باز هم شریعتی؟!

آفتاب - ۲۷ خرداد ۱۳۹۰

آفتاب: ۲۹ خرداد هر سال یاد و خاطره شخصیتی را با خود دارد که هم در حیاتش هم در مماتش موافقین فراوان داشت و مخالفینش هم کم نبودند.متفکری که به اذعان موافق ومخالف تاثیر زیادی در حیات فکری سیاسی نسل جوان دهه۵۰ شمسی داشت و پس از وقوع انقلاب هم سخن در باره او فراوان بوده است. با این وجودایا پس از گذشت سی چهار سال از در گذشت اوباز هم باید از او سخن گفت؟جواب این پرسش اری می باشد.اما چرا در باره نکات زیر قابل توجه است.۱-نسل انقلاب اسلامی اموزگارانی داشت که قطعایکی از انها دکتر علی شعریتی بود. معلمانی فرهیخته و فرزانه که زمینه ساز امدن امام خمینی بزرگ اموزگارانقلاب گردیدند.در دهه۵۰ شمسی دیدگاههای شزیعتی که از طریق تریبون حسینیه ارشادو انتشارکتابهای وی در جامعه منتشر و رواج پیدا می کرد در جامعه ان زمان ایران نوعی امادگی وبستر سازی برای حرکت انقلابی مردم در سال ۱۳۵۷ گردید.در همین راستا بود که در تظاهرات های چند میلیونی سال ۱۳۵۷تصاویر شریعتی به وفور یافت می شدو شعار معروف"دکتر علی شریعتی معلم شهید ماجان به کفش نهاده بود..."زبانزدتوده ها بود.اما پرسش اساسی این است که شریعتی به عنوان یکی از اموزگاران انقلاب چگونه می اندیشید وچه کار کردی داشت؟۲-شریعتی در اوج دوره فعالیت خودتلاش می کرد با باز افرینی شخصیت های شاخص تشیع انها را به گونه ای تعریف و معرفی کند که نسل جوان به انها افتخاروخود رابی نیاز ازشخصیت های دیگر مکاتب بدانددر عصری که نسل جوان انقلابی شخصیت هایی همانند لنین مائو فیدل کاسترو وچه گوارا....را الگوی خود قرار داده بودند شریعتی با اثاری همانند "علی حقیقتی بر گونه اساطیر""حسین وارث ادم"ابوذر""سلمان پاک""فاطمه فاطمه است"و.....موفق شد ترسیم گرچهره واقعی شخصیت های شیعی گرددوبا ارائه تصویری راستین سبب اشتی میان بخشی از روشنفکران ودانشگاهیان با تاریخ خودشان گردد. کاری که فقط از عهده شریعتی بر امد و بی نظیر بود.کم نیودند کسانی که با دیدگاههای خاص خودبه حسینه ارشاد می رفتند ولی پس از مدتی تحت تاثیر اندیشه های شریعتی از دیگاههای خود رجعت می نمودند.۳-شریعتی راهی را نشان داد که همچنان می تواند سر لوحه فعالیت اهل فکر و اندیشه وصاحبان عمل سیاسی باشد.وان این بود که هویت زنده و پویادر ایران همان هویت اسلامی -ایرانی است که در اندیشه شیعی عینیت یافته وهم چنان پابر جاست. به تعبیر دیگروی معتقد بود تغییر وتحولات جامعه ایرانی را باید در پرتوهمین هویت برسی کرد.وی معتقد بوددوره تکیه بر ناسیونالیسم ایرانی سپری گشته واز سوی دیگراموزه های لیبرالیسم هم در ایران قابلیت اجرایی ندارد.۴-ارمان شریعتی تحقق شعارازادی-عدالت وعرفان بود.وی معتقد بود انقلاب کبیر فرانسه مقوله ازادی خواهی را به طور جدی مطرح کرد اما سرمایه داری جهانی این موضوع را به نفع خود مصادره کرده همچنان که موضوع عدالت هم قربانی کمونیسم بین الملل گردیداست.شریعتی معتقد بود دو مقوله ازادی وعدالت نیازبه پایه سومی دارد که ان عرفان است مثلث ازادی عدالت وعرفان شاه بیت اندیشه اوبرای مهندسی جامه بود.اندیشه ای که سال ها پس از در گذشت اوهمچنان موضوعیت داشته واذهان زیادی را به خو مشغول کرده است.۵-نکته قابل توجه این که تایید ضمنی رهبر فقید-امام خمینی-وحمایت مقام معظم رهبری ازبخش قابل توجه اندیشه های او نشان می دهدوی اندیشمندی نیست که بتوان به سادگی از وی عبور کردودر باره اوسخنی نگفت پس باز هم شریعتی.

منابع خبر
باز هم شریعتی؟! - آفتاب - ۲۷ خرداد ۱۳۹۰

اخبار مرتبط