آمارهای رسمی از دختران فراری، زنان خیابانی و ...

آمارهای رسمی از دختران فراری، زنان خیابانی و ...
گویا
گویا - ۹ دی ۱۳۹۳

آمارهای رسمی از دختران فراری، زنان خیابانی و ... »
» نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »

همایون هاشمی از سال٩٠ تاکنون رییس سازمان بهزیستی کشور است؛ سازمانی که جامعه هدف گسترده‌ای دارد، از معلولان و بیماران مزمن روانی گرفته تا معتادان، دختران فراری، زنان خیابانی، بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی، اچ‌آی‌وی و... . این جامعه هدف مجموعه وظایف و فعالیت‌های سازمان بهزیستی را بسیار گسترده کرده است. آنقدر که گفته‌اند «هرباری که از قطار انقلاب برزمین مانده، بار این سازمان شده است.» یک سال و سه ماه پس از آغاز فعالیت دولت روحانی با همایون هاشمی، درباره مجموعه فعالیت‌های این سازمان و انتقادهایی که درباره این فعالیت‌ها مطرح است، مصاحبه کردیم.

به گزارش عصرایران، در ادامه بخش نخست مصاحبه «شرق» با وی پیرامون آسیب‌های اجتماعی را می‌خوانید:

بیشترین آسیب‌های اجتماعی کشور براساس شیوع‌شناسی‌ای که شما انجام داده‌اید چیست؟

اول اعتیاد سپس طلاق، فقر و آسیب‌های اجتماعی نوپدید مثل اعتیاد به فضای مجازی، اچ‌آی‌وی و روابط فراخانوادگی.

آمارهای رسمی از دختران فراری،زنان خیابانی و ...

توانمندسازی هرکدام از زنان خیابانی چه میزان اعتبار می‌خواهد؟

ماهانه یک‌میلیون‌تومان.

اینکه برای نگهداری است.

"حرفه‌آوری و توانمندسازی‌شان چقدر اعتبار لازم دارد؟ بله یک‌میلیون‌تومان برای نگهداری است"حرفه‌آوری و توانمندسازی‌شان چقدر اعتبار لازم دارد؟
بله یک‌میلیون‌تومان برای نگهداری است. رقمی هم برای حرفه‌آموزی و حمایت‌های اجتماعی نیاز داریم که حداقل چهار، پنج‌میلیون‌تومان است.

الان چه تعداد زن و دختر خیابانی در مراکز دارید؟

در شش‌ماهه اول ٩٣ در مراکز بازپروری زنان و دختران آسیب‌دیده اجتماعی نزدیک هزارنفر را ساماندهی کردیم و پنج‌برابر این عدد در مراکز گذری و سرپایی خدمات گرفته‌اند. در خانه سلامت نزدیک به ٤٠٠نفر.

بیش از ٨٦درصد زنان خیابانی کارتن‌خواب، معتاد و آسیب‌دیده هستند. اینها بیمار هم هستند و از یک یا دو بیماری رنج می‌برند.

سن اینها چقدر است؟

در خانه سلامت ٣٨درصد زیر ١٥سال، ٧٩درصد زیر ١٩سال و متوسط سن ١٨/٥ است که در سال٩٠ نسبت به مطالعات قبل یک‌سال کاهش داشته است.

٣٩٠ تا از ٤٨٤نفر برای بار اول پذیرش شده‌اند. علت پذیرش در ٤١درصد خشونت خانگی، ١١درصد اعتیاد و در ١٣درصد بی‌سرپرستی بوده است.

٧١درصد تحصیلات راهنمایی یا کمتر و ٤٢درصد سابقه ترک‌تحصیل داشته‌اند.

٦٩درصد سلامت روان داشتند. ٩٠درصد فاقد هرگونه سوءسابقه بوده‌اند اما ٦٧نفر سابقه اقدام به خودکشی داشته‌اند که با توجه به عدد ٢٠ تا ٤٠ در هر ١٠٠نفر، نرخ بروز خودکشی ٦٧ مورد در ٤٨٤، رقمی بالا و نگران‌کننده است.

٢١٧نفر در روزهای اولیه فرار از منزل هیچ جایی نداشته‌اند. از این تعداد ٢٤٥نفر به خانواده برگشته‌اند ٣٥نفر از آنها به اقوام و ٩٠نفر هم به مراکز بهزیستی ارجاع داده شدند.

در مورد زنان و دختران مراکز بازپروری آمارها چگونه است؟
٨٦درصد برای بار اول پذیرش شده‌اند. ٣٤درصد ١٥ تا ١٧سال، ٥٥درصد زیر ٢٠سال، ٣٠درصد ٢٠ تا ٢٩سال داشتند و شش‌درصد هم زیر ١٥سال داشتند.

٧٠درصد تحصیلاتشان راهنمایی و کمتر بوده و ١٦درصد متاهل بودند، ٥١درصد مجرد، ٢٢درصد مطلقه، ٥٤٥نفر با والدین زندگی می‌کردند و ٩٨درصد بیکار بودند.

حداقل سرانه برای ساماندهی و توانمند‌سازی این افراد چقدر است؟
حداقل سرانه ١٢میلیون‌تومان برای هرفرد است.

چه تعداد اچ‌ای وی دارند؟
این را احصا نکردیم.

نرخ بروز این آسیب‌ها در کشور چگونه است؟

نرخ بروز طلاق نگران‌کننده است. در استان البرز نرخ بروز طلاق خیلی بالا رفته است.

"در خانه سلامت نزدیک به ٤٠٠نفر.بیش از ٨٦درصد زنان خیابانی کارتن‌خواب، معتاد و آسیب‌دیده هستند"نرخ بروز طلاق در کشور ١٦/٣ است. از هر ١٠٠ ازدواج ١٦ ازدواج به طلاق منجر می‌شود و البته این آمار خیلی خوشبینانه است. در برخی استان‌ها مانند استان البرز نرخ بروز طلاق نزدیک یک‌به‌یک شده است.

مهم‌ترین دلایل طلاق در کشور چیست؟

طبق اظهارات افراد مراجعه‌کننده به مراکز کاهش طلاق سازمان بهزیستی بالاترین علت طلاق با ١٤درصد مربوط به اعتیاد است. پس از آن دخالت اطرافیان و عدم‌حمایت‌های روانی و عاطفی با نرخ ١١/٣درصد، عدم‌مسوولیت‌پذیری شوهر با ١٠درصد و پایین‌بودن آستانه تحمل و عدم‌بلوغ فکری با هشت‌درصد در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

البته نارضایتی جنسی عامل ٦٠درصد خیانت‌ها بوده و بیش از ٥٨درصد زنان و مردان عنوان می‌کردند نارضایتی جنسی دارند و ٣٠ تا ٤٠درصد طلاق‌ها هم به علت نارضایتی جنسی است.

البته مهم‌ترین دلایل اجتماعی بروز طلاق؛ فقر، مصرف موادمخدر، بیکاری، اصل‌قراردادن مادیات، افزایش نگرش‌های فردگرایی در جامعه و شاغل‌بودن زن است. برای پیشگیری از طلاق «طرح بشیر» را به‌صورت آزمایشی در استان یزد یک‌سال پیش شروع کردیم.

٩٠هزار پرونده متقاضیان طلاق که از سوی قوه قضاییه به سازمان بهزیستی ارجاع داده شد را بررسی کردیم. در نزدیک به ٤٥درصد پرونده‌ها از طلاق جلوگیری شد و البته این پروسه یک‌سال طول کشید.

در ٣٠درصد پرونده‌ها مداخلات مددکارانه منجر به سازش کامل شد. ١٥/٩درصد مشاوره‌های مستمر منجر به ایجاد سازش مشروط و پیگیری جهت ایجاد تفاهم کامل صورت گرفت و می‌توان نتیجه گرفت در حدود ٤٥درصد از مراجعان منجر به سازش شد که قابل‌توجه بود و بیانگر این است که مداخلات حرفه‌ای روانشناسی مددکارانه می‌تواند در ایجاد تفاهم و رفع تنش بین زن و شوهر مفید واقع شود. البته پیامد طلاق در فرزندان هم بسیار قابل توجه بود؛ ٤٠درصد کودکان می‌گفتند که حداقل روزی یک‌بار به طلاق فکر می‌کنند.

این طرح در دو سطح پیشگیری و مداخله انجام می‌شود، در مرحله پیشگیری حمایت از افراد متقاضی طلاق صورت می‌گیرد و برنامه‌ریزی‌ها برای این است که افراد وارد پروسه طلاق نشوند. حمایت اجتماعی روانی با هدف انصراف از طلاق صورت می‌گیرد.

"علت پذیرش در ٤١درصد خشونت خانگی، ١١درصد اعتیاد و در ١٣درصد بی‌سرپرستی بوده است.٧١درصد تحصیلات راهنمایی یا کمتر و ٤٢درصد سابقه ترک‌تحصیل داشته‌اند"سطح مداخله مربوط به بعد از طلاق است تا اگر طلاق با وجود تلاش‌ها اتفاق افتاد، زوجین و کودکان کمتر آسیب ببینند.

تراکنش آسیب‌های دیگر چگونه است؟

تراکنش اعتیاد متاسفانه چندان قابل رصد نیست. نرخ بروز اعتیاد به مواد صنعتی در شهرهای بزرگ درحال رشد و دسترسی هم آسان‌تر است. اعتیاد به مواد سنتی بیشتر در شهرهای مرزی دیده می‌شود.

بخشی از جامعه هدف شما، بیماران مزمن روانی هستند. هشدارهایی درخصوص شیوع بیماری‌های روانی در جامعه به گوش می‌رسد. چه تعداد بیمار مزمن روانی درحال حاضر تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند و برآوردتان از تعداد بیماران مزمن در سطح جامعه چیست؟

یکی از فعالیت‌های اساسی سازمان بهزیستی توانبخشی به بیماران مزمن روانی است.

بیماران روانی از نظر سطح بیماری در دوسطح حاد و مزمن دسته‌بندی می‌شوند. حادها در بیمارستان‌ها بستری می‌شوند و قسمت سخت و هزینه‌بر نگهداری از بیماران مزمن روانی برعهده بهزیستی قرار گرفته است. براساس قانون، این وظیفه برعهده بهزیستی نبود و برگرده ما گذاشته شد. درحال حاضر ١٨٠هزار بیمار مزمن روانی در مراکز شبانه‌روزی سازمان بهزیستی نگهداری می‌شوند.

هزینه نگهداری هربیمار در ماه چقدر است؟

بیش از یک‌میلیون‌تومان. این یک وظیفه ناهمگن برای سازمان است و از آنجایی که وزارت بهداشت این وظیفه را در گذشته قبول نکرده است، برعهده ما گذاشته‌اند.

میانگین سنی بیماران مزمن روانی تحت پوشش سازمان چقدر است؟

میانگین سنی ٣٥ تا ٣٧سال است.

برآوردها از شیوع این بیماری در سطح جامعه چگونه است؟

بحث بهداشت روان نیاز به آمایش و پیدایش دارد.

"برای پیشگیری از طلاق «طرح بشیر» را به‌صورت آزمایشی در استان یزد یک‌سال پیش شروع کردیم"برآوردهای ما می‌گوید سن بروز اضطراب در جامعه که یکی از پیش‌درآمد‌ها و علل بیماری‌های روانی است، درحال رسیدن به سنین کودکی و خردسالی است و به این علت درحال حاضر برنامه غربالگری اضطراب را در مهدهای‌کودک ١٢استان شروع کردیم تا اقدامات پیشگیرانه لازم انجام و قبل از نیاز به اقدامات مداخله اقدامات پیشگیری‌محور انجام شود.

میزان شیوع در سطح جامعه چقدر است؟

حدود ٥٠٠هزارنفر بیمار روانی مزمن در سطح جامعه داریم.

سال گذشته در نشست خبری‌تان گفتید ٣٦٤زن خیابانی در مراکز سازمان بهزیستی رسوب کرده‌اند چه عواملی باعث رسوب اینها شده است؟ چقدر سازمان مقصر است و چه کارهایی باید انجام می‌شد تا این زنان بازتوان می‌شدند و به جامعه بازمی‌گشتند و انجام نشد؟

فاصله زمانی تبدیل فرد سالم به فرد آسیب‌دیده اجتماعی بسیار پایین است اما برعکس زمان بازتوانی اجتماعی فرد آسیب‌دیده و جامعه‌پذیری مجدد وی خیلی زیاد و پرهزینه است. پرکردن این فاصله کار سختی است. نیاز به مددکاری و حمایت‌های اجتماعی دارد. اگر یک دختر فراری از منزل را بتوان ظرف ٢٤ساعث شناسایی و ساماندهی کرد وارد فاز آسیب نمی‌شود، اما اگر نتوانیم در این زمان طلایی، وی را شناسایی کنیم، فرد آسیب‌دیده‌ای می‌شود که بازتوانی جامعه‌پذیرکردن وی بسیار سخت است.

یکی از دلایل رسوب‌کردن هم همین است متاسفانه وقتی دختر و زنی در ایران آسیب می‌بیند، خانواده و جامعه دیگر وی را نمی‌پذیرد و بازتوانی روانی خود فرد هم بسیار دشوار می‌شود، باید ماه‌ها و سال‌ها کار کنیم تا وی را از نظر روانی به جامعه برگردانیم.

چه کارهایی باید برای این زنان و دختران انجام می‌شد که نشد؟

گاهی در مسیر بازتوانی و حمایت‌های روانی و اجتماعی به‌دلیل کمبود منابع و عدم یکپارچگی میان دستگاه‌ها اخلال ایجاد می‌شود. به‌عنوان نمونه وقتی در فاز جمع‌آوری و بازتوانی آسیب‌دیدگان اجتماعی اعم از معتادان، کارتن‌خواب‌ها و زنان خیابانی قسمت سخت موضوع سهم بهزیستی می‌شود چون من اعتقاد دارم «جمع‌آوری» قسمت جزیی‌ای از کار است اما فاز قرنطینه که ٤٥روز است و فاز بازتوانی که ماه‌ها و سال‌ها طول می‌کشد، برعهده سازمان بهزیستی است دستگاه‌های دیگر دست روی دست می‌گذارند و نظاره‌گرند.

ما مشکل یکپارچگی و کمبود منابع را داریم.

منابع خبر

اخبار مرتبط