کرباسچی: اصولگرایان کاندیدای کار ساز ندارند، مگر اینکه از "قوطی عطاری" کسی را پیدا کنند!

کرباسچی: اصولگرایان کاندیدای کار ساز ندارند، مگر اینکه از "قوطی عطاری" کسی را پیدا کنند!
گویا
گویا - ۱۶ دی ۱۳۹۵

کرباسچی: اصولگرایان کاندیدای کار ساز ندارند، مگر اینکه از "قوطی عطاری" کسی را پیدا کنند! »
» نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »

دبیر کلی حزب کارگزاران می‌گوید اصلاح‌طلبان به هیچ وجه از اینکه از روحانی در سال ۹۲ حمایت و پشتیبانی کردند پشیمان نیستند.

به گزارش خبر آنلاین، شهردار دیروز و دبیر کلِ تکنوکراتِ امروز حزب کارگزاران در حالی می گوید که از حمایت حزب و هم طیفی هایش از حسن روحانی پشیمان نیست که معتقد است اصلاح طلبان بیشتر از انگشتان دستش کاندیدای اصلاح طلب برای ریاست جمهوری در نظر دارند.

غلامحسین کرباسچی این روزها در حالی بر صندلی دبیر کلی حزب کارگزاران اسلامی در خیابان جردن تکیه زده است که مسیر چند سال اخیر اصلاح طلبان را عاقلانه می داند و معتقد است«شاید این طیف در گذشته اشتباهاتی هم کرده باشند اما پشیمان نیستند و در حال حاضر اصلاح طلب پراگماتیست هستند و نه آرمانگرا.»

غلامحسین کرباسچی پس از پایان اجباری کارش در شهرداری تهران در سال ۱۳۷۷و با گذراندن دوران محکومیت و انفصال ۱۰ ساله از حضور در مناصب دولتی، با اینکه دیگر بر هیچ منصب رسمی یا دولتی دیگری تکیه نزد اما یکی از چهره های شاخص جریان اصلاحات است که اظهارات هر ازچندگاهش درباره مسائل سیاسی کشور همچنان برای دیگر فعالان سیاسی حائز اهمیت است. با او در یک عصر پاییزی سرد در دفترش در خیابان جردن به گفت وگو نشستیم.

آقای کرباسچی! بعد از انتخابات سال ۹۲ شاهد تغییر فاز حرکتی- تاکتیکی اصلاح طلبان در نوع کنشگری سیاسی بودیم. به نظر شما این تغییر فاز حرکتی در جبهه اصلاحات، اصلاح گراها را به سمت عقلانیت بیشتر سوق داده است یا حسن روحانی گزینه ای برای سوق دادن اصلاح طلبان به سمت دیگری بود؟

من معتقد نیستم که حسن روحانی اصلاح طلبان را به سمت کنشگری عقلانی سوق داده است بلکه این اعتدالی فکر کردن جبهه اصلاحات بود که باعث روی کار آمدن دولت روحانی بود. اگر در سال ۹۲ بنا بود همان گرایشات احیانا احساسی غالب باشد با رد صلاحیت شدن هاشمی پس هیچ کس نباید از سوی این طیف شرکت در آن انتخابات را تشویق می کرد.

"با او در یک عصر پاییزی سرد در دفترش در خیابان جردن به گفت وگو نشستیم.آقای کرباسچی! بعد از انتخابات سال ۹۲ شاهد تغییر فاز حرکتی- تاکتیکی اصلاح طلبان در نوع کنشگری سیاسی بودیم"به هرحال تجربه کار سیاسی در ایران رو به تکامل است و بعد از انقلاب یک افت و خیزی درسیاست ورزی داشته ایم. بعد از جنگ کار احزاب و سازمان ها به تدریج فعال شده است. طبیعی است که هر جریانی در ابتدای کار با یک نوساناتی مواجه می شود. در مقاطعی در ایران کار حزبی به صورت موج انسانی بوده که خیلی پایدار نبوده است. اما آنچه که به صورت تشکیلاتی جا افتاده و ادامه مسیر داده است چه در راست و چه در چپ، مسیر قابل قبولی است.

یعنی معتقدید این مسیر قابل قبول در سال ۹۲ ، اصلاح طلبان را به سمت نوعی بلوغ سیاسی برد؟

بله همینطور است.

بعد از جریان رد صلاحیت آقای هاشمی که شوک بسیار بزرگی بود، اصلاح طلبان توانستند با حمایت از روحانی و دولتش از همان گرایش اعتدال و اصلاح طلبی حمایت کنند و نتیجه اش هم بد نبوده است.

در این صورت می توان گفت که اصلاح طلبان قبل از سال ۹۲ بالغ نبوده اند؟

جریان اصلاح طلبی بعد از جنگ توانست به تجربه اندوزی بپردازد و به بلوغی نسبی دست پیدا کند. اما در سال ۹۲ اصلاح طلبان جلوه ای از آن بلوغ را نشان دادند. سال ۹۲ نمادی از هماهنگی بین طیف اصلاح گرای کشور بود. از آغاز انقلاب هم شکل گیری جریان های سیاسی به این گونه بود و بعد بعضی از آن ها توانستند بالغ شوند و بعضی نه. در زمانی جریان چپ توانست عده ای را به خود جذب کند و در زمانی جریان راست جذب کننده افراد بود.

"اگر در سال ۹۲ بنا بود همان گرایشات احیانا احساسی غالب باشد با رد صلاحیت شدن هاشمی پس هیچ کس نباید از سوی این طیف شرکت در آن انتخابات را تشویق می کرد"اما بعد از جنگ به تدریج گروه ها و احزاب شکل جدی تری گرفتند و از زمان دولت دوم آقای هاشمی احزابی شکل گرفتند که با یکدیگر رقابت می کردند. در جریان دوم خرداد و یا مجلس پنجم جریان حزبی سازمان یافته نقش داشت. شاید بتوان گفت برای اصلاح طلبان از سال ۸۸ به بعد فرصتی فراهم شد تا از تجربیات گذشته خودشان استفاده کنند و با استفاده از این تجربیات، موفقیتشان در سال ۹۲ را رقم بزنند. بعد از سال ۸۸ نه تنها اصلاح طلبان که بسیاری از طیف های مختلف سیاسی درس های زیادی از تحولات آن سال آموختند. بنظرمیرسد در حال حاضر جریان رقیب اصلاحات بعد از انتخابات ۹۲ و انتخابات مجلس متوجه شده اند که باید تغییراتی درکنشگری سیاسی خود إیجاد کنند.

حداقل در جریان اصلاح طلبی بیش از انگشتان یک دست افرادی در ذهن‌ها وجود دارند که می توانند برای ریاست جمهوری کاندیدا بشوند و امیدوار هستیم که در دوره های بعد از وجود آن ها استفاده کنیم.

با این توصیفات باید بگوییم که اصلاح طلبان از دوران بحرانی دهه ۸۰ عبور کرده اند.

درست است؟

نمی توان گفت که به نحو کامل از دوران بحرانی عبور کرده اند. به هر صورت اگر بخواهیم به آن محدودیت های دهه ۸۰ در طیف گسترده نگاه کنیم می بینیم که هنوز هم کمابیش محدودیت ها وجود دارد. اما در دولت روحانی بسیاری از مسائل تعدیل شد وحداقل، برخورد دولت با فعالیت های سیاسی ملایم تر شد.

شما در ابتدای اظهارات تان از شکل گیری و پا گرفتن جریان راست کشور پابه پای جریان اصلاحات سخن گفتید. در حال حاضر نگاه تان به جریان رقیب در مقایسه با دهه ۷۰ و ۸۰ چگونه است؟به نظر می رسد الان دردسرتان با رقیب اصولگرا بیشتر شده باشد، منظورم همین طیف نواصولگرایان است…

تعبیر درد سرساز برای توصیف جریان رقیب درست نیست. هر حرکت سیاسی نیازمند رقیب است.

"به هرحال تجربه کار سیاسی در ایران رو به تکامل است و بعد از انقلاب یک افت و خیزی درسیاست ورزی داشته ایم"هرچقدر رقیب سیاسی فعال تر، جدی تر و حتی باهوش تر باشد طبعا فعالیت سیاسی انسان هم می تواند رشد و ارتقا پیدا کند. ما خیلی باید خوشحال باشیم که اگر روزی رقیبی سیاسی در صحنه داشته باشیم که بداند چگونه باید عمل سیاسی داشته باشد. این موضوع باعث می شود که ما هم ارتقا پیدا کنیم. چیزی که باید در رقابت سیاسی مد نظر همه باشد این است که هم ما و هم رقبایمان حتما نیاز به رقیب داریم.

منابع خبر

اخبار مرتبط