باهنر: جریان انحراف‌ پیچیده‌تر از فتنه است

تابناک - ۱۰ دی ۱۳۹۰

نماینده اصولگرای مردم تهران در مجلس گفت: جریانی به نام گروه انحرافی راه افتاده که به‎نظر من بغرنج‎تر و عمیق‎تر از جریان فتنه است؛ اما به بزرگی و اهمیت فتنه نیست. اگر مواظبت نکنیم جریان انحراف پیچیده‎تر از جریان فتنه است و لایه‎‎های بیشتری دارد.

محمدرضا باهنر، نایب رئیس اصولگرای مجلس شورای اسلامی در مورد ۹ دی و فرآیندهای پیرامونی آن گفت‌وگویی انجام داده است که مشروح این گفت‌وگو به شرح ذیل است:

برای بررسی پدیده ۹ دی، باید به‎سراغ فتنه ۸۸ و شکل‎گیری آن برویم. دوست داریم به‎صورت خیلی خلاصه و کاملا تلگرافی، روایت محمدرضا باهنر نائب رییس مجلس هشتم را درباره شکل‎گیری فتنه ۸۸ بدانیم.

داستان فتنه ۸۸، داستان نسبتا عجیب و کم نظیری بود که در جریان آن، بعضی از لایه‎‎های پیچیده و بغرنج نظام باز شد. ظاهر داستان این بود که داستان معمولی یک رقابت است. فضای قبل از انتخابات هم نوید انتخاباتی باز را می‎داد که همه احزاب حرف‎شان را در آن می‎زنند و می‎توانیم رقابت سالم و پویای انتخاباتی داشته باشیم.

"نماینده اصولگرای مردم تهران در مجلس گفت: جریانی به نام گروه انحرافی راه افتاده که به‎نظر من بغرنج‎تر و عمیق‎تر از جریان فتنه است؛ اما به بزرگی و اهمیت فتنه نیست"حتی هفته‌های آخر، در شهر‎های بزرگ شاهد بودیم که طرفداران کاندیدا‎های مختلف با هم بحث می‎کردند، گاهی اوقات هم جدل لفظی می‌کردند؛ اما احترام یکدیگر را داشتند. از اواسط هفته آخر، فضا قدری متشنج شده بود و حرف‎‎ها بعضا از چهارچوب عقلایی خودش خارج شد. البته بعد‎ها مشخص شد که افرادی از لایه‎‎های زیرین جبهه اصلاحات برنامه داشتند که نتیجه انتخابات به هر صورت که باشد را تمکین نکنند که بعد از انتخابات هم با توهم تقلب، یک‎سری بحث‎‎ها را مطرح کردند.

بعد از اعلام نتایج و اتفاقاتی که همه شاهد بودیم، سعی شد به آنها مستدل و منطقی تفهیم شود که راه شکایت و بازشماری و تجدیدنظر وجود دارد. ابتدا گمان کردند که نظام با تجدیدنظر و بازشماری مشکل دارد و روی آن فشار می‎آوردند. بعد از این شورای نگهبان با فرآیند روشنی بازشماری را پذیرفت، مدعیان تقلب حرف‎شان را عوض کردند و گفتند ما به مقدمات انتخابات ایراد داریم.

به آنها گفته شد که برای این مسأله باید شکایت رسمی بکنید و معنای منتقد بودن این نیست که مردم را پس از حضور در پای صندوق رأی، به کف خیابان‎ها بیاورید. مدت‎‎های مدیدی با سران فتنه به‎صورت منطقی مذاکره شد. صحبت کردیم، نصیحت کردیم، راه حل دادیم.

مع‎الاسف، آقایان نپذیرفتند مذاکره کنند و احساس کردند با جنگ و گریز و ناامن کردن صحنه اجتماع می‎توانند موفقیتی کسب کنند. البته الگو‎هایی را در دیگر کشور‎ها دیده بودند و شاید از بیرون هم به آن‎ها اطمینان داده بودند که با این روش موفق می‎شوند و خواب انقلاب‎‎های مخملی را دیده بودند. به همین دلیل، مقابل هر رایزنی و بحث منطقی‎ای که می‎کردیم، تسلیم نمی‎شدند.

روز‎های اول بعد از انتخابات، بسیاری از مقامات مسئول و صاحب نفوذ با آقایان مذاکره کردند.

"فضای قبل از انتخابات هم نوید انتخاباتی باز را می‎داد که همه احزاب حرف‎شان را در آن می‎زنند و می‎توانیم رقابت سالم و پویای انتخاباتی داشته باشیم"رسانه‎‎ها می‎توانند ورق بزنند و حجم مذاکره با آقایان را بیرون بیاورند. آن‎ها با این توهم که حرکت‎‎های خیابانی می‌تواند نتیجه انتخابات را برای‎شان عوض کند، کوتاه نیامدند و فضا را متشنج‎تر کردند؛ تا جایی‎که هجمه‎های‎شان به اصول و مبانی نظام یکی پس از دیگری شکل گرفت.

ابتدا اعتراض به نتیجه انتخابات بود؛ بعد به روز قدس رسیدند و شعار نه غزه، نه لبنان و... را سر دادند. در ۱۳ آبان، شعار اساسی مرگ بر آمریکا را کم‎رنگ کردند و مرگ بر روسیه و چین گفتند، با این نیت که محوریت دشمنی آمریکا را با ما و انقلاب اسلامی تحت‎الشعاع قرار بدهند؛ در حالی‎که این‎‎ها آرمان‎‎ها و شعار‎هایی بود که هم‎زمان با انقلاب ما آغاز شده بود. یعنی از سال ۴۲ مسأله آزادی قدس از سوی حضرت امام (رحمت‎الله‎علیه) مطرح شده بود یا مقابله با آمریکا، محور اساسی خواسته‎‎های مردم ایران بود.

آن‎ها می‎خواستند تک تک این‎ها را زیر سؤال ببرند و آن‎قدر تند رفتند تا به روز عاشورا رسیدند و حتی به هنجارشکنی در زمینه مقدسات هم روی آوردند؛ در حالی‎که عاشورا یک مقوله استثنایی در کشور ماست. عمق باور و تمسک مردم به اهل‎بیت (علیهم‎السلام) و حسین بن علی (علیه‎السلام) به حدی است که خیلی بی‎عقلی می‎خواهد که فردی بخواهد این هنجار‎ها را بشکند. ما همه انقلاب‎ اسلامی‎مان را نتیجه عاشورا می‎دانیم؛ اما باز هم عاشورا فراتر از آن است. افرادی هستند که انقلاب و نظام اسلامی را قبول ندارند، اما بر سر موضوع عاشورا با کسی شوخی ندارند.

به ‎سراغ یوم‎الله ۹ دی برویم؛ روزی که قطعا در تاریخ انقلاب اسلامی ایران به‎عنوان نقطه عطف کارنامه ملت ماندگار خواهد شد. ۹ دی متعلق به چه‎کسی است؟

به هر حال آن اتفاقاتی که در سال ۸۸ از سوی فتنه‎گران رقم خورد، کینه‎‎ها و دشمنی‎‎هایی را به‎وجود آورد که البته نتیجه خوبی نیز برای نظام داشت؛ آن‎هم این بود که ناگهان جامعه از جا کنده شد و حماسه ۹ دی به‎وجود آمد.

"حتی هفته‌های آخر، در شهر‎های بزرگ شاهد بودیم که طرفداران کاندیدا‎های مختلف با هم بحث می‎کردند، گاهی اوقات هم جدل لفظی می‌کردند؛ اما احترام یکدیگر را داشتند"حتی در بسیاری از شهرستان‎ها، حرکت‎‎های خودجوش از ۸ دی شکل گرفته بود و شورای هماهنگی تبلیغات، برای این‎که حرکت‎‎های مردمی را به‎صورت منسجم و هماهنگ در بیاورد، روز ۹ دی را اعلام کرد. در آن روز بزرگ همه مردم آمدند و آن حماسه مثال‎زدنی را آفریدند.

من به‎طور جدی اعلام می‎کنم که ۹ دی ساخته و پرداخته هیچ گروه و دسته‎ای نبود. بسیج بود؛ اما همه ۹ دی بسیج نبود. فرهنگیان بودند، نیرو‎های مردمی بودند، عشایر بودند، روحانیت حضور داشت، پولدار و کارآفرین و کارگر هم بود؛ اما به‎صورت فردی هیچ‎کدام نباید مدعی باشند و خود را وارث ۹ دی معرفی کنند؛ چراکه فقط قطره‎ای از آن دریا بودند. شاهد این مدعا هم این است که اگر به تصاویر ۹ دی نگاه کنیم، می‎بینیم غیر از نام خدا و امام حسین (علیه‎السلام) و همچنین دفاع از حریم ولایت و تصاویر امام و رهبری، هیچ‎چیز دیگری نبود.

در اذهان و افکار عمومی، فتنه ۸۸ و نحوه برخورد در قبال آن، به‎عنوان شاخصی برای سنجش نخبگان مطرح شده است.

اگر جنابعالی بخواهید نخبگان را در مواجه با فتنه ۸۸ دسته‎بندی کنید، تحلیل شما چه دسته‎‎هایی را شامل می‎شود؟

بعضی‎‎ها در جریان مواجهه با فتنه ۸۸ خواب بودند و بعضی خود را به خواب زدند. کسی را که خواب است، می‎توان بیدار کرد؛ اما کسی که خود را به خواب زده نمی‎توان بیدار کرد. عده‎ای دیر فهمیدند؛ اما زمانی‎که فهمیدند، به میدان آمدند. عده‎ای هم نخواستند بفهمند. هنوز هم اگر با آن‎ها صحبت کنید می‎گویند این طرف ظلمی کرد و آن طرف هم ظلمی کرد؛ هر دو طرف اشتباه کردند و یک‎طوری می‎خواهند از میان قضیه بدون خون‎ریزی و گرد و خاک بیرون بیایند و البته شاید مواضع‎شان از اول انقلاب هم این‎چنین بوده است.

"از اواسط هفته آخر، فضا قدری متشنج شده بود و حرف‎‎ها بعضا از چهارچوب عقلایی خودش خارج شد"این دسته کسانی هستند که همیشه در دعواها مدعی بوده‎اند که می‎خواهیم وسط قضیه را بگیریم.

آنانی نیز که در مواجهه با فتنه بیدار بودند، رفتار‎های متفاوتی داشتند. برای منعقد شدن بهتر بحث، اول باید نکاتی را بگویم. مقام معظم رهبری از هفته بعد از انتخابات، افشاگری علیه جریان فتنه را شروع کردند؛ اما تا مدت‎‎های مدید تقریبا ترجیع‎بند سخنان‎شان این بود که به سران فتنه نصیحت می‎کردند تا به دامن نظام برگردند. حرف این بود که بالاخره شما سوابق خوبی دارید و برگردید تا سابقه خود را خراب‎تر نکردید. از این دسته نصایح وجود داشت.

بحث دوم مربوط به صبری است که منجر به خلق ۹ دی شد.

۹ دی حماسه‎ای بود که تنها در روز ۹ دی می‎توانست اتفاق بیفتد. اگر کسی می‎خواست ۲۷ خرداد، حماسه ۹ دی را به‎وجود بیاورد هرگز نمی‎توانست. برای رسیدن به ۹ دی، باید از فضای غبارآلود فتنه به‎منظور تشخیص بهتر حق و باطل توسط عموم و اتمام حجت با فتنه‎گران، گذر می‎کردیم؛ باید ۱۳ آبان، روز قدس و امثال این‎‎ها را پشت سر می‎گذاشتیم و باید هنجارشکنی عاشورا را پشت‎سر می‎گذاشتیم تا تمام پرده‎‎ها بیفتد و مردم کاملا متوجه شوند که جریان فتنه جریان باطلی است و یوم‎الله ۹ دی رخ بدهد.

در برخورد با این استراتژی، برخی از آن‎هایی که بیدار بودند، شتاب‎زده عمل می‎کردند. کسانی در مجلس بودند که می‎گفتند چند نفر سران فتنه را باید اعدام کرد تا مشکل مملکت حل شود. خوب من قبول نداشتم و می‎گفتم وقت برخورد کردن و مرگ گفتن نیست.

"بعد از این شورای نگهبان با فرآیند روشنی بازشماری را پذیرفت، مدعیان تقلب حرف‎شان را عوض کردند و گفتند ما به مقدمات انتخابات ایراد داریم"فعلا باید نصیحت کرد؛ باید تشویق کرد؛ باید استدلال کرد و حتی باید خواهش کرد تا کسانی‎که به اشتباه خود پی برده‎اند و می‎خواهند برگردند، بتوانند برگردند. کما این‎که بنده اعتقاد دارم با تدبیر رهبر انقلاب و صبر ایشان، یوم‎الله ۹ دی، ویژه ۲۵ میلیون رأی‎دهنده به آقای احمدی‎نژاد نبود، بلکه از آن ۱۳ میلیون هم خیلی‎‎ها آمدند و به‎نفع نظام موضع گرفتند. مقام معظم رهبری تا همین امروز، هرگز در مورد ۲۲ خرداد نگفتند ۲۵ میلیون رأی؛ هر دفعه گفته‎اند ۴۰ میلون رأی. حماسه ۲۲ خرداد ۸۸ را ۴۰ میلیون نفر آفریدند و عده‎ای معدود خواستند شیرینی را به کام ملت تلخ کنند و آب به آسیاب دشمن ریختند. باور داشته باشیم که اکثریت قریب به اتفاق آن ۱۳ میلیونی نیز که به رقیب آقای احمدی‎نژاد رأی دادند، با نظام و رهبری بودند.
این داستان حرف‎‎هایی را به‎وجود آورد.

عده‎ای می‎گفتند اگر از همان روز اول، مرگ بر فلان نگفتی و اگر شعار ندادی، پس جزو ساکتین فتنه و مماشات‎کنندگان هستی. در حالی که معتقدم بعضی نرمی‎‎ها باعث شد، بسیاری از کسانی‎که بالقوه خمیرمایه مخالفت با نظام نداشتند، به جرگه نیرو‎های انقلاب برگردند و آن نرمی‎‎ها و صبر بود که آن‎ها را جذب کرد. من هنوز هم معتقدم در مجلس هشتم فراکسیون اصلاح‎طلبان داریم و گاه تا ۶۰ نفر را هم منسجم می‎کنند؛ اصلاح‎طلب معاند، لجوج و خودخواه در مجلس نداشته و نداریم. اصلاح‎طلبان مجلس به ما نقد دارند و رقیب ما هستند و به ما هم رأی نمی‎دهند؛ اما من شهات می‎دهم که در مجلس هشتم فتنه‎گر نداریم.

یعنی شما کلیت رفتار مجلس هشتم را در برخورد با فتنه ۸۸، رفتاری منطقی می‎دانید؟

ببینید؛ عده‎ای معتقد بودند که اصلاح‎طلب‎ها باید جارو شوند و در عمل، با رفتار خود آن‎‎ها را هل می‎دادند تا درکنار فتنه‎گران قرار بگیرند؛ اما رفتار صبورانه ما باعث شد تا با مشخص شدن ماهیت فتنه، بخش عمده‎ای از بدنه جریان فتنه که به‎دلیل هیجانات بعد از انتخابات به آن متصل شده بودند، از آن جدا شوند. من بار‎ها گفته‎ام که نمایندگان مجلس هشتم، با وجود فراکسیون اصول‎گرا و اصلاح‎طلب به‎عنوان دو رقیب، بار‎ها علیه فتنه هر دو در کنار هم، بیانیه صادر کردند و بار‎ها نیز از مواضع صریح رهبر انقلاب دفاع کردند و خواستار اشد مجازات برای سران فتنه شدند و از همه مهم‎تر، بیشتر نامه‎‎ها را اکثریت قریب به اتفاق مجلس امضا کردند.

"به آنها گفته شد که برای این مسأله باید شکایت رسمی بکنید و معنای منتقد بودن این نیست که مردم را پس از حضور در پای صندوق رأی، به کف خیابان‎ها بیاورید"من این را به‎عنوان هنر مدیریتی مجلس هشتم در مواجهه با چالش فتنه تعبیر می‎کنم. برخی معتقد بودند که نباید همه بیانیه‎‎ها را امضا می‎کردند و اگر همان ۱۵۰ نفر خودمان امضا می‎کردیم کافی بود. در ثانی اگر هم می‎خواستیم اصلاح‎طلبان را تحریک کنیم، امکان داشت برخی از اصلاح‎طلبان مجلس را جری کنیم تا کاری نامعقول همچون استعفا انجام بدهند و به برخورد با فتنه‎گران اعتراض کنند.

در کل، ما هیچ‎کدام را به‎نفع انقلاب نمی‎دانیم، چه آنانی که در مواجهه با فتنه خواب بودند و چه آن دسته‎ای که در مشی خود تندروی کردند.

شما از اشخاصی هستید که متهم به سکوت در قبال فتنه می‎شوید، یا به قول خودتان در مواجهه با فتنه خواب بوده‎اید. از جمله قرائن و شواهد هم که مطرح می‎شود این است که شما با میرحسین موسوی در هفته اول بعد از انتخابات دیدار کرده‎اید. برای روشن شدن این ابهام بزرگ، ارزیابی شخصی‎تان را از مواضعی که در قبال فتنه ۸۸، اتخاذ کرده‎اید و تطبیق آن با این مدلی که از دسته‎‎های مختلف نخبگان در مواجهه با فتنه ارائه کردید، بیان بفرمایید.

با همین مراحلی که بعد از شروع داستان فتنه اتفاق افتاد، مواضع ما به روز می‎شد.

بنده جزو کسانی بودم که هفته بعد از انتخابات با چند تن دیگر جلسه‎ای مفصل را با مهندس موسوی برگزار کردیم. در همان جلسه به ایشان گفتیم که ما به شما رأی نداده‎ایم و مخالف شما بوده و هستیم؛ اما شما ۱۳ میلیون رأی جمع کرده‎اید که سرمایه خوبی است. برگردید و در چهارچوب نظام و انقلاب کار کنید. شما می‎توانید اپوزیسیون داخل نظام باشید و حتی مخالف دولت هم باشید و روزنامه و حزب داشته باشید؛ اما او بدترین استفاده را از این ۱۳ میلیون رأی کرد و به‎علت توهم و برای خودخواهی، خودمحوری و لج‎بازی، شیرینی انتخابات را به کام مردم تلخ کرد. حال اگر کسی بیاید افشا کند که باهنر در هفته اول بعد از انتخابات رفته پیش مهندس موسوی و گفته تو خیلی آدم خوبی هستی و لطفا تشریف بیاورید به دامن انقلاب برگردید، من نه‎تنها پشیمان نمی‎شوم، بلکه کاملا از اقدام خودم دفاع می‎کنم.

"صحبت کردیم، نصیحت کردیم، راه حل دادیم.مع‎الاسف، آقایان نپذیرفتند مذاکره کنند و احساس کردند با جنگ و گریز و ناامن کردن صحنه اجتماع می‎توانند موفقیتی کسب کنند"هفته بعد از انتخابات، تعداد کسانی‎که پیش مهندس موسوی رفتند، کم نبود. بنده هم بودم و فکر می‎کنم سعی برای بازگرداندن سران فتنه به دامن نظام در همان روز‎های اولیه جزئی از وظایف دلسوزان انقلاب بوده است. مقام معظم رهبری هم با همین مشی در مدیریت جریان فتنه وارد عمل شدند.

در مجلس کسی از من پرسید که آیا تو هم نامه‎ای را که اشد مجازات را برای سران فتنه درخواست کرده بود، امضا کردی؟ در حالی‎که من خودم آن نامه را تهیه کرده بودم. اصلا نامه‎‎های مجلس را افراد تأثیرگذار مجلس تهیه و از دیگران خواهش می‎کنند که آن را امضا کنند. یعنی دقیقا نامه‎‎ها و بیانیه‎‎هایی که نوشته شد، مدیریت می‎شد.

نکته سوم مربوط است به اتفاقی که بعدا افتاد و خیلی هم زشت بود.

خوشبختانه این اقدام، بین مردم تبلیغ نشد؛ اما خواص خوب به یاد دارند که سران فتنه بیانیه‎ای دادند بدین‎منظور که ۲۵ بهمن می‌خواهیم راهپیمایی کنیم. آن‎جا به یکی از سران کشور در یک سخنرانی علنی هشدار دادم که ظرف یک هفته فرصت دارید تا تکلیف خود را با سران فتنه تعیین کنید.

منظور شما از «یکی از سران کشور»، آقای هاشمی رفسنجانی است؟

بله. به آقای هاشمی گفتم، شما که از ابتدا با انقلاب بودید، در برابر این بدعت بزرگ که بعد از ساختارشکنی عاشورای ۸۸ رخ داده باید موضع خود را شفاف کنید. شاید مردم عادی بگویند چه فرقی می‎کند که راهپیمایی ۲۲ بهمن روز بیست و پنجم برگزار شود؛ اما از نظر من این اقدام مثل این است که کسی بخواهد نماز جمعه را روز چهارشنبه بخواند.

در آن سخنرانی از آقای هاشمی خواستم که موضعش را صریحا نسبت به فتنه مشخص کند؛ اگرچه من کاره‎ای نبودم و نمی‎توانستم آقای هاشمی را عزل و نصب کنم؛ اما به‎عنوان یک فعال سیاسی احساس و تصورم این بود که کسانی‎که همراه امام و انقلاب و نظام هستند، باید موضع خود را مشخص کنند. عده‎ای همان روز به من گفتند که چرا چنین موضع خشن و تندی گرفتی؛ در حالی‎که این موضع طبیعی من بود.

"البته الگو‎هایی را در دیگر کشور‎ها دیده بودند و شاید از بیرون هم به آن‎ها اطمینان داده بودند که با این روش موفق می‎شوند و خواب انقلاب‎‎های مخملی را دیده بودند"به هر حال، این ماجرا با سکوت آقای هاشمی همراه شد؛ اما به خیر گذشت و ایشان از ریاست مجلس خبرگان هم کنار رفتند.

شما خودتان در روز ۹ دی در خیابان حضور داشتید؟

بله. در روز ۹ دی با تمام وجودم رفتم و شرکت کردم. به قول معروف خیلی هم عشق کردم و از این همه بصیرت مردم خوشحال شدم. احساسم این بود که در برابر عظمتی که مردم آفریده‎اند، بسیار کوچک هستم.

بی‎شک، ۹ دی نمونه تمام‎عیاری از پشتوانه مردمی نظام در مواجهه با فتنه‎‎ها و خطرات رودرروی انقلاب است. این موضوع را می‎خواهم به هشدار رهبر انقلاب درباره چالش امنیتی شدن انتخابات آینده ربط بدهم.

نقش مردم را در پیچ‎‎های حساس، به‎ویژه انتخابات مجلس نهم چگونه ارزیابی می‎کنید؟

اساسا ساختار انقلاب ما با حضور مردم شکل گرفته است. قبل از انقلاب، نیرو‎های مبارز مسلح جدی و متدینی حضور داشتند. حضرت امام (رحمت‎الله‎علیه) آن‎ها را می‌پذیرفتند؛ اما عموما آن‎ها را قبول نداشتند. امام (رحمت‎الله‎علیه) ساختار مبارزه مسلحانه را قبول نداشتند؛ چراکه با همه وجود به این باور رسیده بود که مردم باید در صحنه باشند تا انقلاب پیروز شود و یک عده خاص نمی‎توانند انقلاب کنند. اغراق نمی‎کنم، امام با تمام وجودشان معتقد بودند که رأی مردم و اراده مردم در رأس امور است و این نکته را باور داشتند.

قبل از انقلاب اسلامی ایران، تجربه‎‎های بسیاری را از کسانی داشتیم که به بهانه انقلاب رهبران‎شان، سال‎‎های متمادی بر گرده مردم نشستند و بدون رأی و نظرخواهی حکومت کردند.

"به همین دلیل، مقابل هر رایزنی و بحث منطقی‎ای که می‎کردیم، تسلیم نمی‎شدند.روز‎های اول بعد از انتخابات، بسیاری از مقامات مسئول و صاحب نفوذ با آقایان مذاکره کردند"همین آقای قذافی به‎عنوان رهبر انقلاب سبز لیبی، نزدیک به ۴۰ سال بدون برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس و برپایی عدالت، بر گرده مردم سوار شد. یا دیدیم که صدام ملعون که پس از حسن البکر جانشین شد، چه دیکتاتوری عجیبی راه انداخت.

اما در کشور ما که انقلاب با این عظمت رخ داد، امام حتی یک ماه هم تحمل نکرد و گفت باید از مردم بپرسیم که حکومت اسلامی را می‎خواهند یا نه؟ آن زمان خیلی از نزدیکان به ایشان می‎گفتند که مردم در خیابان‎‎ها با گوشت و پوست و خون خود رأی داده‎اند و شما را به‎عنوان رهبر خود و نظام اسلامی را به‎عنوان حکومت خود انتخاب کرده‎اند؛ دیگر چه نیازی است به رفراندوم و همه‎پرسی؟

اما امام خمینی (رحمت‎الله‎علیه) چیزی را در خشت خام می‎دید که بقیه در آینه هم نمی‎دیدند. امام گفت اولین کاری که ما می‎خواهیم در حکومت اسلامی انجام دهیم، باید با اجازه رسمی ثبت شده مردم باشد. همه می‎دانستند که مردم به‎صورت عملی این اجازه را داده‎اند؛ اما امام گفتند این رفراندوم باید برگزار و ثبت شود. من هم از صمیم قلب اعتقاد دارم که هرکس به هر دلیلی تصور کند رأی مردم تشریفاتی است، همان روز انحراف و سقوط خود را کلید زده است.

آغاز حضور مردم در انقلاب ما این‎چنین بوده و إن‎شاءالله این نظام تا ظهور حضرت مهدی (عجل‎الله‎تعالی‎فرجه‎الشریف) نیز، کاملا، با تکیه بر حضور مردم جلو می‎رود.

مردم وظیفه‎شان را در برهه‎‎های مختلف خوب انجام داده‎اند و مشکل، بیشتر معطوف به ما خواص است. گاهی اوقات نمی‎فهمیم؛ گاهی اوقات دیر می‎فهمیم و گاهی اوقات هم نمی‎خواهیم بفهمیم. مشکل از ما بود وگرنه مردم همیشه، الحمدالله، در صحنه‎های مختلف انقلاب بوده‎اند.

انتخابات یکی از پارامتر‎های مثبتی است که باید به‎عنوان یک فرصت از آن استفاده کرد و اگر کسی بخواهد آن را به تهدیدی علیه نظام تبدیل کند، آن‎گاه با شمشیری دو لبه به‎نفع دشمن کار کرده است؛ یعنی هم حضور مردم را کم‎رنگ کرده و هم انقلاب را تضعیف کرده است. این دقیقا سیاست راهبردی و همیشگی استکبار جهانی علیه ماست. هر زمان که به انتخابات نزدیک می‎شویم، با ابزار‎هایی مانند تهدید نظامی، قطعنامه یا محاصره اقتصادی و حتی در زمان جنگ با موشک‎باران، سعی کرده و می‎کنند کاری کنند که مردم بترسند و به این اقدامات خود به‎عنوان یک حرکت ضد‎امنیتی نگاه می‎کنند، اما خوشبختانه، همیشه جواب عکس گرفته‎اند؛ به‎طوری‎که هر زمان این تهدید‎ها جدی‎تر بوده، حضور مردم پررنگ‎تر شده است.

نقش اصول‎گرایان را به‎عنوان نیرو‎های معتقد به ارزش‎‎ها و وفادار به انقلاب، در مواجهه و گذر از چالش‎‎هایی که نظام سلطه پی در پی در حال طرح‎ریزی و اجرای آن‎ها به‎منظور زمین زدن ملت ایران است، چه می‎دانید؟

امروز مبرم‎ترین وظیفه اصول‎گرایان، وحدت است.

"یعنی از سال ۴۲ مسأله آزادی قدس از سوی حضرت امام (رحمت‎الله‎علیه) مطرح شده بود یا مقابله با آمریکا، محور اساسی خواسته‎‎های مردم ایران بود"علاوه‎بر همه مشخصه‌هایی که انتخابات‎‎ها دارند، این انتخابات چند ویژگی مختص خود هم دارد.

اولین نکته این است که اولین انتخابات پس از فتنه است. دوم این‎که هم فتنه‎گران مشغول برنامه‎ریزی برای ادامه فتنه‎گری خود هستند و هم جریانی به نام گروه انحرافی راه افتاده که به‎نظر من بغرنج‎تر و عمیق‎تر از جریان فتنه است؛ اما به بزرگی و اهمیت فتنه نیست. اگر مواظبت نکنیم جریان انحراف پیچیده‎تر از جریان فتنه است و لایه‎‎های بیشتری دارد. سوم هم آن‎که استکبار، مثل همیشه کار خود را می‎کند و گازانبری و از هر جهت که بتواند به ایران فشار وارد می‎کند. سه گانه جریان هسته‎ای، حقوق بشر و تروریسم را دنبال می‎کند.

قطعنامه صادر می‎کند، بانک مرکزی را تحریم می‎کند، ما را به تروریسم متهم می‎کند، جاسوس به کشور می‎فرستد و مانند این‎ها.

همه تلاش‎‎های مذبوحانه غرب و نظام سلطه علیه ملت ما، یک پاتک و پادزهر دارد و آن اتحاد میان اصول‎گرایان است که ما فکر می‎کنیم الحمدالله، در جبهه متحد اصول‎گرایان شکل گرفته و در حال ارتقاست.

در بحث اتحاد اصول‎گرایان هنوز هم کوتاهی‎‎هایی از بعضی گروه‎‎ها داریم. در آستانه روز ۹ دی، چه توصیه‎ای به گروه‎‎های اصول‎گرا دارید؟

همان‎طور که می‎فرمایید، هنوز برخی عزیزان و دلسوزان هستند که در زمره اصول‎گرایی می‎گنجند، اما مقداری حرف‎‎های جداگانه می‎زنند. ما هم از همه گروه‎‎های اصول‎گرا خواهش می‎کنیم به میمنت یوم‎الله ۹ دی که خلق آن ناشی از وحدت ملت بود، خرده‎گیری‎ها را کنار گذاشته و با تأسی به توصیه مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم در نظر گفتن مصلحت بزرگ وحدت و لزوم اغماض برای رسیدن به وحدت، به جبهه متحد اصول‎گرایان بپیوندند.

منبع: هفته‌نامه پنجره

منابع خبر

اخبار مرتبط