خواب دیدم بابای مدرسه‌مان گم شده است                          میان میزهای خالی ما میان محفوظات به دردنخور از تاریخ و حساب و جغرافیا

خواب دیدم بابای مدرسه‌مان گم شده است                          میان میزهای خالی ما میان محفوظات به دردنخور از تاریخ و حساب و جغرافیا
اخبار روز
اخبار روز - ۱۸ شهریور ۱۳۹۵

 خواب دیدم بابای مدرسه‌مان گم شده است
  میان میزهای خالی ما
میان محفوظات به دردنخور
از تاریخ و حساب و جغرافیا
تنها بابایی که بابایی نمی‌کرد برایمان
 گم شده
و حالا دیگر کسی نیست
  زنگ را بزند
تا ما به کلاس برگردیم
و بنویسیم و بخوانیم
 نانوشته‌های خود را
به جای آن همه که نوشتیم
و کورکورانه خواندیم
 درباره‌ی آقا‌بالاسرها.
 

از دید بابای مدرسه اما
 ما گم شده‌ایم
یک عده را همان اول انقلاب
  از پای کتاب بلند کردند و بردند
عده‌ای در مرور سالیان
یکی یکی یا دسته دسته
  ناپدید شدند
خیلی‌هامان رفتیم
  و او را تنها گذاشتیم 
تنها بابایی که بابایی نمی‌کرد برایمان
با این وظیفه‌ی شاق که زنگ را به موقع
 برای نسل‌های بعد بزند.

خواب دیدم همه همان جایی
که صد‌ و اندی سال پیش بودیم
در مکتب‌های پیشا‌‌مشروطه
با پاهایمان در فلک
  گیر کرده‌ایم
با مُلایی بالای سرمان
مثل بابایی که با هر ضربه
مادرمان را
  جلوی چشممان می‌آورد
و مدرسه‌مان
میانِ کویرِتجدد خالی است
 و از آن بدتر
تنها بابایی که بابایی نمی‌کرد برایمان هم
گم شده است
و دیگر کسی نیست
 تا به موقع زنگ را برای بچه های در صف بزند 
از ما که گذشت
شاید آن‌ها خود را
  از محفظه‌ی کورِ کابوس‌ ما
به بیرون پرت کرده و تکلیف خود را
با ما و این برهوتِ محفوظاتِ فراموش‌شده
  روشن کنند.  

از دید بابای مدرسه گرچه
  ما در ناکجا گم شده‌ایم
بابایی که نه پدرمان بود و نه سالار
مردی کوچک، خمیده و زحمتکش بود
که همه‌ی عمر خاک کفش‌ها
  و رفت و آمدهای ما را خورده بود
تا آخر برویم و بگوییم گور بابای ... و برنگردیم

این بابای بی‌تاج ما
نه پدرِ خودخوانده‌ی ملت بود
نه ادعایی داشت که پسرِ برحقِ پدرِ ملت است
که بخواهد عکسش را نسل‌های بینِ راه و در راه
  درشت بالای تخته‌ی ولایتشان بزنند
این بابا که بابایی نمی‌کرد برای هفت جد و آبادمان
 از جنس تخته سیاه بود
که کورکورانه رویش می‌نوشتیم
آنچه را از بالا دیکته می‌شد
و بعد که زنگ را می‌زدند پاک می‌کردیم
و او همچنان می‌ماند
تا شاید روزی برگردیم
 و نانوشته‌ها را بنویسیم.

خواب دیدم بابای مدرسه‌مان گم شده است
و زنگ نمی‌خورد
ورقی برنمی‌گردد
 و ما باز سالی دیگر در تبعید می‌مانیم
در خواب با وحشت از خواب پریدم
ولی همه‌ی محفظه‌ها بسته بود و فریادم
به گوش هیچ نسلی
  که مانده باشد نرسید
و دیدم ای دل غافل آن همه محفوظات
آن همه بشین و پاشو
آن همه زنده باد و مرده باد
این جا به هیچ دردمان نمی‌خورد
  در این جدایی نسل‌ها
در این واماندگی ‌زیست و جغرافیا
در این غیاب تاریخ
در برهوت ناکجا
بی‌‌بابایی که بابایی نکند برایمان
  فقط آن زنگ را بزند 
تا شاید به جای سر زنگها به چاک زدن
بالاخره از کابوس بیدار شویم
به خانه برگردیم
  و خود را بنویسیم.

از دید بابای مدرسه گرچه
ما گم شده‌ایم در ولایت‌های دور
 بابایی بی‌عبا که بر ما ولایتی نداشت
و نماینده‌ی خدا برای هدایت
یا خرد و خمیر کردنمان
مانند کتاب‌های ممنوعه نبود
و مامور تو سر زدن و به‌زور آدم کردن
 و دوباره بردنمان به بهشت
یا به‌صف‌کردنمان
و بردن به نمازخانه، جنگ یا جوخه‌ی اعدام
یا به حسینیه برای سینه‌زنی
یا به دفتر برای گٌه خوردن
او از جنس نیمکت‌هایی بود که کنار هم
 رویشان می‌نشستیم
و بابایی‌اش برای ما همین بود
که زنگ را بزند
تا بیشتر در این کابوس دسته‌جمعی غرق نشویم
  بی راه پیش یا پس، در دام هلاک.

خواب دیدم بابای مدرسه‌مان گم شده است
همان مرد بی‌ادعا، خمیده و بردبار
 که نمی‌دانم چرا بابا صدایش می‌کردیم
مردی از جنسِ کاغذِ کاهی
با مشق‌هایی که گفتند و نوشتیم مو به مو
تا مبادا آقا بالاسرها
 مادرمان را جلوی چشممان بیاورند
و هی خط زدیم
و هی صفحه‌ای کندیم
و هی مچاله کردیم
و در سطل زباله پرت
همه‌ی آن کارهایی که با ما کردند
 و ما با دیگران
بی‌آنکه خود را بنویسیم
تا به کل از هم کنده شدیم
 نسل‌اندر‌نسل پراکنده در این کابوس 
و حالا بابای مدرسه‌مان
که در فواصل خط‌خطی‌های ما
  هنوز مانده بود
و وظیفه‌ی شاقِ زدنِ زنگ را داشت هم 
گم شده است.
 

از دید بابای مدرسه گرچه
ماییم که گم شده‌ایم
 و بدتر این که زمان را گم کرده‌ایم
میان این برهوت که همه
عده ای در بیرون و عده ای در درون
در آن گیر افتاده‌ایم
مانده‌ایم کی به خودمان بیاییم
  و زنگ را بزنیم
تا بیدار شویم و به مدرسه برگردیم
نیمکت‌هایمان را به هم بچسبانیم
کنار هم بنشینیم
  الفبا را از هم بیاموزیم
خود را بخوانیم
و آب و هوا و خاک و مدرسه را
 از نو بنویسیم.

 

/
نیلوفر شیدمهر
۷ سپتامبر ۲۰۱۶

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منابع خبر

اخبار مرتبط