ضرغامی: تسخیر سفارت آمریکا توسط چریک‌های فدایی اصلا دیده نشد، موسوی حاضر نشد بعد از انتخابات به تلویزیون بیاید

ضرغامی: تسخیر سفارت آمریکا توسط چریک‌های فدایی اصلا دیده نشد، موسوی حاضر نشد بعد از انتخابات به تلویزیون بیاید
گویا
گویا - ۱۲ آبان ۱۳۹۴

ضرغامی: تسخیر سفارت آمریکا توسط چریک‌های فدایی اصلا دیده نشد، موسوی حاضر نشد بعد از انتخابات به تلویزیون بیاید »
» نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »

سید عزت الله ضرغامی رئیس سابق سازمان صدا و سیما و از دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی آمریکا، در آستانه ۱۳ آبان در گفت‌وگویی تفصیلی با فارس، چرایی، ابعاد و روند استکبارستیزی در انقلاب اسلامی و برخی موضوعات مرتبط با آن را تشریح کرد.

گروه احزاب خبرگزاری فارس- امین صبحی و مریم عاقلی: نور و صدا و عکس و متن را به خوبی می‌شناسد، به همین دلیل مصاحبه باکسی که خودش به رسانه و ابعاد فنی آن کاملاً تسلط دارد کمی سخت‌تر از همیشه است.

«جای من خوب است، صدا را چک کنید، نور عکس‌تان از این زاویه بهتر است، بهتر است کتابخانه پشت سرمان باشد» این‌ها دیالوگ‌های رئیس سابق رسانه ملی است که پیش از آغاز مصاحبه سعی می‌کند فضایی مطلوب برای مصاحبه فراهم کند.

ساعت ۱۸: ۰۰ برای مصاحبه با مهندس ضرغامی وقت داریم، باران به تندی می‌بارد، وقتی می‌رسیم اذان داده است و منتظر می‌مانیم ضرغامی نمازش را اقامه کند، وارد دفترش که می‌شویم به گرمی استقبال می‌کند و مصاحبه را بعد گپ‌و‌گفت کوتاهی شروع می‌کنیم.

وی که یکی از پرچمداران تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ است، در اسفند ماه سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شده است؛ او فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته مهندسی عمران از دانشگاه امیر کبیر و مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت است.

ضرغامی فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی خود را از سال‌های قبل از انقلاب آغاز کرد. او به تدریس و تبیین اندیشه‌های شهید مطهری در قالب کلاسهای آموزشی می‌پرداخت. وی از دانشجویانی بود که در اشغال سفارت آمریکا در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ شرکت داشتند.

او که در کارنامه خود معاونت امور مجلس و استان‌ها، معاونت امور سینمایی، معاون وزیر دفاع، معاون رئیس سازمان صداو سیما را بر عهده داشته است در سال ۱۳۸۳ طی حکم از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به ریاست صداو سیما به مدت ۵ سال انتخاب شد که این حکم در سال ۱۳۸۸ از سوی رهبری برای یک دوره ۵ ساله دیگر تمدید شد.

تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۷ به دست‌ چریک‌های فدایی، ‌ انگیزه دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸، بررسی ابعاد سیاسی و بین‌المللی رابطه ایران و آمریکا بعد از تسخیر لانه جاسوسی، بخش‌هایی از این مصاحبه است.

اجتهاد رسانه‌ای‌ در فتنه ۸۸ و نقش رسانه ملی در مدیریت فتنه و نیز برنامه‌ریزی صداو سیما در روز انتخابات ریاست‌جمهوری از دیگر بحث‌های این مصاحبه است.

آنچه در ادامه می‌آید مشروح گفت‌و‌گوی عزت‌الله ضرغامی با خبرنگاران سیاسی خبرگزاری فارس است: ‌

فارس: با توجه به اینکه سفارت آمریکا برای اولین بار در ۲۵ بهمن ۵۷ توسط چریک‌های فدایی خلق تسخیر شد، لطفاً بفرمایید این تسخیر چگونه اتفاق افتاد و چرا حضرت امام (ره) این اقدام آن‌ها را تأیید نکردند؟

ضرغامی: سؤال شما سؤال خوبی است چراکه تاکنون کمتر به مسئله اشغال لانه جاسوسی پرداخته‌شده است، در روزهای اول انقلاب چریک‌های فدایی خلق به لانه جاسوسی هجوم برده و چند ساعتی در محل لانه جاسوسی حضور پیدا کردند اما این حضور تداوم نداشت و اصلاً چنین حرکتی رسمیت نیافت.

*علت شکست برنامه مارکسیست‌‌ها در تسخیر سفارت آمریکا

فارس: به نظر شما چرا اقدام اثرگذاری نبود و بنا به فرمایش خودتان رسمیت نیافت؟

ضرغامی: دو علت داشت، یک علت این بود که گروهک‌ها و به‌ ویژه گروه‌های مارکسیستی پایگاه مردمی نداشته و ندارند؛ آن‌ها در یک فضای بسته روشنفکری سیر می‌کردند و تصور داشتند این حرکت می‌تواند تبعاتی به دنبال داشته باشد و در واقع آن‌ها به دنبال هدف سیاسی از این کار بودند، نکته دیگری که در این زمینه حائز اهمیت است بحث رقابت گروهک‌ها در آن مقطع زمانی است، گروه‌های مسلحانه که هم سازمان منافقین و هم‌گروه‌های چپ‌گرا بودند دچار بحران‌های زیادی بودند و تصفیه‌های زیادی در آن‌ها انجام‌شده بود.

فارس: ‌ فکر می‌کنم اوج این مسائل از سال ۵۴ به بعد بود؟

ضرغامی: ‌ بله؛ از سال ۵۴ به بعد که سازمان منافقین به یک مجموعه مارکسیستی استحاله شد، چریک‌های فدایی خلق نیز که یک گروه مهم طرفدار مشی مسلحانه بود که در سال ۵۷ به دو گروه اقلیت و اکثریت تبدیل شدند، اقلیت آن‌ها تندرو و طرفدار مشی مسلحانه بودند و از همان روزهای اول به کردستان رفتند و در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایستادند، و گروه اکثریت به اصطلاح به مبارزه پادگانی روی آورد. مسعود رجوی نیز که از سال ۵۴ به بعد به دنبال ساماندهی جدیدی برای باقی کادر سازمان منافقین بود، عملاً به همان مشی مسلحانه اعتقاد داشت اما چون حرکت مردم را حرکت مذهبی می‌دیدند باهمان نگاه منافقانه سعی داشتند به‌صورت همسو با مردم حرکت کنند و در زمان لازم ضربه بزنند.

*حرکت تسخیر سفارت توسط چریک‌های فدایی در سال ۵۷ دیده نشد

یک رقابت دیگر بین سازمان‌های سیاسی که پایگاه مردمی نداشتند شکل‌گرفته بود و بقیه آن‌ها نیز به دنبال این بودند که یک حرکت این‌چنینی ترتیب داده و پیش‌دستی کنند اما نه‌تنها پایگاه مردمی نداشتند بلکه امام (ره) هم به آن‌ها اعتماد نداشت. این گروهک‌ها چون از این دو بُعد یعنی مردم و امام (ره) فاصله داشتند به‌هیچ‌وجه حرکتشان دیده نشد؛ از خیلی‌ها که سؤال کنید حتی یادشان هم نمی‌آید که چریک‌های فدایی چند ساعتی لانه جاسوسی را تسخیر کرده باشند.

فارس: ‌ پس به عقیده شما آن‌ها تصور نمی‌کردند روزی به ۲۲ بهمن ۵۷ برسیم؟

ضرغامی: به اعتقاد من از همین‌جا می‌توان نتیجه‌ گرفت، کلاً سابقه روشنفکری در ایران به‌ویژه در سازمان‌ها و گروه‌های سیاسی نشان‌دهنده این است که آن‌ها همیشه از مردم عقب بودند و به خاطر فضای بسته‌ای که همیشه برای خود تصویر می‌کنند فکر می‌کنند در بیرون نیز همین فضا حاکم است خیلی از آن‌ها پیش‌بینی وقوع انقلاب با رهبری روحانیت مذهبی و دینی در ۲۲ بهمن ۵۷ را هم نمی‌کردند؛ بنابراین طبیعی بود آن‌ها پس از انقلاب مثل همیشه در موضع انفعال قرار بگیرند.

فارس: آیا در تسخیر اول سفارت در ۲۵ بهمن اسنادی هم به دست آوردند؟

ضرغامی: تا آنجا که خاطرم هست، یکی دو موضوع دم‌دستی و پیش‌پا افتاده که اصلاً مطرح نبود و جایگاهی نداشت را مطرح کردند اما در حال حاضر نه یادمان هست و نه نکته قابل‌توجه و تأثیرگذاری بود.

فارس: آقای مهندس مشابهت آن ایام با امروز رو چطور ترسیم می‌کنید؟

ضرغامی: ‌ اگر بخواهم مشابهت آن ایام با امروز را برای شما بگویم باید به فتنه ۸۸ اشاره کرد، درباره سال ۸۸ نیز همین تحلیل صادق است، یک عده روشنفکر تصورشان این بود رأی تهران باید به‌کل کشور تعمیم یابد، یعنی یک تفکر غیر توده‌ای و غیرمردمی داشتند؛ از نظر این‌ها یک عده شهروند تر هستند و واقعاً نمی‌توانستند تصور کنند که اگر در تهران آرای رقیب رئیس‌جمهور منتخب یک مقدار بیشتر است، در کل کشور این‌طور نیست و ازاین‌رو نتوانستند نتیجه را تحمل کنند.

"آنها بحث امپریالیسم و آموزش‌های مارکسیستی و بعد هم جریان چپ و مارکسیست را جا می‌انداختند"لذا جریان‌های مارکسیستی یک تصور اشتباهی داشتند و به همین دلیل در حرکت خود موفق نبودند.

*۱۳ آبان ۵۸ ناشی از تحلیل دقیق دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بود

فارس: آقای ضرغامی اصلاً به عقیده شما فلسفه ۱۳ آبان چیست و چرا در این روز تعدادی از دانشجویان به سمت سفارت آمریکا حرکت کردند و لانه جاسوسی را تسخیر کردند؟ علت تفاوت تسخیر سال ۵۸ با تسخیر اول سال ۵۷ چه بود؟

ضرغامی: اقدامی که در ۱۳ آبان ۵۸ صورت گرفت ناشی از تحلیل دقیقی بود که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام داشتند یعنی مجموعه‌ای از دانشجویان چهار دانشگاه امیرکبیر، شریف، فنی دانشگاه تهران و شهید بهشتی که در جریان مبارزات انقلابی همکاری‌های خوبی با یکدیگر داشتند و به این جمع‌بندی رسیدند که سفارت آمریکا پایگاه و قرارگاهی برای هماهنگی اقدامات ضدانقلابی و براندازی نظام است که به‌طور رسمی و طبیعی از محل سفارت آمریکا هدایت می‌شود.

*دانشجویان احساس کردند باید مانع از تکرار کودتای ۲۸ مرداد شوند

آن زمان کارهایی انجام‌گرفته بود که قابل‌تحمل نبود. بعد از جنایات بسیار ازجمله کشتار وسیع و خیانت به کشور که متوجه شاه بود آمریکا از شاه پشتیبانی کرد و تحمل این مسئله برای مردم واقعاً سخت بود، دانشجویانی که از دل مردم بلند شده بودند می‌خواستند مخالفت‌ خود را به‌طور صریح باسیاست‌های آمریکا اعلام کنند. مسئله دوم تجربه‌ای بود که از پیشینه تاریخ در ذهن داشتیم، کودتایی که در ۲۸ مرداد سال ۳۲ اتفاق افتاد بسیار مؤثر بود تا دانشجویان احساس کنند باید حرکتی انجام دهند که آن حادثه دوباره تکرار نشود، ما برای ایجاد هماهنگی اشغال لانه جاسوسی سه جلسه مشترک داشتیم تا دانشجویان احساس کنند باید حرکتی انجام دهند که آن حادثه (کودتای ۲۸ مرداد) دوباره تکرار نشود و می‌خواستند شرایط را تغییر دهند؛ البته دانشگاه‌ها مستقل‌ عمل می‌کردند اما جلسات هماهنگی بین دانشجویان این چهار دانشگاه برگزار می‌شد.

فارس: آیا حضور ذهن دارید در آن جلسات چه گذشت؟

ضرغامی: دقیقاً خاطرم هست چه‌حرف‌هایی در آن جلسات مطرح شد تا توانستیم به این جمع‌بندی برسیم و همه قبول کنند؛ مسئله این بود که اگر شاه با پشتیبانی آمریکا بخواهد مثل کودتای سال ۳۲ به کشور بازگردد خون شهدا پایمال‌شده و زحماتی که برای به ثمر نشستن این انقلاب انجام‌شده از دست خواهد رفت، لذا این تجربه ما از گذشته اهمیت زیادی داشت که می‌دانستیم باید اقدامی صورت بگیرد تا مداخله خارجی از بین برود. کلاً سفارت آمریکا چند کار را خیلی صریح انجام می‌داد؛ اولاً آن‌ها تولید تئوری کرده و کار لجستیک پیشرفته انجام می‌دادند و از سوی دیگر به جمع‌آوری اطلاعات می‌پرداختند، این سه اقدام آمریکا کاملاً بروز و ظهور داشت، اخبار آشکاری که در سطح کشور بود و به دلیل ماهیت لیبرالی دولت موقت، وقتی اسناد لانه درآمد اولین متهم «عباس امیر انتظام» بود؛ لذا سعی کردند او را چند روزی تغییر مسئولیت دهند اما چون امکان نداشت از صحنه انقلاب حذف شد. بنابراین این مسئله نشان داد که آن‌ها با عوامل بیگانه همکاری دارند.

فارس: یعنی پیش‌بینی می‌کردید که در جریان تسخیر ابزار و اسناد جاسوسی کشف کنید؟

ضرغامی: یک پیش‌بینی کلی بود که این اقدامات آمریکایی‌ها طوری است که خود را مجهز کرده‌اند تا بتوانند به‌عنوان یک قرارگاه عمل کنند، وسعت جغرافیایی سفارت خیلی گسترده است لذا پیش‌بینی اینکه حوزه‌های مختلف در آنجا تدارکات دیده باشند وجود داشت اما در این ابعاد و چیزهایی که بعداً کشف شد به لحاظ تجهیزاتی که جزو فناوری پیشرفته در آن زمان بود و هم درباره تدارک و تجهیزی که برای خود اعضای سفارت در آنجا کرده بودند و امکان ارتباطات وسیع که وجود داشت، خیر این پیش‌بینی‌نشده بود.

*ماجرای استحاله برخی از تسخیرکنندگان لانه

فارس: البته برخی افراد نیز که در سفارت بوده‌اند در حال حاضر بحث عذرخواهی از آمریکا را بابت انقلاب دوم مطرح می‌کنند آیا این افراد هم در گرفتن سفارت نقش اساسی داشتند؟

ضرغامی: با توجه به بحثی که درباره استحاله برخی از اعضای مؤثر تسخیر لانه مطرح است باید بگویم، نظرات آن‌ها بعداً متفاوت شد البته این جمعی که دور یکدیگر جمع شدند صددرصد ازنظر همه مواضع مانند یکدیگر نبودند و اختلافات دیدگاهی و تمایزات فکری داشتند و در خود لانه جاسوسی وقتی ما نشست‌هایی داشتیم و درباره تسخیر لانه جاسوسی صحبت می‌کردیم و از افراد و مهمان‌هایی نیز دعوت کرده بودیم، شاهد این اختلاف‌نظرها بین دانشجویان بودیم، آنچه بر همه این اختلافات برتری داشت، انقلابی بودن و اعتقاد عمیق‌ بچه‌ها به امام (ره) بود.

این دو اصل در کنار هم باعث شد تا بچه‌ها یک وحدت راهبردی پیدا کنند و حرکت خود را پیش ببرند.

فارس: درنهایت چرا امروز برخی از آن‌ها عذرخواهی می‌کنند که نباید سفارت آمریکا را تسخیر می‌کردیم؟

ضرغامی: در مورد لانه جاسوسی اولین نشانه‌ها و علامت اشغال لانه جاسوسی جلساتی بود که در چهار دانشگاه بین دانشجویان مسلمان و پیرو خط امام گذاشته شد، چون تشکل‌های مسلمان و مذهبی متکثر شده بودند. البته بعدها وقتی لانه اشغال شد تعدادی از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی از نظر فکری آدم‌های منحرف و غیر خط امام از آب در آمدند.

در جلسات کل بحث این بود که بعد از فرمایشات معروف ضدآمریکایی حضرت امام (ره) ما دانشجویان انقلابی باید چکار کنیم که به جامعه نشان دهیم ما به حرف امام توجه داریم و حاضریم هر کاری به‌عنوان دانشجویان انقلابی و پیشگام بکنیم تا نشان دهیم مردم از آمریکا نفرت دارند و همه بدبختی‌های ما زیر سر آمریکاست.

فارس: ‌ چپی‌ها چه...

ضرغامی: ‌ چپی‌ها کاملاً انحرافی بحث آمریکا را مطرح می‌کردند. آنها بحث امپریالیسم و آموزش‌های مارکسیستی و بعد هم جریان چپ و مارکسیست را جا می‌انداختند. همیشه در واقع متوجه این موضوع بودیم و لزومی نداشت هر وقت مرگ بر آمریکا می‌گفتیم ۱۰ مطلب هم راجع به شوروی بگویم. هر جا که مناسب بود این کار را می‌کردیم.

"همیشه در واقع متوجه این موضوع بودیم و لزومی نداشت هر وقت مرگ بر آمریکا می‌گفتیم ۱۰ مطلب هم راجع به شوروی بگویم"منتها امام چنان مواضع صریحی راجع به آمریکا گرفتند که همه چپی‌ها از دور عقب ماندند و قرار شد دانشجویان کاری کنند. قرار بر این شد که تسخیر سفارت آمریکا به‌عنوان یک نماد عملی و یک کار نمادین انجام گیرد و به این بهانه یکی، دو روز یک فضای ضدآمریکایی ایجاد کنیم و حرف‌هایمان را راجع به آمریکا بزنیم. دقیقاً با همین نیت.

ابعادش بررسی شد و جلساتی گذاشته شد و دانشگاه‌های دیگر هم همین بحث را کردند و با جمع‌بندی روز ۱۳ آبان به‌عنوان یک جریان دانش‌آموزی تظاهرات که از جلوی لانه رد می‌شد در آن فضای انقلابی انتخاب شد. همه باهم قرار گذاشتیم و قرار شد که حتی به خانواده‌هایشان هم نگویند. به‌طوری‌که فردای آن روز که لانه اشغال شد و در قسمتی که مشغول انجام کارهایی بودیم، خواهرم را دیدم.

خواهرم در دانشگاه تهران رشته پزشکی می‌خواند و همدیگر را دیدیم و از هم پرسیدیم که تو چرا اینجایی؟! از هم گله کردیم که چرا دیشب به هم نگفتیم که قرار است این کار را انجام دهیم. این موضوع نشان می‌داد که چقدر به این بحث‌های اطلاعاتی اولیه توجه می‌کردیم و مانند الآن نبود که در یک اتاق دربسته مسئولی یک حرف سری را به عده‌ای بگوید و بخواهد که کسی نفهمد اما فردا ببینیم که همه سایت‌ها زده‌اند! واقعاً همین‌طور بود و نه من شب قبل به خواهرم گفته بودم و نه او به من ولی دوتایی همدیگر را آنجا دیدیم.

با همان روشی که دیدید، لانه فتح شد و هرکسی مسئولیتی داشت. بچه‌های پلی‌تکنیک بیشتر به قسمت ویزا و بچه‌های دیگر هم به‌تناسب کارشان در ‌جاهای دیگر بودند. به‌هر حال ۶ماه از زندگی‌مان را آنجا سر کردیم، شب‌ها جلسه و بحث‌های ضدآمریکایی داشتیم. یک حرکت دانشجویی را شروع کردیم ولی دیگر هرگز خاتمه دهنده‌اش نبودیم.

"منتها امام چنان مواضع صریحی راجع به آمریکا گرفتند که همه چپی‌ها از دور عقب ماندند و قرار شد دانشجویان کاری کنند"می‌خواستیم دو، سه روز آنجا باشیم و بعد دیدیم که تمام زندگی‌مان آنجاست. اصلاً زندگی‌هایمان عوض شد و خیلی از دانشجویان هم در لانه ازدواج کردند. خاطرات زیادی از لانه جاسوسی دارم. افراد، شخصیت‌ها می‌آمدند. مرحوم آیت‌الله منتظری می‌آمد که آن زمان مواضع خیلی اصولی داشت.

*بعد از سه روز می‌خواستیم لانه را خالی کنیم اما دیگر مردم اجازه نمی‌‌دادند

بعد از دو، سه روز فکر کردیم که باید لانه را خالی کنیم اما این دیگر مردم بودند که لانه را رها نمی‌کردند و ۲۴ ساعته جلوی لانه تظاهرات بود.

این‌یک مورد عجیب است. یعنی شب ساعت ۱۲ که خوابمان نمی‌برد و باید پست می‌دادیم، تمام بچه‌ها در هر مسئولیتی که بودند باید روزانه ۳ ساعت پست فیزیکی می‌دادند. سپاه ازآنجا حفاظت نکرد و داخل لانه ۵۰، ۶۰ محل داشت و ما آموزش دیدیم و پست می‌دادیم. آن موقع سرما خیلی بیشتر بود و برف تا لبه پنجره‌های ویلا را می‌گرفت. آب سرد بود اما با شور دانشجویی و جوانی اصلاً متوجه این‌مسایل نبودیم و زندگی می‌کردیم.

ساعت ۱۲، یک یا دو شب به درب جنوبی لانه که در خیابان طالقانی واقع بود، می‌آمدیم و مردم را می‌دیدیم که با حرارت شعار می‌دادند که «دانشجوی خط امام بر تو درود بر تو سلام» و گروه‌های جدید می‌آمدند تا صبح و همه ۲۴ ساعت آنجا اجتماع برقرار بود.

"قرار بر این شد که تسخیر سفارت آمریکا به‌عنوان یک نماد عملی و یک کار نمادین انجام گیرد و به این بهانه یکی، دو روز یک فضای ضدآمریکایی ایجاد کنیم و حرف‌هایمان را راجع به آمریکا بزنیم"بعضی روزها که جدی می‌شد از آن‌طرف چهارراه تا خیابان‌های دیگر هم کشیده می‌شد اما جلوی لانه همیشه فعالیت بود، مردم نشان دادند که موضعشان در مقابل آمریکا جدی است و امام فرمودند که انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول است و دیگر ما به این راه هدایت شدیم و واقعاً آن ۶ ماه بهترین فرصت بود تا سخنرانی‌ها و روشنگری‌های مختلف مطرح شود؛ اسناد هم خود سوژه شده بود و مرتباً اعلام می‌شد.

* جریان عظیم ضدآمریکایی انقلاب ما را بیمه کرد

به انقلاب خودمان که نگاه می‌کنیم می‌بینیم چه چیز انقلاب ما را بیمه کرد؟ آن جریان عظیم ضدآمریکایی. مردم با پوست و گوشت خود فهمیدند که قصه آمریکاست. امام قوی‌ترین سخنرانی‌هایش را در مورد آمریکا داشت؛ مثل همان جمله که «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» را در دیدار با نانوایان قم گفتند.

چپی‌ها که در دانشگاه کلاس می‌گذاشتند و ما در کلاس‌هایشان می‌نشستیم و سؤال می‌کردیم. بلد نبودند که جواب دهند، دعوا می‌شد و ادعا می‌کردند که شما آمده‌اید به هم بزنید. کلاس فلسفه و سیاسی می‌نشستیم و سؤال می‌کردیم درحالی‌که نمی‌توانستند جواب دهند.

بعدها خیلی از بچه‌ها در جریانات سیاسی افتادند و به نحوی اظهار برائت کردند؛ البته از دوران تندی که یکسری برائت جستند کمی گذشته است.

اگر تب تجدید نظر طلبی و یک‌جور بازگشت بگوییم، می‌بینیم کسانی که خیلی تند سعی می‌کردند اظهار برائت کنند و تجدید نظر در نگاهشان به حرکت‌های آن موقع داشتند، الآن این‌طور نیستند. الآن می‌بینیم واقعیات درستی که آن زمان بوده و عملی شد را قبول می‌کنند و در مصاحبه‌هایشان می‌گویند.

فارس: آقای مهندس چرا کسانی که تا دیروز مدعی تسخیر سفارت آمریکا بودند امروز بحث عذرخواهی از آمریکا را مطرح می‌کنند، این روند استحاله به چه صورت است آیا این‌ها واقعاً از اول اعتقاد نداشتند یا به‌مرور جزء ریزش‌های انقلاب شدند.

ضرغامی: در آن مقطع تاریخی آن ۴۰۰ نفری که جمع شدند کاملاً همدل و همراه بودند البته ما افرادی را داشتیم که حدود ۳-۲ نفر این‌گونه نبودند فکر می‌کنم از دانشگاه ملی آن موقع بودند که به‌صورت مخلوط آمده بودند که همخوانی نداشتند و خط امامی نبودند.

فارس: مثلاً اخیراً خانم ابتکار که آن زمان به‌عنوان خواهر مری مطرح بود در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی عنوان کرده است که برنامه ما در آن زمان چیز دیگری بود یا آقای اصغر زاده معتقد است اشغال سفارت اشتباه بود و ما باید به خاطر این تسخیر از آمریکا عذرخواهی کنیم.

ضرغامی: من نشنیدم که تاکنون خانم ابتکار اصل اشغال سفارت آمریکا را زیر سؤال برده باشد.

فارس: اخیراً در مصاحبه با بی‌بی‌سی اعلام کردند که این کار اشتباه بوده و گفته است «بسیاری از چیزهایی که اتفاق افتاد، ازجمله آنچه در رابطه با روابط ایران با غرب و آمریکا رخ داد، دانشجویان مستقیماً در آن مداخله نداشتند و بعداز آن دانشجویان اصلاً مداخله‌ای نداشتند و بخشی از روند تحولات نبودند. درنهایت نیز آن‌ها ممکن است از برخی سیاست‌ها که در سال‌های بعد دنبال شد، انتقاد کنند».

ضرغامی: اینکه اعتقاد نداشتند که این‌همه طول بکشد این را راست می‌گوید، یک موقع اعتقاد است و یک موقع باور همه این است. چراکه کسی فکر نمی‌کرد که قصه این‌همه طولانی شود و اصلاً کسی فکر هم نمی‌کرد که این حرکت تا این حد جایگاه پیدا کند، خود ما فکر می‌کردیم که لانه جاسوسی را اشغال می‌کنیم و دو روز آنجا هستیم و سپس دنبال درس‌و مشق خود می‌رویم و فکر نمی‌کردیم این‌همه طولانی شود اما این حرکت آن‌قدر با پشتیبانی مردم ابعاد جدیدی پیدا کرد که دیگر این مردم بودند...

*اشغال لانه جاسوسی در افزایش بصیرت مردم بخصوص نسبت به استکبار فوق‌العاده مؤثر بود

فارس: و البته پیام تأثیرگذار حضرت امام (ره).

ضرغامی: امام پشتیبانی کردند و تسخیر سفارت آمریکا را انقلاب دوم خواندند، اشغال لانه جاسوسی در آگاهی بخشی و افزایش بصیرت مردم بخصوص نسبت به استکبار یعنی آمریکا فوق‌العاده مؤثر بود، در آن زمان مردم تا آن موقع شاه و حکومت طاغوت را سمبل و نماد می‌دانستند نه اینکه ندانند نقش آمریکا چیست اما آنچه مقابلشان بود شاه و رژیم پهلوی بود و مردم باید نسبت به ماهیت استکبار که شاه آلت دست و عروسک خیمه‌شب‌بازی آن‌ها بود آشنا می‌شدند.

پدر شاه -رضاخان- که این‌همه ادعای قلدری می‌کرد روزی که باید کشور را ترک می‌کرد فقط به او پیغام دادند که شما باید کشور را ترک کنید که او نیز مانند بچه آدم سرش را پایین انداخت و پذیرفت؛ این را در فیلم آقای جوزانی با عنوان «در چشم باد» بسیار خوب نشان داده‌ایم که بازیگر نقش رضاخان مدام قدم می‌زند و به سرداران نظامی خود فحش می‌دهد و می‌گوید «آن‌ها که هرچه گفتند ما گفتیم چشم پس چرا می‌گویند ما برویم»، همین‌طور است آنچه اصالت داشت آمریکایی‌ها و استکبار جهانی بود و شاه صرفاً آلت دست آن‌ها بود. وقتی دیدند که دیگر عملاً نمی‌توانند مقابل این مردم بایستند، شاه به آن سرنوشت فضیحت‌بار دچار شد؛ در همین اعترافاتی که فرح دیبا می‌کند او با یک قصد دیگری این حرف‌ها را می‌زند اما خوب که نگاه می‌کنیم ذلت خاندان پهلوی را که فرح دیبا می‌گوید و شبکه‌های خارجی هم با آب‌وتاب پخش می‌کنند به‌خوبی می‌بینیم که سرنوشت شاه چه شد؛ حادثه لانه جاسوسی باعث شد که مردم به ماهیت اصلی آمریکا پی ببرند و با تسخیر سفارت آمریکا آگاهی‌های مردم خیلی بالا رفت و سخنرانی‌ها و تحلیل‌‌های زیاد در مقابل سفارت به آن آگاهی کمک کرد.

تا آنجا که من می‌دانم خانم ابتکار هم همراهی داشتند و کتابی نوشتند که قرار بود این کتاب در آمریکا نیز چاپ شود و به رهبر انقلاب نیز عرض کردند که هیچ ناشری در آمریکا حاضر نمی‌شود این کتاب را چاپ کند که نشان می‌دهد این‌گونه حکومت دیکتاتوری خود را تثبیت می‌کنند و اجازه نمی‌دهند مخالف واقعی حرف خود را بزند؛ اینکه بعد از مدتی یک عده‌ معدودی دچار تغییر شوند، طبیعی است.

*اصغرزاده از طرف خودش عذرخواهی کرد نه دانشجویان تسخیر

فارس: البته پیش‌ازاین نیز ابراهیم اصغر زاده که از وی به عنوان یکی از طراحان تسخیر سفارت آمریکا یاد می‌شود در گفت‌وگویی انقلاب دوم را حاصل بزرگ‌نمایی «تندروها» دانسته و گفته بود «از هیچ تلاشی که در چارچوب منافع ایران، به حل‌وفصل کدورت میان ایران و آمریکا بر سر ماجرای گروگان‌گیری بی‌انجامد، فروگذار نمی‌کند، حتی اگر متضمن عذرخواهی باشد.»، نظر شما درباره این اظهارات چیست؟

ضرغامی: آقای اصغر زاده یک فرد بود.

"به‌طوری‌که فردای آن روز که لانه اشغال شد و در قسمتی که مشغول انجام کارهایی بودیم، خواهرم را دیدم"بخش اعظمی از دانشجویان بعد‌ها به دفاع مقدس پیوستند. بنابر این ایشان به عنوان خودش حق دارد موضع بگیرد نه کل دانشجویان.

از میان این دانشجویان ۳۰ و چند نفر شهید شدند و برخی فرماندهان در سطح بالا در جنگ شدند، اخیراً مصاحبه‌ای راجع به شهید بسطامی کردم که او هم از بچه‌های تسخیر لانه بود. یکی از هم‌دوره‌های سردار جعفری که شهید شد و اخیراً بزرگداشتی برایشان برگزار کردند.

شبی در لانه تمرین میکردیم که اسلحه «ژ۳» را باز و بسته کنیم و همه دورهم بودیم. یک‌بار باز می‌کردیم و می‌بستیم. برای اینکه مکانیسمش را بفهمیم نوبت بسطامی که رسید گلوله «ژ۳» را داخل گذاشت و توضیح داد که چگونه شلیک می‌کند اما فکر کرد وقتی درپوش ندارد شلیک نمی‌کند.

همین‌طور که نشسته بودیم، ماشه را کشید. گلوله «ژ۳» وحشتناک صدا دارد. در انقلاب تمام شهدا صورت و سینه‌هایشان با اصابت گلوله منهدم می‌شد. وقتی ماشه را کشید شلیک شد. نفهمیدیم این گلوله از میان ما چگونه رد شد که به ما نخورد! ازبین ما رفت و به دیوار خورد و دیوار هم سنگ بود و سوراخ کرد و تکه‌های سنگ به سروصورتمان خورد و برخی کمی دستشان زخم شد.

آقای بسطامی بیهوش افتاد.

"خواهرم در دانشگاه تهران رشته پزشکی می‌خواند و همدیگر را دیدیم و از هم پرسیدیم که تو چرا اینجایی؟! از هم گله کردیم که چرا دیشب به هم نگفتیم که قرار است این کار را انجام دهیم"این خاطره را از شهید بسطامی داشتم و باکمی حواشی برای بچه‌ها بازگو کردم. کم‌حرف و خوش‌قیافه بود. یک‌زمان عکس‌های چه گوارا زیاد شده بود و هر فردی در مغازه‌اش عکسی از او می‌زد. مجموعه‌ای جمع کرده بود که ما را چه به «چه»؟ بعضی مطالبش را خواندم. قیافه چه گوارایک جاذبه‌ای داشت؛ آن ریش خاص و سیگار برگ در مقالاتش گفته بود که برخی دنبال تیپ چه گوارا هستند.

آقای بسطامی یک جوان بسیار زیباروی فتوژنیک، بور، مثل قهرمانان فیلم‌های هالیوودی بود.

یک آدم خاص، بسیار پاک، متقی و در حرف زدن، محبت و دوستی سرآمد بود. او گمنام در عملیات‌های مختلف شرکت کرد و در سوسنگرد به شهادت رسید درحالی‌که کسی به آن صورت شهید بسطامی را نمی‌شناخت. شهید رضوانی و شهید بسطامی، شهید رجب‌بیگی و خیلی از شهدای دیگر. در اتاقک بالای لانه این شهید رجب‌بیگی است که شعر آمریکا را می‌خواند و سالی یکی، دو بار پخش می‌کردیم. این را خودم تدوین کرده‌ام.

"بچه‌های پلی‌تکنیک بیشتر به قسمت ویزا و بچه‌های دیگر هم به‌تناسب کارشان در ‌جاهای دیگر بودند"وقتی مردم بودند آن تریبون همیشه کار می‌کرد و پای‌کارش شهید رجب‌بیگی بود. منافقین او را شهید کردند. اگرچند نفر به دلایل جهت‌گیری‌های سیاسی حرف‌هایی می‌زنند نه‌تنها نمایندگی لانه را نمی‌کنند بلکه عکسش است و تسخیر لانه جاسوسی تأثیر خود را گذاشت.

فارس: به بحث لانه اشاره کردید از ازدواج‌هایی که صورت گرفت هم بفرمایید.

ضرغامی: خانم ابتکار با آقای محمد هاشمی و خیلی‌ها با یکدیگر ازدواج کردند.

فارس: شما آن زمان مجرد بودید؟

ضرغامی: بله.

فارس: ‌ خواهرتان هم در تسخیر سفارت نقش داشتند، ‌ ایشان در حال حاضر مشغول چه‌کاری هستند؟

ضرغامی: خواهرم رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شد و بعداز اینکه پزشک شدند در حوزه رادیولوژی تخصص گرفتند و الان کلینیک و مطب دارند.

فارس: ‌ چطور وارد حوزه سیاسی نشدند؟

ضرغامی: بعضی وقت‌ها مصاحبه‌هایی راجع به تسخیر لانه دارند. کسانی که وارد لانه شدند الآن در حال خدمت هستند. در دولت، در کارهای تخصصی، جبهه انقلاب اصلاً داعیه اینکه بگویند «ما بودیم» را ندارند و مشغول خدمت هستند.

فارس: درباره نقش موسوی‌خوئینی‌ها در جریان تسخیر سفارت آمریکا توضیح دهید چراکه ایشان به‌عنوان رهبر معنوی دانشجویان و رابط بین دانشجویان و امام مطرح بوده و برخی از بررسی‌ها نیز نشان می‌دهد بسیاری از اسناد لانه جاسوسی توسط موسوی‌خوئینی‌ها به بیرون از سفارت انتقال داده‌شده و تا امروز خبری از آن‌ها نیست.

ضرغامی: آقای موسوی‌خوئینی‌ها روحانی‌ای بود که با دانشجویان ارتباط بیشتری داشت و ایشان در مسئله اشغال لانه جاسوسی حضور داشت و همفکری می‌کرد؛ اما اینکه این‌ها به اطلاع حضرت امام رسیده باشد و در واقع حاکمیت در جریان این اتفاق باشد خیر این‌گونه نبود، اتفاقاً برخی تلاش دارند تسخیر لانه جاسوسی را یک حرکت حکومتی نشان دهند و بگویند این مسئله در حاکمیت هماهنگ شده بود درحالی‌که واقعاً این‌گونه نبود و غیر از مخالفت جدی دولت موقت که دولت رسمی کشور بود و با تسخیر به‌صورت جدی مخالفت کرد و نهایتاً منجر به استعفای آن‌ها شد، مخالفت دیگری به این شکل وجود نداشت.

البته خود آیت‌الله مهدوی کنی نیز که از شخصیت‌های برجسته انقلابی و از مسئولان امنیتی کشور بودند در وهله اول از تسخیر سفارت نگران شدند و موافق نبودند و حتی برداشت ایشان از تسخیر سفارت آمریکا یک اقدام ضد امنیتی بود و ازاین‌رو علاقه‌مند نبودند که این اتفاق رخ دهد، همین موضوع نشان می‌دهد تسخیر سفارت آمریکا یک حرکت حاکمیتی نبوده است؛ اما بعداز اینکه حضرت امام در جریان قرار گرفتند و ماهیت دانشجویان برای همه مشخص شد که دانشجویان تسخیرکننده افرادی مسلمان، ‌ انقلابی و طرفدار امام هستند، از تسخیر سفارت حمایت شد.

*تمام اسناد لانه جاسوسی منتشر شد

فارس: درباره اسنادی که گفته می‌شود توسط آقای موسوی‌خوئینی‌ها از سفارت خارج و ناپدیدشده توضیح ندادید؟

ضرغامی: تا آنجایی که بنده مطلع هستم تمام اسناد لانه جاسوسی منتشر شد، تمام اسنادی که در دستگاه‌های کاغذ خردکن ریخته شده و به‌صورت رشته‌ای درآمده بود، با یک کار طاقت‌فرسا توسط دانشجویان کنار هم قرار گرفت و اصل سند را درآوردند؛ در این زمینه نیز تعداد زیادی کتاب منتشر شد.

برخی در سندها به دنبال آدم‌های خاص می‌گردند که افراد خاصی نیز مطرح شدند که ازجمله آن‌ها «امیر انتظام» و «متین دفتری» و «رحمت‌الله مقدم مراغه‌ای» بودند، تیمسار مدنی نیز بسیار با آن‌ها ارتباط داشت و جلسه می‌گذاشت و اطلاعات به آن‌ها می‌داد اما آنچه مهم است تحلیل‌هایی بود که آن‌ها داشتند یعنی اطلاعاتی که از سطح کشور جمع‌آوری می‌کردند و بر اساس آن دست به برنامه‌ریزی برای به انحراف کشیدن مردم می‌زدند که این‌ها اسناد بسیار مهمی بود که صرف‌نظر از افراد این سیاست‌های آمریکا قابل‌توجه است.

فارس: در صحبت‌های خود به دولت آقای بازرگان اشاره کردید، علت این استعفا از نظر شما چه بود آیا همراهی و همفکری با آمریکا در این استعفا پس از تسخیر سفارت آمریکا مؤثر بود؟

ضرغامی: یادی کنیم از مرحوم مهندس بازرگان، ایشان خودشان بارها این را اشاره‌کرده بود که من مثل یک خودروی ژیان هستم و امام مانند بولدوزر، یعنی به بیان ساده تفاوت مشی رفتاری و انقلابی خود با حضرت امام را بیان می‌کرد، به‌ هرحال دولت موقت یک دولت لیبرال مسلک بود که از سیاسیون قدیم و از پیرمردهایی که در نهضت آزادی سابقه سیاسی داشتند تشکیل‌شده بود، من فکر می‌کنم حضرت امام با انتخاب دولت موقت یک تدبیر بسیار تاریخی به خرج دادند، اولاً ما خودمان جزء کسانی بودیم که قبل از ۲۲ بهمن به خیابان آمدیم و در حمایت از دولت مهندس بازرگان شعار دادیم و حمایت کردیم و حتی شعارها نیز یادم هست که می‌گفتیم «نخست‌وزیر ایران، مهندس مهدی بازرگان» و همه مردم نیز پشتیبانی ‌کردند تا مهندس بازرگان بتواند قبل از پیروزی انقلاب مسئولیت اداره کشور را به عهده بگیرد.

*دولت موقت و تفکر بازرگان تفکری نبود که انقلاب را جلو ببرد

امام هم می‌دانستند که از این‌ها کار زیادی بر نمی‌آید اما بعدها امام در سخنرانی‌های خود و وصیت‌نامه‌شان مواضعشان را اعلام کردند که نشان می‌داد برای امام کاملاً روشن بود که دولت موقت و تفکر بازرگان تفکری نبوده است که انقلاب را جلو ببرد؛ یک تحلیل بسیار روشن حاکی از این است که همه این‌ها فرصت پیدا کردند تا در این کشور مسئولیت بگیرند.

آقای بازرگان به خاطر مشی لیبرالی که داشت تصور می‌کرد انقلاب و نهضت تمام‌شده و ازآنجا به بعد وارد فاز اداره کشور و نظام دیوان‌سالاری شده است که با شاخصه‌های انقلابی تمایز دارد. صرف‌نظر از مشی این دوستان لیبرال این تحلیل اشتباه بود، چراکه انقلاب اسلامی جرقه‌ای بود که دنیا را تکان داد، ازاین‌رو وقتی وزیر امور خارجه آقای ابراهیم یزدی گفت ما به دنبال صدور انقلاب نیستیم. امام به‌صراحت فرمودند که این انقلاب صادر شد، یعنی ما در جایگاهی قرار داریم که این حرکت عمومی مستضعفین و امت اسلامی را در مقابل استکبار قرار می‌دهد و انقلاب اسلامی رهبری آن را بر عهده دارد و ما امروز هم شاهد این رویکرد هستیم.

بنده درباره بحث مذاکره با آمریکا توضیح خواهم داد که چرا رهبری عزیز راجع به مذاکره با آمریکا حساسیت دارند و در واقع این تجربه ذی‌قیمت گذشته رادارند که حاکی از این است که ماهیت انقلاب اسلامی به‌گونه‌ای بود که برای اداره مردم و مستضعفین منطقه انجام‌وظیفه می‌کرد و دولت موقت با نگاهی که داشت قاعدتاً نمی‌توانست در این زمینه به‌خوبی عمل کند.

فارس: در حال حاضر فیلم و مستندهای بسیاری ساخته می‌شود با این مضمون که ما نباید سفارت کشور دیگری را اشغال می‌کردیم و این حرکت دانشجویان را اشتباه می‌دانند و ازاین‌رو رفتار خصمانه آمریکا بعد از اشغال سفارت را کاملاً طبیعی می‌دانند، آیا چنین تصوری درست است؟

ضرغامی: من معتقدم درباره وقایع تاریخی قضاوت پسینی درست نیست، یعنی وقایع تاریخی در شرایط و ظرفی اتفاق می‌افتد که باید در همان مقطع تحلیل شود و کسانی که سعی می‌کنند بعد از سال‌ها با عوض شدن شرایط آن را تحلیل کنند، کار غیرعلمی انجام می‌دهند؛ در آن ظرف خاص و آن حرکت عمومی مردم علیه آمریکا با آن سابقه و خیانت‌هایی که آمریکا علیه کشورمان داشت، درست در اوج رشد انقلاب اسلامی که خیابان‌ها مملو از حضور مردم بود، آمریکایی‌ها از شاه حمایت می‌کردند و به او امکانات و تجهیزات می‌دادند، نه‌فقط آمریکا، بلکه شرق و غرب هم همین کار را انجام می‌دادند؛ چراکه آن‌ها معتقد بودند یک نوزاد جدیدی متولد می‌شود که ماهیت آن متفاوت از شرق و غرب است، حتی چینی‌ها نیز چنین تفکری داشتند؛ در بین مارکسیست‌ها تفکرات مختلفی وجود دارد و برخی طرفدار شوروی بودند، حتی برخی برای اینکه لازم نباشد، توجیه کنند و کارهای خلاف انسانی شوروی آن زمان را گردن مارکسیست‌ها بیندازند یا کارهای خلاف و اشتباه مائوئیست‌ها در چین را توجیه نکنند، می‌گفتند ما چین و شوروی را قبول نداریم و طرفدار نظام مارکسیستی آلبانی می‌شدند که رهبر آن «انور خوجه» (دبیر اول حزب کارگر و رهبر آلبانی) بود؛ آن‌ها اصلاً چه جایگاهی در یک نظام سیاسی تأثیرگذار در دنیا داشتند؟ آن‌ها می‌دیدند که شوروی با این همه ادعایی که دارد از شاه حمایت می‌کند.

*ماجرای پخش اعترافات گلسرخی در صداوسیما پس از انقلاب

من تحلیلی درباره پخش مستقیم دادگاه خسرو گلسرخی دارم، ما در آن زمان تلویزیون نداشتیم و همسایه‌مان گفت بیایید دادگاه او را که زنده در حال پخش شدن از طریق تلویزیون است، ببینید. برای خود ما مهم بود که شاه چقدر آزادی می‌دهد و از کسی که مبارزه مسلحانه کرده، فیلم پخش می‌کند، درحالی‌که مشخص شد تحلیل روشنی دارند، آن‌ها می‌خواستند ماهیت اسلامی انقلاب را بگیرند، یعنی به دنیا بگویند آن‌هایی که به دنبال تغییر رژیم هستند، کمونیست‌اند، کمونیست هم یک سرش یا به چین وصل است یا به شوروی و چون حزب توده قوی بود، سر آن‌ها به آخور شوروی وصل بود، لذا شاه با تبلیغات فراوان دادگاه خسرو گلسرخی را نشان داد تا ادعا کند که آزادی داده و درعین‌حال نشان دهد، آن‌هایی که مبارزه مسلحانه می‌کنند، مسلمان نیستند، البته این پیش‌بینی شاه غلط از آب درآمد و جنایات آنان در زندان‌ها برای مردم بیشتر روشن شد و ما در حال حاضر نیز سالی چند بار بعداز آن انقلاب اسلامی دفاعیات گلسرخی را پخش می‌کنیم.

فارس: فکر می‌کنم برای اولین بار اعترافات خسرو گلسرخی بعدا از انقلاب در دوره مدیریتی شما پخش شد.

ضرغامی: یک بار این اعترافات اول پیروزی انقلاب پخش شده بود که با تحلیل‌های نادرست درباره آن، این فیلم کنار گذاشته شد.

فارس: در دوره شما نسبت به آرشیو صدا و سیما نیز اقدامات جدیدی صورت گرفت.

ضرغامی: کاملاً درست است. از روزهای اول بنده اهمیت این گنجینه آرشیوی را که در سازمان بود را متوجه شدم و به کارشناسان امینی در آنجا مأموریت دادم تا هر نواری که از نظر مدیران قبل محرمانه بوده، همه را بیاورید تا من ببینم، آن‌ها نیز نوارها را دسته‌بندی کرده و برای من می‌آوردند و من هم آن‌ها را می‌دیدم و متوجه شدم چه تصاویر ارزشمندی در اختیار ماست که باید به مردم نشان داده شود، اما بی‌جهت به بخش محرمانه رفته است و حتی برنامه سازانی که می‌خواهند از آن استفاده کنند باید یک سیر عجیب و غریبی طی کنند تا به یک پلان آن دست پیدا کنند.

لذا من در آرشیو را باز کردم و گفتم نباید چیز ممنوعی در آن وجود داشته باشد؛ ‌ دولت وقت نیز در جلسات مختلف خیلی از این اقدام حمایت کردند، یعنی آقای خاتمی و وزرای ایشان و حتی شورای امنیت وقتی بخش‌هایی از این آرشیو پخش شد، بسیار حمایت کردند که چقدر پخش این آرشیوها به مردم آگاهی می‌دهد.

فارس: این فیلم‌های طبقه‌بندی و محرمانه شده، شامل چه مستندها و اطلاعاتی بود؟

ضرغامی: مثلاً راهپیمایی‌های مربوط به چپی‌ها در دانشگاه تهران که ما از آن تصویری داشتیم که هیچ‌گاه پخش نمی‌شد، چپی‌ها در این تظاهرات شعار می‌دادند «کارگر، برزگر، ما باهم متحد می‌شویم» و بعد دست‌های خود را به یکدیگر می‌دهند و می‌گویند‌ «درود- درود بر خمینی» و این جمله را که می‌گفتند خمینی ما تو را به رهبری قبول داریم، ترجیع‌بند آن‌ها بود.

من به دوستان می‌گفتم ما الآن چقدر باید به لحاظ رسانه‌ای کار کنیم تا نشان دهیم که چپی‌ها و مارکسیست‌ها جمع می‌شدند و می‌گفتند که ازنظر ما هم، خمینی رهبر است و پخش این فیلم دیگر نیاز به هیچ‌گونه تبلیغ و تحلیلی نداشت؛ چراکه هژمونی و برتری حضرت امام آن‌قدر عیان بود که حتی چپی‌ها نیز در تظاهرات خود اعلام می‌کردند که خمینی رهبر ماست.

در موضوع گلسرخی نیز که یک بار ابتدای انقلاب پخش شده بود و دیگر پخش نشد، ما می‌خواستیم مجدد آن را پخش کنیم و برای آنکه برخی تندروها ما را اذیت نکنند و بگویند چرا این اظهارات را پخش کردید از آقای رحیم‌پور ازغدی خواهش کردم بیاید تا با یکدیگر مشورت کنیم؛ به او گفتم این فردی که علیه شاه حرف از مارکسیست می‌زند، در حرف‌های خود دائم از حضرت علی (ع)، دین و عدالت علوی و قیام امام حسین (ع) سخن می‌گوید و این نشان می‌دهد که آن‌ها مارکسیست به آن معنا نبودند.

شهید مطهری کتاب ارزشمندی با عنوان «علل گرایش به مادی‌گری» دارند که کتاب بسیار خوبی است و نشان می‌دهد که چرا مردم و جوانان به سوی مارکسیست گرایش پیدا کردند این کتاب در حال حاضر نیز قابل استفاده است، یک علت آن این است که اولاً از دین بی‌اطلاع بودند و دین‌های مبتنی بر خرافه و ذلت و حقارت را که برخی مبلغان در ذهن جوانان می‌کردند و تبلیغات مسیحیت فراوان بوده و باعث شده جوامع به سمت مارکسیست بروند و نگاه انقلابی را انتخاب کنند، شهید مطهری آن را در این کتاب تحلیل می‌کنند.

آقای رحیم‌پور ازغدی این موضوع را به‌خوبی تحلیل کردند و ما اولین بار این دو را با یکدیگر پخش کردیم تا درواقع به نوعی یک ضربه‌گیر داشته باشد، اما دفعه دوم که اعترافات گلسرخی را پخش کردیم، دیگر صحبت‌های آقای رحیم‌پور را حذف کردیم، همین الآن نیز سالی چند بار دفاعیات گلسرخی از تلویزیون پخش می‌شود و درواقع یکی از بهترین برنامه‌ها برای کسانی است که ادعای حقوق بشری دارند تا بدانند شاهی که آن‌قدر از او حمایت می‌کردند، چه جنایتی انجام داده است، آن هم از زبان یک مارکسیست.

فارس: اعترافات گلسرخی در بخش محرمانه‌های اسناد سازمان قرار داشت، درست است؟

ضرغامی: ‌ بله این‌ها همه جزو مواردی بود که قابلیت پخش شدن نداشت.

*هیچ فیلمی از آرشیو صداو سیما به سرقت نرفته است

فارس: در این زمینه مطرح است پس از باز شدن درب آرشیو بسیاری از مستندات آرشیوی مربوط به انقلاب و اوایل انقلاب در اختیار رسانه‌های بیگانه قرار گرفته تاجایی که گاها خودمان برخی از آن‌ها را هم دیگر نداریم؟

ضرغامی: ‌ این یک اخبار نادرستی بود که حدود یکی، دو سال قبل و بعدازآنکه چند مستند از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش شد، در چند رسانه مطرح شد که تصاویر آرشیوی صدا و سیما که خودش آن‌ها را پخش نکرده، در اختیار شبکه‌های ماهواره‌ای قرار گرفته است.

"به‌هر حال ۶ماه از زندگی‌مان را آنجا سر کردیم، شب‌ها جلسه و بحث‌های ضدآمریکایی داشتیم"درحالی‌که این اخبار کاملاً غلط و نادرست است، دلیلش نیز این بود که ما هرچه تصویر قابل قبول و ازنظر کیفی مناسب داشتیم، آن‌ها را پخش کردیم، مگر یک یا دو مورد خاص که شاید ازنظر اخلاقی مصلحت ندانیم آن را پخش کنیم که مصداق آن بسیار کم و محدود است. آنچه بود کاملاً پخش شد و همان مستندهایی که شبکه‌های ماهواره‌ای پخش کردند، من همه آن‌ها را دیدم و اگر ما آن‌ها را داشتیم، حتماً آن‌ها را پخش می‌کردیم، پس تصاویر موجود تماماً پخش شده است.

منابع خبر

اخبار مرتبط