تمدن، حیات و وضعیت کنونی سرخپوستان آمریکا به روایت محقق آمریکای لاتین

تمدن، حيات و وضعيت كنوني سرخپوستان آمريكا به روايت محقق آمريكاي لاتين
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ۵ اسفند ۱۳۸۹

خبرگزاری فارس: سفیر دولت چند ملیتی بولیوی که محقق نیز می‌باشد در خصوص نسل کشی سرخپوستان توسط استعمارگران، فرهنگ و تمدن سرخپوستان و باورهای آنها مطالبی را عنوان کرد. «خورخه میراندا لویزاگا» سفیر دولت چند ملیتی بولیوی در ایران در گفت‌وگویی متفاوت با خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس، به نسل‌کشی سرخپوستان توسط استعمارگران، فرهنگ و تمدن سرخپوستان، باورهای آنها و سیاست‌های دولت بولیوی برای احیای این باورها و فرهنگ‌ها پرداخت که مشروح این گفت‌وگو از نظر خوانندگان می‌گذرد. * اروپا مردم دنیا را از بزرگترین انقلاب تاریخ منحرف کرد فارس: ارقام متفاوتی در مورد کشتار سرخپوستان وجود دارد که بین ۱۰ تا ۹۰ میلیون در نوسان است. چه تعداد از سرخپوستان آمریکایی در دوران استعمار از بین رفته‌اند و شکل این نسل کشی‌ها چه طور بوده است؟ میراندا: اروپایی‌ها همواره تصور می‌کردند که تمدن و فرهنگ را آنها به جهانیان عرضه کردند و زمانی که به آمریکا رسیدند، با یک سری انسان‌های وحشی روبه رو هستند، در حالیکه چنین نبود و سرخپوستان زندگی شهری و متمدنانه‌ای داشتند. اروپا بزرگترین انقلاب تاریخ را انقلاب صنعتی اعلام کرده در حالیکه پیش از آن که انقلاب صنعتی به وجود آید، انقلاب کشاورزی رخ داده بود که این انقلاب را مردم اروپا مدیون سرخپوستان و ملت‌های ساکن قاره‌های دیگر از جمله آفریقا هستند که ذرت را کشت کردند و مردم قاره آمریکا که محصولات سیب زمینی را به دنیا عرضه کردند.

"خبرگزاری فارس: سفیر دولت چند ملیتی بولیوی که محقق نیز می‌باشد در خصوص نسل کشی سرخپوستان توسط استعمارگران، فرهنگ و تمدن سرخپوستان و باورهای آنها مطالبی را عنوان کرد"* تمدن سرخپوستان مانند تمدن بین‌النهرین و ایران است در منطقه آندوس قسمتی است به نام نندوس که یک هزار هکتار زمین کشاورزی باستانی در آن یافت شده، این موضوع نشان می‌دهد که در این منطقه بیش از ۲۰ میلیون سرخپوست زندگی کرده و نیازهای روزانه خود را از طریق این زمین‌ها تأمین کرد‌ه‌اند. در مناطقی از آمازون که تصور می‌شود انسانی زندگی نمی‌کرده، مانند بخش‌هایی از آن که بولیوی امروز را نیز شامل می‌شود، ۲۰۰ هزار هکتار زمین کشاورزی یافت شده که نشان می‌دهد بیش از ۲۰ میلیون سرخپوست نیز در این مناطق زندگی می‌کردند. * شهرهای سرخپوستان باستان مانند پرسپولیس پیشرفته بود هر چه به سمت شمال آمریکای لاتین پیشرفته و به نزدیکی مکزیک برسیم شهرهای بزرگ باستانی دنیا یافت می‌شوند که در آن‌ها نیز کشاورزی رواج داشته است. وضعیت شهرهای بزرگ این منطقه مانند شهرهای بزرگ و پیشرفته عراق و ایران در عهد باستان مانند تخت جمشید یا پرسپولیس است. * نسل کشی سرخپوستان به وسیله نابودی محصولات کشاورزی در خصوص کشتارها و نسل‌کشی‌هایی که توسط مهاجران صورت گرفته باید گفت از آنجا که آنها نتوانستند نسل سرخپوستان را به صورت مستقیم و با جنگ از بین ببرند زمین‌‌های کشاورزیشان را نابود کردند و با گرسنگی تحمیلی به سرخپوستان باعث نسل کشی و کوچ اجباری آنها شدند.

در مناطق وارانی شامل پاراگوئه، آرژانتین و بولیوی امروز، نسل سرخپوستان را از طریق فرستادن گاوها به مزارع و از بین بردن محصولات زراعی آنها مورد تهدید قرار داده و با گرسنگی تحمیلی به آنها سرخپوستان را از بین بردند. * سیب زمینی محصول سرخپوستان و حاصل آزمایش‌های تکنیکی آنها در هزاران سال پیش است فارس: با تبلیغات وسیع صورت گرفته تصور این است که سرخپوستان انسان‌های وحشی بودند و اروپایی‌ها آنها را متمدن کردند. آیا مصداق‌هایی برای پیشرفته بودن تمدن سرخپوستان در اختیار دارید؟ میراندا: موارد زیادی وجود دارد، معماری منطقه‌ای در بولیوی یکی از آنها است که درست مشابه تخت جمشید ایران است. در آن زمان معماری‌هایی به مراتب پیشرفته‌تر و بهتر از ورود استعمار و به اصطلاح تمدن وجود داشته است. بافته‌های که در آند پیدا شده بیشتر از دست بافت‌هایی بوده که در اروپای آن زمان پیدا شده است.

"* اروپا مردم دنیا را از بزرگترین انقلاب تاریخ منحرف کرد فارس: ارقام متفاوتی در مورد کشتار سرخپوستان وجود دارد که بین ۱۰ تا ۹۰ میلیون در نوسان است"به طور مثال اگر در دست بافت‌های اروپا در آن زمان در هر سانتی‌متر ۱۰ بافت نخی وجود داشت در دست بافت‌هایی که در کوه‌های آند پیدا شده بیش از ۳۲ نخ وجود دارد. در محصولات کشاورزی نیز چنین بوده است. سیب زمینی یک گیاه خودرو نیست و باید روی آن کار کرد و سرخپوستان این کار را انجام دادند. تحقیقات امروز دانشمندان آلمانی نشان می‌دهد که سیب زمینی و گوجه فرنگی از یک نژاد و بذر بوده‌اند و سرخپوستان طی پروسه‌های کاری که هنوز مشخص نشده سیب زمینی را به وجود آوردند. * تکنولوژی ایجاد حرارت ۱۵۰۰ درجه‌ای توسط سرخپوستان امروز در آلمان تلاش می‌شود گیاهی به وجود آورند که مخلوطی از گوجه و سیب زمینی است، یعنی همان کاری که مردم سرخپوست آند در آن زمان انجام می‌دادند.

کشاورزی، معماری، تکنیک‌های پیشرفته بافت و تغذیه را می‌توان جزو موارد و پیشرفت‌های سرخپوستان خواند. امروز آثار هنری از نقره کشف شده که برای ساخت آن نیاز به هزار و ۵۰۰ درجه حرارت بود و سرخپوستان در آن زمان به این تکنولوژی رسیده بودند. * ایجاد شرایط آب و هوایی آزمایشگاهی در ۵ هزار سال قبل فارس: این کشفیات مربوط به چه دورانی می‌باشد؟ میراندا: قدمت این فرهنگ‌ها و تکنولوژی‌ها دقیقاً مشخص نیست چرا که استعمار همه آثار گذشته را از بین برده است اما تصور می‌شود این تمدن بین ۳ تا ۵ هزار سال قدمت دارد. تمام تحقیقات کشاورزی در آن زمان به صورت تکنیکی و خاص صورت می‌گرفته است. آنها وسایلی به شکل قیف داشتند که به صورت پله پله بوده و محصولات کشاورزی را در آن آزمایش می‌کردند.

"وضعیت شهرهای بزرگ این منطقه مانند شهرهای بزرگ و پیشرفته عراق و ایران در عهد باستان مانند تخت جمشید یا پرسپولیس است"مثلاً قصد داشتند ذرتی در ارتفاع ۵۰۰ متری بالای سطح زمین کشت کنند و با این قیف آن شرایط جوی و آب و هوایی را ایجاد می‌کردند و آزمایشات خود را انجام می‌دادند. سرخپوستان به دلیل تغییرات شدید آب و هوایی مانند سیل و خشکسالی تلاش می‌کردند با هر نوع شرایط آب و هوایی محصولاتی کشت کنند که جوابگوی نیازهای غذایی‌‌شان باشد. به همین دلیل در مطالعات خود منابع آب و هوا و ژنتیکی را در نظر می‌گرفتند و این موردی است که در اروپا انجام نمی‌شد و نخواهد شد چرا که آنها به منابع طبیعی و این نوع دیدگاه انسانی اصلاً اعتقادی ندارند. * سرخپوستان تمام مفاهیم خود را بر کیفیت زندگی متمرکز می‌کردند برای رسیدن به چنین پیشرفت‌هایی نیاز به انسان‌های واقعی بود که با یکدیگر به صورت مشارکتی زندگی کنند و به طبیعت به عنوان یک موجود جاندار احترام گذارند و در این صورت بود که به پیشرفت‌های مختلف نائل می‌آمدند. استراتژی بولیوی امروز به سرپرستی آقای مورالس همین طرز فکر سرخپوستان باستان را دنبال می‌کند و ما صحبت از پیشرفت توسعه‌ای که اروپایی‌ها می‌گویند، نمی‌کنیم بلکه از کیفیت زندگی سخن می‌گوییم که این کیفیت زندگی را قبایل سرخپوستی که مورالس به آنها وابستگی دارد، دنبال و همه مفاهیم خود را بر روی کیفیت زندگی متمرکز می‌کردند.

تمام افراد یک قوم و قبیله که در کنار هم زندگی می‌کنند باید از بهترین کیفیت زندگی امکان پذیر به طور یکسان برخوردار باشند که این کاملاً متفاوت است با ایده و طرز فکری که اروپایی‌های امروز به ما می‌فروشند و توسعه‌ای را که دنبال می‌کنند. * برای داشتن یک زندگی غربی نیاز به ۵ کره زمین است ما اگر بخواهیم به صورتی زندگی کنیم که مردم اروپا و آمریکا شمالی زندگی می‌کنند غیر ممکن است چرا که آنها با دارا بودن ۲۰ درصد جمعیت زمین ۸۰ درصد منابع جهانی را مصرف می‌کنند و قاره‌های دیگر که ۸۰ درصد جمعیت کره زمین را دارند تنها ۲۰ درصد از منابع جهانی را مصرف می‌کنند و اگر بخواهند با سیستم و ایده‌ای که اروپایی‌ها و مردم آمریکای شمالی ارائه می‌دهند، زندگی کنند نیاز به ۵ کره زمین است. * مدرنیته تراژدی‌های انسانی را برای غرب به ارمغان آورد فارس: پس شما با مدرنیزاسیون مشکل دارید؟ میراندا: مدرنیزاسیون خودش با خودش مشکل دارد زیرا خود آمریکایی‌ها نیز مدرنیته را مورد سؤال قرار داده و از دیدگاه‌های فلسفی مختلف آن را زیر سؤال بردند. در واقع زندگی مادی به سبک مدرنیته نمی‌تواند روح و وجود واقعی انسانی را شکل دهد و در این جا است که به مشکل برمی‌خوریم. برای همین در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی تراژدی‌ها و مشکلات روحی و روانی بیشتری نسبت به کشورهای آمریکای لاتین و دیگر نقاط دنیا وجود دارد که اعتیاد و خودکشی از جمله آنها می‌باشد.

"آیا مصداق‌هایی برای پیشرفته بودن تمدن سرخپوستان در اختیار دارید؟ میراندا: موارد زیادی وجود دارد، معماری منطقه‌ای در بولیوی یکی از آنها است که درست مشابه تخت جمشید ایران است"* بولیوی؛ کشوری با ۳۶ ملیت مستقل فارس: در بحث اجتماعی گفته می‌شود سیستم فدرالی آمریکا از مدل حکومتی سرخپوستان گرفته شده، این مورد تا چه اندازه درست است؟ میراندا: به طور مستقیم با این موضوع برخورد نکردم، اما سرخپوستان به صورت گروه‌های آزاد زندگی می‌کردند و سیستم آمریکا از اروپا آمده است. شاید رهبران اولیه آمریکا ایده‌های خود را از سرخپوستان گرفته باشند. بولیوی یک قانون و اساسنامه جدید دارد و ما یک کشور چند ملیتی هستیم. امروز حدود ۳۶ گروه سرخپوست داریم که هر یک را یک ملت در نظر گرفته‌ایم و هر یک از این گروه‌ها زبان، دولت و قوانین قضایی خاص خود را دارند و به طور کلی یک زندگی متفاوتی نسبت به سایر گروه‌ها دارند. حتی آفریقایی‌هایی که به صورت برده به آمریکای جنوبی آورده شده بودند در بولیوی به صورت یک گروه مستقل هستند که می‌توانند آزادی‌های خود را داشته باشند.

هر یک از آنها قوانین خود را دارند که زیر نظر دولت مرکزی می‌باشند، اما به صورت فدرال نیست. * کشوری با ۲ پرچم همچنین تمامی شهرهای کوچک آزادی کامل و قوانین خود را دارند. اما یک سری از وظایف مربوط به دولت می‌شوند و دپارتمان‌ها هر یک وظایفی دارند که این وظایف به ترتیب به قدرت‌های محلی می‌رسد. برخی منابع استراتژیک مانند نفت، لیتیوم و اورانیوم در آینده و همچنین مواد معدنی مهم‌تر مانند استانیوم به صورت خاص و ویژه در دست دولت مرکزی هستند و نیز تمام ذخایر طبیعی که در کوه‌ها وجود دارد جزو منابعی است که در اختیار دولت می‌باشد. بولیوی به نشانه احترام به سرخپوستان از دو پرچم استفاده می کند، یکی پرچم ملی و دیگری پرچم سرخپوستان.

"در آن زمان معماری‌هایی به مراتب پیشرفته‌تر و بهتر از ورود استعمار و به اصطلاح تمدن وجود داشته است"* اقوام فارسی یا عربی زبان پیش از ورود استعمارگران وارد آمریکای جنوبی شده‌اند فارس: گفته می‌شود که پیش از ورود مهاجران اروپایی به آمریکا آثاری از ورود ملیت‌های دیگر مانند اعراب وجود داشته، این موضوع تا چه اندازه درست است؟ میراندا: نکته مشخص و بارز این است که استعمار آخرین و بدترین آنها بوده است. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد وایکینگ‌ها قبل از کریستف کلمب وارد شدند و دست‌نوشت‌هایی نیز به صورت کلی و مبهم وجود دارد که می‌تواند فارسی و عربی باشد. به طور کلی اقوام زیادی پیش از مهاجران اروپایی به آمریکا آمده بودند. * اقوام«انسان‌های آزاد» علیه استعمارگران و برای آزادی جنگیدند فارس: آمریکایی‌ها مهاجران اولیه را مفاخر و پدران ایالات متحده می‌نامند و به آنها افتخار می‌کنند. آیا سرخپوستان نیز چنین عقیده‌ای دارند؟ میراندا: از زمانی که استعمار وارد آمریکای جنوبی شده سرخپوست‌ها همواره با آنها مقابله کرده و جنگیده‌اند.

اولین کسانی که این جنبش‌ها را علیه استعمار به وجود آوردند کاتاری و ماچاکا بودند که در این زمینه فعالیت کردند. قومیت‌های زیادی در راه آزادی مبارزه کردند که خود را انسان‌های آزاد نامیدند. آنها در دولت بولیوی تازه شناخته شدند و به ایشان بها داده شد و نه پس از استعمار. امروز به صورت کاملاً رسمی قومیت‌های وارانی، آمازونی و کچورا و قومیت‌های دیگر وجود دارند و زندگی می‌کنند. * آمریکا سرخپوست بومی را مست و بی مصرف بار آورد تا بر او مسلط شود فارس: وضعیت امروز اجتماعی سرخپوستان در آمریکا چگونه است؟ میراندا: استعمار انواع مختلفی دارد که یکی از آنها استعمار نژاد پرستی می‌باشد و آن مدلی است که در آن سرخپوستان به صورت محبوس و ایزوله نگهداری می‌شوند، چرا که سفید پوستان نمی‌خواهند نژاد‌شان با آنها مخلوط شود.

"بافته‌های که در آند پیدا شده بیشتر از دست بافت‌هایی بوده که در اروپای آن زمان پیدا شده است"آمریکایی‌ها برای اینکه بتوانند سرخپوستان را در این روش ساکت و آرام نگه دارند به آنها غذا، جا و مشروب می‌دهند که آنها را تبدیل به انسان‌های بی‌مصرف کنند و به همین دلیل سرخپوست آمریکایی همیشه مست است چرا که اجازه کار و فعالیت ندارد و همواره تامین‌اش می‌کنند، اما امروز آنها برای آزادی خود تلاش می‌کنند تا دیگر در حبس نباشند. * استعمار اسپانیا و پرتغال مذهب کاتولیک را به سرخپوستان تحمیل کردند استعمار اسپانیایی و پرتغالی از طریق مذهب کاتولیک این کار را انجام داده و باعث کم شدن تعداد سرخپوستان شد. آنها سرخپوستان را به صورت یک گروه محبوس درآورده و مجبورشان کردند تا دین‌شان را عوض کنند. خصوصیت سرخ‌پوستان این است که کاملاً باز هستند و هر چه به آنها بگویند قبول می‌کنند. چرا که به یک چیز واحد و کلی معتقدند و آن این است که همه چیز جان دار است و به همین دلیل دین‌های جدید را به راحتی قبول می‌کنند.

وقتی مراسم مذهبی قربانی کردن را انجام می‌دهند اگر به آنها عیسی مسیح معرفی شود مسیح را در کنار مراسم خود می‌گذارند و اگر محمد (ص) را بشناسند او را نیز در مراسم خود جای می‌دهند و شاید حتی یک آیه قرآن را هم بخوانند. * سرخپوستان چگونه به زندگی نگاه می‌کنند فارس: آیا سرخپوستان به خدای واحد اعتقاد داشتند؟ میراندا: یک انرژی بزرگ در جهان وجود دارد که ایجاد زندگی کرده است. اعتقاد سرخپوستان این است که در گذشته فقط یک خورشید و ماه وجود داشته که خورشید نماد مذکر و ماه نماد مؤنث بود. ماه و خورشید عاشق هم شده و خواستند با هم یکی شوند اما جهان گفت که این امکان پذیر نیست و بر اساس قوانین حاکم بر جهان امکان ندارد خورشید بتواند سرمای ماه را تحمل کند و ماه گرمای خورشید را. از آنجا که عشق قاعده‌ای را نمی‌شناخت، هیچ قاعده‌ای جز جدایی آنها وجود نداشت و به همین دلیل زمین به دنیا آمد.

"به طور مثال اگر در دست بافت‌های اروپا در آن زمان در هر سانتی‌متر ۱۰ بافت نخی وجود داشت در دست بافت‌هایی که در کوه‌های آند پیدا شده بیش از ۳۲ نخ وجود دارد"شب ماه زمین را روشن می‌کر‌د و روز خورشید. ماه از این موضوع بسیار ناراحت بود و آنقدر گریه کرد که باعث ایجاد رودخانه‌ای در آند شد و آب‌هایی که در مرداب تیکی کانگا و آب‌های آمازون جاری می‌باشد از اشک‌های ماه است. خورشید گفت که من عاشق هستم اما نمی‌توانم تنها زندگی کنم در نتیجه زندگی خود را با ستاره‌های دیگر ادامه داد. خورشید پس از مدتی اعلام کرد که نمی‌تواند با این شرایط زندگی کند و می‌خواهد با ماه باشد. اما ماه به دلیل زندگی خورشید با ستاره‌ها از او روی گردان شد و هر چه خورشید زودتر طلوع می‌کرد ماه زودتر می‌رفت اما در یک لحظه هر دو در کنار هم قرار گرفتند و بازتاب تصاویرشان در مرداب تیکی کاگا روی هم قرار گرفت.

هر بار این بازتاب شکل می‌گیرد باعث ایجاد حیات و زندگی دوباره در دنیا می‌شود. این یک سیکل و گردش در حیات است. * دیدگاه روحانی و روحی یک سرخپوست در مورد زندگی تمام ادیان چیزی را قربانی می‌کنند، مثلاً کاتولیک‌ها پسر خود عیسی را برای ادامه زندگی قربانی کردند و در فرهنگ سرخپوستی پدر خود را برای ادامه نسل قربانی می‌کنند. همیشه برای ایجاد حیات و ادامه زندگی به جفت نیاز است برای همین همه چیز در جهان به صورت جفت است و ما گیاهان، حیوانات و سنگ‌های نر و ماده داریم. این دیدگاه روحانی و روحی است که یک سرخپوست آمریکایی دارد و فرهنگ سرخپوستی در حین قربانی کردن همه گذشتگان، حاضران و آیندگان با هم حضور پیدا می‌کنند و این هدف تمام ادیان است که انسان از خودبینی و تک روی دور باشد و خود را جزئی از هستی بداند.

"سیب زمینی یک گیاه خودرو نیست و باید روی آن کار کرد و سرخپوستان این کار را انجام دادند"این کار از طریق دعا و نیایش و یا مانند صوفیان از طریق رقص و از خود بی‌خود شدن و یا از طرق دیگر در فرهنگ‌های مختلف انجام می‌گیرد. * استعمار در نابودی فرهنگ سرخپوستان ناکام ماند فارس: آیا جوان سرخپوست با توجه به نابودی فرهنگی خود توسط استعمار، هویتی دارد که به آن باز گردد؟ میراندا: اسپانیایی‌ها و به خصوص کلیسا‌ها تمام آثار و نوشته‌هایی که بافته می‌شد از بین برده‌اند ولی منشاء و اصل سرخپوست آزادی وی است. او در ذهن خود تمام آن آزادی را حفظ کرده و در تمام دست بافته‌ها و پارچه نوشت‌ها اطلاعات زندگی، فرهنگ و تاریخچه خود را ثبت کرده است. استعمارگران با تمام تلاش خود موفق نشدند زبان سرخپوستان را از بین ببرند و از طریق همین زمان همه فرهنگ سرخپوستان سینه به سینه منتقل شده و امروز ما دست به نوشتن آن فرهنگ‌های منتقل شده‌ زدیم. حداقل در بخش‌هایی که بیشتر جمعیت سرخپوستان هستند یعنی در بولیوی و گواتمالا این کار انجام می‌شود و در شمال شیلی و آرژانتین و قسمت سرخپوست نشین پرو نیز اشتیاق بسیار عمیقی بین سرخپوستان برای بازگشت به هویتشان وجود دارد و ما در این زمینه کار بزرگی را برای دست یافتن سرخپوستان به سنبل‌هایشان انجام می‌دهیم.

نحوه اداره جامعه، نوع قضاوت و آموزش و پرورش از جمله مواردی هستند که تلاش داریم دوباره آنها را احیاء کنیم که برای به دست آوردن آنها منابع مختلفی از جمله زبان و دست بافت‌ها وجود دارد. ما تلاش می‌کنیم تمام نقض‌ها و یا آنچه پس از استعمار از آنها به عنوان موارد منفی یا بد ذکر شده و منعمان می‌کردند را بدانیم و در جهت روشن شدن آن اقدام کنیم. انتهای پیام/خ

منابع خبر

اخبار مرتبط