آمار اشتغالزایی روی آنتن رفت؛ تناقض ۶۰ برابری
در شرایطی که رئیسجمهور در سفر خارج از کشور است و دیگر فعالان سیاست و انتخابات هم مواضع چندان داغی در روزنامههای امروز ندارند، بررسی آمار اشتغالزایی در دوره دولتهای نهم و دهم در یک برنامه تلویزیونی زنده و آن هم شبکه یک در آستانه انتخابات در نوع خود جالب است. در مورد حضور یافتن یا نیافتن هاشمی رفسنجانی در انتخابات نیز تعیین تکلیف شده است.
انتخابات: هاشمی بیاید یا نیاید؟
در روزی که نکته چندان جدیدی در مواضع انتخاباتی نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده پیدا نمیشود، دو روزنامه کیهان و وطن امروز به قضاوت درباره حضور هاشمی رفسنجانی و نزدیکان وی در انتخابات آتی پرداختهاند.
کیهان در بخشی از یادداشت روز خود با تیتر «معلوم و مجهول انتخابات یازدهم» نوشته است: کارنامه دو طیف فتنه و انحراف در سه، چهار سال گذشته، نشان میدهد که اتفاقا عملکرد آنها در تناقض با حماسه سیاسی ملت ایران برای هم آوردی جهادی در مقابل فشار و هجمه دشمن است. فتنه انگیزی فتنه گران در سال ۸۸ و رفتارهای خیانت بار حلقه انحرافی حاکی از آن است که این دو طیف نقش اول را در ملکوک کردن حماسه ۴۰ میلیونی انتخابات ۴ سال پیش داشتهاند و بنابراین شرط الزامی خلق حماسه در انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲، پالایش فضا از تمام فتنه گران و منحرفان فارغ از تابلوهای فریبنده آنهاست.
نویسنده در پایان با یادآوری این مطلب آورده است که «فضای انتخابات از دو سو و توسط دو طیف به ظاهر مخالف در معرض هجوم نگرشهای سیاسی ـ اقتصادی عوام فریبانه (پوپولیستی) قرار دارد و دو طیف فتنه و انحراف مانند دو چرخ دنده معکوس در تعامل با یکدیگر حرکت میکنند.
"آنها مشترکا کاستیهای موجود را که محصول بدعملی سالیان مدیریت هریک از آنهاست پای نظام و اصول انقلاب مینویسند و متقابلا در باغ سبز نشان میدهند و سراب را ترسیم میکنند"آنها مشترکا کاستیهای موجود را که محصول بدعملی سالیان مدیریت هریک از آنهاست پای نظام و اصول انقلاب مینویسند و متقابلا در باغ سبز نشان میدهند و سراب را ترسیم میکنند. از وعده پرداختهای نقدی تا ادعای اینکه اگر ما سر کار آمده و با غرب کنار بیاییم مملکت را گلستان میکنیم و... همگی از یک آبشخور عوام فریبانه مشترک سرچشمه میگیرد و جملگی سبد تهی دشمن را پر میکند.» و با توجه به مقدمه متن در مورد سخت شدن انتخاب درست در شرایطی که تعداد نامزدها زیاد است، این انتظار را مطرح کرده است که فضا روشنتر شود.
روزنامه وطن امروز نیز درباره نامزدهای احتمالی انتخابات، سراغ هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی رفته است. مهدی محمدی، نویسنده سابق کیهان ابراز امیدواری کرده است که هاشمی بیاید تا بسیاری چیزها ثابت شود.
نخستین دلیل این که برخی هواداران درجه ۲ و ۳ هاشمی که کاری بیش از وبلاگنویسی و هرزنامهگردانی از آنها برنمیآید، اکنون قویا عقیده دارند اشتباهات دولت احمدینژاد سرمایه اجتماعی هاشمی را بازسازی کرده و او بر خلاف انتخابات ۸۴ یا ۸۸ دیگر رکورددار «رأی منفی» در نظرسنجیها نیست، بلکه قادر است این بار با چهرهای بازسازی شده و مشروعیتی دوباره به دست آمده، کار انتخابات را همان مرحله اول یکسره کند؛ این ادعایی است که حقیقتا به آزمون گذاشته شدن آن برای آینده کشور دارای اهمیت حیاتی است.
دلیل دوم از دید وی این است که آقای هاشمی باید کاندیدا شود تا علاوه بر سرمایه اجتماعی، نزدیکیهای او به جریان انحراف یعنی همان جریانی که در ظاهر شعار مخالفت با هاشمی میدهد برای افکار عمومی نمایان شود.
نویسنده دلایل دیگری را هم برشمرده که پنجمین و آخرین آنها عبارت است از این که: «و در نهایت هاشمی باید کاندیدا شود تا از جبهه واقعی ضداصولگرایی یعنی ائتلاف «فتنه ـ انحراف ـ ضدانقلاب ـ بیگانه» در تمامیت آن رونمایی شود. هیچ واقعهای همچون کاندیداتوری هاشمی مرزها را شفاف نکرده و فضا را برای بیان حرفهای ناگفته مهیا و مساعد نمیکند.»
دیگر مطلب انتخاباتی وطن امروز با تیتر «آیا «آبنبات» به جای «دُر غلتان» هم حق مسلم ماست؟!» به قلم حسین قدیانی با این مقدمه آغاز میشود که:
باز هم موسم انتخابات شد؛ بعضی از مدیران پیشین، همچین نظام را سیاه جلوه میدهند و همچین تصمیمات نظام را نقد میکنند، کانه خود هیچکاره بودهاند! حالا جناب حسن روحانی برای ما به موازات حق مسلم هستهای، سخن از حق مسلم رفاه و آرامش میراند!... عجب! یاد آن نویسنده دویخردادی افتادم که دیروز در «بهار» نوشته بود: از نظر آقایان هاشمی و خاتمی، ما نباید حتی یک بیکار در کشور داشته باشیم!...
"از وعده پرداختهای نقدی تا ادعای اینکه اگر ما سر کار آمده و با غرب کنار بیاییم مملکت را گلستان میکنیم و.."عجب! چند روز پیش «ایران» نوشته بود: احمدینژاد فقط یک خط قرمز دارد و آنهم هر گونه فساد، اعم از فساد سیاسی و فساد اقتصادی است!... عجب! جمله این بیگناهان، از کره ماه نزول اجلال کردهاند!! و ما نمیدانستیم... نمیدانستیم که به این «نوبران سیاست» رای بدهیم، بلکه گل و بلبل شود امور!
جشن در استادیوم
با نزدیک شدن به زمان برگزاری جشن دولت در ورزشگاه آزادی، مخالفتها با آن گستردهتر شده است. روزنامه بهار این موضوع را این گونه توضیح داده است که: «همایش برگزار کنید، ردصلاحیت میشوید»؛ این پیغام سخنگوی شورای نگهبان به مسئولان برگزاری همایش صدهزار نفری تجلیل از خادمان نوروزی است؛ همایشی که دولت از یک ماه پیش برایش برنامهریزی کرده است و میخواهد هر طور شده آن را برگزار کند. برایش هم فرقی نمیکند همه نهادها با هم بسیج بشوند و به او بگویند که این کار را انجام ندهد.
دولت بخواهد همایش برگزار کند، میکند. هیچکسی هم جلودارش نیست؛ حتی اگر تهدید شود که نامزد موردعلاقهاش ردصلاحیت خواهد شد؛ حتی اگر رییس پلیس تهران به او پیغام برساند که عواقب خوبی در انتظار مسئولان برگزاری این همایش نخواهد بود. پاسخ دولت به همه واکنشها سکوت است. تنها سکوت؛ سکوتی که نشان میدهد دولت چندان میلی به شنیدن هشدارها ندارد. دولت میخواهد از هر استانی سههزار نیرو با دخلوخرج خود از هزینه رفتوآمد و اسکان و تغذیه گرفته تا هدایا و تبلیغات و غیره به تهران بیاورد تا از خادمان نوروزی تجلیل کند؛ هزینهای که با یک حساب سرانگشتی نزدیک به۵۰میلیارد تومان خواهد رسید؛ ۵۰میلیارد هزینهای که رقم درشتش «تجلیل از خادمان» را در حاشیه و شائبه انتخاباتی بودنش را در متن قرار میدهد.
"روزنامه وطن امروز نیز درباره نامزدهای احتمالی انتخابات، سراغ هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی رفته است"
اما جالب توجیه روزنامه دولت است که با نسبت دادن تنگ نظری به مخالفان این جشن گفته است: در هر حال سرانجام بزرگترین رویداد گردشگری کشور در نوروز ۹۲ رقم خورد و ثبت بیش از ۸۵ میلیون اقامت شبانه مسافران نوروزی در فاصله زمانی ۲۸ اسفند ۹۱ تا ۱۶ فروردین ۹۲ نشان داد که این دیدار علاوه بر اینکه موجبات دلگرمی اعضای ستاد را در پی داشت برنامهریزیها را به سمت و سویی برد که مردم را به انجام سفر امیدوار کرد. این اتفاق خوشایند البته دستاورد دیگری هم داشت و آن اینکه برخلاف همه تصورات منفی و شایعهپراکنیها مبنی بر اینکه مردم با وجود گرانیها میل و رغبتی برای رفتن به سفر ندارند، نوروز ۹۲ به یکی از خاطرهانگیزترین و پرترددترین ایام سال تبدیل شد، ثبت بیش از ۱۰۰ میلیون نفر جابهجایی که بیش از نیمی از آن مربوط به استفاده از حمل و نقل عمومی است نشان داد که گردشگری داخلی جای خود را میان گردشگران پیدا کرده است و هر زمان که مردم با حوزه تمدن ایرانی – اسلامی بیشتر آشنا میشوند بر رونق آن نیز افزوده میشود.
آمار اشتغال روی آنتن رفت
در شرایطی که در گرمای فصل انتخابات، مسائل اصلی کشور کمتر مورد توجه قرار میگیرد و مسأله رأیگیری امروز مجلس در مورد کلیات بودجه چندان در روزنامهها مهم تلقی نشده است، بیشتر روزنامهها به اظهارات دکتر نیلی اقتصاددان در مورد آمار اشتغال پرداختهاند.
روزنامه شرق در این مورد نوشته است: «مسعود نیلی» در قاب تلویزیون، آن هم یک برنامه زنده در شبکه سنتی و دیرپای سیمای ایران یعنی شبکه اول. تا همین جای کار نیز یک «تعجب» بزرگ رقم خورده و همینجاست که جمله آشنای این روزهای بخش «نظرات» سایتهای خبری، باز هم خودنمایی میکند: «همیشه پای انتخابات در میان است!» اما ماجرا آنگاه جالبتر میشود که این اقتصاددان شاخص و طراح برنامههای توسعه دوران دولت سازندگی که چهرهای علمی نزدیک به اصلاحطلبان به شمار میرود، با استناد به آمار و نمودارهای متعدد، دولتهای نهم و دهم را از منظر «خرد و کلان» اقتصادی -در میان دولتهای ایران- در رتبه آخر قرار داد.
وی یکشنبه شب، گزارش خود از اقتصاد امروز ایران را به صورت اسلاید در برنامه اقتصادی «پایش» به مردم ارایه کرد که البته در سایت این برنامه هم در دسترس کاربران قرار گرفته است. این آمار حاکی از وضعیت ناخوشایند اقتصاد ایران است که استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، آنها را درآورده است.
نیلی در برنامهای که مرتضی حیدری (مجری که با برنامه گفتوگوی خبری شبکه دوم سیما «گل» کرد) تهیهکنندگی و اجرای آن را بر عهده دارد، با این محور سخن گفت که رییسجمهوری آینده ایران، وارث چه اقتصادی خواهد بود؟ آمارهای تلخ او، شاید به مذاق صف طویل کاندیداهای جریان راست سابق خوش نیاید، چه محوریترین مطالبه افکار عمومی از اصولگرایان این است که پس از هشتسال در اختیار داشتن تمامی ارکان اداره کشور، چرا جامعه ایران را با چنین شرایطی مواجه ساختهاند؟ طرفه اینکه هر کجا نیلی تلاش میکرد با رویه آرامتری به بیان یافتههای علمی و آماری خود بپردازد، این مرتضی حیدری بود که در بیان ناکارآمدی اقتصادی دولت گوی سبقت را میربود. در یکی از فرازها، نیلی از وضعیت نگرانکننده اشتغال سخن گفت و حیدری بیدرنگ آن را اینگونه تکمیل کرد: «دولت در شرایطی تقریبا هیچ شغلی بهطور سالانه ایجاد نکرده است که حدود ۷۰۰میلیارددلار درآمد نفتی داشته است و باید حدود ۵۰درصد بیش از دولتهای قبل، کارآفرینی میکرد.» پرسش نظرسنجی برنامه یکشنبه شب، راجع به اولویت کاندیداها بود که «برنامه محوری»، «معرفی تیم همکاران» و «سابقه اجرایی» برای این نظرسنجی انتخاب شده بود و همانطور که انتظار میرفت، بینندگان این برنامه گزینه برنامه محوری را بیشتر مدنظر داشتند.
نویسنده کتاب «اقتصاد ایران و معمای توسعهنیافتگی» در آغاز سخنان خود، اهم چالشهای اقتصاد کشور را در ۹ سرفصل طبقهبندی کرد:
۱ـ وضعیت بازار که در ذیل آن به تلاطم ارزی و نظام چندگانه نرخ ارز اشاره شده است.
"مهدی محمدی، نویسنده سابق کیهان ابراز امیدواری کرده است که هاشمی بیاید تا بسیاری چیزها ثابت شود"
۲ـ یارانهها و اصلاح قیمت انرژی.
۳ـ بودجه که کمیت و کیفیت خدمات دولتی و کسری بودجه هم در این بخش قرار داده شده است.
۴- نظام تأمین مالی بنگاههای اقتصادی، وضعیت سیستم بانکی و وضعیت بازار سرمایه هم زیرمجموعه این بخش است.
۵- شیوه اداره بنگاههای اقتصادی، محیط کسب و کار و واگذاریهای انجام شده نیز دو زیر فصل آن است.
۶- محیط زیست و تنگناهای منابع طبیعی
۷- تعامل با دنیا
۸- تورم
و سرانجام مورد نهم یعنی موضوع اشتغال.
نیلی سپس با اشاره به اینکه در هشتمورد اول، وضعیت مشخصی دارند به مهمترین چالش دولت آینده یعنی اشتغال پرداخت. بنا بر نمودارهای ارایه شده اعلام کرد حد فاصل سالهای ۸۰ تا ۸۵ که دوران اصلاحات و یکسال پس از آن است که شرایط همچنان تحتتاثیر برنامههای دولت سیدمحمد خاتمی بوده است، از میانگین سالانه حدود ۷۰۰هزار شغل خبر داد، در حالیکه حد فاصل سالهای ۸۵ تا ۹۰ که درآمد افسانهای نفت وجود داشته است، سالانه تنها چهارده هزار شغل ایجاد شده که رقمی نزدیک به صفر تعبیر میشود.
روزنامه آرمان نیز در این مورد نوشته است: بر این مبنا، در سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، میزان اشتغالزایی خالص سالانه، تنها ۱۴ هزار و ۲۰۰ بوده است که بسیار ناچیز و در حد صفر است. این در حالی است که بنا بر ادعای احمدینژاد، میزان اشتغالزایی سالانه در ۷ سال گذشته، بهطور متوسط سالانه ۸۵۷ هزار نفر بوده است. البته همین دولت مدعی است در سالهای ۸۹ و ۹۰، به میزان ۵/۲ میلیون نفر اشتغالزایی کرده و در سال ۹۱ نیز ۲ میلیون شغل ایجاد کرده است! ارائه آمار ۱۴ هزار و ۲۰۰ شغل در سال در رسانه ملی در حالی است که طبق همین آمار، در دولت قبل از احمدینژاد، میزان اشتغالزایی خالص، بالغ بر ۶۹۵ هزار نفر در سال بوده است. آمار اشتغالزایی خالص در دوران دفاع مقدس نیز که کشور درگیر یک جنگ تمامعیار ۸ساله بود، حدود ۲۰۰ هزار شغل در سال بود که چهارده برابر بیشتر از دوران کنونی است که بالاترین درآمد نفتی کل تاریخ ایران را داشته است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران