دلایل آشوب و هرج و مرج در لیبی

دلایل آشوب و هرج و مرج در لیبی
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۱۵ خرداد ۱۳۹۳

از زمان سقوط معمر قذافی در اکتبر ۲۰۱۱ لیبی همواره دستخوش ناآرامی و آشوب بوده است. دولت‌هایی که قدرت را در دست گرفته و بعد از مدتی برکنار شده‌اند، هیچکدام نتوانستند نظم را در کشور برقرار کنند و کنترل بخش‌های گسترده‌ای از خاک این کشور در دست گروه‌های شبه نظامی است.

چه کسی بر لیبی حکومت می‌‎کند؟

هیچکس واقعا بر این کشور حاکم نیست و مشکل اصلی همین است. هم اکنون در لیبی تعداد کثیری گروههای شبه نظامی فعالیت دارند که طبق برخی از ارزیابی ها تعداد آنها به ۱۷۰۰ مورد می رسد و هر کدام اهداف و منافع متفاوتی دارند. ولی به طور کلی می توان گفت که دستیابی به ثروت و قدرت یکی از انگیزه های اصلی همه این گروهها است.

در دوره قیام مسلحانه علیه معمر قدافی هر فرد و یا گروهی که مسلح بود برای خود نوعی اعتبار و قدرت کسب کرد و آنها حاضر نیستند این امتیازات را از دست بدهند. واقعیت این است که همه این گروهها تلاش دارند که بر حوزه نفود و قدرت خود بیافزایند.

این گروهها از نظر سیاسی و ایدئولوژیک نیز با هم تفاوت دارند.

"دولت‌هایی که قدرت را در دست گرفته و بعد از مدتی برکنار شده‌اند، هیچکدام نتوانستند نظم را در کشور برقرار کنند و کنترل بخش‌های گسترده‌ای از خاک این کشور در دست گروه‌های شبه نظامی است"برخی از آنها اسلام گرا، برخی دیگر جدایی طلب و برخی هم سکولار و یا لیبرال هستند. علاوه بر این مناطق جغرافیایی و وابستگی های قومی و قبیله ای نیز در شکل گیری و رقابت این گروهها با یکدیگر دخیل بوده است. برخی از تحلیلگران هشدار می دهند که لیبی ممکن است درگیر یک جنگ داخلی شود.

مگر این گروهها زمانی متحد نبودند؟

تنها نقطه اشتراک و یا اتحاد آنها نفرت از رژیم معمر قذافی بود. شورش مسلحانه علیه رژیم سابق لیبی رهبری واحد نداشت. گروههای شبه نظامی هر کدام در یک شهر و یا منطقه مستقر بوده و به شکل مستقل عمل می کردند.

برخی از این گروهها مدعی بودند و هنوز هم مدعی هستند که در دوران مبارزه با رژیم سابق هزینه بسیار سنگینی پرداخت کرده و در نتیجه باید پاداش و سهم بیشتری نصیب آنها شود. در عین حال پس از چندین دهه حکومت دیکتاتوری در لیبی این گروهها و رهبران آنها هیچ درکی از دموکراسی ندارند.

به همین خاطر پس از سقوط رژیم معمر قذافی آنها نتوانستند به توافق رسیده و یک حکومت جدید را براساس قانون تشکیل دهند. از زمان سرنگونی رژیم سابق تاکنون در لیبی پنج حکومت مختلف روی کار آمده است.

نقش حمایت های خارجی از این گروهها چیست؟

آنها در زمان مبارزه با حکومت معمر قذافی کمک ناچیزی از خارج دریافت کردند. دولت آمریکا وعده داده که از نظر تسلیحاتی و به خصوص برای جبران تسلیحات ضد هوایی که به هنگام سقوط رژیم سابق مفقود شده، به لیبی کمک کند.

ولی شرایط فعلی لیبی به گونه ای است که برخی از صاحبنظران امور دفاعی آن را یک بازار بزرگ اسلحه توصیف کرده اند. انواع و اقسام اسلحه ها در این کشور وجود دارد که بخشی از آن به دست گروههای شبه نظامی در کشورهای دیگر منطقه افتاده است.

در حال حاضر هیچ روند مذاکره و مصالحه ای در سطوح عالی در لیبی جریان نیست.

"چه کسی بر لیبی حکومت می‌‎کند؟ هیچکس واقعا بر این کشور حاکم نیست و مشکل اصلی همین است"نه کشورهای غربی و نه اتحادیه عرب و قدرتهای منطقه ای برای بازگرداندن آرامش و قانون به این کشور تلاشی نمی کنند.

دلایل فقدان همیاری بین المللی چیست؟

به نظر می رسد که کشورهای غربی و اتحادیه عرب تلاش و توجه خود را به بی ثباتی در سوریه و مصر معطوف کرده اند. اتحادیه آفریقا نیز در لیبی نفوذ چندانی ندارد. این نهاد با مداخله نظامی ناتو در لیبی مخالفت کرد و دولت‌های روی کار آمده در لیبی به این نهاد سوء ظن دارند.

با این وجود کشورهای آفریقایی بیشتر از همه نگران آشوب و بی ثباتی در لیبی هستند چون شرایط فعلی لیبی می تواند روی تشدید بی ثباتی در کشورهایی مثل مالی و نیجر تاثیر مستقیم بگذارد. گفته می شود که تسلیحات به تاراج رفته از انبارهای رژیم سابق لیبی حتی به صحرای سینا، نوار غزه و سوریه هم منتقل شده است.

آیا خارجی های ساکن لیبی در خطر هستند؟

بله. از سال ۲۰۱۲ به این سو مواردی از حملات مسلحانه به دیپلماتیهای خارجی اتفاق افتاده است.

در یک مورد از این حملات که در شهر بنغازی اتفاق افتاد، کریستوفر استیونس سفیر آمریکا و چند همراهش کشته شدند. مورد دیگر به گروگان گرفتن سفیر اردن بود که در برابر آزاد کردن یک پیکارجوی جهادی از زندانهای اردن رها شد.علاوه بر این به کنسولگری ایتالیا در شهر بنغازی و سفارتخانه های روسیه و فرانسه در شهر طرابلس نیز حملاتی صورت گرفته است.

به نظر می رسد که دولت آمریکا با انجام عملیات پنهانی در لیبی تلاش می کند با این نوع خطرها مقابله کند. کماندوهای آمریکایی در واکنش به قتل کریستوفر استیونس، در یک عملیات پنهانی در اکتبر ۲۰۱۲ فردی به نام ابو انس اللیبی را کشتند که گفته می شود از افراد وابسته به شبکه القاعده بود.

گروههای شبه نظامی تعدادی از پایانه های نفتی را که توسط شرکت های خارجی اداره می شوند تصرف کرده اند. تحت تاثیر این وضعیت میزان تولید نفت لیبی به شدت کاهش یافته و این روی بازار جهانی نفت تاثیر گذاشته است.

گروههای شبه نظامی اصلی کدامند؟

گفته می شود که انصار الشریعه و گروه متحد آن تیپ شهدای هفده فوریه، خطرناک ترین گروههای شبه نظامی اسلام گرا هستند. انصار الشریعه را مسئول قتل سفیر آمریکا می دانند و گفته می شود که با گروههای اسلام گرا و تندروی دیگر روابط نزدیکی دارد.

"هم اکنون در لیبی تعداد کثیری گروههای شبه نظامی فعالیت دارند که طبق برخی از ارزیابی ها تعداد آنها به ۱۷۰۰ مورد می رسد و هر کدام اهداف و منافع متفاوتی دارند"برخی از کارشناسان معتقدند که برخی از نفرات این گروه در جنگ سوریه نیز شرکت داشته اند، هر چند این نکته را نمی توان به طور قطع تایید کرد.

ژنرال خلیفه حفتر یک گروه شبه نظامی نیرومندی دارد به نام ارتش ملی لیبی که اواسط ماه مه امسال مقرهای گروههای اسلام گرا در بنغازی را مورد حمله قرار داد. گروه شبه نظامی دیگری به نام زنتان که از متحدان ارتش ملی لیبی است، هم به ساختمانهای محل استقرار گروههای اسلام گرا در شهر طرابلس حمله کرد.

ژنرال خلیفه حفتر می گوید هدف او مبارزه با اسلام گرایان است ولی دولت لیبی مدعی است که او یک فرمانده شورشی و خودسر و تنها هدفش کسب قدرت بیشتر است.

ژنرال خلیفه حفتر کیست؟

ژنرال حفتر در سال ۱۹۶۹ به قدرت گیری معمر قذافی کمک کرد و در عملیات نظامی لیبی در سالهای دهه ۱۹۸۰ درکشور چاد نقش مهمی داشت. بعدها روابط او با معمر قذافی تیره شد و به آمریکا مهاجرت کرد. او در جریان شورش مسلحانه علیه رژیم قذافی به لیبی بازگشت. او فرد پر قدرتی است که خوسرانه عمل می کند و در تداوم بی ثباتی در کشور نقش زیادی دارد.

پایگاه اصلی او بنغازی است ولی دامنه نفوذ و میدان عمل نیروهای تحت فرمان او گاهی طرابلس را نیز دربرمی گیرد.

احساس و دیدگاه مردم لیبی چیست؟

بسیاری از شهروندان عادی لیبی در هراس و وحشت زندگی می کنند و به هنگام وقوع درگیریهای مسلحانه مجبورند به نقاط امن پناه ببرند. اکثر آنها مثل همسایگان مصری خود معتقدند که آرزوهایشان برای داشتن یک کشور بهتر و آزاد بر باد رفته است.

اما شرایط در لیبی بسیار بی ثبات تر و پرهرج و مرج تر از مصر است. چون بر خلاف استحکام ارتش مصر، در لیبی پس از سقوط قذافی عملا نیروهای مسلح این کشور منحل و مضمحل شده اند.

علاوه بر این در لیبی هیچگاه گروهها و یا احزاب سیاسی سازمان یافته ای وجود نداشته تا از منافع رای دهندگان و طرفداران خود دفاع کنند.

بنابراین دولتهایی که در لیبی روی کار می آیند عملا در چنگ گروههای شبه نظامی گرفتار هستند. دولت با پرداخت حقوق به جنگجویان بسیاری از این گروهها سعی دارد آنها را به سمت خود بکشاند و از این طریق یک ارتش ملی تشکیل دهد. ولی شرایط امروز لیبی نشان می دهد که در این جهت هیچ پیشرفتی صورت نگرفته است.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط