«نبرد تایتان‌ها» فیلمی آخرالزمانی با رویکرد اسلام‌هراسی، فارس

«نبرد تايتان‌ها»؛ فيلمي آخرالزماني با رويكرد اسلام‌هراسي
خبرگزاری فارس
گویا - ۲۸ اسفند ۱۳۸۹

* نسل ویژه؛ فرزندان خدا این فیلم هم مانند قریب به اتفاق فیلم‌های منجی گرایانه هالیوود عناصر ویژه‌ای را برای منجی خود قائل است که دیگر کاراکترهای فیلم از داشتن آن عاجزند و این همان نقطه افتراق قهرمان داستان از شخصیت‌های جنبی قصه است هرچند حضوری بسیار پررنگ در فیلم داشته باشند. نسل قهرمانان هالیوود که گاه با نشان خون اصیل در برابر مغول‌ها یا همان افراد بی‌استعداد و عادی جامعه در فیلم‌هایی چون «هری پاتر» به چشم می‌خورند، شبیه این نشان‌ها را در کارتون و فیلم «شگفت‌انگیزان» و «چهار شگفت‌انگیز» نیز به وضوح می‌توان یافت. در برخی فیلم‌های دیگر داشتن قدرت جادو و تسلط بر محیط پیرامون نشان ویژه و اختصاصی شخصیت اصلی فیلم است که نمونه این‌ها را در «جمجمه‌های دوست داشتنی» و «شاگرد جادوگر» می‌بینیم. در این فیلم شاخصه بارزی که پرسیوس به عنوان قهرمان قصه دارد و دیگران از داشتن آن عاجزند صفت فرزند خدایگان بودن و ویژگی نیمه خدایی وی است. همین خصیصه او را تا آنجا پیش می‌برد که بر همه مسائل و مصائب پیروز می‌شود و خدای سرزمین مردگان را به کمک شمشیر زئوس به قعر جهنم می‌فرستد و آسایش و شادی را برای مردمان هدیه می‌آورد.

"در برخی فیلم‌های دیگر داشتن قدرت جادو و تسلط بر محیط پیرامون نشان ویژه و اختصاصی شخصیت اصلی فیلم است که نمونه این‌ها را در «جمجمه‌های دوست داشتنی» و «شاگرد جادوگر» می‌بینیم"نکته قابل ذکر اینجاست که تنها او نیست که از این موهبت بهره‌مند است. «آیو» که از جانب زئوس نگهبان او در آخر سر هم همسری است که زئوس برای او هدیه کرده نیز دارای این ویژگی است و این دو که به نوعی شخصیت مثبت و مهم داستان هستند از یک ویژگی مشترک بهره دارند. * الهیات مشرکانه یونانی به جای توحید در افسانه‌ها و اسطوره‌های یونان آنچه در ابتدای خلقت موجود بود و از آن سایر مخلوقات بوجود آمد خدایان قدرتمند و جاه‌طلبی بودند که کار همیشگی‌شان دسیسه و نیرنگ برای به دست آوردن قدرت خدایی عالم بود. این خدایان برای آن‌که نزاع کمتری با هم داشته باشند قدرت را میان خود تقسیم کرده بودند اما باز هم زیاده‌خواهی و شهوت‌رانی آنان را به سوی توسعه قلمرو خویش و تعدی به قلمرو خدایان دیگر که رقبای او بودند می‌شد. آنچه از اول تا آخر فیلم بیش از هر چیز دیگر بیننده با آن روبرو است همان داستان دسیسه خدایان برای به دست آوردن قلمرو و رعایای خدایگان رقیب است.

در الهیات اسطوره‌ای یونان هر خدایگانی قدرت، قلمرو، رعایا و قانون ویژه‌ای برای خود دارد. در این باور برخی بلایا با دعوای میان خداوندان توجیه می‌شود درست همان چیزی که در فیلم هم القا می‌شود مانند رها شدن کراکن توسط هادس به بهانه تادیب مردم اما در واقع برای به دست گرفتن ملک و ملکوت از دست زئوس. * منجی زنا‌زاده آنچه در بسیاری از فیلم‌های مهم، استراتژیک و آخرالزمانی هالیوود به ویژه در سال‌های اخیر بیش از پیش به چشم می‌خورد معرفی موعود و منجی به عنوان یک فرد عادی و حتی انسانی پست و پست فطرت از درون جوامع غربی است که تنها ویژگی او تهور و نترسی، باور به توانستن، ایمان به قدرت درون کشف آن توسط ورزش‌ها و آئین‌های ورزشی - عرفانی شرق و ... است. گاه هالیوود پستی را به نهایت می‌رساند و شخصیت منجی آخرالزمان را فردی معرفی می‌کند که نه تنها از افراد جامعه از نظر ویژگی‌های اخلاقی و انسانی بالاتر نیست بلکه حتی در نهایت ذلت و خواری است و حتی ریشه و عامل تولد او هم مطابق هیچ دین و آئینی صحیح، قانونی و شرعی نیست.

"در این فیلم شاخصه بارزی که پرسیوس به عنوان قهرمان قصه دارد و دیگران از داشتن آن عاجزند صفت فرزند خدایگان بودن و ویژگی نیمه خدایی وی است"«پرسیوس» که منجی فیلم و موجودی نیمه‌خداست نه تنها به خاطر نسبتی که با خدای آسمان دارد معنوی و روحانی نیست بلکه فیلم تعمد دارد تا او را فردی خشک، خشن و بی‌روح معرفی کند که از رابطه نامشروع زئوس با همسر یکی از پادشاهان زمینی متولد شده بود. این اولین فیلمی نیست که در آن تصریح به زنازادگی منجی می‌شود و یقینا آخرین آن هم نخواهد بود. از جمله فیلم‌هایی که در آن منجی از راه نامشروع متولد می‌شود می‌توان به فیلم «لژیون»،«2012» (Doomsday) و ... اشاره کرد. شاید علتی را بتوان برای این کار یافت و آن این که هالیوود با مخاطبانی در ارتباط است که به آئین مسیح معتقد‌اند و عیسی ابن مریم (ع) را مسیحای موعود و منجی آخرالزمان می‌دانند که قرار است از آسمان باز می‌گردد، اما همین مسیحا در نگاه یهودیان لجوج جز دجالی بیش نبود که خود را مسیحا نامید.

آنان که تحمل وی و آئینش را نداشتند انگ رابطه نامشروع به مادر او زدند و فرزندش را که معجزه خدا و پیامبری اولوالعزم بود کودکی نامشروع خواندند. این مساله در بسیاری از فیلم‌ها به صورت نامحسوس و غیر مستقیم و گاه به صورت مستقیم و در قالبی هتاکانه مانند فیلم آخرین وسوسه مسیح ساخته مارتین اسکورسیزی تکرار می‌شود و به مسیحیان جهان و به ویژه ایالات متحده کنایه زده می‌شود که منجی‌ای که شما از آن دم می‌زنید فردی است که از راه رابطه نامشروع پا به این دنیا نهاده است. این فیلم در این نوع از توهین به حضرت مسیح گوی سبقت را از فیلم‌های مشابه برده زیرا در این فیلم تصریح به همخوابگی خداوندگار با زنی از انسان‌ها و تولدی کودکی که منجی است و با آنکه از خواندن و دعا از درگاه خدای پدر بیزار است اما در نهایت ملک او را از دست خداوندگار شیطانی و پستی چون هادس نجات می‌بخشد و در سکانس پایانی فیلم زئوس به او می‌گوید گرچه تو خدایی را نپذیرفتی و می‌خواهی در قالب انسان زندگی کنی اما مردمان به خاطر فداکاری و ایثار تو و این‌که ایشان را از دست موجودی پلید مانند هادس نجات بخشیدی خواهند پرستید. این‌ها که کنار یکدیگر قرار می‌گیرند یادآور مولفه‌های مسیحی می‌شوند که صهیونیزم تلاش دارد وی را دجال معرفی کند. * ایران ستیزی چهل دقیقه از ابتدای فیلم می‌گذرد.

"همین خصیصه او را تا آنجا پیش می‌برد که بر همه مسائل و مصائب پیروز می‌شود و خدای سرزمین مردگان را به کمک شمشیر زئوس به قعر جهنم می‌فرستد و آسایش و شادی را برای مردمان هدیه می‌آورد"پرسیوس و دوستانش در تعقیب آکریسیوس هستند که اکنون آلت دست و ابزاری برای پیش برد اهداف هادس شده است. از دل کوه و دشت به ورودی دروازه ادیان می‌رسند بعد ستون‌های به جا مانده از تخت جمشید را می‌بینند. وقتی کمی جلوتر می‌روند نشان «پرسپولیس» یا همان اسب دو سر که باید روی سر ستون باشد روی زمین افتاده. صحنه، نشانه‌ها و نمادها به گونه‌ای است که بیانگر سرزمین ایران است. عقرب‌های غول‌آسایی هم که از خون ریخته شده آکریسیوس روی زمین بوجود آمده‌اند شاید اشاره به اسطوره‌های ایرانی باشد.

مطابق این افسانه‌ها وقتی اهریمن در کالبد جوان ظاهر می‌شد لباسی بر تن داشت که پر از عقرب بود. این که عقرب از دل خاک ایران می‌جوشد شاید کنایه از اهریمنی‌بودن ایران از نگاه هالیوود باشد. البته این نکته فراتر از احتمال است و فیلم‌های بسیاری که بر ضد ایران در هالیوود ساخته می‌شود نشان عداوت و کینه سرشار و همیشگی سردمداران این شهرک‌های صهیونیستی با ایران اسلامی است. نمونه این دشمنی‌ها را در فیلم‌هایی مانند «بدون دخترم هرگز!»، «سنگسار ثریا»، «کشتی‌گیر» و ... به وضوح می‌توان یافت.

"«آیو» که از جانب زئوس نگهبان او در آخر سر هم همسری است که زئوس برای او هدیه کرده نیز دارای این ویژگی است و این دو که به نوعی شخصیت مثبت و مهم داستان هستند از یک ویژگی مشترک بهره دارند"* شیعه‌ستیزی از موارد دیگری که در این فیلم برعلیه ادیان موضوع گرفته شده جایی است که پرسیوس از معبد آتنا و از نزد مدوسا زنده باز می‌گردد دوباره با آکریسیوس که توانسته بود از دست او بگریزد روبرو می‌شود. قبل از اینکه پرسیوس بتواند کاری کند آکریسیوس شمشیر دو سری را که در دست دارد در قلب آیو فرو می‌کند. با همین شمشیر دو سر شمشیر پرسیوس را از وسط دو نیم می‌کند. استفاده از شمشیر دو سر در هیچ یک از فیلم‌های هالیوودی رایج نیست. تنها در یک فیلم هالیوودی که کارگردان آن یک مسلمان سنی مذهب به نام مصطفی عقاد است این شمشیر به خدمت گرفته شده و آن هم برای نشان دادن و به تصویر کشیدن شخصیت امیر مومنان (ع).

در فیلم «محمد رسول الله» هیچ تصویری از امیر مومنان نشان داده نمی‌شود و حتی بسیاری از مناصب امیر مومنان به زید پسر خوانده رسول خدا داده شده است. اما در جنگ احد وقتی می‌خواهد رشادت حضرت امیر را به تصویر بکشد از مولای متقیان تنها به نشان دادن شمشیری دو سر بسنده می‌کند. این شمشیر که بیانگر ذوالفقار است به جای داشتن دو دو لبه تیز که در واقع اینگونه بوده به شکل تحریفی نشان داده شده و دو سر جدا از هم دارد. گرچه در واقع ذوالفقار به این شکلی که هالیوود ترسیم کرده نیست اما وقتی تنها شکل عرضه شده است این شمشیر نشان‌گر فردی است که آن را در دست دارد و گنجاندن چنین شمشیری در فیلم نبرد تایتان‌ها آن‌هم بعد از تخریب چهره ایران و ایران ستیزی چیزی جز اسلام ستیزی آن هم از نوع ستیز با اسلام جهادی و اسلام قیام و شهادت نیست. آیا شخصیتی برتر و بالاتر از امیر مومنان در دفاع از اسلام یافت می‌شود؟ چرا غرب نباید در تخریب ریشه اسلام جهاد و شهادت و سیاه نمایی آن نکوشد؟! مگر جز علی ابن ابی طالب مقتدای دیگری برای اسلام قیام و انتظار وجود دارد؟ مقتدایی که تنها او شایسته است امیر مومنان خطاب شود ولاغیر! * جن یا عرب در سکانس تخت جمشید وقتی چند عقرب جدید به سوی پرسیوس و یاران خسته‌اش می‌آیند موجوداتی عجیب و غریب به کمک این گروه باصطلاح پهلوان می‌شتابند که از آنان با عنوان دیجن «Dijnn» یا قاتلین بیابان یاد می‌شود.

"آنچه از اول تا آخر فیلم بیش از هر چیز دیگر بیننده با آن روبرو است همان داستان دسیسه خدایان برای به دست آوردن قلمرو و رعایای خدایگان رقیب است"این موجودات، لباس عرب‌های بادیه نشین بر تن دارند، به زبان عربی صحبت می‌کنند و مرکب‌هایشان شتر است. جدا از کمکی که به پرسیوس و دوستانش در انجام ماموریتشان می‌کنند و در همین راستا سرکرده اجنه در معبد آتنا جان خویش را فدای آرمان پرسیوس می‌کند، نکته‌ای که قابل تامل است همبستگی نمادهایی مانند بیابان، شتر، لباس عربی، عمامه و برخی نمادهای عربی- اسلامی با اسلام در هالیوود است. در این فیلم اجنه که با لباس اعراب بدوی ظاهر می‌شوند و در کنار عقرب‌های غول‌آسایی که رام کرده‌اند مرکب اصلی ایشان شتر است به نوعی نماد اسلام تسامح و حتی بالاتر نماد اسلام ناب آمریکایی است که به جنگ خدا می‌رود و از اسلام چیزی جز لباس و شترش را ندارد اما فرهنگ و باورش همانی است که غرب در پی آن است. حتی در این راه می‌میرد تا فرد برگزیده بشر به آرمان خویش برسد. * جمع‌بندی بنابر گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی امپایر آنلاین، عنوان قسمت دوم فیلم سینمایی نبرد تایتان‌ها، «خشم تایتان‌ها» یا «Wrath of the Titans» است و این فیلم اکشن فانتزی در بهار سال ۲۰۱۲ میلادی بر روی پرده سینماهای سراسر جهان خواهد رفت.

این خبر و انتشار نسل سوم بازی خدای جنگ (GOD OF WAR) آن هم تقریبا همزمان با انتشار فیلم، نشان دهنده ادامه‌دار بودن این پروژه و اهمیت این موضوع از سوی سازندگان هالیوودی آن است. فیلم نبرد تایتان‌ها در راستای جا انداختن فرهنگ و باور به خدایان فیلمی انحصاری نیست. مشابه این روند را به شکلی آرام‌تر و غیر محسوس‌تر در فیلم «The Chronicles of Riddick» شاهدیم. حرکتی که غرب امروز در میان راه آن است، مبارزه با ادیان توحیدی، مفهومی به نام خدا، مقدسات، فرشتگان، مفهوم نبوت و انبیا و هرچه که قداستی بالادستی و فرابشری را به انسان معرفی کند. این مبارزه که قدیمی‌ترین دعوای بشری است و همگان آن را با دعوای خیر و شر و حق و باطل می‌شناسند امروز با جدیدترین ابزار و با کمک تاثیرگذارترین رسانه‌ها و با قدرتی وصف‌ناپذیر به حرکت خود ادامه می‌دهد.

"در الهیات اسطوره‌ای یونان هر خدایگانی قدرت، قلمرو، رعایا و قانون ویژه‌ای برای خود دارد"** منابع * دکتر فاطمی، افسانه طلاهای المپ، دانشگاه ملی، یییی * راجر لنسلین گرین، اساطیر یونان، سروش، یییی * ویل، دورانت. تاریخ تمدن، یونان باستان (جلد دوم) ترجمهی امیرحسین آریان‌پور و دیگران. سرویراستار، محمود مصاحب. چاپ ششم، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، * ژوئل اسمیت. فرهنگ اساطیر یونان و رُم، ترجمه شهلا برادران، خسرو شاهی.

چاپ دوم: ۱۳۸۷ انتشارات روزبهان، چاپ فرنگ معاصر * جی.سی.کوپر. فرهنگ مصور نمادهای سنتی، ترجمه ملیحه کرباسیان، سال ۱۳۷۹، نشر فرهاد * حسین توفیقی. آشنایی با ادیان بزرگ *فرهنگ ادیان جهان ص ۵۶۳ --------------------------- نویسنده: علی قهرمانی موسسه علمی فرهنگی بهداشت معنوی

منابع خبر

اخبار مرتبط