بیانیه آیت‌الله العظمی سیدعلی‌محمد دستغیب پیرامون وضعیت موجود و تفاوت آن با ابتدای انقلاب اسلامی

بیانیه آیت‌الله العظمی سیدعلی‌محمد دستغیب پیرامون وضعیت موجود و تفاوت آن با ابتدای انقلاب اسلامی
کلمه
نوروز - ۳ آبان ۱۳۹۶

۱۳۹۶/۸/۳

بسم الله الرحمن الرحیم

در پی درخواست عده ای از مؤمنین وفادار به نظام مورد تأیید امام امّت از حضرت آیت الله سید علی محمد دستغیب در مورد جمهوری اسلامی ایران و مسأله ولایت فقیه در قانون اساسی، که نظر خویش را بیان فرمایند؛ و چون بعضی افراد دلسوز نظام نسبت به وضع موجود و مقایسه آن با جمهوری اسلامیِ در ابتدای انقلاب، مردد شده اند؛ لذا خواهشمند است عنایت فرمایید و تذکراتی بدهید.

جمعی از ارادتمندان

بسمه تعالی

… فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَی الَّذینَ یُبَدِّلُونَهُ…(سوره بقره آیه ۱۸۱)

«… پس کسانی که بعد از شنیدن آن را عوض کنند، گناه بر دوش آن ها است.»

مرحوم آیت الله العظمی امام خمینی از نظر علمای وقت شخصی فقیه و مهذّب بود، او از ریاست طلبی و تفرّد در امور، و جمع مرید و مقلّد به شدّت پرهیز می کرد، دلباخته اسلام و احکام اسلام و دلسوز مردم بود، علمای اسلام و مردم ایران از سال های ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ به خوبی او را با آنچه گفته شد شناختند، و آنچه از صفات انبیاء و معصومین علیهم السّلام شنیده بودند در حدّ یک فقیه وارسته یافتند، و به امر او که از قرآن و سنت بود گردن نهادند و انقلاب اسلامی به عنوان جمهوری اسلامی ایران ظهور کرد، و با خون هزاران شهید و جانباز قرار گرفت و به فرمایش مرحوم آیت الله نجابت در جزوه پربار و مستدلّ ولایت مطلقه فقیه «درطول این دو سال برکات ولایت فقیه به خوبی بر مردم روشن شد.»

مردم ایران با امید به آینده درخشان از هر صنف و مذهب در کنار هم زندگی می کردند و قانون اساسی با ریاست مرحوم آیت الله منتظری و آیت الله بهشتی و حضور علما از جمله شهدای محراب و بعضی از مراجع کنونی مطابق با قرآن و سنت تدوین شد و مردم با اشتیاق به آن رأی دادند و در مدت ده سال عمر شریف امام امّت، آنچه لازم بود برای ادامه راه و حفظ قرآن و سنت، فرمود و در وصیت نامه خود نیز مطالبی را بیان کرد.

مرحوم امام امّت همیشه بر حفظ و اجرای کامل قانون اساسی تأکید داشت، او مردم را ولی نعمت خود و مسؤولین می دانست، او به رأی مردم بسیار اعتناء داشت، در قضاوت های دادگاه ها بسیار حساس بود که مبادا به مردم ظلمی وارد شود. سفارش می کرد که آبروی مردم چون خون آن هاست و از شنود مکالمات و ورود به منازل مردم از ناحیه دادگاه ها و تجسس در امور شخصیِ آن ها و… بسیار نگران بود و بارها از ورود سپاه و نیروهای مسلح در سیاست منع فرمود و در مورد اتّحاد روحانیون و دانشگاه ها سفارش می نمود؛ و هشدار داد مبادا گردانندگان این جمهوری اسلامی کارشان به جایی برسد که عمل کردشان همانند نظام شاهنشاهی باشد ولی با اسم جمهوری اسلامی که تنها اسم عوض شده باشد. او سفارش می کرد کسانی که فقط حضور مردم را وسیله ای برای اجرای نظرات خود می دانند و رأی آن ها را نمایشی می شمارند و نسبت به نظرات خودشان جمود دارند همانند انجمن حجتیه، در رأس کارها نباشند.

او به شورای نگهبان سفارش می کرد و اگر نسبت به مردم و رأی آن ها توهین می کردند نصیحت می نمود. او می گفت همه ما خدمتگذار مردم هستیم و واقع را می خواست. او از اختلاف و دو دستگی و رو در روی هم ایستادن به شدت منزجر بود، هرچند قبول کرد که روحانیون مبارز و روحانیت مبارز باشند، امّا از رو در روی هم ایستادن و خدای نکرده یکی دیگری را طرد کند و نسبت های بی دینی و معاند و غیره بدهد بسیار منزجر بود و سفارش ها می کرد.

"آن بزرگوار از تعریف و تمجید دیگران سخت گریزان بود و می فرمود من هم همانند دیگران نَفْس دارم، و برعکس از انتقادهای صحیح استقبال می نمود"او ولایت فقیه را چماق در دست تنگ نظرها نمی دانست بلکه مایه آرامش و یکپارچگی و دوستی و خلاصه در خدمت مردم بودن می دانست.

او صداوسیما را متعلق به همه مردم می دانست، و خود را همانند یک فرد از افراد این جامعه می شمرد. او به مراجع و نظر آن ها احترام می گذاشت، او به فقاهت و پی گیری فقه جواهری و آزاد بودن حوزه ها در این زمینه، تأکید داشت.

نظر مرحوم امام امّت این بود که شورای نگهبان و مسؤولین بالا در مورد کاندیداهای ریاست جمهوری و نمایندگان و در آنچه باید مردم رأی بدهند دخالت نکنند و نظر ندهند. آن بزرگوار از تعریف و تمجید دیگران سخت گریزان بود و می فرمود من هم همانند دیگران نَفْس دارم، و برعکس از انتقادهای صحیح استقبال می نمود. ایشان کسانی را که برای مردم عاشقانه و صحیح خدمت می کنند دوست می داشت. در زمان او امثال شهید بهشتی و شهیدان باهنر و رجایی و مهندس میرحسین موسوی و بسیاری دیگر نمی گذاشتند حق کسانی که برای انقلاب در تبعید یا زندان بودند و زحمت و رنج ها کشیده اند ضایع گردد.

در زمان او روزنامه ها و مجله ها آزاد بودند، انتقاد می کردند، نظر می دادند.

افرادی که از کشور رفته بودند با امنیت بیشتر و امید به آینده درخشان باز می گشتند. مساجد مملوّ از جوان ها و نوجوان ها بود. مدارس با شوق و امید به آینده خوب درس می خواندند و بِزه کاری ها اندک و شوق به بندگی پروردگار در چهره ها ظاهر بود. مردم دنیا که در زیر بار استعمارگران و دولت های متجاوز بودند اسلام و قرآن را آزادی خود می دانستند و نسبت به انقلاب اسلامی برای رهایی خود امیدوار بودند.

با وجود جنگ با صدام و هم پیمانان وی، آثار فقر و مشکلات اقتصادی جلوه ای نداشت. زراندوزی، چپاول، زمین خواری و امثال آن در دستگاه های حکومت راهی نداشت.

"مدارس با شوق و امید به آینده خوب درس می خواندند و بِزه کاری ها اندک و شوق به بندگی پروردگار در چهره ها ظاهر بود"مسؤولین نسبت به مردم مهربان و مردم نسبت به آن ها مهربانتر. مردم و دانشگاهیان نسبت به روحانیون و علما خوش بین بودند و آن ها را راهنما و دوست و همراه خود می دانستند.

اما پس از فوت امام عزیز و مهربان به تدریج وضع دیگری پیش آمد. عمل به قرآن و سنت کمرنگ و عمل به قانون اساسی کمتر و بدعت نظریه نظارت استصوابی بسیار برّان شد؛ و اصل برائت در افول کامل قرار گرفت و نظریه ولایت فقیه جای قرآن و سنت را گرفت و معیار اسلام و دین داری شده است تا جایی که هر کس به طور کامل از برون و درون تابع نباشد بی دین و مطرود از تمام دستگاه ها گردید، حتی اگر از مراجع باشد؛ و موجب این گردیده که قطع رحِم ها شود و بدتر از آن موجب جدایی زنان و شوهران شود و دلسوزان اجتماع منزوی گردند و ذهن های خلّاق و کارآمد به دانشگاه ها راه نداشته باشند، و بعضاً فرار از کشور خویش را بر قرار ترجیح دهند و میزان دادگاه ها و قضاوت ها که باید قرآن و سنت باشد کمرنگ شد و صدای مراجع در این موضوع ها شنیده نشد چون از توهین و آنچه بر دیگران وارد شد بیم دارند. حوزه های علمیه محصور و بسته بنابر نظرات عده ای خاص، دست سپاه در موضوعات حساس سیاسی مبسوط، و حتی مسائل مهم اقتصادی تحت نظر و کارکرد ایشان است.

اصول گرایان و اصلاح طلبان همانند دو چهره مخالف در برابر یکدیگر ایستاده اند، آن ها اصلاح طلبان را بعضاً وابسته به بیگانگان و ضد ولایت فقیه و… معرفی می کنند و از این بابت دو دستگی بلکه چند دستگی در اجتماع ظاهر است.

مساجد به غیر از ایام مخصوصی غالباً از جوان ها و نوجوان ها خالی است، افتراق عجیب بین غالب مردم و روحانیون ظاهر است، به خصوص دانشگاهیان؛ و مسئولین از جمله شورای نگهبان بعضاً در مورد کاندیداهای ریاست جمهوری دخالت چشمگیری دارند؛ از جمله در انتخابات سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ موجب ضایعات بسیار گردید و به نظر صاحب نظران اعتناء نشد که هیچ، بلکه زندان ها از آن چهره ها مملوّ گردید و بزرگانی از آن ها یعنی جناب آقای مهندس میر حسین موسوی و حجه الاسلام و المسلمین مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد تا امروز در حصر به سر می برند.

پارازیت ها و شنود ها در شهر ها و یا شهرستان ها غوغا می کند. کمتر کسی جرأت انتقاد و بیان واقعیات را دارد.

زراندوزی، زمین خواری، جمع اموال و … در نورچشمی ها بیداد می کند، بیکاری و فقر و از همه مهمتر بی دینی و ناامیدی نسبت به آینده بر سر این کشور عزیز اسلامی سایه افکنده، اما با این همه دردها و رنج ها مردم خوب و مهربان این مملکت تا می بینند که کشورشان در معرض هجوم اجانب است، آماده می شوند از هر عقیده و صنف و دسته ای؛ همچنانکه در انتخابات حاضر شدند تا به کشورهای استعمارگر بفهمانند هنوز ایستاده ایم و به اسلام و راه امام امّت و شهدا وفاداریم.

سید علی محمد دستغیب

۱۳۹۶/۰۷/۲۸

منبع: حدیث سرو

منابع خبر

اخبار مرتبط