تقلب علمی؛ این بار در کتاب محمدرضا رحیمی
چکیده :درد اساسیتر این است که یک فرد پر مشغله، در اوج کار اجرایی، اثری دست و پا میکند یا سفارش میدهد! و این اثر از سوی ناشر یا ناشران فرصتطلب دیگر، سریعاً در ۱۰۰۰۰ نسخه منتشر میشود و بیدرنگ چند نسخه برگزیده این کتاب، هدیه بزرگان نظام میشود تا دولت احمدی نژاد، مجموعهای خودی، اصیل و آرمانگرا معرفی شوند. ظلم به مردم غزه این بار با همدستی مسئولان ارشد نظام صورت میگیرد....
کلمه – علی محمد شمس:
مقدمه
در بحبوحهی ماجراهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ در ایران، محمدرضا رحیمی (معاون اول محمود احمدی نژاد از شهریور ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲)، کتابی با عنوان «زخم زمین: بررسی ابعاد حقوقی و سیاسی بحران غزه» (مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام و مرکز مطالعات خاورمیانه، ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹) منتشر کرد که در نوع خود حیرت انگیز مینماید. این یادداشت با عزل نظر از سوابق معاون اول محمود احمدینژاد، فقط به این مسئله می پردازد که محمدرضا رحیمی چگونه و با چه کیفیت و مقاصدی، غزه مظلوم را دستاویز کرده و دل عده ای را ربوده است. وی در پوشش یک عنصر ارزشی و ضد صهیونیستی، با تحلیلی سخیف و استدلالی فرسوده، آرمان غزه را حراج و تاراج می کند تا خود را به موج ضد صهیونیستی همنوا سازد و در این همنوایی، پوششی باشد برای اقدامات و تصمیمات زیان آور دیگر. تأکید می شود که این یادداشت نه در پی سندیت مدرک دکترای محمدرضا رحیمی است نه به پرونده وی در بیمه و استانداری کردستان میپردازد و نه جملات عجیب او ( مثلاً دلار و یورو نجساند، اینترنت پاک و حلال باشد، نسخههای پزشکان باید فارسی باشند و بسیاری دیگر) را محل توجه میبیند.
"این یادداشت با عزل نظر از سوابق معاون اول محمود احمدینژاد، فقط به این مسئله می پردازد که محمدرضا رحیمی چگونه و با چه کیفیت و مقاصدی، غزه مظلوم را دستاویز کرده و دل عده ای را ربوده است"فقط و فقط به کیفیت تحقیق حقوقی – سیاسی محمدرضا رحیمی در قالب «زخم زمین» میپردازیم و ماجراهایی از پشت پرده این کتاب روایت میکنیم. یادآوری این نکته نیز ضرورت دارد که نقد و افشای کار رحیمی به معنای مخالفت با آرمان فلسطین نیست؛ چرا که فلسطینیها محق و صهیونیستها اشغالگر هستند و هیچ وجدانی به جنایات اسرائیلیها در کشتار مسلمانان فلسطین رضا نمیدهد. آنچه محکوم و شایان سرزنش است، دفاع بد و ضعیف از یک حقیقت و نیز دستاویز قرار دادن مظلومان غزه برای افساد و اهمال است.
تملق و چاپلوسی غیر ضروری در کار آکادمیک
کار آکادمیک و حتی یادداشتهای نیمه آکادمیک با تملق و تمجید تهوعآور نسبتی ندارد. رحیمی در «زخم زمین» به کرات از رئیسجمهور «عدالتجو» (ص ۱) و اقدامات ستودنی و بینظیر رئیس جمهور مکتبی و متعهد (ص ۳) تجلیل کرده و تأکید مینماید که «اگر بر این مختصر ارج و اعتباری مترتب باشد شایسته آن است که تقدیم جناب احمدی نژاد گردد و امید آن دارم که مقبول افتد»(ص ۳).
محمدرضا رحیمی علاوه بر محمود احمدینژاد از نیز یاد میکند و در کنار «مواضع شجاعانه و عزتمندانه احمدی نژاد» به «فرزانگی رهبری» نیز اشارههای زیادی دارد که این حد از تمجید بسیار مصنوعی و هدفمند به نظر میآید. گفتنی است این کتاب ۲۵۶ صفحهای با صفحاتی رنگی به طبع رسیده و ادعا شده است که ۵۰۰۰ تیراژ آن در همین سال ۱۳۸۸ به فروش رفته و بلافاصله در سال ۱۳۸۹ به چاپ ۵۰۰۰ تیراژ دیگر نیز از این اثر حقوقی مبادرت شده است.
ناشرین این اثر نیز لابد بدون طمع! به عشق دفاع از مظلومان غزه! ۱۰۰۰۰ نسخه از این اثر را روانه بازار نشر کردهاند.
رونمایی از کتاب در دمشق
طبق ادعای کتاب در صفحه ۱۱، در تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۸۹، کتاب زخم زمین در همایش جمعی از نخبگان سوری و فلسطینی در دمشق رونمایی شد. در این نشست چهرههای علمی و دانشگاهی جهان اسلام (!) به مناسبت تألیف کتاب زخم زمین از نگارنده تجلیل و قدردانی کردهاند. در این مراسم از سوی علمای مسیحی، شیعی و سنی، مفتی شهر دمشق، گروههای جهادی فلسطین و جمعی از نخبگان و دانشگاهیان فلسطینی و سوری لوح سپاسی به پاس تألیف این کتاب به مؤلف اهدا شد (ص ۱۱). با خواندن ماجرای این مراسم بی اختیار، خاطرهای از دوره استانداری رحیمی در کردستان در سال ۱۳۷۶ به ذهن خطور میکند. طی همان سال و در انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶، قرار بوده که ابتدا مسئولین در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند.
"فقط و فقط به کیفیت تحقیق حقوقی – سیاسی محمدرضا رحیمی در قالب «زخم زمین» میپردازیم و ماجراهایی از پشت پرده این کتاب روایت میکنیم"یکی از مسئولان نظامی شهر که در عداد نخستین رأیدهنگان بود، روایت کرده که در همان اول صبح با صندوق پر از برگه مواجه شدیم و برگهمان را به زحمت در صندوق پر شده، جا کردیم! گفتنی است در انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد ۱۳۷۶، ناطق نوری علاوه بر زادگاه خود (مازندران) فقط در یک استان دیگر (کردستان) که رحیمی استاندارش بود بیش از سید محمد خاتمی رأی آورده بود! به روایت آن مقام با دیدن صندوق پر از برگه لبخندی بر سیمای رحیمی که در جایگاهی رفیع ایستاده بود هدیه کردم و محل رأیگیری را ترک کردم.
کمپرس کردن مطلب
رحیمی برای دفاع از فلسطین و مظلومان غزه، کارهای محیرالعقولی در کتاب کرده، او در اولین فصل کتاب در بخشی با عنوان «صهیونیسم در یک نگاه»، در عرض سه صفحه ظهور اسلام را تشریح و با پرش از جنگ اول و دوم جهانی، به پست صهیونیسم میرسد(ص ۳۱). بگذریم که سراسر این قسمت رونویسی از مقاله و آثار دیگران است. نویسنده میکوشد شتابناک خود را به امروز برساند و در این مسیر قریب به اتفاق اسناد، روایات و وقایع را مخدوش نقل میکند. رحیمی یا هر کسی که این کتاب را برایش گردآوری کرده، اندکی حوصله به خرج نداده که به فراتر از ویکیپدیای فارسی مراجعه کند و حداقل اسم و فامیل ارجاعات را درست ذکر کند. بسیاری از منابع مورد ارجاع یا اصلاً وجود خارجی ندارند (مانند دکتر محمد ذاکریان در صفحه ۱۲۹)، یا ناقصاند (مانند مصاحبه حسین رنجبران با رسانهها) یا مبهماند (مانند رجوع کنید به شماره ۱۹۲۸۶ روزنامه کیهان) یا غلط درج شدهاند (مانند تایپ غلط خود نوار غزه و بسیاری دیگر).
دردنامه آکادمیک
درد آکادمی امروز ایران، فقط این نیست که دانشگاهها و مجلات علمی – پژوهشی آن به کانون رواج جعل و جهل بدل شدهاند یا مقالات ISI و پایاننامهها به قیمت رقابتی به فروش میرسند.
درد اساسیتر این است که مخاطبان کتاب رحیمی (یعنی مسئولان ارشد و نه دانشگاهیان و محققان)، اساساً کتاب او را نمیخوانند و رحیمی با علم به مشغله فراوان مسئولان مؤثر، فقط به چاپ رنگی و انتشار اصل اثر اکتفا نموده تا با پناهگیری در پشت سنگر غزه، به تلاشهای مهرورزانه خود در دولت ادامه دهد. او که در جریان ماجرای استیضاح وزیر کشور دولت نهم احمدی نژاد، عملاً با چک پنج میلیون تومانی، جمع کثیری از نمایندگان را خریده بود، این بار خواسته است با چند ورق کاغذ، با نقش زخمخوردههای غزه، این بار نظر رهبری را جلب کند. پس درد اساسیتر این است که یک فرد پر مشغله، در اوج کار اجرایی، اثری دست و پا میکند یا سفارش میدهد! و این اثر از سوی ناشر یا ناشران فرصتطلب دیگر، سریعاً در ۱۰۰۰۰ نسخه منتشر میشود و بیدرنگ چند نسخه برگزیده این کتاب، هدیه بزرگان نظام میشود تا دولت احمدی نژاد، مجموعهای خودی، اصیل و آرمانگرا معرفی شوند. ظلم به مردم غزه این بار با همدستی مسئولان ارشد نظام صورت میگیرد و کسی از اتقان و استدلال کتاب رحیمی نمیپرسد و او با جمعآوری مطالبی بسیار ضعیف، غیر علمی، نادرست و حتی غیر حقوقی، آرمان غزه را قربانی نیات مشکوک خود میکند. البته در قاموس فرهنگ سیاسی ما بعید هم نیست.
"در این نشست چهرههای علمی و دانشگاهی جهان اسلام (!) به مناسبت تألیف کتاب زخم زمین از نگارنده تجلیل و قدردانی کردهاند"محمدرضا رحیمی که در زمان استانداری خود در کردستان بر دستان آیتالله هاشمی رفسنجانی بوسه زده بود و اکنون کتاب در تمجید محمود احمدی نژاد مینویسد و این اثر را به او تقدیم میکند، قصد آن کرده که این بار در قامت آکادمیک ظاهر شود. آزردهخاطری جامعه آکادمیک، بیشتر از این باب است که غزه پلکان ترقی شده است و بزرگان به جای تأمل و تردید به تمجید بیمبنا میپردازند. بیاختیار یاد لطیفه ای از محسن قرائتی میافتم که بعضاً حرفهای قابل توجهی به زبان میآورد. طبق روایت او، مسافران در اتوبوسی از تهران عازم یکی از شهرهای کشور بودند که در حین سفر، کودکی بدحال میشود و پدر آن بچه از راننده اتوبوس درخواست میکند که ماشین را نگه دارد تا بچه بتواند قضای حاجت کند. این درخواست پدر با پاسخ قطعی و منفی راننده مواجه میشود و او ناگزیر فرزند خود را بغل کرده و به صندلی اتوبوس میچسبد.
مسافری دیگر، یواشکی به راننده اتوبوس میگوید: هیچ میدانی آن کودک، بچه چه کسی است؟ آیا پدر و مادر او را میشناسی؟! راننده ناگهان ترمز کرده و از کودک مزبور دعوت به عمل میآورد تا قضای حاجت کند. به گفته قرائتی، وای به حال مملکتی که شاشیدن بچه هم پارتی میخواهد.
اکنون در مقام و سیاقی دیگر، وای به حال مسئولی که برای گرفتن تأیید، دست به انتهال میبرد!
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران