نامه انتقادی هادوی به رهبری: حذف هاشمی خوشنامی و آبرو نمی آورد

نامه انتقادی هادوی به رهبری: حذف هاشمی خوشنامی و آبرو نمی آورد
کلمه
کلمه - ۲ خرداد ۱۳۹۲

چکیده : زمینه سازی این امرغیرقانونی توسط برخی منسوبان حضرتعالی ازجمله مصاحبه اخوی و وزیراطلاعات و ... طی چند هفته گذشته به منظور مهندسی انتخابات وبرسر کار آوردن فرد مورد نظر است که انتظار می رود موضع گیری شفاف ومتفاوت جنابعالی این باور را منتفی سازد وگرنه حذف نزدیکترین رجل مذهبی وسیاسی به امام راحل و طرد آخرین بازمانده از نسل اول انقلابیون مایه خوشنامی و آبروی کشور نخواهد بود. ...

محمدامین هادوی در نامه ای به رهبری با غیرقانونی خواندن رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی نوشته است: تصمیم اخیر شورای نگهبان در خصوص رد صلاحیت آقای هاشمی که در واقع محروم ساختن بخش عمده ای از تفکرات و سلایق سیاسی علاقمند به منافع ملی و نگران از روند انحطاط کشور و همچنین تضییع حق انتخاب، حق تعیین سرنوشت و مشارکت سیاسی مردم می باشد.

به گزارش کلمه، هادوی با اشاره به زمینه سازی های صدا و سیما و برخی از نمایندگان رهبری و برادر رهبری افزوده است: زمینه سازی این امرغیرقانونی توسط برخی منسوبان حضرتعالی ازجمله مصاحبه اخوی و وزیراطلاعات و … طی چند هفته گذشته به منظور مهندسی انتخابات وبرسر کار آوردن فرد مورد نظر است که انتظار می رود موضع گیری شفاف ومتفاوت جنابعالی این باور را منتفی سازد وگرنه حذف نزدیکترین رجل مذهبی وسیاسی به امام راحل و طرد آخرین بازمانده از نسل اول انقلابیون مایه خوشنامی و آبروی کشور نخواهد بود.

این زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ی خود با غیرقانونی خواندن توجیهات مطرح شده برای رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی آورده است: آیا دفاع قانونی و منطقی ایشان از آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ و نیز دعوت بر رعایت اعتدال و وحدت که بی شک مصلحت کشور در آن مقطع برهمین اصول استوار بود فتنه گریست؟ و آیا پیش بینی انحراف ها و خسران ها که کشور امروز گریبان گیر آن است در کارنامه ایشان سوءسابقه محسوب می شود؟

هادوی در نامه خود به رهبری از تایید صلاحیت شده ها هم انتقاد کرده و نوشته است: آیا صرف کارمند دولت بودن و در مورد برخی از آنان ارتقاء در نتیجه رانت به مقامات عالی را می توان نشانه ای از رجل سیاسی دانست؟ آیا تمامی آقایان مطابق اصل ۱۱۵ مدیر و مدبر و دارای حسن سابقه هستند؟ به طور نمونه فردی که تنها در یک سمت دیپلماتیک ارشد بوده و نتایج کار او هنوز حاصل نشده است آیا مدیر، مدبر و دارای حسن سابقه است؟ بگذریم از آنچه در کارنامه و سوابق وزارت خارجه موجود است.

محمد امین هادوی در مهرماه ٨٩ به اتهام فعالیت هایی از جمله مراجعه به منزل شهدای جنبش سبز و ارتباط و ملاقات با فعالان و رهبران جنبش سبز بازداشت و از سوی قاضی پیرعباسی به تحمل ۶سال حبس محکوم شد.

فرزند هادوی اولین دادستان کل انقلاب پس از پیروزی انقلاب در دوران بازداشت به مدت ۶٠ روز دست به اعتصاب غذای تر زد زیرا ماموران امنیتی جهت تحت فشار قرار نهادن وی فرزندش را نیز بازداشت کرده بودند.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها واذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل

(آیه ۵۸ سوره نساء)

مقام محترم رهبری

با سلام، ساعتی پیش از اعلام رسمی اسامی نامزدهای منتخب شورای نگهبان، گزارشی از صدا و سیما پخش شد که در آن با تبختر اعلام می شد که کشور در جاده ای “یک طرفه” است که “دور برگردان” ندارد اما “خروجی” دارد. بیان چنین ادعایی ضمن آنکه شایعه رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی را مسجل می ساخت بعلاوه اینجانب را به یاد آن سخن محمدرضا پهلوی انداخت که در آستانه دروازه تمدن “راه حل پاسپورت” را پیش پای مخالفان خود قرار می داد با این تفاوت که آن غافل جاهل مخاطبان خود را مخالفان براندازی که سر سازش ندارند می دانست نه امرا و صاحب منصبان حکومت خویش .

مقام رهبری

“جاده یکطرفه” شیوه و منش عاقلان نیست، اگر تصور می شود که حضور آقای هاشمی در عالی ترین مقام اجرایی کشور عقبگرد و بازگشت از مسیری است که با صرف هزینه ها و حذف های پی در پی در پیش گرفته شده است و این مسیر به صلاح ملک و ملت است با صراحت باید گفت، شور و امیدی که تنها چند دقیقه حضور آقای هاشمی در وزارت کشور جهت ثب نام در انتخابات ریاست جمهوری در اقشار مختلف مردم برانگیخت و اقبالی که آحاد ملت به ویژه فعالان بخش خصوصی و حوزه اقتصاد به این نامزد رد صلاحیت شده نشان دادند حکایت از آن دارند که اکثریت مردم همین بازگشت را به ادامه راهی که رئیس دولت بی ترمز در آن می راند ترجیح می دهند و یا به عبارت نزدیک به ادبیات این روزها “دور برگردان” را به “مسیر انحرافی” اولویت می دهند.

اینجانب العیاذ بالله جایگاه ولایت فقیه را همتراز با ولایت ائمه اطهار نمی دانم اما از آنجا که مطلعم برخی از اطرافیان حضرتعالی متاسفانه بر چنین اعتقادی هستند داستان جنگ صفین را یادآوری می کنم که امیر المومنین علی (ع) که در عصمتش هیچ تردیدی نیست، آن هنگام که خواست و مطالبه هر چند باطل سپاهیانش را دید مالک اشتر را از آستانه فتح فرا خواند، و امروز نه جنابعالی در جایگاه حق امیر المومنین علی (ع) هستید و نه خواست و امید مردم باطل است.

مقام رهبری

آنچه این روزها تحت عنوان استدلال ابتدا در مقام زمینه سازی و سپس توجیه رد صلاحیت آقای هاشمی از تریبون های رسمی بیان می شود آنچنان متناقض و بی پایه است که مخاطب آرزو می کند ای کاش بجای آنکه قانون و اصول حقوقی بازیچه منویات فردی و گروهی قرار شود همان نقل قول معروف مستبد فرانسه که می گفت “من قانونم” علنا ابراز می شد.

جریان بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری به ویژه در این دوره تخلفی آشکار از قانون اساسی است؛ به فهرست احراز صلاحیت شدگان نگاهی کنید، آیا تمام این هشت نفر آقایان واجد شرایط احصاء شده در قانون اساسی هستند؟ آیا همگی از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب شده اند؟ چند تن از این آقایان نماینده و برگزیده جریان های اصلی سیاسی هستند؟ آیا صرف کارمند دولت بودن و در مورد برخی از آنان ارتقاء در نتیجه رانت به مقامات عالی را می توان نشانه ای از رجل سیاسی دانست؟ آیا تمامی آقایان مطابق اصل ۱۱۵ مدیر و مدبر و دارای حسن سابقه هستند؟ به طور نمونه فردی که تنها در یک سمت دیپلماتیک ارشد بوده و نتایج کار او هنوز حاصل نشده است آیا مدیر، مدبر و دارای حسن سابقه است؟ بگذریم از آنچه در کارنامه و سوابق وزارت خارجه موجود است.

با اینهمه موضوع سلب و رد دیگران مورد تاکید اینجانب نیست، آنچه مورد تاکید است نفی منطق توجیهات ارایه شده در خصوص رد صلاحیت آقای هاشمی است. به طور مشخص دوموضوع را در میان آنچه علیه ایشان گفته شده است می توان تمیز داد.

"چکیده : زمینه سازی این امرغیرقانونی توسط برخی منسوبان حضرتعالی ازجمله مصاحبه اخوی و وزیراطلاعات و .."اولا وضع جسمی و شرایط سنی و ثانیا سوء سوابق مدیتریتی یا نمونه هایی از جمله نقش ایشان در حوادث پس از انتخابات سال ۸۸٫

در خصوص موضوع نخست بایستی گفت که شرایط مذکور دراصل ۱۱۵ از باب مثال نبوده و جنبه حصری دارد و لذا شورای نگهبان حق بسط شرایط و اضافه کردن به آن را ندارد همچنان که درسال گذشته وقتی طرحی در مجلس شورای اسلامی مطرح شد که از جمله محدودیت سنی را در زمره ی شرایط نامزدهای ریاست جمهوری قرار می داد شورای نگهبان صراحتا چنین محدودیتی را خلاف قانون اساسی تلقی ورد کرد و اکنون پرسش جدی آن است که طی این مدت کوتاه چه پیش آمده است که نظر شورای نگهبان مدعی استقلال و بی طرفی ۱۸۰ درجه تغییر کرده است و در خصوص موضوع دوم باید گفت آیا دفاع قانونی و منطقی ایشان از آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ و نیز دعوت بر رعایت اعتدال و وحدت که بی شک مصلحت کشور در آن مقطع برهمین اصول استوار بود فتنه گریست؟ و آیا پیش بینی انحراف ها و خسران ها که کشور امروز گریبان گیر آن است در کارنامه ایشان سوءسابقه محسوب می شود؟

از سوی دیگر فارغ از مراجعه به فاکتورهای سنجش عملکرد دولت۸ ساله ایشان و یا بیانات رهبر فقید انقلاب در وصف آقای هاشمی به نظر می رسد رد صلاحیت ایشان به جهت سوء سابقه مدیریتی توهینی آشکار به حضرتعالی است که در پایان دولت سازندگی فرمودید: “هیچکس برای من هاشمی نمی شود” و بعلاوه در نگاه بسیاری از صاحبنظران و توده های مردم ایفای نقش موثر و تعیین کننده آقای هاشمی در انتخاب حضرتعالی به عنوان رهبر جمهوری اسلامی در مجلس خبرگان و فقیه واجد شرایط ولایت فقیه یکی از نقاط اصلی سوابق سیاسی و مدیریتی ایشان تلقی می شود.

به هر حال گذشته از مباحث حقوقی آنچه امروز در خصوص ردصلاحیت آقای هاشمی در افکار عمومی مطرح است زمینه سازی این امرغیرقانونی توسط برخی منسوبان حضرتعالی ازجمله مصاحبه اخوی و وزیراطلاعات و … طی چند هفته گذشته به منظور مهندسی انتخابات وبرسر کار آوردن فرد مورد نظر است که انتظار می رود موضع گیری شفاف ومتفاوت جنابعالی این باور را منتفی سازد وگرنه حذف نزدیکترین رجل مذهبی وسیاسی به امام راحل و طرد آخرین بازمانده از نسل اول انقلابیون مایه خوشنامی و آبروی کشور نخواهد بود.

در پایان بعنوان یک شهروند جمهوری اسلامی و به حکم اصل نهم قانون اساسی که امر به معروف و نهی از منکر را حق و تکلیف شهروندان می داند متذکر می شوم که تصمیم اخیر شورای نگهبان در خصوص رد صلاحیت آقای هاشمی که در واقع محروم ساختن بخش عمده ای از تفکرات و سلایق سیاسی علاقمند به منافع ملی و نگران از روند انحطاط کشور و همچنین تضییع حق انتخاب، حق تعیین سرنوشت و مشارکت سیاسی مردم می باشد، نقض آشکار اصل ۵۶ قانون اساسی است که اشعار می دارد “حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.

وذکر فان الذکری تنفع المومنین

(ذاریات ۵)

محمدامین هادوی

۱۳۹۲ /۱/۳

اشتراک‌گذاری:

منابع خبر

اخبار مرتبط