دیپلماسی حقوق بشری چیست و چرا مورد سوءاستفاده مدعیان غربی قرار می‌گیرد

خبرگزاری میزان - ۱ دقیقه قبل



خبرگزاری میزان – به موازات پیش رفتن مداوم و شانه‌به‌شانه چالش‌های عمیق و همپوشان جهانی، دیپلماسی اصولی و دقیق درباره حقوق بشر و با استفاده و استناد به اصول و هنجارهای حقوق بشری، نیازی فوری و جدی به نظر می‌رسد تا دیپلماسی حقوق بشری را از محدوده نشستن سیاستمداران بر صندلی‌های سالن‌های سازمان‌های حقوق بشری سیاست‌زده خارج کند.

جهان در دهه‌های اخیر شاهد اختلاف‌نظرها، درگیری‌ها و منازعات متعدد میان کشور‌های مختلف اعم از قدرت بزرگ، میان قدرت و ریز قدرت و گروه‌ها و جریان‌های مختلف، به اشکال متنوع بوده و همین موضوع سبب بروز چالش‌ها و بحران‌های جدی شده که عمدتا فجایع و تراژدی‌های تکان‌دهنده‌ای را رقم زدند.

براساس اعلام سازمان ملل و گروه‌های حقوق بشری ۲۹۹ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در جهان در سال ۲۰۲۴ به کمک‌های بشردوستانه نیاز خواهند داشت؛ این در حالی است که برخی از بحران‌های حقوق بشری و بشردوستانه به دلیل طولانی شدن نادیده گرفته می‌شوند.

بررسی‌ها و ارزیابی‌های سالانه جهانی نشان می‌دهند که این نیاز‌ها ناشی از درگیری‌های مسلحانه، بحران تغییرات آب‌و‌هوایی فزاینده و عوامل اقتصادی هستند؛ هرچند رشد نیاز‌های بشردوستانه و نحوه رسیدگی به آن‌ها نیز عوامل تاثیرگذاری محسوب می‌شوند.

تشدید بحران‌های حقوق بشری در جهان در سال جاری میلادی دلایل متعددی دارند؛ مهاجرت یکی از اصلی‌ترین دلایل گسترش و پیچیده شدن بحران‌های بشردوستانه جهان در سال ۲۰۲۴ است.

با وجود مدارک فراوان درباره ناکام ماندن روش‌های به‌اصطلاح بازدارنده مهاجرتی اروپا و آمریکا، استراتژی‌های ضد مهاجرتی با این محوریت دوچندان شده‌اند.

از این رو پیش‌بینی می‌شود که شمار قربانیان این استراتژی‌های ضد مهاجرتی در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته و همزمان پناهجویان و مهاجران بیشتری جان خود را در بازداشتگاه‌های مهاجرتی در امتداد مرز‌های آمریکا و اروپا از دست بدهند.

اطلاعات نادرست و استفاده نادرست از فناوری‌های پیشرفته نقش مهمی در وخامت درگیری‌های مسلحانه و بحران‌های حقوق بشری متعاقب آن‌ها خواهند داشت؛ گزارش‌های متعددی نشان‌دهنده نقش منفی استفاده از فناوری‌های پیشرفته و رسانه‌های اجتماعی در تشدید خشونت‌ها، تنش‌ها و درگیری‌های مسلحانه هستند.

کمبود آب و خشکسالی نیز می‌توانند از عوامل مهم تشدید بحران‌های بشردوستانه در جهان در سال ۲۰۲۴ باشند؛ غرب آسیا و شمال آفریقا بدترین مناطق از این نظر هستند؛ با وجود این، کمبود آب در حال حاضر یک بلای جهانی است.

پیش‌بینی می‌شود که کمبود آب و خشکسالی به موازات تغییرات شدید آب‌وهوایی به خالی شدن شهر‌های زیادی از سکنه منجر شود؛ کودکان به شکل ویژه در برابر کمبود آب آسیب‌پذیر هستند و این بحران یکی از دلایل اصلی مرگ‌ومیر قابل پیشگیری نوزادان است.

براساس اعلام یونیسف ۷۳۹ میلیون کودک – از هر سه نفر یک نفر در جهان – در مناطقی با کمبود آب زیاد یا بسیار زیاد زندگی می‌کنند؛ صندوق نجات کودکان به تازگی گزارشی درباره چگونگی تاثیرگذاری کمبود آب بر جان کودکان غزه هشدار داده است؛ درگیری‌های مسلحانه می‌توانند بحران کمبود آب را تشدید کند.

محاصره‌های دسته‌جمعی یکی از مرگ‌بارترین دلایل تشدید بحران‌های بشردوستانه هستند؛ تاکتیک‌های محاصره به قدمت خود جنگ هستند، اما افزایش استفاده از آن‌ها میلیون‌ها نفر را گرسنه می‌گذارد و تلاش‌های امدادی را پیچیده می‌کند.

رژیم صهیونیستی در اکتبر سال گذشته و پس از آغاز دور جدید حملات به نوار غزه، محاصره این منطقه را پس از ۲ دهه به محاصره کامل تبدیل و از برق، غذا و آب و تجهیزات پزشکی به‌عنوان ابزار جنگی استفاده کرد؛ همزمانی محاصره و بمباران احتمالا نیاز‌های بشردوستانه غزه را برای دهه‌های آینده رقم می‌زند.

در بورکینافاسو و مالی نیز گروه‌های مسلح اقدام به محاصره برخی از شهر‌ها و روستا‌ها کردند که تاکنون به گرسنگی و مرگ‌ومیر گسترده ناشی از بیماری‌های قابل درمان منجر شده است.

پدیده اقلیمی ال‌نینو خطرات گرسنگی، آوارگی و سلامتی را تشدید خواهد کرد.

مانع تراشی و کارشکنی در مسیر ارائه کمک‌های بشردوستانه و حل‌وفصل بحران‌های حقوق بشری می‌توانند بحران‌های مربوط را پیچیده‌تر کند.

در این میان حقوق بشر که دارای هنجار‌ها و ابزار‌های چندجانبه‌ای برای رسیدگی به بحران‌های جهانی و حتی در موارد متعددی پیشگیری از آن‌ها بوده، به دلایلی از عرصه دیپلماسی دور نگه داشته شده و حتی هدف سلاح‌سازی برای حمله به کشور‌های مستقل یا ابزاری شدن با هدف سوءاستفاده برای تامین منافع نامشروع از سوی مدعیان حقوق بشر قرار گرفته است.

در حالی که کشور‌های غربی مدعی حقوق بشر و شرکای آن‌ها تلاش دارند تا برداشت مغرضانه خود را از حقوق بشر به جهان دیکته کنند، کشور‌های دیگر به‌‍ویژه کشور‌های جنوب جهانی با ارائه ایده‌های نوآورانه برای خروج از بن‌بست‌های دیپلماتیک جاری جهان تلاش می‌کنند.

دیپلماسی حقوق بشری به‌عنوان اصطلاحی که تعاملات میان دولت‌ها در زمینه حقوق بشر را توصیف می‌کند، می‌تواند نقش مهمی در حل‌وفصل منازعات و درگیری‌های جهانی داشته باشد؛ در حالی که عرصه کارآمدی و فعالیت این نوع از دیپلماسی به ظاهر در حیطه حقوق بشری محدود شده، اما در صورت کاربست درست می‌تواند چالش‌های بزرگ جهانی و دیپلماتیک را حل کند.

دیپلماسی حقوق بشری از دهه‌های گذشته در بزنگاه‌های مختلف برای رخ‌نمایی تلاش‌هایی داشته است؛ از آن جمله می‌توان به درج مسئله حقوق بشر در منشور سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ و در اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ اشاره کرد؛ با وجود این، دیپلماسی حقوق بشری تاکنون فقط در سازمان ملل و سازوکار‌های زیرمجموعه آن فرصت بروز و ظهور رسمی یافته و هنوز نتوانسته است جایگاه واقعی خود را در دیپلماسی جهانی پیدا کند.

دیپلماسی حقوق بشری ترکیبی از دو کلمه دیپلماسی و حقوق بشر است و تعریف جداگانه هر یک از این دو بخش برای درک بهتر مفهوم دیپلماسی حقوق بشری ضروری به نظر می‌رسد.

دیپلماسی یک فعالیت سیاسی است که با دارا بودن منابع خوب و مهارت‌های واقعی می‌تواند عنصر اصلی قدرت باشد؛ هدف اصلی دیپلماسی توانمند ساختن دولت‌ها برای تضمین اهداف سیاست خارجی بدون توسل به زور، تبلیغات یا قانون است.

حقوق بشر نیز اساسی‌ترین و ابتدایی‌ترین حقوقی است که هر فرد به‌طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود.

دیپلماسی حقوق بشری با استفاده از ابزار‌های سیاست خارجی نه تنها می‌تواند حقوق بشر را ارتقا دهد بلکه قادر است اهداف سیاست خارجی را نیز محقق کند.

زمان بروز و ظهور اصلی دیپلماسی حقوق بشری دوران آغاز جنگ سرد است؛ در آن زمان حقوق بشر به‌عنوان یکی از اجزای سیاست خارجی با دیگر عناصر سیاست خارجی مانند سیاست، اقتصاد و دیگر موقعیت‌های خاص که ناشی از شرایط غیرعادی جنگ سرد بود، گره خورده بود؛ روندی که همچنان ادامه دارد.

ویژگی غالب دیپلماسی حقوق بشری که امروز جهان شاهد آن است، قطبی شدن است؛ به این معنا که دست‌کم دو پارادایم دیپلماسی حقوق بشری در حال رقابت هستند.

در نخستین پارادایم دیپلماسی حقوق بشری که کشور‌های غربی مدعی و نماینده آن هستند، تلاش می‌شود تا مجموعه‌ای از اصول ادعایی که در واقعیت نمایش‌دهنده استاندارد‌های دوگانه هستند، به جهان دیکته شود؛ در دومین پارادایم موجود نیز کشور‌های مستقل تلاش دارند تا ضمن نرفتن زیربار پارادایم نخست، دیپلماسی حقوق بشری منعطفی را تدوین و برای حل و فصل بحران‌ها استفاده کنند.

دیپلماسی حقوق بشری واقعی و اصیل مستلزم درک دقیقی است که در درازمدت، منافع و ارزش‌های کشور‌های مختلف را به هم نزدیک می‌کند؛ این نوع دیپلماسی بر حقوق بشر به‌عنوان عنصر مکمل اولویت‌های مختلف دیگر تمرکز دارد؛ به‌عنوان نمونه حقوق بشر و توسعه اقتصادی، حقوق بشر و نظارت بر محیط زیست، و حقوق بشر و امنیت ملی؛ در این صورت، حقوق بشر به‌عنوان یک جنبه جدایی‌ناپذیر از دستیابی به دیگر اهداف دیپلماتیک چارچوب‌بندی می‌شود.

با وجود اهمیت ضرورت و نیاز جهان به دیپلماسی حقوق بشری، کشور‌های غربی مدعی حقوق بشر همچنان از این مفهوم ارزشمند به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف نامشروع سیاسی خود استفاده می‌کنند؛ آن‌ها در میانه اعمال تحریم‌ها به‌عنوان اصلی‌ترین روش نقض گسترده حقوق بشر، حمایت از درگیری‌های مسلحانه با هدف تامین اهداف سیاسی و اقتصادی، ابزارسازی سازوکار‌های حقوق بشری و اعمال فشار بر کشور‌های غیرهمسو با ابزار انتقاد‌های حقوق بشری مدعی هستند که برای به رسمیت شناخته شدن انواع جدیدی از حقوق بشر مانند حق صلح تلاش می‌کنند.‌

این رویکرد‌ها سبب شده تا دیپلماسی حقوق بشری همچنان آینده‌ای نامشخص داشته باشد.

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط