جعبه خیال و تصمیمات اقتصادی

جعبه خیال و تصمیمات اقتصادی
عصر ایران
عصر ایران - ۲۴ مهر ۱۳۹۲

در کتاب شازده کوچولو، نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری بخشی وجود دارد که یادآور برخی از تجربه های برنامه ریزی های اقتصادی در کشور ماست

؛

شازده کوچولو از مرد سرگردان در بیابان می خواهد برایش یک بره نقاشی کند؛ مرد می گوید: نقاشی بلد نیستم.
پاسخ می دهد و اصرار که عیب ندارد، فقط شما یک بره برایم بکش.
نقاشی اول که تمام می شود شازده کوچولو می گوید این بره مریض است، یکی دیگر برایم بکش.
 مرد دومی را که می کشد پاسخ می شنود که این بره نیست، قوچ است، شاخ دارد، گل هایم را خراب می کند.
نقاشی سوم که تمام می شود شازده می گوید این خیلی پیر است، من بره ای می خواهم که حالا حالاها عمر کند.
مرد در آخر و با بی حوصلگی عکس جعبه ای می کشد و سه سوراخ در آن می گذارد و به شازده کوچولو می گوید بره ای که تو می خواهی داخل این جعبه است.
شازده کوچولو می گوید: ممنون، این همان چیزی است که من می خواستم.

داستان برنامه ریزی های اقتصادی چه در بخش توسعه کلان، چه در بخش صنعت یا تجارت در کشور ما از سال های دور تاکنون مصداق همین جعبه با سوراخ است که هر کسی در خیال خود چیزی در داخل جعبه میخواهد ببیند.
سال هاست اقتصاددانان می گویند پرداخت یارانه های دولتی در حال و آینده مشکل آفرین خواهد بود، اقتصاد دولتی و متمرکز، مردم هر کشور را کم توجه، بی تعهد و غیر مسؤول بار می آورد.

سال هاست دلسوزان و اقتصاددانان می گویند بنزین و سایر حامل های انرژی باید به نرخ واقعی به دست مردم برسد ولی در عمل گامی به جلو برداشته نمی شود.

"مرد دومی را که می کشد پاسخ می شنود که این بره نیست، قوچ است، شاخ دارد، گل هایم را خراب می کند"
الان هم با توجه به اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها و با ملاحظه نرخ تورم ۴۰ درصد قیمت ارائه شده بنزین و گازوئیل و برق و گاز و آب در کشور حتی از چهار سال پیش در واقع کمتر است.

نقطه طنز قضیه اینجاست که تا برخی مسؤولان آگاه صحبت از واقعی سازی قیمت ها حتی برای رسیدن به قیمت های سه سال پیش می کنند، عده ای فریاد "وامردما" سر می دهند، کسی یادش نمی افتد که همین مصرف سوخت را می توان با تغییر تکنولوژی تولید خودرو به یک پنجم میزان مصرف فعلی رساند. خودروهای تولید داخل با توجه به کاربرد تکنولوژی ۴۰ – ۵۰ سال پیش مصرف سوختشان ۵ – ۶ برابر تولیدات روز خودروسازان دنیاست.

یا طبق آمارها حدود سی درصد برق تولیدی نیروگاهها به دلایل مختلف تلف می شود یا میلیاردها دلار بخاطر آلودگی هوا و بیماری مردم صرف واردات دارو می گردد در صورتیکه با تغییر و نوسازی تکنولوژی نیروگاههای تولید برق، می توان میزان مصرف سوخت را به مقدار زیاد کاهش داد و یا با ایجاد نیروگاههای خورشیدی می توان هم در مصرف سوخت های فسیلی صرفه جویی کرد و هم از آلودگی هرچه بیشتر هوا پیشگیری نمود.

همین امروز اگر بنزین لیتری ۵۰۰۰ تومان هم شود و تکنولوژی جدید تولید خودرو مثلا با روش هیبرید با نوسازی صنایع خودروسازی سنتی ایران، جایگزین آن گردد، مردم می توانند با ۱۵۰۰۰تومان ۱۰۰ کیلومتر رانندگی کنند چراکه متوسط مصرف خودروهای جدید ۳ تا ۵ لیتر در یکصد کیلومتر است در صورتیکه درحال حاضر با محاسبه نرخ بنزین ۸۰۰ تومانی ۱۶۰۰۰تومان پرداخت می کنند و البته میلیاردها تومان هم به سلامت مردم و محیط زیست لطمه وارد می شود.



نمی دانیم چه کسی به ما این حق را داده است که برای برنامه های دهها بار تجربه شده و شکست خورده سرود بخوانیم و باز به بیراهه به جای راه قدم بگذاریم. البته بخشی از علل نداشتن شجاعت تصمیم گیری درست را باید در ریشه های فرهنگی ملت ما جست.
ما ایرانی ها آموخته ایم که نسبت به هر پدیده حیرت نشان دهیم و از حیرت غرق لذت شویم و به دنبال کشف و شهود در راه حل های بارها تجربه شده و به قول خودمان سنتی و با شعار خودکفایی و البته خیال پردازانه برویم.

اگر حمله اسکندر و مغول ها و دیگران باعث شکست ما و رواج فرهنگ یاس و نومیدی و غمگینی انسان ایرانی شده و بخش عمده ای از موسیقی و هنر ما بوی نومیدی و سرگشتگی می دهند، در جایی دیگر ادبیات مدون ما بانی و حامی مسئولیت گریزی و دل مردگی گردیده تا درخلوت خود بنشینیم و دسته کوزه را دستی به گردن یار دیده یا در کنار جوی آب بنشینیم و گذر عمر را تماشا کنیم، وجود ثروت بادآورده نفت و به دنبال آن وجود مدیریت دولتی و اقتصاد متمرکز باعث عدم تربیت و ظهور انسان های مسؤولیت پذیر ایرانی شده است.

بگذارید همه قیمت ها آزاد شود، نرخ ارز تابع بازار باشد، قیمت انرژی آزاد شود، حل مشکلات اقتصادی یک راه حل بیشتر ندارد و آن آزاد کردن اقتصاد از قیود دولتی و شبه دولتی و سپردن مسئولیت به نخبگان و مردم مسئولیت پذیر است.
تجارب دیگر کشورها مانند کره جنوبی، ترکیه، مالزی، نروژ، سوئد و ...

"نقاشی سوم که تمام می شود شازده می گوید این خیلی پیر است، من بره ای می خواهم که حالا حالاها عمر کند"می تواند الگوی خوبی برای توسعه باشد. باور کنید اگر امروز نجنبیم فردا دیر خواهد شد. بیایید به آموخته های علم اقتصاد و حقوق بین الملل بصورت جدی توجه کنیم. با خیال پردازی و نگاه مداوم به جعبه با سه سوراخ مشکلی از ما حل نخواهد شد.  

.

منابع خبر

اخبار مرتبط