چهرههای خندان در روز قیامت/ چرا برخی معاد را انکار میکنند؟
چهرههای خندان در روز قیامت/ چرا برخی معاد را انکار میکنند؟
یکی از علل مهم گرایش به مادیگری و انکار مبدأ و معاد، کسب آزادی بیقید و شرط در برابر شهوات و لذات، و هر گونه گناه است؛ نه تنها در گذشته که در دنیای امروز نیز این معنی به صورت آشکارتری صادق است.
خبرگزاری فارس- گروه فعالیتهای قرآنی: آیتالله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیات ۲۰ تا ۲۳ سوره مبارکه «قیامت»به شدت دلایل انکار معاد و چهرههایی که در روز قیامت خندان هستند، اشاره کرده است که متن آن در ادامه میآید؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ * وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ * وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ * إِلَیٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ؛ چنین نیست بلکه شما دنیای زودگذر را دوست دارید! و آخرت را رها میکنید! در آن روز صورتهایی شاداب است. و به پروردگارش مینگرد! ». (قیامت/ ۲۰ تا ۲۳)
در این آیات، بار دیگر به ادامه بحثهای مربوط به معاد باز میردد، ویژگیهای دیگری را از قیامت و همچنین علل انکار معاد را بیان میکند، میفرماید: «چنان نیست که دلایل معاد مخفی باشد و نتوانید به حقانیت آن پی ببرید، بلکه در حقیقت شما این دنیای زود گذر را دوست دارید» (کَلاّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ) «و به همین دلیل آخرت را رها میکنید» (وَ تَذَرُونَ الآخِرَةَ).
دلیل اصلی انکار معاد، شک در قدرت خداوند و جمع آوری «عظام رمیم» و خاکهای پراکنده نیست، بلکه علاقه شدید شما به دنیا است، شهوات و هوسهای سرکش سبب میشود که هر گونه مانع و رادعی را از سر راه خود بر دارید.
و از آنجا که پذیرش معاد و امر و نهی الهی، موانع و محدودیتهای فراوانی بر سر این راه ایجاد میکند، به انکار اصل مطلب برمیخیزید، و آخرت را به کلی رها میسازید.
همان گونه که قبلاً نیز گفتیم یکی از علل مهم گرایش به مادیگری و انکار مبدأ و معاد، کسب آزادی بیقید و شرط در برابر شهوات و لذات، و هر گونه گناه است نه تنها در گذشته که در دنیای امروز نیز این معنی به صورت آشکارتری صادق است.
این دو آیه، در حقیقت تأکیدی است بر آنچه در آیات قبل گذشت که میفرمود: «بَلْ یُرِیدُ الإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ * یَسْئَلُ أَیّانَ یَوْمُ الْقِیامَةِ».
آن گاه به بیان حال مؤمنان نیکوکار، و کافران بد کار، در آن روز پرداخته، چنین میگوید: «صورتهایی در آن روز شاداب و خندان و نورانی و زیبا است» (وُجُوهٌ یَوْمَئِذ ناضِرَةٌ).
«ناضِرَة» از ماده «نضرة» به معنی شادابی خاصی است که بر اثر وفور نعمت و رفاه به انسان دست میدهد که توأم با سرور و زیبایی و نورانیت است، یعنی رنگ رخساره آنها از وضع حالشان خبر میدهد که چگونه غرق نعمتهای الهی شدهاند، در حقیقت، این شبیه چیزی است که در آیه ۲۴ سوره «مطففین» آمده: تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیْمِ: «در صورتهای آنها (بهشتیان) شادابی نعمت را مشاهده میکنی».
این از نظر پاداشهای مادی، و اما در مورد پاداشهای روحانی آنها میفرماید: «آنها فقط به ذات پاک پروردگارشان مینگرند»! (إِلی رَبِّها ناظِرَةٌ).
نگاهی با چشم دل و از طریق شهود باطن، نگاهی که آنها را مجذوب آن ذات بیمثال، و آن کمال و جمال مطلق میکند، و لذتی روحانی و توصیفناپذیر به آنها دست میدهد که یک لحظه آن از تمام دنیا و آنچه در دنیا است برتر و بالاتر است!
توجه داشته باشید: مقدم شدن «إِلی رَبِّها» بر «ناظِرَةٌ» افاده حصر میکند، یعنی تنها به او مینگرند، و نه به غیر او.
و اگر گفته شود: بهشتیان مسلماً به غیر او نیز نگاه میکنند، میگوییم: اگر به غیر او نگاه میکنند، همه را آثار او میبینند، که نگاه کردن به اثر، نگاه به مؤثر است.
و به تعبیر دیگر در همه جا او را میبینند، و در همه چیز قدرت و جلال و جمال او را تماشا میکنند، لذا توجه به نعمتهای بهشتی آنها را از نظر به ذات خداوند غافل نمیکند.
به همین دلیل، در بعضی از روایات که در تفسیر این آیه آمده است میخوانیم: «آنها نظر به رحمت خداوند و نعمت او و ثواب او میکنند» چرا که نگاه به اینها نیز، نگاه به ذات مقدس او است.
جمعی از بیخبران، آیه فوق را اشاره به مشاهده حسی خداوند در قیامت گرفتهاند و میگویند: در آن روز، خدا را با همین چشم ظاهر مشاهده خواهند کرد!
در حالی که چنین مشاهدهای لازمهاش جسمانی بودن خداوند، و وجود در مکان و کیفیت و حالت خاص جسمانی است، و میدانیم ذات پاکش از این آلودگیها بر کنار است، همان گونه که در آیات مختلف قرآن، کراراً روی آن تکیه شده است از جمله در آیه ۱۰۳ سوره «انعام» میخوانیم: لا تُدْرِکُهُ الأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الأَبْصارَ: «چشمها او را نمیبیند، و او چشمها را میبیند» این آیه مطلق است، و هیچ اختصاص به دنیا ندارد.
عدم مشاهده حسی خداوند، واضحتر از آن است که بخواهیم بیش از این روی آن بحث کنیم، و هر کس کمترین آشنایی با قرآن و معارف اسلامی داشته باشد به این حقیقت اعتراف میکند.
بعضی برای «ناظِرَة» تفسیر دیگری ذکر کرده، و گفتهاند: از ماده «انتظار» است، یعنی مؤمنان در آن روز انتظارشان تنها از ذات پاک خدا است، و حتی بر اعمال نیک خود نیز تکیه نمیکنند، و پیوسته منتظر رحمت و نعمت اویند.
و اگر گفته شود: این انتظار آمیخته با نوعی ناراحتی خواهد بود، در حالی که در آنجا برای مؤمنان ناراحتی وجود ندارد.
در پاسخ میگویند: آن انتظاری آمیخته با ناراحتی است که اطمینانی به سرانجامش نباشد، ولی با وجود اطمینان، چنین انتظاری آمیخته با آرامش است.
جمع میان معنی «نظر کردن» و «انتظار داشتن» نیز بعید به نظر نمیرسد زیرا استعمال لفظ واحد در معانی متعدد جایز است، اما اگر بنا شود یکی از این دو معنی منظور باشد، ترجیح با معنی اول است.
این سخن را با حدیث پر معنایی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) پایان میدهیم، فرمود: اِذا دَخَلَ أَهْلُ الْجَنَّةِ الجَنَّةَ یَقُولُ اللّهُ تَعالی: تُرِیْدُونَ شَیْئاً أَزِیْدُکُمْ؟
فَیَقُولُونَ أَ لَمْ تَبْیَضَّ وُجُوهَنا؟ أَ لَمْ تُدْخِلْنَا الْجَنَّةَ وَ تُنْجِیْنا مِنَ النّارِ؟ قالَ: فَیَکْشِفُ اللّهُ تَعالی الحِجابَ فَما أُعْطُوا شَیْئاً أَحَبَّ اِلَیْهِمْ مِنَ النَّظَرِ اِلی رَبِّهِمْ!:
«هنگامی که اهل بهشت وارد بهشت میشوند خداوند میفرماید: چیز دیگری میخواهید بر شما بیفزایم؟ آنها میگویند: (پروردگارا همه چیز به ما دادهای) آیا روی ما را سفید نکردی؟ آیا ما را وارد بهشت ننمودی؟ و رهایی از آتش نبخشیدی؟در این هنگام حجابها کنار میرود (و خداوند را با چشم دل مشاهده میکنند) و در آن حال چیزی محبوبتر نزد آنان از نگاه به پروردگارشان نیست».
جالب توجه این که: در حدیثی از «انس بن مالک» از آن حضرت(صلی الله علیه وآله) آمده است که: یَنْظُرُونَ اِلی رَبِّهِمْ بِلا کَیْفِیَّة وَ لا حَدٍّ مَحْدُود وَ لا صِفَة مَعْلُومَة: «آنها به پروردگارشان مینگرند بدون کیفیت و حد محدود و صفت مشخصی»! و این حدیث تأکیدی است بر شهود باطنی نه مشاهده با چشم.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران