پیامکی به رنگ خون!

تابناک - ۴ اسفند ۱۳۹۲

جوانی که متهم است طی یک نزاع دسته جمعی خونین، جوان ۲۷ساله ای را به بهانه «مزاحمت پیامکی برای همسرش» به قتل رسانده است صبح روز گذشته در محل وقوع جنایت گفت: «ح» را با کاردی که داخل روزنامه پیچیده بودم به قتل رساندم و ضربه ای هم به شکم دوستش زدم.

به گزارش خراسان، بیست و هفتم مهر گذشته، درگیری خونین چند جوان در فضای سبزی واقع در بولوار اندیشه به پلیس گزارش شد.

وقتی خودروهای کلانتری قاسم آباد به محل رسیدند هیچ کس در آن جا نبود. خون ریخته شده روی آسفالت خیابان، چاقو و چماق های رها شده، در محل حکایت از نزاعی هولناک داشت. ۲تن از مجروحان به بیمارستان منتقل شده بودند و وضعیت وخیمی داشتند.

"به گزارش خراسان، بیست و هفتم مهر گذشته، درگیری خونین چند جوان در فضای سبزی واقع در بولوار اندیشه به پلیس گزارش شد"

هنوز بررسی های پلیسی ادامه داشت که کارکنان بیمارستان طالقانی از مرگ جوان ۲۷ساله ای خبر دادند که با ضربه چاقو مجروح شده بود. دقایقی بعد با اعلام نیروهای انتظامی، قاضی ویژه قتل عمد عازم محل جنایت شد.

شب از نیمه گذشته بود که قاضی موحدی راد به همراه کارآگاهان پلیس جنایی، تحقیقات گسترده ای را آغاز کردند. چند متر بالاتر از محل درگیری،ناگهان زیر نور پروژکتور، رد کفشی خون آلود نمایان شد که حاکی از فرار یکی از عاملان نزاع بود.

بنابراین مقام قضایی که احتمال می داد مجروحان برای مداوا به مراکز درمانی اطراف بروند دستور داد تا همه این مراکز تحت کنترل قرار گیرند. لحظاتی بعد خبر رسید یکی از مجروحانی که در بیمارستان شهید هاشمی نژاد بستری شده بود به هوش آمده است.

در این حال بازجویی شبانه از مصدوم آغاز شد و او ماجرای نزاع و فرار متهم به قتل را شرح داد.

با اظهارات این فرد، احتمال وقوع جنایت با انگیزه «ناموسی» قوت گرفت و درحالی که تاریکی شب جای خود را به سپیده صبح می داد، کارآگاهان در کنار قاضی ویژه قتل عمد وارد منزلی در بولوار اندیشه شدند و جوان ۲۸ساله ای را با سر باند پیچی شده دستگیر کردند.

این همان متهم به قتل بود که دقایقی بعد به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. «ع» روز گذشته در حضور قاضی موحدی راد و کارآگاه محمدی (رئیس اداره قتل پلیس آگاهی) به تشریح جزئیات این جنایت هولناک پرداخت و گفت: مدتی بود که فردی برای همسرم از طریق پیامک ایجاد مزاحمت می کرد به همین خاطر هم سیم کارت گوشی او را عوض کردم ولی باز هم وقتی به خانه ام رفتم دیدم که از همان شماره پیامک آمده است. با آن فرد تماس گرفتم. خیلی عصبانی بودم و از او درباره پیامک ها توضیح خواستم.

"خون ریخته شده روی آسفالت خیابان، چاقو و چماق های رها شده، در محل حکایت از نزاعی هولناک داشت"آن جوان گفت که سوء تفاهم شده است و من ایجاد مزاحمت نکرده ام. اما من قانع نشدم و با او در فضای سبز انتهای بولوار اندیشه قرار گذاشتم تا با هم صحبت کنیم. او وقتی از خودرو پیاده شد و نزد من آمد به من دست داد و احوالپرسی کرد ولی ناگهان با هم درگیر شدیم که من با کارد ضربه ای به گردنش زدم.

متهم ادامه داد: من کارد آشپزخانه را از قبل لای روزنامه پیچیده و زیر پیراهنم پنهان کرده بودم. پس از آن دوست «ح» (مقتول) با چوب به طرف من حمله کردو ضربه ای به شانه ام زد که در این حال من هم به طور مستقیم چاقو را در شکمش فرو کردم و سپس با دوستان دیگرم که آن ها هم در پی تماس من به محل نزاع آمده بودند فرار کردم. اما قبل از آن که متواری شوم چماق دوست مقتول را برداشتم و شیشه عقب خودروی آن ها را خرد کردم.



دوست مقتول نیز وقتی در برابر دوربین قوه قضاییه قرارگرفت گفت: آن شب من در آرایشگاه «ح» بودم که تلفنش زنگ خورد و گفت: الان می آیم کمی کار دارم. سپس از من خواست تا با هم بیاییم به او گفتم دعوا نباشد گفت: نه! یک سوء تفاهم است. وقتی به محل فضای سبز رسیدیم او پیاده شد و به طرف جوانی که کنار زنی ایستاده بود رفت و با او دست داد اما یک لحظه دیدم که آن جوان با کارد به شاهرگ گردنش زد من از خودرو پیاده شدم و در حالی که فریاد می زدم او را کشتی با چوب به شانه او ضربه ای زدم که در این هنگام دیگر دوستان متهم دو رو برم ریختند و متهم با چاقو ضربه ای به شکم من زد.

در این حال دیگر همدستان متهم شرکت در نزاع را انکار کردند و گفتند ما فکر کردیم «ع» (متهم) با همسرش اختلاف دارد به همین خاطر هم به این جا آمدیم.

این گزارش حاکی است: قبل از آن که متهمان در حضور قاضی ویژه قتل عمد به تشریح جزئیات این جنایت بپردازند، کارآگاه سلطانیان خلاصه ای از این پرونده جنایی و چگونگی دستگیری متهم را توضیح داد و در پایان نیز مقام قضایی با صدور دستوری، متهمان را در حالی روانه زندان کرد که همسر متهم به قتل نیز عنوان کرد او کارد آشپزخانه را که لای روزنامه پیچیده بود در کمرش گذاشت و باهم به محل قرار آمدیم

منابع خبر

اخبار مرتبط