چرا خداوند انسان را بی‌نیاز نمی‌کند؟

چرا خداوند انسان را بی‌نیاز نمی‌کند؟
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ۱۹ شهریور ۱۳۹۶

چرا خداوند انسان را بی‌نیاز نمی‌کند؟

برای بسیاری از مردم سؤالی مطرح است که چرا خداوند آن قدر از ارزاق و مواهب در اختیار انسان‌ها نمی‌گذارد که بی‌نیاز از هر گونه تلاش و کوشش باشند؟

خبرگزاری فارس- گروه فعالیت‌های قرآنی: آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیه ۲۱ سوره مبارکه «حجر» به خزائن خداوند اشاره کرده است که متن آن در ادامه می‌آید؛

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 

«وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ؛ خزائن همه چیز تنها نزد ماست ولی ما جز به اندازه معین آن را نازل نمی‌کنیم». (حجر/ ۲۱)

این آیه در حقیقت به پاسخ سؤالی می‌پردازد که چرا خداوند آن قدر از ارزاق و مواهب در اختیار انسان‌ها نمی‌گذارد که بی‌نیاز از هرگونه تلاش و کوشش باشند.

می‌فرماید: «خزائن و گنجینه‌های همه چیز نزد ما است، ولی ما جز به اندازه معین آن را نازل نمی‌کنیم» (وَ إِنْ مِنْ شَیْء إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَر مَعْلُوم).

بنابراین، چنان نیست که قدرت ما محدود باشد، و از تمام شدن ارزاق وحشتی داشته باشیم، بلکه منبع و مخزن و سرچشمه همه چیز نزد ما است، و ما توانایی بر ایجاد هر مقدار در هر زمان داریم، ولی همه چیز این عالم حساب دارد و ارزاق و روزی‌ها نیز به مقدار حساب شده‌ای از طرف خدا نازل می‌گردد.

لذا در جای دیگر از قرآن می خوانیم: وَ لَوْ بَسَطَ اللّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَر ما یَشاءُ: «اگر خداوند روزی را بی‌حساب برای بندگانش بگستراند از جاده حق منحرف می‌شوند و ظلم و ستم می‌کنند و لکن به اندازه‌ای که می‌خواهد نازل می‌گرداند».

کاملاً روشن است: تلاش و کوشش برای زندگی علاوه بر این که تنبلی و سستی و دل مردگی را از انسان‌ها دور می‌سازد: و حرکت و نشاط می‌آفریند، وسیله بسیار خوبی برای اشتغال سالم فکری و جسمی آنها است، و اگر چنین نبود و همه چیز بی‌حساب در اختیار انسان قرار داشت، معلوم نبود دنیا چه منظره‌ای پیدا می‌کرد؟

یک مشت انسان‌های بیکار، با شکم‌های سیر، و بدون هیچگونه کنترل، غوغایی به پا می‌کردند، چرا که می‌دانیم مردم این جهان همچون انسان‌های بهشتی نیستند که هر گونه شهوت و خودخواهی و غرور و انحراف از دل و جانشان شسته شده باشد، بلکه انسان‌هایی هستند با همه صفات نیک و بد که باید در کوره این جهان قرار گیرند و آبدیده شوند، و چه چیز بهتر از تلاش و حرکت و اشتغال سالم می‌تواند آنان را آبدیده کند.

بنابراین، همان گونه که فقر و نیاز، انسان را به انحراف و بدبختی می‌کشاند بی‌نیازی بیش از حد نیز منشا فساد و تباهی است.

در آیات متعددی از قرآن می‌‌خوانیم: خداوند خزائنی دارد، خزائن آسمان‌ها و زمین از آنِ خدا است، و یا خزائن هر چیز نزد او است.

«خزائن» جمع «خزانه» به معنی محلی است که انسان اموالش را برای حفظ در آن جمع آوری می‌کند، و در اصل از ماده «خَزْن» (بر وزن وزن) به معنی حفظ و نگهداری چیزی است، بدیهی است، کسی اقدام به جمع آوری و اندوختن و حفظ چیزی می‌کند که، قدرتش نامحدود باشد و نتواند در هر عصر و زمانی آنچه می خواهد فراهم سازد، لذا در موقع توانایی، آنچه لزومش را احساس می‌کند، برای موقع ضرورت می‌اندوزد و در خزانه گردآوری می‌کند.

ولی آیا، این مفاهیم در مورد خداوند تصور می‌شود؟ مسلماً نه، به همین دلیل جمعی از مفسران مانند: «طبرسی» در «مجمع البیان»، و «فخر رازی» در «تفسیر کبیر»، و «راغب» در «مفردات»، خزائن اللّه را به معنی مقدورات الهی تفسیر کرده‌اند، یعنی همه چیز در خزانه قدرت خدا جمع است و هر مقدار از آن را لازم و صلاح بداند ایجاد می‌کند.

در حالی که بعضی دیگر از مفسران بزرگ گفته‌اند: منظور از «خزائن خداوند» مجموعه اموری است که در عالم هستی و جهان ماده وجود دارد، اعم از عناصر و اسباب ایجاد آنها، در این مجموعه همه چیز به حدّ زیاد وجود دارد، ولی هر یک از فرآورده‌ها و موجودات خاص این عالم به مقدار محدودی ایجاد می‌شود، بی‌آن که امکان وجود تنها منحصر به آن باشد.

این تفسیر، گرچه از نظر اصولی مسأله قابل قبولیست، ولی تعبیر به «عِنْدَنا» (نزد ما) بیشتر با تفسیر اول هماهنگ است.

و به هر حال، انتخاب تعبیراتی مانند «خزائن اللّه» با این که با مفهوم معمولیش در مورد خداوند صادق نیست، به خاطر آن است که: خداوند می‌خواهد با زبان خود مردم با آنها سخن بگوید.

ضمناً از آنچه گفتیم این نکته روشن شد که، تفسیر بعضی از مفسران، «خزائن» را به خصوص «آب و باران» و محدود ساختن آن در این مصداق معین، نه تنها دلیلی ندارد، بلکه متناسب با وسعت مفهوم آیه نیز نیست.

نزول مقامی و نزول مکانی

همان گونه که سابقاً هم اشاره کرده‌ایم، «نزول»، همیشه به معنی نزول مکانی یعنی از بالا به پائین آمدن نیست، بلکه گاهی به معنی نزول مقامی است، مثلاً هر گاه نعمتی از شخص بزرگی به زیر دستان می‌رسد از آن تعبیر به نزول می‌شود، به همین جهت در قرآن مجید، این کلمه در مورد نعمتهای خداوند به کار رفته، اعم از آنهایی که از آسمان نازل می‌شود، مانند باران، و یا در زمین پرورش پیدا می‌کند مانند حیوانات همان گونه که در آیه ۶ سوره «زمر» می‌خوانیم: «وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواج» و در مورد «آهن» در سوره «حدید» آیه ۲۵ می خوانیم: «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ».

خلاصه «نزول» و «انزال» در اینجا به معنی وجود و ایجاد و خلقت است، منتها چون از ناحیه خداوند نسبت به بندگان می‌باشد چنین تعبیری از آن شده است.

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط