مقاصد و راهبردهای چین در بحران شبهجزیره کره
مقاصد و راهبردهای چین در بحران شبهجزیره کره
چین بزرگترین اقتصاد آسیا محسوب میشود و میتواند از ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی خود برای حل بحران شبهجزیره کره استفاده کند. سوالی که مطرح است این میباشد که راهبرد چین در بحران شبهجزیره کره چیست؟
به دنبال آزمایشهای هستهای کرهشمالی، آمریکا به همراه متحدان خود تلاش هایی را برای افزایش فشار بر این کشور و متوقف نمودن فعالیت های آن شروع کردند. اما شاهد آنیم که نه تنها کرهشمالی فعالیت های خود را متوقف نکرد بلکه اقدامات آمریکاییها و متحدان آن تأثیرات چندانی بر رفتار کرهشمالی نگذاشت. دلیل این مسئله کشور چین میباشد چرا که چین در دو دهه اخیر بر حفظ تمامیت ملی و ثبات سیاسی به علاوه تضمین رشد اقتصادی با ثبات متمرکز شده است. تأکید سیاست خارجی چین بر تأمین ثبات محیط خارجی صلح آمیز قرار گرفته که رشد و توسعه اقتصادی را اجازه میدهد و به عنوان بزرگترین حامی اقتصادی و تجاری کرهشمالی بوده و اغلب مسیرهای همکاری با کرهشمالی در این سالها از چین عبور کرده است.
"مقاصد و راهبردهای چین در بحران شبهجزیره کرهچین بزرگترین اقتصاد آسیا محسوب میشود و میتواند از ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی خود برای حل بحران شبهجزیره کره استفاده کند"اما به راستی نقش چین در تنشهای اخیر در شبهجزیره کره چیست؟ به هر حال پاسخ به این پرسش و شناخت و واکاوی این مسئله که چینیها به دنبال چه هدفی هستند مورد توجه این نوشتار قرار دارد.
سیاستهای واشنگتن در قبال کرهشمالی و خنثی سازی کشور چین
روابط چین و آمریکا یکی از اصلی ترین روابط در قرن حاضر برای جامعه جهانی و همچنین هر دو کشور آمریکا و چین است چرا که این امر بر صحنه روابط بین الملل، مناسبات منطقه ای و کانون های سیاسی و امنیتی به ویژه در حوزه شرق و جنوب آسیا و مهمتر از همه بر اقتصاد و تجارت جهانی تأثیرگذار است.
شبهجزیره کره بخش دیگری از اختلافات میان واشنگتن و پکن است. چینیها از وجود کرهشمالی به عنوان مانعی در برابر گسترش کرهجنوبی و قدرت آن به مرز چین بهره می برند. همچنین کرهشمالی نیز میتواند کارتی در دست چین برای بازی با آمریکا در حوزه ی امنیت منطقهای شبهجزیره کره باشد.
در این میان آمریکا خود عامل اصلی تنش در شبهجزیره کره محسوب میشود، با ادامه ی مسلح سازی منطقه، شرایط را پیچیده تر کرده و خطر درگیری نظامی را در آنجا بالا می برد. به نظر میرسد که آمریکا از مسلح کردن شبهجزیره کره و افزایش خطر، به عنوان ابزاری برای ادامه و تقویت حضور نظامی خود در آن منطقه استفاده میکند. در واقع این کشور با تصویرسازی خطر یک دشمن بزرگ یعنی کرهشمالی سعی دارد حضور ناموجه خود را در شرق آسیا مشروع جلوه دهد.
با وجود درشت گویی های مقامات امریکایی در رابطه با حمله پیشدستانه به کرهشمالی در صورت ادامه روند آزمایشهای موشکی و هستهای این کشور، به نظر میرسد این امکان به چند دلیل برای آمریکا فراهم نیست .
دو چالش عمده در این منطقه پیشروی واشنگتن قرار دارد.
اول، کشور چین است. چین به عنوان بزرگترین کشور شرق آسیا اجازه یک حمله تمام عیار به کرهشمالی را از سوی آمریکا نخواهد داد. در رابطه با نحوه برخورد با این کشور قدرتمند اقتصادی، دو نظریه در سیاست خارجی آمریکا مطرح بوده است که هیچیک از آنها تاکنون نتوانسته اند به عنوان یک سیاست برتر استقرار یافته و تداوم پیدا کند. یک نظریه که معتقد است آمریکا با چین در شرق آسیا باید به عنوان یک شریک وارد عمل شود و پکن هم از مزایای حضور واشنگتن بهره مند شود و نظریه دیگر معتقد است که چین یک امنیت راهبردی آمریکا در منطقه شرق آسیا مطرح است .
از سوی دیگر چین هم برای پیشبرد اهداف راهبردی خود به خصوص در زمینه رابطه با آمریکا از اهرم کرهشمالی استفاده میکند و این موضوعی است که سوء ظن مقامات واشنگتن را برانگیخته است در این موقعیت متغیر دیگری هم وجود دارد به نام کرهشمالی که از سابقه تنش دو یا سه دهه ا ی با آمریکا برخوردار است که علیرغم مذاکرات متعدد تاکنون موفقیتی حاصل نشده است.
سیاست چین در مرحله اول بر این نکته تمرکز یافته که تنش ایجاد شده را با گفتگوهای سیاسی حل و فصل کند در مرحله دوم با شکست مذاکرات و شروع جنگ سعی کند که این جنگ شروع یافته خیلی سریع پایان یابد و در مرحله سوم اگر آمریکا تمایل داشته باشد به منافع چین ضربه بنیادین وارد و از خط قرمزهای پکن عبور کند، چین به نفع کرهشمالی به تقابل با واشنگتن می پردازد که در این میان روسیه هم به عنوان کشوری صاحب نفوذ در این رابطه اقدام به کنش خواهد کرد. روند وابستگی کشورهای آسیا-اقیانوسیه به چین تا سال ۲۰۱۶ کماکان ادامه یافته است.
"اما شاهد آنیم که نه تنها کرهشمالی فعالیت های خود را متوقف نکرد بلکه اقدامات آمریکاییها و متحدان آن تأثیرات چندانی بر رفتار کرهشمالی نگذاشت"این روند به عوامل متعددی بستگی داشته است. عامل اول، بزرگی کشور چین و در نتیجه قابلیتهای بالقوهی این کشور است. عامل دوم، نقش و موقعیت جغرافیایی و تاریخی چین در منطقه است. این موضوع به این معناست که رشد در قدرت راهبردی، نظامی و اقتصادی چین به طور مستقیم بر منافع هر کشور آسیایی تأثیر میگذارد. عامل سوم، چین اولین کشور آسیایی بزرگ پس از دوره جنگ جهانی دوم است و به عنوان رقیب نظامی نیرومندی در مقابل امریکا، حداقل در منطقه آسیای شرقی برای امریکا نگرانکننده است.
عامل چهارم، ظهور چین به عنوان قدرت اقتصادی، چالشی منحصر به فرد برای امریکا است.
چین به عنوان بزرگترین شریک تجاری ژاپن، کرهجنوبی، ویتنام، اندونزی و استرالیا مطرح است. همچنین چین بزرگترین شریک تجاری هند و امریکا در آسیا است. شماری از کشورها از جمله ژاپن برای رشد خود به اقتصاد درحال رشد چین وابسته هستند. این مورد نشان میدهد که امنیت و منافع اقتصادی ضرورتاً هم ردیف نیستند. اهمیت چین در اقتصاد جهانی و منطقهای سبب شده است تا ائتلاف امنیتی آشکار تحت حمایت امریکا علیه چین ممکن نباشد.
نقش (جایگاه) کره شمالی در روابط امریکا و چین
شبهجزیره کره که از آن به عنوان کانون تحولات اصلی شرق آسیا و حتی جهان نام برده میشود، با حضور نظامی آمریکا در این منطقه در حال تبدیل شدن به کانون بحران جدی است .در بحبوهه نگرانی ها از آزمایشهای اتمی و پرتاپ های موشکی کرهشمالی و تهدید ترامپ به اقدامات یکجانبه برای حل این مسأله تنش ها بین واشنگتن و پیونگ یانگ افزایش یافت.
"دلیل این مسئله کشور چین میباشد چرا که چین در دو دهه اخیر بر حفظ تمامیت ملی و ثبات سیاسی به علاوه تضمین رشد اقتصادی با ثبات متمرکز شده است"به نظر می رسد تشدید تنش در منطقه شبهجزیره کره پس از دیدار رئیس جمهوری چین و دونالد ترامپ در فلوریدا قابل توجه و تأمل است. هر چند چین، بلافاصله پس از این سفر مذاکره کننده ارشد خود در مذاکرات هستهای کرهشمالی را به کرهجنوبی فرستاد تا نشان دهد طبق وعده شی جین پینگ، پکن آماده کمک به حل بحران هستهای شبهجزیره کره است. با این حال ناظران سیاسی اعزام ناوگروه آمریکا به آبهای اطراف کرهشمالی از سوی آمریکا را نوعی تلاش این کشور برای بالا بردن هزینه هرگونه معامله واشنگتن با پکن در مورد بحران هستهای کرهشمالی تلقی می کنند .
متقابلا کرهشمالی نیز که گفته میشود در اجرای برنامه موشکی و هستهای خود با چین هماهنگ است با دامن زدن به تبلیغات هستهای درصد هزینه آمریکا برای معامله با چین را نیز در این مورد بالا ببرد.
به همین جهت گفته میشود ترامپ به همتای چینی خود وعده داده است که اگر برای حل بحران هستهای کرهشمالی، پکن فعالانه وارد عمل شود وی نیز آماده است نگرانی های خود را در مورد کسری تجاری آمریکا در تجارت با چین نادیده بگیرد. بنابراین به نظر میرسد باتوجه به روحیه معامله گرایانه چین و همچنین شخص ترامپ دو طرف در حال ایجاد شرایط معامله هستند تا نوعی برد برد برای هر دو طرف باشد. از نظر داخلی ممکن است معامله ترامپ با چین در مورد کسری تجاری نوعی نادیده گرفتن شعارها و هشدارهایش تلقی شود اما ترامپ تصور میکند اگر بتواند کرهشمالی را وادار به توقف برنامه های هستهای کند پیروزی و موفقیت بزرگی در سیاست منطقهای کسب خواهد کرد.
متقابلا چین نیز با وجه المصالحه قرار دادن کرهشمالی درصدد معامله بزرگ با ترامپ است که میتواند تضمین کننده ادامه دسترسی به بازارهای جذب آمریکا و رشد اقتصادی چین باشد.
پکن موفق شده است با کمترین هزینه سیاستهای تهاجمی ترامپ را مهار کند و وی را وادار به مهار بزرگی در مورد تجارت کند که برای آینده تحولات چین بسیار مهم است .
در ادامه این تنش آفرینی مقامات آمریکا در شبهجزیره کره اینبار رئیس ستاد مشترک ارتش این کشور چندی پیش برنامه های اتمی پیونگ یانگ را مهمترین نگرانی آمریکا عنوان کرد «واشنگتن باید برای تقابل نظامی با پیونگ یانگ آماده باشد من به شما می گویم استفاده از گزینه نظامی در پاسخ به توانایی های هستهای کرهشمالی امری دور از ذهن نیست». این در حالی است که آمریکا خود بزرگترین تولید کننده تسلیحات هستهای است. از سوی دیگر در پی تصویب تحریم های جدید علیه ایران، کرهشمالی و روسیه در سنای آمریکا و اظهارات رئیس ستاد جاسوسی این کشور علیه کرهشمالی که گفته بود آمریکا در پی تغییر حکومت کرهشمالی است خطر رهبر کرهشمالی از برنامه هستهای این کشور بیشتر است و نباید اجازه داد که او از این تسلیحات اتمی استفاده کند. این اقدامات و اظهارات مقامات آمریکایی با واکنش شدید کرهشمالی همراه بود به گونه ای که پیونگ یانگ تهدید کرده که اگر واشنگتن در پی تغییر دولت این کشور باشد کرهشمالی آمادگی دارد با یک حمله هستهای پیشدستانه آمریکا را از صحنه روزگار محو کند.
سناریوها و اهداف چین در شبهجزیره کره
بسیاری از کارشناسان معتقدند کرهشمالی حیات خلوت چین است و آمریکا برای هر اقدامی باید ملاحظات چین را نیز در این منطقه لحاظ کند. تصور بر این است که چین اجازه نمیدهد علیه کرهشمالی عملیاتی انجام شود.
"چینیها از وجود کرهشمالی به عنوان مانعی در برابر گسترش کرهجنوبی و قدرت آن به مرز چین بهره می برند"براساس این تحلیل بحران کره زمانی حل و فصل خواهد شد که در چین تغییرات اساسی و ساختاری بزرگی ایجاد شود . برای مدتها چین به عنوان حامی سنتی کرهشمالی، نقش متوازن کننده را ایفا می کرد و باعث می شد تا حدودی وزن کرهشمالی در مقابل ائتلاف سه گانه ی آمریکا، ژاپن و کرهجنوبی حفظ شود. نفعی که چین از حمایت کرهشمالی می برد، استفاده از این کشور به عنوان چماق در روابط خود با غرب است .
در روزهای اخیر تنش در شبهجزیره کره به گونه ای نگران کننده مورد توجه قرار گرفته است. صرف نظر از آغاز نبردی واقعی و یا آرام شدن اوضاع در روزها و ماه های آتی، موقعیت و بازیگری چین علیرغم نقش تعیین کننده اش در بحران شبهجزیره کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اما به راستی نقش چین در تنشهای اخیر در شبهجزیره کره چیست؟ به هر حال پاسخ به این پرسش و شناخت و واکاوی این مسئله که چینیها به دنبال چه هدفی هستند مورد توجه این نوشتار قرار دارد.
رشد شتابان قدرت اقتصادی چین از اواخر دهه ۹۰ میلادی به اینسو و آنچه که کابوس اژدهای زرد خوانده میشود سیاستمداران آمریکایی را به شدت نگران کرده است.
این وحشت و ترس با آغاز بحران اقتصادی اروپا و آمریکا از سال ۲۰۰۸ به اینسو علیرغم اینکه پکن را نیز تا حدودی درگیر خود کرده است، به شدت تشدید شده است. در تکمیل این راهبرد، توجه به ابزار حقوق بشر، تبلیغات رسانه ای و محدودسازی قدرت اقتصادی چینیها مورد توجه آمریکا بوده است. در استراتژی نظامی اخیر آمریکا به صراحت از چین به عنوان یک تهدید نام برده است.
در بعد نظامی نیز واشنگتن در چند سال اخیر تلاش کرده است که با امضای قراردادهای متعدد نظامی و امنیتی با کشورهای هم پیمان خود در شرق و جنوب شرقی آسیا و به ویژه انعقاد قراردادهای بلند مدت با استرالیا به منظور اخذ مجوز اعطای پایگاه نظامی چین را مهار کند. در واقع چینیها با درک تهدیدهای آمریکایی با عنایت به ضعف قدرت نرم و هوشمندانه خود سعی دارند با افزایش توان نظامی و اقتصادی خود، حیات خلوتی مشابه آنچه که روس ها از آن به عنوان خارج نزدیک یاد می-کنند برای منافع خود ترسیم کنند. پکن در این راهبرد تلاش میکند که به آمریکاییها نشان دهند که آن نیز به مانند روس-ها در قبال دخالت و نفوذ غرب در حیات خلوت خود حساس هستند.
"به نظر میرسد که آمریکا از مسلح کردن شبهجزیره کره و افزایش خطر، به عنوان ابزاری برای ادامه و تقویت حضور نظامی خود در آن منطقه استفاده میکند"بر این اساس هدف بلند مدت رهبران چین آن است که از بحران کرهشمالی به منظور وادار کردن آمریکاییها به خروج نظامیان خود و یا لااقل محدودسازی تحرکات نظامی این کشور در منطقه پیرامونی چین بهره گیرند. در این راهبرد کرهشمالی به عنوان برگ برنده ای است که میتواند در آینده نزدیک ضمن افزایش منافع پکن در تعاملات آینده با آمریکا، کشورهای رقیب و همپیمانان غرب در حوزه شرق و جنوب شرقی آسیا را به پذیرش قدرت چین وادار سازد. چینیها به دنبال آن هستند که نشان دهند آمریکا و غرب بدون کمک پکن قادر به مهار کرهشمالی نیستند. سیاست خارجی پکن به دنبال آن است که اثبات کند بخش زیادی از کلید حل این معما در دست کشور چین است. رهبران چین درک کرده اند که تداوم تنش ها در شبهجزیره کره هزینه سنگینی را متحمل آمریکا و متحدان منطقهای این کشور خواهد کرد.
لذا برای حل تنشهای اخیر، جز تفاهم راه دیگری پیش رو واشنگتن قرار نداد.
نتیجه گیری
در نهایت می توان ذکر نمود که تحرکات اخیر کرهشمالی باعث شده است تا صفحه شطرنج منطقهای در شرق آسیا روز به روز دچار پیچیدگی بیشتری شود و هر یک از بازیگران این منطقه واکنش های متفاوتی را پی گیرند. علاوه بر آنچه در فوق مورد اشاره قرار گرفت به نظر میرسد که بخش زیادی از کلید این معما در دست چین باشد. امریکا، افزایش قدرت اقتصادی چین در منطقه را به عنوان زمینه ساز کاهش تأثیرگذاری در منطقه درک کرده است. زیرا چین به دنبال نوعی از منطقه گرایی در آسیای شرقی است که لزوما کشورهای فرامنطقهای را در بر نمی گیرد و این خود موجب گسترش اثرگذاری چین در منطقه میشود. چرا که چین به عنوان دومین اقتصاد برتر جهان میتواند بازارهای منطقهای و بخش گسترده ای از تجارت منطقه را در اختیار بگیرد.
"چین به عنوان بزرگترین کشور شرق آسیا اجازه یک حمله تمام عیار به کرهشمالی را از سوی آمریکا نخواهد داد"اما در نهایت می توان اینگونه ذکر نمود که مقامات آمریکایی از حد خود فراتر رفته و هم اکنون به وضوح مشخص است که هدف نهایی سیاست خصمانه دولت آمریکا در قبال کرهشمالی تغییر نظام این کشور است اما پیونگ یانگ چنین اجازه ای به واشنگتن نخواهد داد.
فهرست منابع
۱- امین آبادی، محمد، «پیروز جنگ تازه در شبه جزیره کره کیست: ترامپ یا اون؟»، روزنامه کیهان، ۱/۵/۱۳۹۶٫
۲- بی نا، «کشتی های جنگی آمریکا به سمت کرهشمالی می روند»، ۲۱/۱/۱۳۹۶، www.Pars today.ir
۳- بی نا، «ادامه تنش ها در شبه جزیره کره و احتمال رویارویی مستقیم نظامی»، اندیشکده راهبردی تبیین، ۰/۲/۱۳۹۶٫
۴- بی نا، «پشت پرده بحران شبه جزیره کره چیست؟»، باشگاه خبرنگاران جوان، ۱/۴/۱۳۹۶٫
۵- بی نا، «ایا کلید حل مسأله کرهشمالی در دستان چین است؟»، خبرگزاری ج. ا.ا، ۲۲/۴/۱۳۹۶٫
۶- بی نا، «روسیه و چین خواستار اجرای طرح تنش زدایی در شبه جزیره کره شدند»، خبرگزاری تسنیم، ۲۳/۴/۱۳۹۶٫
۷- بی نا، «تشدید تنش و جنگ لفظی آمریکا و کرهشمالی»، ۲۵/۵/۱۳۹۶، www.Pars Today.ir
۸- جواد، منصوری، «تنش در شبه جزیره کره و سناریوی پیش روی بازیگران»، ۲۶/۱/۱۳۹۶٫
پایگاه تبیین
انتهای متن/
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران