امام خمینی (ره) اهل مرید بازی نبودند
امام خمینی (ره) اهل مرید بازی نبودند تهران - امام جمعه یزد و یکی از شاگردان امام خمینی (ره) با بیان اینکه جاذبهی امام خمینی (ره) با عمل و کردار و رفتار و برخوردهای هدایتگرایانه نمود مییافت گفت: امام با مردم رک و راست و صادق بود و اهل مریدبازی نبود و همه چیزش برای رضای خدا بود.
به گزارش روز یکشنبه ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای ( KHAMENEI.IR)، ' آیت الله محمدرضا ناصری' درباره خاطرات خود از ایام حضور در کنار امام خمینی (ره) گفت: امام خمینی در حرکت خود یک شاخص داشت و آن شاخص عبارت بود از کسب رضایت خدا و گام برداشتن در مسیر حق. امام به علت معرفت بالایی که بر اثر مراقبتها و توجه و ممارست به عرفان نظری و عملی پیدا کرده بود، محبت و توجهش به خدا بسیار زیاد بود.
نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد افزود: این محبت تا حدی بود که امام در مسیر و در حرکت و اندیشه و مقصدش چیزی جز خدا نمیدید. در زمان مبارزه با رژیم پهلوی سه روحانی به زندان رفته بودند که گمان کنم شهید محلاتی یکی از آنان بود.
"امام به علت معرفت بالایی که بر اثر مراقبتها و توجه و ممارست به عرفان نظری و عملی پیدا کرده بود، محبت و توجهش به خدا بسیار زیاد بود"اینها پس از چهار ماه زندان به دیدار امام رفتند. در این دیدار امام به این نکته اشاره کردند که اگر شما به خاطر من به زندان رفتهاید، که مبارزه را کنار بگذارید، چون من در درگاه الهی چیزی ندارم، اما اگر برای رضای خدا مبارزه کردید، بایستید که تازه اول کار است.
آیت الله ناصری ادامه داد: در جلسهی دیگری که پس از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ برخی بازاریها خدمتشان رفته بودند، امام در پاسخ به یکی از آنان که به تشریح مبارزه پرداخته بود، به این نکته اشاره کردند که اگر این کارها را برای من کردهاید که اشتباه کردهاید، اما اگر برای خدا انجام دادهاید، بایستید که پیروز خواهید شد و وقتی ما در مسیر کویت از امام پرسیدیم که اگر کشور کویت ما را نپذیرفت چه کنیم؟ ایشان پاسخ دادند: من هرکجا باشم، به تکلیفم عمل میکنم.
این شاگرد امام خمینی (ره) گفت: وقتی قصد بازگشت از پاریس به تهران را داشتیم، ما بسیار نگران بودیم، اما امام شاداب بودند. زمان خروج از خانه وقتی میخواستند سوار ماشین شوند، خدمتشان عرض کردم که مسیرمان طولانی است و چندین ساعت در راه هستیم و از چند کشور غربی گذر خواهیم کرد، لذا دوستان کمی نگرانند.
امام با آرامش کامل فرمودند: ما به وظیفه عمل میکنیم و نتیجه با خدا است. این صحبت امام به ما آرامش داد.
*** این القاب را پاک کنید!
وی افزود: این موارد و صدها مورد دیگر مشخص میکند که شاخص امام تنها خدا است. در این مسیر هرکس با امام آمد، تا آخر ماند. بنا نبود چون همراه امام هستیم و با اوییم، دیگر این شاخص را رعایت نکنیم.
"نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد افزود: این محبت تا حدی بود که امام در مسیر و در حرکت و اندیشه و مقصدش چیزی جز خدا نمیدید"امام به ما یاد داد که هر کاری میکنیم باید برای خدا باشد و تحمل سختیهایش هم در راه خدا باشد.
آیت الله ناصری خاطر نشان کرد: زمانی که خودم در زندان عربستان به جرم پخش اعلامیههای امام مبنی بر محکوم کردن جشنهای ۲۵۰۰ ساله، بودم، میدانستم این کار را به دستور امام و برای رضای خدا انجام دادهام و این باعث شد آن دو سال را باآرامش طی کنم.
نماینده ولی فقیه گفت: از طرفی اگر امام در این مسیر از کسی انحرافی میدید، برخورد میکرد. البته برای امام مساله اصلاح مطرح بود و امام قصد داشت آن شخص اشتباهش را بفهمد.
وی ادامه داد: زمانی که دورهی اول تحریرالوسیلهی امام چاپ شد، یکی از دوستان از روی خیرخواهی القابی را روی این کتاب در مدح امام نوشت.
امام ناراحت شدند و فرمودند چه کسی این را نوشته است و در صدد پیدا کردن ریشهی این مطلب بودند. سپس دستور دادند این القاب را هرچه زودتر پاک کنید. لذا دوستان با مهرهای برجستهای این القاب را روی جلد کتابها پوشاندند. مجموعاً در جاهایی که لقبی به ایشان نسبت میدادند و این امر مخالف طبع ایشان و خلاف مسیر انقلاب بود، ایشان بهشدت برخورد میکردند.
امام جمعه یزد افزود: آنچه برای امام مهم بود، خدایی بودن کار بود.
"در زمان مبارزه با رژیم پهلوی سه روحانی به زندان رفته بودند که گمان کنم شهید محلاتی یکی از آنان بود"جاذبه و دافعهی ایشان هم بر همین مبنا شکل میگرفت. مثلاً در قضیهی شهادت حاجآقا مصطفی، امام به ما اجازهی برگزاری مجالس ندادند و گفتند شما به درس خود برسید و این مردهبازیها را رها کنید. در ایران هم که بودیم، امام به صدا وسیما دستور دادند حق ندارید به این اخبار بپردازید. یک روز از حاجاحمدآقا پرسیدم که چرا امام نگذاشتند اسم حاجآقا مصطفی برده شود؟ ایشان به نقل از امام گفتند: اینها بازی و خودنمایی است. اگر میخواهی برای مصطفی کاری کنی، برای او قرآن بخوان یا برایش خیرات بده.
*** ماجرای تسلیت یاسر عرفات به امام رحمهالله
آیت الله ناصری خاطر نشان کرد: جاذبه و دافعهی امام دست خودشان نبود، بلکه جاذب به سوی او و دافع از او همگی رنگ و بوی خدایی داشت. این خداوند بود که محبت امام را در دلها انداخت. جاذبهی امام با عمل و کردار و رفتار و برخوردهای هدایتگراینه نمود مییافت. امام با مردم رک و راست و صادق بود. هر کسی بیشتر به امام نزدیک میشد، علاقهاش به او بیشتر میشد.
"این شاگرد امام خمینی (ره) گفت: وقتی قصد بازگشت از پاریس به تهران را داشتیم، ما بسیار نگران بودیم، اما امام شاداب بودند"امام اهل مریدبازی نبود و همه چیزش برای رضای خدا بود.
وی افزود: یک شب یک اعلامیه از سوی یاسر عرفات برای تسلیت شهادت حاجآقا مصطفی آمد که به فارسی ترجمه شده بود. میخواستیم آن را با تلفن به اروپا برای چاپ منتقل کنیم. یکی از دوستان نظرش این بود که به جای کلمهی 'فوت' که در متن تسلیت یاسر عرفات بود، از واژهی «شهید» استفاده کنیم. حاجاحمدآقا این مورد را از امام سؤال کرد.
پس از این پرسش به ما گفت: امام به من گفته یک کلمه از نامهی مردم نباید کم یا زیاد شود. این دافعهای است که در مسیر عدم انحراف است و قصد اصلاح دارد.
نماینده ولی فقیه ادامه داد: هر انقلابی در مسیر خود غربالگری دارد. برخی انقلاب را تا حدی دنبال میکنند که اهداف سیاسی یا شخصیشان را برآورده کند. اینها قطعاً دیر یا زود کنار میکشند.
"زمان خروج از خانه وقتی میخواستند سوار ماشین شوند، خدمتشان عرض کردم که مسیرمان طولانی است و چندین ساعت در راه هستیم و از چند کشور غربی گذر خواهیم کرد، لذا دوستان کمی نگرانند"برخی هم در طول مسیر انقلاب تغییر میکنند و به دلایل مختلفی از همگامی با انقلاب منصرف میشوند.
آیت الله ناصری تصریح کرد: در این میان امام بسیار نصیحت میکرد، اما تعرضی نسبت به این موضوع نداشت. البته برخی بودند و هنوز هم هستند که معنی واقعی انقلاب امام را نفهمیدند. لذا میبینیم تا روز آخری که امام در پاریس بودند، برخی میگفتند شاه باید باشد، اما سلطنت کند و حکومت و دولت باید امری ملی شود. این آخرین مرحلهی فکر برخی آقایان بود.
وی ادامه داد: به امام میگفتند شاه هست، آمریکا هم است، ارتش هم است و ما باید با یکی از آنها مقابله کنیم. زمانی که تهران بودیم، برخی به ما میگفتند که این نهضت باید پشتوانه داشته باشد و در حال حاضر یا شوروی یا آمریکا میتوانند پشتوانهی ما باشند و چون شوروی کمونیستی است و نمیشود به آن اتکا کرد، پس حتماً باید به آمریکا اتکا کرد.
آیت الله ناصری تاکید کرد: هدف امام اما بالاتر از این حرفها بود. ایشان میخواستند حاکمیت بشر را به حاکمیت خدا تبدیل کنند، چرا که قانون خدا نه شاه میخواهد و نه آمریکا.
*** گاهی در یک لقب گیر میکنیم
امام جمعه یزد گفت: ما اگر بخواهیم خط امام را در یک جمله تبیین کنیم، باید بگوییم خط امام عبور از خود و رسیدن به خدا است.
"*** این القاب را پاک کنید! وی افزود: این موارد و صدها مورد دیگر مشخص میکند که شاخص امام تنها خدا است"عبور از خود سخت است. باید از ریاست، از نام و نشان و پول و دنیا و منیتها عبور کرد و اگر عبور کردیم، به خط امام رسیدهایم و این همان اسلام ناب است.
وی خاطر نشان کرد: امام میگفتند به من نگویید رهبر، من خدمتکار شما هستم. ایشان در مدرسهی فیضیه فرمودند: خاک بر سر من اگر بخواهم به شما فخر بفروشم. معنی این تعابیر این است که باید اسلام و حقیقت بماند و نه نامها و نشانها.
آیت الله ناصری افزود: از منیتها گذشتن بسیار سخت است. گاهی در یک لقب گیر میکنیم. شخصی در رادیو خیلی به امام بیراه میگفت. البته ابتدا او امام را تلالو انبیا میدانست و القاب گوناگونی به ایشان نسبت میداد، اما بعدها بر سر مساله ای با چرایی های مخلتف که زاییدهی غرور او بود، دچار منیتها شد و از مسیر انقلاب بیرون رفت.
وی گفت: یک بار بهواسطهی احمدآقا از امام پرسیدم با اینگونه افراد چه میکنید؟ ایشان پاسخ گفته بودند که: برایشان دعا میکنم.
"امام به ما یاد داد که هر کاری میکنیم باید برای خدا باشد و تحمل سختیهایش هم در راه خدا باشد"امام اینگونه کسی را که در رادیو به ایشان فحش چهارواداری میداد، دعا میکرد. امام از خود عبور کرده بود و به خدا رسیده بود. بسیاری از بزرگان بودند که از این راه لغزیدند و به خاطر مریدانشان هزینه پرداختند و به هدر رفتند.
اجتمام**9140****
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران