آثار هنری به جای تبلیغات در تهران نظرات شما

دوگانگی در قبال اقلیت ها – تظاهر به رعایت حقوق آنها در سیاست رسمی از یک سو و مجال دادن به ترویج نفرت از آنان توسط وابستگان به حکومت – محدود به یهودیان نیست. همه اقلیت های ایرانی آماج نفرت پراکنی از سوی عمال رژیم اند. وزن دو وجه این مشی دوگانه در مورد اقلیتهای گوناگون، مختلف است. نفرت پراکنی آشکار علیه بهاییان بیش از هر اقلیت دیگری اعمال می شود. در مقایسه با تبلیغات ضدبهایی، تبلیغات ضدیهودی رواج کمتری دارد و این تبلیغات بیشتر در پوشش سیاست ضداسرائیلی صورت می گیرد.
اخبار روز
بی بی سی فارسی - ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴

 سایت الف به مدیریت احمد توکلی، در مطلبی به نشانی زیر نمونه ای از یهودی ستیزی لجام گسیخته در جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشته است:
alef.ir
خلاصه این مطلب که به نظر می رسد ترجمه ای از متن یا متونی باشد، این است که یهودیان، طبق آموزشهای دینی خود، خونخوارند. در این مطلب اسامی و مکانها و حوادثی از قرون وسطی تا قرن بیستم ردیف شده اند تا چنین القا شود که یهودیان، غیریهودیان را می کشند تا خون آنها را در مراسم مذهبی خود مصرف کنند. ظاهرا مترجم این مطلب اطلاع چندانی از ماهیت به اصطلاح منابعی که در اصل (شاید عربی) مقاله از آن استفاده شده است، ندارد. از جمله این منابع، نشریه آلمانی «شتورمر» است که نازی ها در آلمان منتشر می کردند. در متن منتشرشده در «الف» از نشریه شتورمر نقل قول شده است.
تا کنون تبلیغات غالب در جمهوری اسلامی این بوده است که دشمنی رژیم با دولت اسرائیل است نه با یهودیان.

"در این مطلب اسامی و مکانها و حوادثی از قرون وسطی تا قرن بیستم ردیف شده اند تا چنین القا شود که یهودیان، غیریهودیان را می کشند تا خون آنها را در مراسم مذهبی خود مصرف کنند"مقامات جمهوری اسلامی مدعی اند یهودیان ایران از حقوق قانونی یک اقلیت دینی برخوردارند. البته آمار، حاکی از چیز دیگری است. طبق آمارهای مختلف، پیش از انقلاب بین ٨۰ تا ۱۰۰ هزار یهودی در ایران زندگی می کردند. اکنون جمعیت یهودیان ایران در حدود ۲۰ هزار نفر است. اینکه اکثریت بزرگ یهودیان در دوره حکومت فقها ناگزیر به ترک کشور شده اند، برای سنجش اعتبار ادعای رعایت حقوق این اقلیت در جمهوری اسلامی کافی است.
اما از آنجا که روایت حکام ایران از اوضاع کشور در هیچ عرصه ربط زیادی به واقعیت ندارد، آنها همچنان این روایت را حفظ کرده اند که خصومتشان با اسرائیل است نه با یهودیان.
در عین حال، حکومت اسلامی نمی خواهد جلوی تبلیغات گاه و بیگاه علیه همه یهودیان را بگیرد.

از نظر بسیاری از طرفداران حکومت، اسرائیل ستیزی تنها یک بهانه و یک استتار است برای یهودی ستیزی. از آنجا که «تقیه» از روشهای بسیار مورد علاقه اسلام سیاسی است، فعلا مصلحت نیست که یهودی ستیزی به گفتمان رسمی تبدیل شود. اما برای دست گرمی و به شوق آوردن امت حزب الله، گاه لازم است رواداری ظاهری در قبال یهودیان کنار گذاشته شود. متن منتشر شده در سایت الف، اولین نمونه برای چنین «تمرین»های یهودستیزانه نیست. محمدعلی رامین، معاون وزارت ارشاد در دوره احمدی نژاد، از دیگر کسانی است که اصرار زیادی بر فرق گذاشتن میان یهودیان و اسرائیل ندارد.

"ظاهرا مترجم این مطلب اطلاع چندانی از ماهیت به اصطلاح منابعی که در اصل (شاید عربی) مقاله از آن استفاده شده است، ندارد"او بارها درباره تاریخ یهودیان قلم فرسوده و البته کمی سیاسی تر از مطلب سایت الف، به تبلیغات ضدیهودی پرداخته است. به عنوان نمونه، روایت او از داستان تاریخی «استر و مردخای» چنین است: «دخترک یهودی نفوذی دربار خشایارشاه که ابتدا هویت یهودی خود را پنهان کرده و باعث جدایی میان شاه و همسرش می شود و بعد به کمک«مردخای» – صرفاً برای جلوگیری از وقوع یک توطئه احتمالی صدراعظم «هامان» علیه نفوذ یهودیان، در یک اقدام پیش دستانه، هزاران خانواده از مردم ایران زمین را قتل عام کردند.» (سایت محمدعلی رامین پر از چنین مطالبی است).
این دوگانگی در قبال اقلیت ها – تظاهر به رعایت حقوق آنها در سیاست رسمی از یک سو و مجال دادن به ترویج نفرت از آنان توسط وابستگان به حکومت – محدود به یهودیان نیست. همه اقلیت های ایرانی آماج نفرت پراکنی از سوی عمال رژیم اند. وزن دو وجه این مشی دوگانه در مورد اقلیتهای گوناگون، مختلف است. نفرت پراکنی آشکار علیه بهاییان بیش از هر اقلیت دیگری اعمال می شود.

در مقایسه با تبلیغات ضدبهایی، تبلیغات ضدیهودی رواج کمتری دارد و این تبلیغات بیشتر در پوشش سیاست ضداسرائیلی صورت می گیرد. در مورد اهل تسنن، روایت رسمی این است که آنها «برادران دینی» شیعیان اند. اما وقتی نوبت به بازجوها و ماموران امنیتی رژیم می رسد، گفتمان رسمی فراموش می شود و زندانیان وابسته به اقلیت اهل تسنن، به نام «عُمَری» دشنام می شنوند.
گاه نفرت پراکنی مذهبی حتی به چاشنی ناسیونالیسم و شووینیسم هم مجهز می شود. به ویژه در سالهای اخیر، جناح های مختلف رژیم به درجات متفاوت کوشیده اند با تاریک اندیشی ناسیونالیستی هم رابطه بگیرند. در مورد احمدی نژاد و اطرافیان او این تلاش از همه آشکار تر بود.

"تا کنون تبلیغات غالب در جمهوری اسلامی این بوده است که دشمنی رژیم با دولت اسرائیل است نه با یهودیان"اما دیگران هم سعی کرده اند از فافله ناسیونالیسم عقب نمانند. یکی از نمونه ها، اظهارات یونسی وزیر اطلاعات خاتمی و مشاور فعلی روحانی بود که اخیرا دخالت رژیم در کشورهای همسایه را به تاریخ امپراتوری ایران باستان ربط داد.
تکیه بر یک هویت نژادی، قومی یا مذهبی و تعریف مکانیسم سلطه بر اساس چنین هویتی، شگرد همیشگی حکومتهاست تا تعلق طبقاتی خود را پشت این هویت پنهان کنند. هر چه یک حکومت در عرصه سیاستهای اقتصادی و اجتماعی تبعیض گراتر و در پاسخگویی به خواستهای اکثریت جامعه ناکارآمدتر باشد، بیشتر به هویت طلبی همراه با نفرت پراکنی علیه هویت های دیگر نیاز دارد. این تصادفی نیست که فاشیسم و نژادپرستی به ویژه محصول دوره های بحران اقتصادی اند. در ایران، حکومتی که بحرانهای حاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را به کشور تحمیل کرده است، از نفرت پراکنی علیه اقلیت ها برای پوشاندن ریشه های واقعی این بحران ها استفاده می کند.

در مورد خاص یهودیان، این نفرت پراکنی با دشمن تراشی خارجی نیز آمیخته است تا حکومت بتواند گریبان خود را از مسئولیت بحران ها برهاند.

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منابع خبر

اخبار مرتبط