برجام و گروگانگیران واشنگتن
برجام و گروگانگیران واشنگتن
به جز ضربه زدن به اقتصاد ایران، ترامپ هدف بزرگتری را هم دنبال میکند. ترامپ میخواهد تهدید دائم و کشدار به خروج از برجام را مانند شمشیر داموکلسی بر فراز سر ایران نگه دارد تا ایران را از ترس لغو نشدن برجام به پای میز مذاکره بر سر پروژه موشکی خود بکشاند.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، هفته گذشته دونالد ترامپ حملات خود به ایران را به صورت بیسابقهای افزایش داد و استراتژی جدیدی درباره ایران اعلام کرد. دو احتمال از لابلای تهدیدهای ترامپ شنیده میشد: اولی خروج یکطرفه آمریکا از برجام و دیگری قرار دادن سپاه پاسداران ایران در لیست گروههای تروریستی دولت آمریکا.
هر دو این تهدیدها برای جامعه جهانی شوکآور بود: برجام عهدنامهای بینالمللی است که جز آمریکا، امضای چهار عضو دائم دیگر شورای امنیت و همچنین آلمان را بر خود دارد. سپاه پاسداران هم نیروی نظامی رسمی و مشروعیتیافته توسط قانون اساسی یک کشور عضو سازمان ملل است. تهدیدهای ترامپ اگر عملی شده بود، نوعی یاغیگری علیه نظم حاکم بر روابط بینالملل و بدعتی عجیب در تاریخ معاصر محسوب میشد.
ترامپ در سخنرانی خود چه گفت؟
ایران با خصومت دولتمردان آمریکایی غریبه نیست.
"برجام و گروگانگیران واشنگتنبه جز ضربه زدن به اقتصاد ایران، ترامپ هدف بزرگتری را هم دنبال میکند"با این حال سخنرانی ترامپ را شاید بتوان ایرانستیزانهترین سخنرانی یک رئیسجمهور آمریکا دانست. این نوع سخنرانی بیشتر یادآور سخنرانیهای بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل علیه ایران بود. خصومت ترامپ چنان صریح و بینقاب بود که یک تنه چهار دهه بیاعتمادی مقامات ایران به آمریکا را به افکار عمومی ایران و جهان اثبات میکرد.
اما نباید فراموش کرد ترامپ از هر دو تهدید وعده داده شده عقبنشینی کرد. ترامپ پایبندی ایران به مفاد برجام را تائید کرده، از لغو آن خودداری کرد و به جایش تنها از کنگره خواست تبصرههای برجام را اصلاح کند. وزارت دارایی آمریکا هم تنها به لیست تحریمهای موجود درباره سپاه مواردی را اضافه کرد؛ امری که با وعده اولیه ترامپ فرسنگها فاصله دارد.
از این منظر با وجود لحن خصمانه، سیل اتهامات دروغین و کاملا بیاساس نسبت به ایران و توهین به ارزشهای ملی مشترک میان ایرانیان، بخشی از سخنان او رجزخوانی بیپشتوانه و نمایشی بود که بیشتر به کار رضایت تلآویو و ریاض میآمد.
هدف ترامپ چیست؟
اما ماجرا کمی پیچیدهتر است. ترامپ از تبعات حقوقی خروج آمریکا از برجام مطلع است. استراتژی او بیش از آنکه لغو برجام باشد، متزلزل و غیرقابل پیشبینی کردن آینده برجام است. به عبارتی ترامپ میخواهد سرنوشت برجام را به مویی وصل کند که به نظر بیاید هرلحظه ممکن است پاره شود. به یاد بیاوریم بواسطه برجام قرار بود ایران غنیسازی را محدود کند تا در مقابل غرب تحریمها را بردارد امکان فروش نفت ایران از یک سو و امکان سرمایهگذاری بینالمللی از سوی دیگر در ایران مهیا شود.
"سپاه پاسداران هم نیروی نظامی رسمی و مشروعیتیافته توسط قانون اساسی یک کشور عضو سازمان ملل است"از این نظر، «امکان» هرلحظه لغو برجام عملا لغو و فلجکردن برجام است بدون آنکه عواقب حقوقی لغو رسمی برجام را برای دولت آمریکا به دنبال داشته باشد. چرا که افزایش عدم یقین درباره آینده، ریسک و خطر سرمایهگذاری در ایران را بشدت بالا میبرد و باعث انصراف بیش از پیش سرمایهگذاران خارجی در ایران میشود.
به جز ضربه زدن به اقتصاد ایران، ترامپ هدف بزرگتری را هم دنبال میکند. ترامپ میخواهد تهدید دائم و کشدار به خروج از برجام را مانند شمشیر داموکلسی بر فراز سر ایران نگه دارد تا ایران را از ترس لغو نشدن برجام به پای میز مذاکره بر سر پروژه موشکی خود بکشاند.
تا این لحظه بریتانیا و اتحادیه اروپا با آمریکا اختلافات جدی داشته و مخالف هرگونه لغو برجام بودهاند. اما استراتژی ترامپ در وصل کردن سرنوشت برجام به پروژه موشکی میتواند این وضعیت را تغییر دهد. تا همین جا هم رئیسجمهور فرانسه از لزوم حفظ برجام به هر قیمتی، حتی افزودن تبصرههایی صحبت کرده است.
امکان دارد اروپا و بریتانیا نقش پلیس خوبی را بازی کنند که میخواهند آمریکا را راضی به حفظ برجام کنند به شرطی که ایران در زمینه موشکی عقبنشینی کند.
چه باید کرد؟
مهمترین اولویت در شرایط حاضر، آمادگی اقتصادی است. در عین تلاش دیپلماتیک برای عقب راندن آمریکا و حفظ برجام، دولت ایران از همین حالا عملا باید اقتصادش را با فرض لغو و فضای بدون برجام مهیا کند. این امری دشوار خواهد بود. از سال ۹۲ تا امروز «انتظار» گشایش رابطه ایران با اقتصاد جهانی بخش مهمی از ایدئولوژی حاکم بر اقتصاد بازار ایران و اقتصاد سیاسی دولت ایران بوده است. تغییر این نگرش نیازمند چرخشی مصمم به آن چیزی است که در ایران اقتصاد مقاومتی نامیده میشود.
همچنین همانطور که گفتیم ترامپ میخواهد برجام را «گروگان» بگیرد تا درباره پروژه موشکی، ایران را مجبور به مذاکره و بعد هم عقبنشینی کند.
"با این حال سخنرانی ترامپ را شاید بتوان ایرانستیزانهترین سخنرانی یک رئیسجمهور آمریکا دانست"مقابل گروگانگیر باید مقتدر بود تا او پیشاپیش از باجگیری منصرف شود. بنابراین ایران باید این پیام را با قدرت تمام ارسال کند که بههیچوجه و در هیچ شرایطی حاضر به هیچ گونه مذاکرهای در مورد برنامه موشکی و سایر حقوق متعارف دفاعی خود نیست. اما مخاطب ایران نباید تنها آمریکا باشد، بلکه ایران باید بریتانیا، اروپا و حتی چین و روسیه را هم درباره عدم امکان هرگونه مذاکره موشکی به قطعیت و یقین برساند. همانطور که موضع محکم موگرینی نشان داد، تا این لحظه دیپلماتهای ایران از شکاف میان اروپا و آمریکا به درستی استفاده کردهاند. اما هرگونه تزلزل در موضع ایران میتواند اروپا را وسوسه و کار را در آینده برای ایران سخت کند.
اروپا و بریتانیا اگر بتوانند، لحظهای در محدود کردن پروژه موشکی ایران تردید نمیکنند. ایران اگرچه باید فرصتطلبانه از شکافهای موجود در میان بلوکهای قدرت سود ببرد، بهیچ وجه نباید روی اروپا، حتی به عنوان متحدی تاکتیکی حساب کند.
ترامپ و سیاست داخلی
همچنین اعلام رد پیشگیرانه هرگونه مذاکره موشکی باید به صورت متحدانه و قاطعانه از سوی همه جناحهای سیاسی اعلام شود تا آمریکا یا اروپا از امکان «یارگیری ضمنی» از نیروهای داخل نظام متکثر ایران منصرف شوند و بدانند آینده برجام، یا همه یا هیچ خواهد بود. سخنرانی روحانی از این نظر بسیار امیدوارکننده بود.
همچنین تمرکز رسانههای فارسیزبان دولتهای غربی مانند بیبیسی روی آزمایشهای موشکی در دو سال گذشته سرنخ مهمی در اختیار ما قرار میدهد. نشان میدهد مشابه بحران هستهای، غرب تلاش جدی دارد افکار عمومی ایرانیان را قانع کند پروژه موشکی عامل عدم شکوفایی اقتصادی کشورشان است تا مقاومت بخشی از جامعه ایران بر سر حقوق دفاعی خود را سست کند. مخالفت صریح، غیردولتی و مستقل افکار عمومی ایرانیان با گرایشهای متفاوت به هرمذاکره موشکی میتواند غرب را از «یارگیری» درون اجتماعی ناامید کند و از فشار به ایران منصرف کند.
تجربه سالهای بحران هستهای چراغ راه ما در شرایط امروز است.
"این نوع سخنرانی بیشتر یادآور سخنرانیهای بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل علیه ایران بود"کاهش شکافهای داخلی بازدارنده فشارهای بیگانگان است و افزایش تضادهای داخلی، مشوق و تطمیعکننده دولتهای غربی برای امتیازگیری است. اگرچه آنچه ایران را در منطقه برجسته میکند، تکثر و تنوع درونی نیروهای سیاسی و اجتماعی آن است. اما مقابل دشمنی خارجی این انگشتهای متنوع و متفاوت، باید مشتی واحد شوند.
رفتار ترامپ، رفتار ابرقدرتی است که به نظم جهانی زورگویانه ساخت خودش هم پایبند نیست. این نشانه عدماقتدار و نشانه استیصال ابرقدرتی در حال اضمحلال است.
علی علیزاده/ تحلیلگر مستقل مقیم لندن
مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است.
بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران