) ا (the International Federation of Pharmaceutical Manufacturers & Associations) هستند، بیشترین کمک را در رابطه با تلاشهای امدادی برای ابولا کرده‌اند. آنها مجموعاً بیش از ۳ میلیون دلار بصورت پول نقد و وسایل پزشکی اهدا کرده‌اند.xx اما لازم است که پولی که خرج مبارزه با ابولا و فعالیتهای دیگر با دایره تأثیر گسترده‌تر بر روی اجتماع میشود را در مقایسه با خرجی که کمپانیها برای فعالیتهای لابیگری در جهت بالا بردن قدرت و دایره نفوذ خود در جهت بالا بردن منافعشان انجام میرهند ارزیابی کرد. این سه کمپانی جمعا بیش از ۱۸ میلیون دلار خرج فعالیتهای لابی خود در سال ۲۰۱۳ در آمریکا کرده‌اند.

"داده‌های کردیت سوئیس (Credit Suisse) نشان میدهد که از سال ۲۰۱۰، یک درصد ثروتمندترین بزرگسالان در جهان در حال افزودن به سهم خود از کل ثروت جهانی بوده اند"
اگر بخواهیم بودجه ای که برای ابولا تخصیص داده شده است را با دید مقایسه‌ای درک کنیم، بانک جهانی تخمین میزند که هزینه مالی آن برای گینه، سیرالیون، و لیبریا در سال ۲۰۱۴، ۳۵۶ میلیون دلار بوده است و اگر پیشرفت در جلوگیری از شیوع این بیماری آهسته باشد، ۸۱۵ میلیون دلار دیگر در سال ۲۰۱۵ خرج برخواهد داشت.xxi بزرگترین سود بدست آمده از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ توسط تنها یک بیلیونر فعال در دارو سازی میتواند تمام مبلغ ۱.۱۷ بیلیون دلار هزینه برای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ را سه بار پرداخت کند. استفانو پسیناxxii ارزش سرمایه خود را در عرض تنها یکسال ۴ بیلیون دلار رشده داده و از ۶.۴ بیلیون دلار به ۱۰.۴ بیلیون دلار رساند، بیشترین رشد سرمایه در بین بیلیونرهای درگیر فعالیت در زمینه داروسازی و درمانی.

۴ بارورترین فعالیتهای لابی در آمریکا در زمینه‌های بودجه و مالیات میباشد

بیلیونها دلاری که کمپانیها صرف لابیگری میکنند و به آن‌ها ارتباط مستقیم با سیاست مداران و قانونگذاران را در واشکنگتن و بروکسل میدهد، یک سرمایه‌گذاری حساب شده است. توقع این است که بیلیونها دلار هزینه برای لابی کردن، محیطی مناسبتر برای بدست آوردن منفعت در کارهای اقتصادی آن‌ها فراهم کند تا سودی بمراتب مافوق آنچه خرج کرده‌اند به آن‌ها برگرداند.
دو زمینه اقتصادی که در آمریکا بیشترین لابی در باره آن‌ها گزارش شده است بودجه فدرال و تخصیص دادن این پول بخود از یکطرف و معافیت مالیاتی گرفتن از طرف دیگر میباشد.** این‌ها منابع ملی میبیاشد که کمپانیها با منابع نقدی چشمگیر خود سعی میکننند برای منفعتشان تحت نفوذ خود در بیاورند.

بخصوص مسأله مالیاتی میتواند مستفیما منافع ملی را تحلیل ببرد، هنگامیکه مالیات کمتر برای کمپانیها نتیجه‌اش سرمایه کمتر برای رسیدن به خدمات ضروری اجتماعی میباشد.

جدول ۳: تعداد موارد لابی برای هر یک از موضوعات در آمریکا که در سال ۲۰۱۳ فایل شده است.

۵. زیاد شدن نابرابری اجتناب‌ناپذیر نیست

اوکسفام، در سال ۲۰۱۴، کمپین «مساوات بوجود بیاورید» را آغاز کرد و از دولتها، موسسات، و شرکتها خواست تا با نابرابری شدید مقابله کنند. توضیحات این مقاله شواهد بیشتری را ارائه میدهد که نشانگر آن است که باید یک اقتصاد منصفانه تر و سیستم سیاسی که به شهروندانش بهای بیشتری بدهد بسازیم.

"شکل ۲: سهم کل ثروت جهانی 1% و 99%، خطوط مقطع نشان دهنده ادامه حرکت شاخصها از سال ۲۰۱۴-۲۰۱۰ را نشان میدهد"اوکسفام از سران جهان منجمله آنهائی که در جلسه سالانه مجمع اقتصاد جهانی سال ۲۰۱۵ در داوس جمع می‌شوند میخواهد که به عواملی که این انفجار نابرابری امروزه را موجب شده است برخورد کنند و سیاستهائی را به اجرا بگذارند که قدرت و ثروت را از دست یک اقلیت محدود گرفته و مجددأ بین اکثریت مردم توزیع کنند.

اوکسفام خودش را چنین تعریف کرده است: اوکسفام یک کنفدراسیون مرکب از ۱۷ سازمان میباشد که بطور مرتبط با هم در بیش از ۹۰ کشور، بعنوان بخشی از یک حرکت جهانی برای تغییر بوجود آمده است که آینده ای آزاد از بیعدالتی فقر بسازد. برای اطلاعات بیشتر میتوانید به www.oxfam.org مراجعه کنید.

فهرست منابع:

iCredit Suisse (۲۰۱۳ and ۲۰۱۴ respectively) “Global Wealth Databook', found at https://www.credit-suisse.com/uk/en/news-and-expertise/research/credit-suisse-research-institute/publications.html
iiForbes, Billionaires list, available in real time at www.forbes,com Annual data taken from list published in March of each year.
iiiThese are not the same individuals over time; some billionaires may enter or exit this elite group from year to year
ivValues given in 'Money of the Day' for each year, based on current exchange rates against the US$.

Value of $970.9bn in ۲۰۱۴ money is approximately $1,042bn; therefore between ۲۰۰۹ and ۲۰۱۴ billionaires increased their wealth in real terms by approximately 82%. Variation in wealth over time can also be driven by exchange rate fluctuations, where assets are owned in currencies other than the US$, but need to be converted to US$ values fur the purposes of this Index.
vFor detailed explanation of the calculation, see http;//oxfamblogs.org/mindthegap/۲۰۱۴/۱۱/19have-you-heard-the-۸۵-richest-people/
viWorld Economic Forum, inequalityR. Fuentes-Nieva and N, Galasso (۲۰۱۴) „Working for the Few: Political capture and economic inequality‟, Oxfam, oxf.am
viiFifty people with no recorded age in the Forbes data set were excluded from the summary statistic.
viiiSix people listed as male and female couples and were excluded from the summary statistic.

"ثروتمندترین افراد این 1% بالای هرم تمول، میلیاردرهائی که اسمشان در مجله فوربز آمده است،ii رشدی حتی سریعتر از دیگران در این دوره داشته اند"
ixBillionaires were coded as having business interests or activities in the finance sector if the description of the source of wealth was interpreted to be related to the finance sector. In some cases the source of wealth is explicitly listed as 'finance', in others the company name, such as Bloomberg, a financial sector media service. Some billionaires have interests in more than one sector, including finance.
xData from Centre for Responsive Politics, https://www.opensecrets.org/lobby/indus.php?id=F&year=2013. Total spend for finance, insurance and real estate, minus real estate.


xiData from Centre for Responsive politics, https://www.opensecrets.org/industries/contrib.php?ind=F&Bkdn=DemRep&cycle=2012 Total contributions for finance/insurance/real estate, minus real estate.
xiiCorporate Europe Observatory (۲۰۱۴), “The Fire Power of the Financial Lobby”, corporateeurope.org Research finds annual spend of *123m, converted to USD at ۱.۲۴ (FX rate as of ۱۰ December). The actual numbers are likely to be far higher. This underestimate is also due to the lack of a mandatory register at the EU level that provides reliable information for a proper monitoring of industry lobbying
xiiiCongressional Budget Office (۲۰۱۳), “Report on the Troubled assets Relief programme” www.cbo.gov
xivUnited States Census Bureau (۲۰۱۴), 'Income and poverty in the United States – 2013' https://www.census.gov/content/dam/Census/library/publications/۲۰۱۴/demo/p60-۲۴۹.pdf
xvIMF (۲۰۱۲), “Quantifying Structural Subsidy Values for Systematically Important Financial Institutions”. Value of subsides calculated into US$ per year terms by Bloomberg.

"در سال ۲۰۱۰، ۸۰ نفری که در رده نخست مجله فوربز قرار داشتند جمعأ ثروتشان به ۱.۳ تریلیون دلار میرسید"www.bloombergview.com
xviData from the Centre for Responsive Politics, https://www.opensecrets.org/lobby/indus.php?id=H&year=2013
xviiData from the Centre for Responsive Politics, https://www.opensecrets.org/industries/indus.php?ind=H
xviiiCorporate Europe Observatory (۲۰۱۲) “Divide and Conquer: A look behind the scenes of the Eu pharmaceutical industry lobby”, corporateeurope.org
As registration to the Transparency Register is voluntary; many pharmaceutical companies choose not to declare their expenditures. If recorded properly, expenditure on lobbying activities by the industry could be shown to be as high as *91m annually.
xixThe three largest cash and in-kind contributors that are members of the IFPMA are GSK, Johnson and Johnson and Novatis
xx www.ifpma.org
xxiWorld Bank (۲۰۱۴) 'The Ecomomic Impact of the ۲۰۱۴ Ebola Epidemic', World Bank Group, ۲ December 2014, https://openknowledge.worldbank.org/bitstream/handle/۱۰۹۸۶/۲۰۵۹۲/۹۷۸۱۴۶۴۸۰۴۳۸۰.pdf?sequence=6

xxiiStefano Pessina

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منابع خبر

اخبار مرتبط