اصولگرایان را بترسانید تا با صلوات یک اصلاح طلب را رئیس جمهور کنند!

تابناک - ۷ اردیبهشت ۱۳۹۲

همچنان فعالان فضای سیاسی کشور به جای آنکه از کاندیداها بپرسند چه برنامه ای برای اداره کشور دارند،مانند گذشته درگیر این هستند که چه کسی می آید و چه کسی نمی آید! گویی کسی نگران اداره فردای کشور نیست.

علی اکبر ولایتی،وزیر امور خارجه اسبق کشور، که در طول سال های گذشته انتقادی از سیاست خارجی دولت نهم و دهم نداشت، در حالی که به دلیل سیاست های این دو دولت و عدم توجه به مناسبات بین المللی و کم اهمیت شمردن این مناسبات، چندین قطعنامه علیه کشورمان صادر شد، به تازگی از سیاست خارجی دولت های نهم و دهم انتقاد می کند. انتقاداتی که زمان بروز آن نشان می دهد، انتقاداتی تبلیغاتی و انتخاباتی است و گرنه کسانی که دلسوز وضعیت کشور بودند و هستند، نباید در این مدت سکوت پیشه می کردند و یک ماه قبل از انتخابات تازه به یاد سیاست خارجی کشور می افتادند چه اینکه هدف از انتقاد، اصلاح روند است. اما اکنون که کمی بیش از سه ماه به پایان دولت مانده است انتقادات عی اکبر ولایتی چه مساله ای را اصلاح خواهد کرد، جز تبلیغات انتخابات؟
اما رسانه های دولت، در روزهای اخیر باقری لنکرانی و جبهه پایداری را هدف قرار داده اند. چه اینکه می دانند چه دولت بخواهد و چه نخواهد بخشی از آرای طرفداران سابق و حتی کنونی دولت به حساب کاندیدای جبهه پایداری ریخته خواهد شد.
در واقع گفتمانی که موسوم به گفتمان سوم تیر است اکنون دو صاحب دارد: دولت و جبهه پایداری.

"چه اینکه می دانند چه دولت بخواهد و چه نخواهد بخشی از آرای طرفداران سابق و حتی کنونی دولت به حساب کاندیدای جبهه پایداری ریخته خواهد شد"به همین خاطر است که تند ترین حملات به باقری لنکرانی و آیت الله مصباح یزدی  نه از سوی مخالفان که از سوی همکاران و مریدان سابق صورت می گیرد که دعوای اخیر این دو دعوای رای و قدرت است و مرادی و مریدی در این بازی جایی ندارد. جالب اینکه دولتی‌ها در مخالفت با لنکرانی از سعید جلیلی حمایت می کنند. این در حالی است که افرادی که جلیلی را می شناسند قرابتی بین وی و دولتی های امروز پیدا نمی کنند.
کار به جایی رسیده است که رسانه حامی دولت پس از آنکه انتقاداتی تند و بی پروا از باقری لنکرانی می کند و وی را مطیع آقای مصباح معرفی می کند، به سراغ آیت الله مصباح هم می رود و با الفاظی تند ایشان را که پیشتر مراد خود می دانستند می نوازد. این رسانه دولتی درباره سخنرانی باقری لنکرانی در همایش جبهه پایداری و ورود آیت الله مصباح هنگام سخنرانی لنکرانی می نویسد :

«کامران» سخنرانی اش را به احترام ورود آیت الله مصباح کوتاه کرد و پیش پای او زانو زد.

یقینا اگر حرکت دیگری به ذهنش می رسید که می توانست بیش از زانو زدن، متابعتش از علامه را به نمایش بگذارد، حتما انجام می داد. از مدت ها قبل پیچیده بود که کاندیدای نهایی پایداری آن کسی است که بیشترین متابعت را از آیت الله مصباح داشته باشد. زانو زدن «کامران»این گزاره را به اثبات رساند و قفل پرسش های بسیاری را گشود. غلامحسین الهام و سعید جلیلی اهل اینگونه زانو زدن ها نیستند و محمود احمدی نژاد –این یگانه بی تکرار- به طریق اولی.

شرط ریاست جمهوری زانو زدن نیست. مرد جماعت به بزرگان و علما احترام می گذارد اما زانو نمی زند.

"در واقع گفتمانی که موسوم به گفتمان سوم تیر است اکنون دو صاحب دارد: دولت و جبهه پایداری"احترام گذاشتن با زانو زدن یکی نیست، دوتاست. آنان که زانو نمی زنند، یا چون الهام مشکوک به انحراف اند حتی اگر مهمترین نماد انسانی سوم تیر باشند؛ یا چون جلیلی صرفا برای بهره برداری تبلیغاتی مناسبند حتی اگر دبیر شورای عالی امنیت ملی باشند؛ یا چون محمود احمدی نژاد بهایی، فراماسونر، اومانیست، بزرگترین خطر از صدر اسلام، منحرف و ... حتی اگر به «عمارها» حیات سیاسی داده باشند. در نظر طیف قم، «اصلح» معنایی چون «مطیع» می یابد».

این سالها آنقدر قدرت و قدرت طلبی در این کشور مهم شده است که بسیاری از مفاهیم، ارزش ها و اخلاقیات رنگ باخته است. آنقدر منافع افراد به صورت روزانه و ساعتی محاسبه می شود که باید همچون قیمت این روز کالا، درباره ارزش بودن یا نبودن ارزشها هم به صورت دقیقه ای صحبت کرد.

با بلایی که برخی سر این کشور آورده اند هیچ تضمینی نیست مفهومی که اکنون ارزش است، فردا هم ارزش باشد!

مصطفی پور محمدی رئیس سازمان بازرسی کشور که در ائتلاف پنج نفره راست سنتی قرار دارد، حرف جالبی زده و گفته در روزهای آینده پرونده فساد ۴۵۰ میلیون یورویی را که سازمان بازرسی کشف کرده بود را افشا خواهد کرد. سئوال اساسی اکنون این است که آیا رئیس سازمان بازرسی کشور می تواند از رانت اطلاعاتی خود علیه کاندیدای رقیب خود استفاده کند؟ این پرونده که مشخصا علیه دولت است قطعا باید با جدیت مورد بررسی قرار گیرد، اما می توان از آن استفاده تبلیغاتی هم کرد؟ قانون در این باره همچنان مسکوت است یا حرف هایی برای گفتن دارد؟
اما در اردوگاه اصلاح طلبان ابراهیم اصغرزاده به یک راهبرد برای مجبور کردن اصولگرایان برای شرکت دادن اصلاح طلبان در انتخابات و حتی راهی کردن نامزد اصلاح طلبان به پاستور و مقر ریاست جمهوری خبر داده است .
اصغرزاده می‌گوید:
  در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم باید چنان فضا‌سازی کرد که رقیبان محافظه‌کار دعا کنند نامزد انتخاباتی اصلاح‌طلبان از تمام گیت‌های امنیتی رد شود. داخل هواپیما بنشیند، هواپیمایش را هم با ‌هزار سلام و صلوات و دعا بدرقه کنند تا برسد به «پاستور». دلیل این کار محافظه‌کاران سنتی را هم توضیح می‌دهد: «محافظه‌کاران با تیم دولت تنها شوند کارشان تمام است.

وی که خود از تسخیر کنندگان سفارت آمریکا در سال ۵۸ است، این استدلال را از حس خود از دیدن فیلم آرگو به دست آورده است.

فیلم آرگو که درباره فرار کردن شش آمریکایی از ایران در زمان اشغال لانه جاسوسی است، به زعم اصغر زاده که خود از تسخیر کنندگان لانه جاسوسی بوده،آنقدر در فضا سازی  علیه ایرانیان موفق بوده که خود وی حین دیدن فیلم آن فیلم آرزو می کرده است که آن شش نفر زودتر از ایران فرار کنند، تا فیلم ساز دست از سر ایرانیان بردارد.
اصغر زاده معتقد است خطر کاندیدای دولت برای اصولگرایان نیز آنقدر هست که آنان برای موفقیت رقیب دیرینه خود یعنی اصلاح طلبان دست به دعا بردارند! 

منابع خبر

اخبار مرتبط