آن​هایی که کولی نمی​دهند از سینما حذف می​شوند / حرف​های فریبرز عرب​نیا در برنامه «هفت»

آن​هایی که کولی نمی​دهند از سینما حذف می​شوند / حرف​های فریبرز عرب​نیا در برنامه «هفت»
فرهیختگان
شفاف - ۷ خرداد ۱۳۹۰

سمیه علیپور: فریبرز عرب‌نیا جمعه شب ششم خرداد مهمان بخش گفت‌و‌گوی ویژه‌برنامه زنده «هفت» با اجرای فریدون جیرانی بود. او سخنان خود را در دو بخش پاسخ‌دهی به واکنش‌ها نسبت به سخنانش در برنامه هفته گذشته «هفت» و دلیل نبود قهرمان در سینمای امروز ایران مطرح کرد. عرب‌نیا در بخش اول اظهارات خود درباره بازتاب صحبت‌های هفته گذشته‌اش، گفت: «مصاحبه بازتاب خیلی گسترده​ای در سایت​ها و رسانه​ها داشته و تقریبا به غیر از همکاران سینمایی همه راجع به آن صحبت کرده‌اند. بخش عمده‌ای از همکاران با من تماس گرفتند. بخش خیلی زیادی از این تماس​ها تاییدها بود که از آن​ها می​گذرم و به برخی نکات منتقدانه می​پردازم.» او ادامه داد: «برخی از این اظهارنظرها بعضا با شیطنت​ها و بی مهری​ها از مدار انصاف خارج شدند و گروهی هم عامدانه صورت مسئله را پاک کردند و خواستند موضوع را مخدوش کنند.

"سمیه علیپور: فریبرز عرب‌نیا جمعه شب ششم خرداد مهمان بخش گفت‌و‌گوی ویژه‌برنامه زنده «هفت» با اجرای فریدون جیرانی بود"دوستانی در معدود موارد از من ایراد گرفتند چرا از کلام مقام رهبری، عالی​ترین مقام جمهوری اسلامی هزینه کرده​ام برای چنین گفت‌و‌گویی.» این بازیگر اظهار داشت: «گروهی دیگر از این هم پای خود را فراتر گذاشته​اند و اشاره من به واژه های عدالت و اعتدال را نشانه کردند و من را به جریان آقای احمدی‌نژاد منتسب کردند. من فکر می‌کنم بخش اساسی صحبت من در مورد مسئولان و وظیفه و تکالیف بازیگر صرف این شد که بفهمیم بازیگر بیش از هرچیز یک آدم فرهنگی است. من خودم را سرباز سیاست‌های جمهوری اسلامی نمی‌دانم. من خودم را خادم و مهره​ای فرهنگی برای خدمت به فرهنگ این مرز و بوم می‌دانم. به این معنا باید متوجه باشیم وقتی از کلام مقام معظم رهبری مثال می​آورم از شخصیت فرهنگی ایشان استفاده می​کنم.» او گفت: «عالی​ترین مقامی در جمهوری اسلامی که کشور را رهبری فرهنگی می​کند مقام معظم رهبری است و فرمان​های لازم الاجرا از آن ایشان است.

خطوط قرمز ما براساس پذیرفتن رهبری ایشان به عنوان هدایتگر سیاست​های فرهنگی کشور و التزام به رعایت قوانین تعیین می​شود. وقتی کلام مشخص است و خطوط قرمز براساس کلام مشخص است چطور می​شود که همه چیز به سلیقه​های مدیریتی بازمی​گردد.» عرب نیا با تاکید براینکه هیچ​گاه در طول دوران کاری موضع​گیری سیاسی نداشته است، گفت: «در ۲۰ سال دوران حضورم در عرصه بازیگری هیچ‌گاه جهت‌گیری و فعالیت سیاسی نداشته​ام. معنای حرف من بی توجهی به امر سیاست نیست به خصوص در کشوری که سایه سیاست بر سر فرهنگ بسیار بسیار بسیار سنگین است و این یکی از معضلات ما است. من به عنوان کسی که تا به حال هیچگونه اظهار نظر سیاسی نکرده‌ام و در جریان انتخابات ریاست جمهوری و یا سایر انتخابات از هیچ کس حمایت نکرده‌ام الان با صراحت می گویم رای من به جناب آقای احمدی نژاد نبوده است، اما حتی اگر می بود این جفا در حق سخنان یک آدم اهل فرهنگ است که واژه عدالت را منتسب کنیم به یک مقام سیاسی.» او ادامه داد: «باز جریاناتی هستند که نمی‌خواهند مشکلات اساسی فرهنگی مشخص شود و سعی می‌کنند همه چیز را مخدوش کنند و از آب گل‌آلود ماهی بگیرند. من شان هنرمند را اجل بر سیاست‌بازی و سیاست‌زدگی می‌دانم.

"او سخنان خود را در دو بخش پاسخ‌دهی به واکنش‌ها نسبت به سخنانش در برنامه هفته گذشته «هفت» و دلیل نبود قهرمان در سینمای امروز ایران مطرح کرد"تعریف سیاستمدار به شکل خلاصه این است، فردی که از قدرت و پول استفاده می‌کند برای تحکیم و تثبیت منافع شخصی گروهی و استیلا و سلطه این منافع بر منافع دیگر، اما کار هنرمند اصیل ایجاد اتحاد و گفت‌و‌گو و درک متقابل بین تمامی انسان‌ها و بستری زیباتر برای زندگی است. معنای سخنان من این نیست که سینماگران باید به سیاست پشت کنند، اما رفتار سیاسی، سیاست‌بازی و سیاست‌زدگی متفوات از هوشیاری یک هنرمند در فهم سیاست در حوزه کارش است.» او در مورد شان یک بازیگر گفت: «من بازیگرم. از طریق تخصصم، حرفه‌ام و عشقم به مردم و این سرزمین تکثیر می شوم. هم به واسطه نقش‌های مختلفی که از لایه‌های مختلف اجتماع و اقوام مختلف بازی می‌کنم و هم از طریق تاثیر بر فرهنگ کشورم.» او ادامه داد: «من فریبرز عرب‌نیا ارمنی فیلم «شکلات داغ»، بلوچ فیلم «خاک و آتش»، ترکمن «دلباخته»، معترض «سلطان»، مختار «مختارنامه» و پلیس «ضیافت» هستم. من از طریق تکثیر و تکثر جلوه های حق متعال به عنوان یک بازیگر قامت مجسم تمنیات، ترس ها، آرزوها، تردیدها، شادی ها و رنج ها و تمام تب و تاب روح مردم سرزمینم هستم.

مقام بازیگر میراث فرهنگی یک سرزمین است و هم پرورده و آموخته آن فرهنگ. پس یک هنرمند واقعی پیش از هر چیز و بیش از هر چیز یک انسان مستقل است. بزرگترین بلای هنر در عصر فعلی سرزمین من این است که هنرمندان خودشان را ملزم می دانند تا به جریانی منتسب کنند.» عرب نیا تاکید کرد: «این فاجعه آفرینی می کند و متوجه نیستیم. اصلی‌ترین ضرر امروز به شکل حذف انسان‌های مستقل نمود پیدا می‌کند، آدم‌هایی که نمی‌خواهند به کسی کولی بدهند و یا کولی بگیرند. این همه راجع به دستمزد بازیگران صحبت شد.

"من فکر می‌کنم بخش اساسی صحبت من در مورد مسئولان و وظیفه و تکالیف بازیگر صرف این شد که بفهمیم بازیگر بیش از هرچیز یک آدم فرهنگی است"امروز گروهی از تهیه‌کنندگان به دلیل اینکه فیلمنامه را به خوبی نمی شناسند و جرات رفتن سراغ عرصه‌های نو را ندارند و نمی‌خواهند و نمی‌توانند کیفیت استاندارد فیلم ها را حفظ کنند و با لابی‌ها و شیوه زندگی خود جوری عجین شده‌اند که نمی توانند آن را ترک کنند پس در انتخاب عوامل فیلم چنین رفتار می‌کنند.» او توضیح داد: «با یک بازیگر معتبر نه، یک بازیگر مشهور شروع می‌کنند و دستمزد کلانی به او می‌دهند. این دستمزد را از فروش فیلم نمی‌آورند از کم کردن از دستمزد سایر عوامل و به تعبیر این افراد عوامل فرعی به دست می‌آورند. عکاس حرفه‌ای کارآمد دارای استاندارد تبدیل به پسرخاله‌ای می شود که دوربین را دو هفته است که در دست گرفته، منشی صحنه‌ای که سال‌ها در سینما زحمت کشیده تبدیل به دخترخاله‌ای می‌شود که باید به او توضیح داد پن به راست به معنی پهن شدن به راست نیست و و و ... نتیجه چنین می‌شود که سینمای مستقل یعنی سینمایی که نمی‌خواهد زیر پرچم سینمای روشنفکری برود و لابی روشنفکرها و نه می‌خواهند زیر سلطه سینمای دولتی و قبایلش قرار بگیرد، به شکل استعدادهای درخشانی از سینما دور می‌مانند.» عرب‌نیا اظهار داشت: «هفته قبل در بخشی از سخنانم به این مسئله اشاره کردم که مفهوم عدالت مطلق است. منظور من چنین نبود که تعریف عدالت مطلق است.

منظورم این بود که نیاز به اجرای عدالت امری مطلق است. عدالت مثل امر حاملگی خانم هاست. یک خانم یا صد در صد باردار است یا نیست. ما نمی‌توانیم بگوییم ۲۰ درصد باردار است. مفهوم عدالت نسبی است، اما نیاز به اجرای آن مطلق است.» او گفت: «در جهان کره خاکی شاهد اجرای دو نوع عدالت هستیم.

"خطوط قرمز ما براساس پذیرفتن رهبری ایشان به عنوان هدایتگر سیاست​های فرهنگی کشور و التزام به رعایت قوانین تعیین می​شود"یکی عدالت مرد گونه‌ای است که نوع بشر ایجاد کرده و تنبیه هر جرم مشخص است. این عدالت مردانه است. عدالت دیگر، عدالت مونث است. کسی که دچار گناه می‌شود فقط به زندان نمی رود، یکدفعه صاعقه به خانه‌اش می‌خورد یا فرزندش بیمار می‌شود. تناسب بین این دو را فرد دیگری تعیین می کند.

به این معنا عدالت و مفهومش نسبی است و نیاز به اجرای آن مطلق.» عرب نیا در بخش دیگر سخنانش به صحبت های مسعود فراستی منتقد برنامه «هفت» در مورد اظهارات خود، اشاره کرد و گفت: «ایشان بعد از رفتن من به شکل بسیار جوانمردانه ای در نبود بنده، انتقادی را به شکل مغشوش و به اعتقاد من با هدف گم کردن موضوع اصلی به شکل کدوار و با تکنیک قدیمی در ذهن مخاطب کاشتند و دیگر درباره آن صحبت نکردند. وقتی شما در مورد دستمزد بازیگری سخن گفتید ایشان گفتند در این مورد چیزی نمی‌گویم. چند صد میلیون که چیزی نیست... آن را با دستمزد کارگردان مقایسه کردند و گفتند جای فروتنی بازیگر کجاست؟» او ادامه داد: «وقتی این کدها را کنار هم بگذاریم، فقط دو جور می‌توان در مورد آن قضاوت کرد. آیا من بازیگر به خاطر اینکه دستمزدم از یک کارگر بیشتر است فروتن نیستم.

"معنای حرف من بی توجهی به امر سیاست نیست به خصوص در کشوری که سایه سیاست بر سر فرهنگ بسیار بسیار بسیار سنگین است و این یکی از معضلات ما است"پس تمام سینمای ایران آدم های غیرفروتنی هستند، جامعه پزشکان و نمایندگان مجلس و همه... اما همین جا هم بحث مغشوش است. ما کارگرانی متخصص داریم که دستمزدشان از من بازیگر با سالی دو فیلم بیشتر است. پس این نوع توپ را در زمین حریف انداختن حرف های نخ نما شده دوره کمونیسم است که معادلش را در تاریخ اتحادیه جماهیر شوری دیدیم.» این بازیگر گفت: «هفته قبل من به این مسئله اشاره کردم که دستمزد پنج ساله من به اندازه دستمزد یک فصل مربی فوتبال بوده، اما منظور من بی‌قدر و اجر کردن زحمات مربی فوتبال نیست. یک مربی فوتبال همانقدر باید دستمزد بگیرد چون چرخش مالی صورت گرفته در فوتبال خیلی عظیم است، سود مالی عایدی از یک برد و یا گرفتن جام خیلی عظیم است.

پس میزان دستمزد را چیزهای دیگری مشخص می کند.» او اظهار داشت: «وقتی آقای فراستی به من می‌گوید متوهم حاضرم با یک روانشناس قابل اینجا بنشینیم و ببینیم ایراد ساختار روحی کدامیک از ما بیشتر است. ما پدیده ای به اسم نارسیسیم داریم که اینجا ختم می‌شود که یک نفر روی این صندلی می‌نشیند و به میراث فرهنگی یک کشور، آقای کیمیایی توهین می‌کند. به فیلم‌های اخیر آقای کیمیایی من هم نقدهایی جدی دارم، اما صحبت من اینجا از واژه‌ای است که آقای فراستی به کار برد و جامعه را ملتهب کرد. من درباره بحث ادب، احترام و جوانمردی در نقد صحبت می‌کنم. وقتی ایشان درباره فیلم «شوکران» واژه‌ای را در حد تربیت خودشان به کار می‌برند فراموش می کنند که این فیلم در زمان نمایش خود آنچنان مدیران را به فکر واداشت که اندیشیدند چه بر سر کشور و مادی پرستی می‌آورند.

"من از طریق تکثیر و تکثر جلوه های حق متعال به عنوان یک بازیگر قامت مجسم تمنیات، ترس ها، آرزوها، تردیدها، شادی ها و رنج ها و تمام تب و تاب روح مردم سرزمینم هستم"می شود این فیلم را دوست نداشت اما نمی‌توان به آن توهین کرد.» عرب‌نیا گفت: «من آماده هستم بابت هر کدام از حرف‌هایی که زدم با دوستان بنشینم و صحبت کنم و اگر من اشتباه کرده بودم عذرخواهی خواهم کرد و حرف برتر را می‌پذیرم، اما حالا که خودتان حضور دارید به این نکته برسم آیا مقام بازیگر همینی است که اکنون در جامعه وجود دارد و اگر نیست چه کسی باعث شده است.» او درادامه خطاب به جیرانی گفت: «آقای جیرانی شما هفته قبل فیلمی ۱۵ دقیقه ای نشان دادید که در آن اسم بهروز وثوقی و مرحوم فردین چندین بار به عنوان لات کلاه مخملی و لمپن آورده شد. چندین بار در فیلم مستقیم یا غیرمستقیم ستاره‌های قبل از انقلاب به شکل کسانی نمایش داده شدند که از جاهایی غیرسینما بودند و وقتی که صحبت شد، اشاره شد این ها سرنوشت تلخی دارند و در تنهایی می میرند، اشاره شد این ها عموما سرصحنه با یک لباس معنا پیدا می کردند.» جیرانی در این بخش از سخنان عرب‌نیا توضیحاتی را بیان کرد و اظهار داشت: «شما متوجه تحلیل موجود در آن گزارش نشدید. منظور ما لباس نبود، شخصیت بود. همچنین گفته ما این نبود که آن‌ها لات هستند، اصلا این طور نیست. نه آقای وثوقی لات بوده و نه فردین.

قصد ما جسارت به هیچ یک از این آقایان نبوده است.» عرب نیا گفت: «قطعا اگر منظور شما جسارت بود من امروز در این برنامه نبودم. با حضور مرحوم فردین بود که سلطه سینمای هند از ایران رفت و مردم به سالن‌ها رفتند و فلیمفارسی دیدند. آیا بهروز وثوقی با در نظر گرفتن مقام فرهنگی او فقط فیلم هایی بازی کرد که لباس لات ها به تن داشت؟» جیرانی در توضیح این بخش گفت: «این ها با آن لباس مطرح شدند. لباس یعنی شخصیت. آنان با آن شخصیت مطرح شدند.» عرب نیا اظهار داشت: «بازیگر برآیند و شمایل جامعه است.

"بزرگترین بلای هنر در عصر فعلی سرزمین من این است که هنرمندان خودشان را ملزم می دانند تا به جریانی منتسب کنند.» عرب نیا تاکید کرد: «این فاجعه آفرینی می کند و متوجه نیستیم"چرا مرحوم خسرو شکیبایی در «هامون» پذیرفته می شود؟ چون روشنفکر دهه ۶۰ همان مسئله را دارد.» جیرانی گفت: «صحبت ما هم در آن گزارش این بود که چون مسئله جامعه ایران آن لات معترض است شخصیت آن پذیرفته می‌شود. اگر جامعه نمی‌خواست این شخصیت پذیرفته نمی‌‌شد.» عرب نیا در ادامه سخنان جیرانی گفت: «نقد من این است که وقتی برنامه‌ای تا این حد برد دارد باید ظریف‌تر و دقیق‌تر راجع به مسائلی صحبت کند.» جیرانی در پاسخ به سخنان عرب‌نیا گفت: «ما هفته گذشته سه بازیگر را که قبل از انقلاب به عنوان ستاره مطرح بودند روی آنتن نشان دادیم و این در تاریخ تلویزیون این سال ها بی‌نظیر بود. من برای اولین بار این کار را انجام دادیم و تحلیل کردیم این‌ها ستاره‌های محبوبی بودند و روی معروفی آن‌ها تاکید کردیم.»

منابع خبر

اخبار مرتبط