بررسی روزنامه های صبح سه شنبه تهران – هشتم اسفند

عکس/ صفحه اول امروز روزنامه ها،  سه شنبه 8 اسفند 26 فوریه
پیک ایران
بی بی سی فارسی - ۷ اسفند ۱۳۹۱

روزنامه های امروز صبح تهران ضمن آن که به آغاز مذاکرات هسته ای ایران و کشورهای پنج به اضافه یک اهمیت داده اند اما در مقالات متعدد به انتقاد از آکادمی اسکار پرداخته و فیلم آرگو را اثری سبک خوانده اند که تحت تاثیر فشارهای سیاسی به عنوان بهترین فیلم سال برگزیده شده است. انتقاد از نرخ پیش فروش سکه و گزارش ملاقات های خارجی رحیم مشائی در اتاق رییس جمهور از دیگر مطالب این روزنامه هاست.

هالیوود، سیاست و آرگو

اسکار از نگاه جمال رحمتی، اعتماد

کلیک

اعتماد در گزارش نظر چندین تن را درباره انتخاب فیلم آرگو به عنوان بهترین سال در مراسم اسکار پرسیده.

محمدعلی ابطحی به این روزنامه گفته آرگو پیش از اسکار صرفا یک فیلم امریکایی برای مخاطب امریکایی بود و کارکرد سیاسی آن در محدوده سیاست داخلی امریکا قابل بررسی است. اما آرگوی بعد از اسکار، سیاسی است؛ سیاستی که همچنان می‌خواهد ایران را با تصویر تسخیر لانه جاسوسی و گروگانگیری به مردم امریکا و جهان یادآوری کند. این بهره‌برداری از هنر در کشورهای سیاست‌زده اتفاق بعیدی نیست، اما وقتی در بزرگ‌ترین اتفاق سینمایی جهان، کل هنر و ادعای هنری این جشنواره زیر سوال می‌رود.

محمد بهشتی در گزارش اعتماد نوشته سینمای امریکا در طول تاریخش همواره مراقب قلمرو سیاسی امریکا بوده و با لطایف الحیلی این هواداری را پنهان می‌داشته، چرا که نمی‌خواست تریبون رسمی سیاست امریکا باشد، چرا که سینما باید به ماموریت‌های صنعتی و فرهنگی خود بپردازد.حرکت امسال مراسم اسکار که جایزه بهترین فیلم توسط میشل اوباما، همسر رییس‌جمهور امریکا اعطا شد، خلاف قواعد سینما و حتی سینمای امریکاست.

مینا اکبری هم نوشته همه این روز‌‌ها این جمله را تکرار می‌کنند که آیا سیاست تا این حد در سینمای‌ امریکا موثر است که نتیجه‌اش جایزه اسکار به فیلمی تا این حد پیش‌پا افتاده باشد.

"انتقاد از نرخ پیش فروش سکه و گزارش ملاقات های خارجی رحیم مشائی در اتاق رییس جمهور از دیگر مطالب این روزنامه هاست"سینما در امریکا برخلاف روش مدیریت رایج در سینمای ایران، متمرکز اداره نمی‌شود. سینما در امریکا به عنوان یکی از مهم‌ترین و پول ساز‌ترین صنایع توسط بنگاه‌های اقتصادی غول‌آسایی اداره می‌شود که تنها هدف مشترک‌شان سود بیشتر است.

سعید احمدی پویا در روزنامه کلیک

قانون
نوشته «این فیلم بر اساس یک داستان واقعی است.» این جمله در ابتدای هر فیلم، حساسیت‌های مخاطب را به خود جلب می‌کند. میزان این حساسیت، بستگی به درگیر بودن مخاطب در واقعیت نقل شده دارد. حال اگر این داستان به یکی از چالش‌برانگیز‌ترین وقایع تاریخی معاصر هم اشاره داشته باشد، دیگر باید منتظر حساسیت‌های مضاعف مخاطبان بود. در آرگو حال یکی از طرفین درگیر، روایت خود را از این واقعه بیان کرده است.



به نوشته کلیک

شرق
کیومرث پوراحمد برای آکادمی اسکار بابت انتخاب آرگو به عنوان بهترین فیلم امسال متاسفم. نه به این خاطر که تعصب سیاسی روی این فیلم دارم چون ابدا با اشغال هیچ سفارتی در هیچ کشوری در هیچ کجای جهان موافق نبوده و نیستم، بلکه به این دلیل که این فیلم از حداقل‌های سینمایی برخوردار نبود.

اما عباس عبدی در شرق نوشته چرا به «آرگو» اسکار ندهند؟ این «فیلم» است و «تاریخ» نیست و از قدیم هم گفته‌ایم که فلان موضوع، فقط یک «فیلم» بوده است. اما درباره روایت سیاسی آن، کافی است به صحنه آخر بنگرید. انگار یک مشت آدم منگل بلد نیستند حتی شیشه را بشکنند، بیایند و جلوی هواپیما را بگیرند یا بگویند هواپیما متوقف شود.

"هالیوود، سیاست و آرگو اسکار از نگاه جمال رحمتی، اعتمادکلیک اعتماد در گزارش نظر چندین تن را درباره انتخاب فیلم آرگو به عنوان بهترین سال در مراسم اسکار پرسیده"آنها به ارزش سیاسی آن جایزه داده‌اند. عصبانی بوده‌اند و ما هم اگر به جای آنها بودیم شاید همین کار را می‌کردیم.

یک عضو دیگر دانشجویان اشغال کننده سفارت آمریکا در تهران، معصومه ابتکار، به نوشته شرق ابراز عقیده کرده که با این حال تصاویر مختلفی که از مردم ایران در این فیلم به نمایش درآمده کاملا غیرواقعی و گاه توهین‌آمیز بوده و مردم ایران را هرج‌و‌مرج‌طلب جلوه داده است. آرگو در حالی که هیچ نامی از دانشجو بودن تسخیرکنندگان سفارت نمی‌آورد، صحنه‌هایی را به نمایش می‌گذارد که با فیلم‌های مستند موجود کاملا مغایرت دارد. صحنه‌هایی ساختگی است تا چهره‌ای خشونت‌گرا از مردم ایران را به تصویر ب‌کشد.

تیتر و عکس صفحه اول قانون

تهمینه میلانی کارگردان هم به کلیک

شرق
گفت «آرگو» که توانست جایزه بهترین کارگردانی را بگیرد، از نظر معیارهای فیلمسازی فیلم خوبی است اما درخشان نیست. من تصور می‌کنم امسال فیلم‌های درخشان زیادی در اسکار وجود نداشت به همین دلیل آرگو به دلیل موضوع ملتهبی که داشت، شانس بیشتری برای مطرح شدن داشت.



نورالدین زرین کلک استاد دانشگاه در کلیک

شرق
نوشته امروز که خبر برنده شدن آن را در اسکار شنیدم کاملا یکه خوردم چراکه باورم نمی‌شد جایزه‌ای چنین به این فیلم تعلق بگیرد. مبالغه نمی‌کنم؛ «آرگو» شاید بی‌هویت‌ترین فیلمی بوده که در این چندسال اخیر دیده‌ام.

گرانی پیش‌فروش سکه

پویا جبل ‌عاملی در مقاله ای در کلیک

شرق
نوشته واکنش دیروز بازار به خبر پیش‌فروش سکه یک‌میلیون‌و۲۵۰هزارتومانی بیانگر این نکته است که بانک مرکزی باید در قیمت‌گذاری‌های خود، قیمت‌های متعادل‌تری را در نظر بگیرد. خرید سکه، مشمول پرداخت مالیات بر ارزش افزوده است و شش‌درصد مالیات بر ارزش افزوده به آن تعلق می‌گیرد. با وجود این نرخ مالیاتی دولت باید قیمت پیش‌فروش‌ها را به‌گونه‌ای تعیین کند که اختلاف قیمت سکه‌ها نسبت به بازار حداقل ۲۰۰ تا ۲۵۰هزارتومان باشد، تا بعد از احتساب مالیات بر ارزش افزوده همچنان مزیت سرمایه‌گذاری و خرید خود را حفظ کند.

"محمدعلی ابطحی به این روزنامه گفته آرگو پیش از اسکار صرفا یک فیلم امریکایی برای مخاطب امریکایی بود و کارکرد سیاسی آن در محدوده سیاست داخلی امریکا قابل بررسی است"

نویسنده اقتصاددان با تاکید بر این که با سیاست جذب نقدینگی توسط پیش‌فروش سکه موافق نیست نوشته بانک مرکزی تنها عامل کنترل نقدینگی نیست و کنترل و جذب صرف نقدینگی برای شکوفایی اقتصاد هرچند لازم اما کافی نیست.

به نوشته شرق نقدینگی، سطح تورم را به مرحله خطرناکی رسانده و تنها با اعمال سیاست‌های بانک مرکزی کنترل و مهار نمی‌شود و دولت باید علاوه بر استفاده از اهرم‌های بانک مرکزی، سیاست‌های مکمل دیگری را نیز دنبال کند.

تیتر و عکس صفحه اول تهران امروز

مهدی تقوی در کلیک

بهار
نوشته در حال حاضر همه با مشکلات اقتصادی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و می‌دانند قیمت‌ها چندبرابر شده، ارزش پول ملی چقدر نزول کرده و هردم از این باغ، بر تازه‌ای می‌رسد. در حالی‌که هر روز با آمار غیرواقعی تازه‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کنیم، همین که آقای بهمنی افزایش حدود سه‌درصدی نرخ تورم طی دو ماه پایانی سال را تایید کرده و با توجه به این‌که ایشان معقول‌تر از دیگر اقتصاددان‌ها و سیاستگذاران پولی دولت است، قابل تامل است.

به نوشته این اقتصاددان تجربه نشان داده‌ است که دولت به سخنان رییس بانک مرکزی خودش اهمیتی نمی‌دهد و به هشدارها و توصیه‌های آن‌ها بی‌محلی می‌کند. اما درباره راهکارهای ارائه‌شده توسط رییس کل مرکز سیاست‌گذاری پولی کشور که تک‌نرخی شدن ارز به قیمت مرکز مبادلات ارزی، حذف ارز مرجع و پیش‌فروش سکه هستند به نظر می‌رسد تمامی این اقدامات تنها مانند آبی است که روی آتش ریخته شود. این آب آتش را موقتی مهار می‌کند ولی این آتش دوباره به نیستان اقتصاد کشور بازمی‌گردد و شعله‌های آتش دوباره بالا می‌آید.

در پایان مقاله بهار آمده اما اگر این میزان ارز و طلا در اختیار دولت و بانک مرکزی نباشد که به‌نظر می‌رسد، این چنین است؛ هیچ تغییر مثبت و پایداری را در بازار و اقتصاد مشاهده نخواهیم کرد و گرانی، بیکاری و تورم همچنان روزبه‌روز بالاتر می‌رود.

نخستین اخطار به احمدی نژاد و مشائی

تیتر و عکس صفحه اول آرمان

صادق زیباکلام در مقاله ای در کلیک

اعتماد
قطع مصاحبه تلویزیونی رییس جمهور را اولین اخطار به او خوانده و نوشته: وضع نامطلوب اقتصادی کشور به کنار، تورم لجامگسیخته به کنار، عدم ارائه بودجه برای سال آینده به کنار، اصرار آقای احمدینژاد برای سه الی چهار برابر کردن یارانهها به کنار، نداشتن هیچ طرح و برنامه مشخص اقتصادی به کنار، در افتادن وی با رهبران سایر قوا خود حکایت دیگری است.

رهبران سایر قوا از وی کمتر مقصر بودند، لکن اظهار خشوع و خضوع کردند در حالی که آقای احمدی نژاد که در به وجود آوردن مرافعه بیشتر از آنان سهم داشت، کمترین خضوع و خشوع را حاضر شد بکند.

به نوشته این استاددانشگاه برخوردها و رفتارهایش به کنار، مدیریتش به کنار، اصرار وی مبنی بر نامزدی آقای رحیم مشایی همچون پاشیدن فلفل نمک بر روی زخم اصولگرایان است. او نه تنها یک تنه اصولگرایان را به چالش کشیده بلکه به نظر میرسد چندان اساسی آنان را جدی نمیگیرد.به عنوان مثال، دو سه بار در انتهای سخنرانی اش به مناسبت سالگرد انقلاب شعار «زنده باد بهار» را میدهد و وقتی که با اعتراض اصولگرایان روبه رو میشود، خیلی خونسرد و با لبخند میگوید که مرادش از شعار «زنده باد بهار»، دعای ظهور حضرت ولیعصر بوده و مقصود دیگری نداشته و تعجب میکند که چرا اصولگرایان از آن شعار ناراحت شدهاند.

مقاله اعتماد در پایان آورده: آیا جسارت و شهامت وی بر محافظهکاری و دغدغهاش تیره خواهد شد یا نه؟ آنچه مسلم است، احمدینژاد در این هفت سال و اندی نشان داده که بیدی نیست که به آسانی و در جریان نخستین وزش بادها به لرزه درآید.

کلیک

آرمان در عکس صفحه اول خود رحیم مشائی را در گفتگو با قائم مقام وزارت خارجه سوئد نشان داده و نوشته: مشایی در این روزها میزبان مهمانان خارجی خود در دفتر رئیس‌جمهور یعنی محل سابق خدمتش است. از زمانی که قرار شد برخی دولتمردان در سمت‌هایی قرار بگیرند که مرتبط با حوزه ارتباط با کشورهای خارجی است، شایعات آغاز شد به نحوی که گفته شد مشایی و بقایی قبل از پایان دولت به خارج از کشور می‌روند که این خبر بلافاصله تکذیب شد اما مشایی سمتی را عهده دار شد که شاید در برخی مواقع با وظایف وزارت خارجه همپوشانی دارد.

کلیک

اعتماد هم نوشته اسفندیار رحیم‌مشایی حالا دیگر رییس دفتر احمدی‌نژاد هم نیست و عنوانی که در عرصه سیاسی یدک می‌کشد، رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد است، دیدار دیپلماتیک او و اظهارنظرهایش درباره مواضع جمهوری اسلامی، اگرچه می‌تواند نشانه‌یی از تلاش‌های طیف دولت برای بخشیدن وجهه ملی و بین‌المللی به اسفندیار کابینه باشد، اما این تلاش‌ها از سوی دیگر اصولگرایان با حساسیت بیشتری رصد می‌شود.

"اما آرگوی بعد از اسکار، سیاسی است؛ سیاستی که همچنان می‌خواهد ایران را با تصویر تسخیر لانه جاسوسی و گروگانگیری به مردم امریکا و جهان یادآوری کند"

به نوشته این گزارش روز گذشته هم بعد از انتشار خبر دیدار مشایی با بلومبرگ، دو تن از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت‌وگو با «اعتماد»، مشایی را فاقد وجاهت قانونی برای برگزاری چنین ملاقات‌هایی دانستند و از احضار مسوولان وزارت امورخارجه به کمیسیون امنیت ملی برای ارائه توضیح درباره نقش مشایی در دیپلماسی کشور خبر دادند.

دولت خدمتگزار و کاپشن تاثیرگذار

آیدین سیارسریع در صفحه طنزانه کلیک

قانون
به یادداشت مهدی کلهر اشاره کرده که به تاثیر عمیق رئیس‌جمهور بر دشمن پرداخته و نوشته: کاپشنی که اوباما برای بازدید از مناطق طوفان زده بر تن کرد شبیه به کاپشن احمدی‌نژاد است و در تاریخ روسای جمهورآمریکا رئیس‌جمهوری که چنین کاپشنی بر تن کرده باشد پیدا نخواهید کرد.

نویسنده طنزانه پیش بینی کرده با توجه به استدلال‌های آقای کلهر پیش‌بینی می‌کنیم در آینده‌ای نه چندان دور دیگر سران کشورهای غربی هم تحت تاثیر رئیس جمهور قرار خواهند گرفت و برای مثال دیوید کامرون با کلاه‌های محلی‌ای که آقای احمدی‌نژاد در بوشهر روی سر خود گذاشت جلوی دوربین حاضر می‌شود و می‌گوید کسی نمی‌تواند سر کامرون کلاه بگذارد ولی من این کلاه را سرم می‌کنم! به همین ترتیب فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه در ابتدای سخنرانی‌اش در جمع مردم پاریس بی‌اختیار می‌گوید از ساعت چند اینجایید؟ آخر سخنرانی هم با لبخندی دلنشین می‌پرسد?Que est fatigue که یعنی کی خسته‌ است!؟ مردم یکصدا پاسخ می‌دهند : ennemi!

طنزانه در عین حال از قول کارلوس پویول مدافع تیم بارسلونا نوشته: روز اول که به تمرین بارسا رفته بودم مربی گفت پسرجان سر و وضع تو چرا این‌گونه است؟ موهایت را چرا بلند کردی؟ و من گفتم آقای مربی احترام شما واجب است ولی مسئله‌ی مدل مو و در کل وضع ظاهری دست ما نیست، ما همه وسیله‌ایم و اگر خوب دقت کنید می‌بینید من تحت تاثیر مهدی کلهر قرار دارم! مربی که تحت تاثیر صحبت‌های من قرار گرفته بود به رختکن رفت و روی شورت ورزشی‌اش یک شلوار ورزشی پوشید و گفت کارلوس! تو زندگی من را متحول کردی.

کارتون روز

کارتون علی درخشی، شرق

منابع خبر

اخبار مرتبط