اوباما، ایران و گروگان سابق آمریکایی

روز - ۲۸ بهمن ۱۳۹۳

نشانه‌ها حاکی از آن است که دولت اوباما توافقی را با ایران امضاء خواهد کرد که تهران را در آستانه تبدیل شدن به کشوری هسته‌ای قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد تنها موضوع باقی مانده، میزان امتیازات از جانب ایران باشد تا بدینوسیله اطمینان حاصل شود که این کشور نتواند پس از پایان دوران ریاست‌جمهوری اوباما به شکل کشوری کاملا هسته‌ای سر برآورد. به نظر می‌رسد ارتباط گرم جان کری وزیر امورخارجه آمریکا و محمدجواد ظریف وزیرخارجه ایران به همین سمت گام برمی‌دارد. این دو کشور به دلیل این‌که دولت یکی از آن دو به افراد مسلح خود دستور داد تا به سفارت کشور دیگر حمله کند و دیپلمات‌هایش را به مدت ۴۴۴ روز گروگان بگیرد، ۳۵ سال رابطه دیپلماتیک نداشته‌اند.

البته، باراک اوباما بار‌ها خاطرنشان کرده که هرگز اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد.

"نشانه‌ها حاکی از آن است که دولت اوباما توافقی را با ایران امضاء خواهد کرد که تهران را در آستانه تبدیل شدن به کشوری هسته‌ای قرار می‌دهد"اما به هر حال، این‌‌ همان رئیس‌جمهوری است که به بشار اسد اولتیماتوم داد که اگر علیه مردم خود از سلاح شیمیایی استفاده کند از خط قرمز آمریکا عبور کرده و با واکنش نظامی روبرو خواهد شد. فراموش نکنیم که او با اطمینان دستور داد سربازان آمریکایی خاک عراق را ترک کنند و داعش را در آغاز یک گروه بی‌اهمیت خواند یا این‌که یمن را یک داستان موفقیت‌آمیز در استراتژی ضدتروریسم آمریکا خواند. این‌‌ همان یمن است که آمریکا مجبور شد چندی پیش، پس از کودتای نیروهای وفادار به ایران علیه دولت نزدیک به آمریکا، سفارت خود را در آن تعطیل کند.

تبعات مسلح شدن ایران به سلاح هسته‌ای بسیار بیشتر از این حرف‌هاست. باراک اوباما اولین رئیس‌جمهوری نیست که با کشوری سرکش که خواهان دستیابی به توانایی هسته‌ای است مواجه می‌شود.

اوائل دهه ۱۹۹۰ مشخص شد کره‌ شمالی برنامه ساخت سلاح هسته‌ای دارد. کلینتون نیز مانند اوباما به مردم آمریکا وعده داد رژیم کره‌ شمالی هرگز به سلاح هسته‌ای دست نخواهد یافت. بعد کار‌تر وارد عمل شد. او به کره‌شمالی رفت و با دیکتاتور وقت این کشور دیدار کرد و کار‌ها را برای یک چارچوب توافقی آماده کرد که قرار بود تلاش‌ها برای ساخت سلاح هسته‌ای از طریق تولید پلوتونیوم را در عوض کمک‌های اقتصادی آمریکا کنار بگذارد. این توافق پس از پایان دوران کلینتون فروریخت و سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا متوجه شدند که کره‌ شمالی توافق را نقض کرده و پنهانی برنامه غنی‌سازی پلوتونیوم را به عنوان راه جایگزین ادامه داده است.

"به نظر می‌رسد ارتباط گرم جان کری وزیر امورخارجه آمریکا و محمدجواد ظریف وزیرخارجه ایران به همین سمت گام برمی‌دارد"در سال ۲۰۰۶ کره ‌شمالی اولین آزمایش بمب هسته‌ای خود را به انجام رساند.

به نظر می‌رسد دولت اوباما‌‌ همان مسیر پرزیدنت کلینتون را دنبال می‌کند. علاوه بر این‌که تجهیزات پیشرفته هسته‌ای ایران تحمل می‌شود، دولت کنونی آمریکا در مقابل سلطه ‌طلبی ایران در خاورمیانه هم منفعلانه رفتار می‌کند. شاهد آن هستیم که تهران از طریق گروه حزب‌الله تقریبا لبنان را اشغال کرده، با حمایت از بشار اسد در امور سوریه دخالت می‌کند و حضور نظامی پرقدرتی در عراق دارد و گروه تحت حمایتش در یمن کودتا کرده است. این انفعال با توجه به تبعات استراتژیک و اقتصادی برای آمریکا غیرقابل توضیح است.



از میان حملات ایران علیه منافع آمریکا از سال ۱۹۷۹، یکی از بقیه قابل توجه‌تر است. در سال ۱۹۸۴، ویلیام باکلی، مامور سیا در بیروت، توسط شبه‌نظامیان حزب‌الله تحت کنترل ایران دزدیده شد. سرنوشت ویلیام باکلی را جک اندرسون، مقاله‌نویس واشنگتن پست، در همان سال فاش کرد. به گفته اندرسون، که اطلاعات خود را از منابع محرمانه جامعه اطلاعاتی آمریکا بدست آورده بود، باکلی به ایران قاچاق می‌شود و در آن‌جا در زیرزمین وزارت خارجه این کشور تحت بازجویی و شکنجه‌های سخت قرار می‌گیرد. شدت شکنجه‌ها در نهایت منجر به سکته قلبی او می‌شود که به مرگ او می‌انجامد.

"این دو کشور به دلیل این‌که دولت یکی از آن دو به افراد مسلح خود دستور داد تا به سفارت کشور دیگر حمله کند و دیپلمات‌هایش را به مدت ۴۴۴ روز گروگان بگیرد، ۳۵ سال رابطه دیپلماتیک نداشته‌اند"بنا بر مقاله اندرسون، ایران مسئول مرگ وحشتناک یکی از قهرمانان آمریکاست.

به نظر می‌رسد پرزیدنت اوباما می‌خواهد هر طور شده با کشوری که مسئول مرگ باکلی است توافق کند. آیا باید بخاطر میراث یک رئیس‌جمهور، مرگ باکلی فعلا فراموش شود؟

منبع: هافینگتون پست - ۱۵ فوریه ۲۰۱۵

منابع خبر

اخبار مرتبط