«خوانندۀ ملّی و حرفهای جهانی»

«خوانندۀ ملّی و حرفهای جهانی»
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳

تصویر روی جلد کتاب «دربارۀ ادبیات»، تألیف «جوزف هیلیس میلر».

این مؤسّسۀ انتشاراتِ «روتلِج» (Routledge) که در اصل انگلیسی است و دو تا مرکز دارد، یکی در لندن، یکی در نیویورک، مؤسّسش آقای «جورج روتلِج»، اوّلش فقط کتابفروش بود، امّا بعد در سال ۱۸۴۳، یعنی ۱۷۱ سالِ پیش شروع کرد به انتشار کتاب، و حالا جانشینهاش هرکی هستند، مثل گذشته از روی برنامه کار می کنند و کتابهای معتبرِ علمی و فلسفی و دانشگاهی در می آورند.

اینها یک رشته انتشارات دارند با عنوانِ کلّیِ «تفکّر در عمل» یا فارسیش کنیم، بگوییم «اندیشه در کُنِش» (۱)، در موضوعات علمی، فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، رفتاری، ادبی، هنری و غیره، که هرکدامش را یک متخصّصِ آن رشته، مختصر و مفید و ساده، برای مطالعۀ همه و همه کس تألیف کرده است: کاری شبیهِ رشته انتشارات «چه می دانم» (۲)، که به وسیلۀ مؤسّسۀ بزرگِ «انتشارات دانشگاهی فرانسه» در می آمد و ترجمۀ فارسی آنها در ایرانِ عهدِ نوجوانیِ این بندۀ حقّ منتشر می شد.

تصویر روی جلد یکی از سلسله کتابهای «چه می دانم»، از مؤسّسۀ «انتشارات دانشگاهی فرانسه».

کاشکی حالا یک ناشرِ ایرانیِ «فرهیخته» و «با همّت» و «علم دوست» و «نان به نرخِ حقیقت خور» پیدا می شد، که بیاید این سی و پنج جلدی را که تا حالا مؤسّسۀ «روتلج» منتشر کرده است، به دست مترجمهایِ انگلیسیدانِ فارسی نویسِ متخصّص در موضوع بسپارد و بدونِ عجله تحویل بگیرد و آنها را، حقیقت وکیلی، به مرور منتشر کند.

من اصلاً حرف دیگری داشتم که بزنم. تقصیر این آقای «جوزف هیلیس میلر» (۳)، منتقد ادبیِ آمریکایی است که یکی از این کتابها را با عنوانِ «دربارۀ ادبیات» نوشته است و دست بر قضا من آن را خوانده ام و در فصل مربوط به «چگونه خواندنِ ادبیات»، زیرِ یک بند خط کشیده ام و در حاشیه اش نوشته ام: «دلت خوش است؟ این حرفها یعنی چی؟»

راستی هم ها! اینها باید بیایند چگونه خواندنِ ادبیات، مخصوصاً شعر را، از اکثریت طبقۀ تحصیلکردۀ ناراضیِ به اصطلاح روشنفکرِ ما ایرانیهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ یاد بگیرند. این یارو آمریکاییه نوشته است: «اگر ... قضیه واقعاً این باشد که هر اثر ادبی ای دری به یک دنیای خاصّ باز می کند، که آدم جز با خواندنِ آن اثر راه به آن دنیا پیدا نمی کند، پس عملِ خواندن به این معنی خواهد بود که خواننده با سپردنِ همۀ ذهن و دل و احساس و تخیّلِ خودش، آن اثر را، بر مبنای مفهومِ کلماتِ آن، پیشِ خودش بازآفرینی کند.»

تصویر « فریدریش ویلهلم نیچه» فیلسوف شاعر مشرب آلمانی.

شما را به خدا، می بینید این منتقد ادبی آمریکایی چه حرفهایی می زند؟ تازه یک حرف دهن پُر کُن هم از «نیچه»، فیلسوف آلمانی (۴) نقل کرده است که می گوید: «تصوّری که من همیشه از یک خوانندۀ کامل دارم اُعجوبه ای است از شجاعت و کنجکاوی، و ضمناً انعطاف پذیر، زیرک، محتاط، جوینده و پوینده و پژوهنده!»

اینها کجای کارند؟ یک نوشتۀ ادبی، آن طور که اکثریتِ کتابخوانهای ما در این هشت دهۀ اخیر می پسندیده اند، می خواهد شعر باشد، یا داستان، یا مقاله، باید موضعِ نویسنده اش را از همان چند مصراع، یا چند سطر اوّل، روشن کند تا خواننده بداند که دارد عینِ حرفهای دلِ خودش را می خواند یا نه! شاعر و نویسندۀ ملّی که نباید حرفهای جهانی بزند! حرفهای جهانی دردِ خوانندۀ ملّی را دوا نمی کند!

______________________________

۱- «تفکّر در عمل» (Thinking in Action). عنوان چند تایی از ۳۵ جلد کتاب این رشته از انتشارات «روتلج»، اینهاست: «دربارۀ موسیقی»، «دربارۀ انسان گرایی»، «دربارۀ معماری»، «دربارۀ نقد ادبی»، «دربارۀ انتظار»، «دربارۀ شرم»، «دربارۀ موقعیت انسانی»، «دربارۀ اضطراب»، «دربارۀ شخصیت»، «دربارۀ معنای زندگی».

۲- «چه می دانم»: Que sais-je? (What do I know?) سلسله کتابهای دائرة المعارفی مؤسّسۀ «انتشارات دانشگاهی فرانسه» Presses Universitaires de France

۳- جوزف هیلیس میلر (Joseph Hillis Miller)، منتقد ادبی (متولد ۱۹۲۸) که تا به حال بیش از سی جلد کتاب منتشر کرده است، از آن جمله «ناپدید شدن خدا: دربارۀ پنج نویسندۀ قرن نوزدهم»، (The Disappearance of God: Five Nineteenth-Century Writers) و «شاعران واقعیت: دربارۀ شش نویسندۀ قرن بیستم» (Poets of Reality: Six Twentieth-Century Writers).

۴- فریدریش ویلهلم نیچه (Friedrich Wilhelm Nietzsche)، فیلسوف شاعر مشرب آلمانی (۱۹۰۰-۱۸۴۴)، که یکی از معروف ترین کتابهایش «چنین گفت زردشت» است.

- فریدریش ویلهلم نیچه (Friedrich Wilhelm Nietzsche)، فیلسوف شاعر مشرب آلمانی (۱۹۰۰-۱۸۴۴)، که یکی از معروف ترین کتابهایش «چنین گفت زردشت» است.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط