درخواست "جبهه اصلاح طلبان" برای دیدار با آیت‌الله خامنه‌ای

صدای آلمان - ۱۳ اسفند ۱۳۹۱

چکیده :شاید طی ۳۴ سال گذشته انقلاب، این موضوع که در «مقطع حساسی» هستیم بارها و بارها مطرح شده باشد، اما باید پذیرفت انتخابات پیش رو که به عنوان پانزدهمین بار برای تعیین ریاست جمهوری برگزار می شود، در شرایط بسیار متفاوت تری نسبت به همه دوره هاست. ...

کلمه- محمدهاشم مهیمنی

شاید طی ۳۴ سال گذشته انقلاب، این موضوع که در «مقطع حساسی» هستیم بارها و بارها مطرح شده باشد، اما باید پذیرفت انتخابات پیش رو که به عنوان پانزدهمین بار برای تعیین ریاست جمهوری برگزار می شود، در شرایط بسیار متفاوت تری نسبت به همه دوره هاست.

در حال حاضر به دلیل وجود برخی فاکتورها شرایط بگونه ای رقم زده می شود که این انتخابات و مشارکت مردم برای انتخاب رییس جمهور بعدی از اهمیت بالایی برخوردار است، عواملی از جمله:

شرایط سخت اقتصادی تحریم ها

انزوای کامل اصلاح طلبان

فشارهای سیاسی و بین المللی بدلیل فعالیت های هسته ایران

شکافهای متعدد بین اصولگرایان

رفتار غیر قابل پیش بینی دولت مستقر و کشاکش طولانی با مجلس شورای اسلامی

تحولات و جنبش های منطقه خاورمیانه

بحران و جنگ در سوریه و…

در این میانه، بدلیل شرایط سیاسی و صف بندی پیچیده و چندگانه اصولگرایان حاکم و دولت، برخورد ها با اصلاح طلبان نیز دچار چندگانگی گردیده است.

در دسته اول، سخت ترین برخورد از سوی گروهی از اصول گرایان تندرو و رادیکال است که معتقدند هر گونه نقد و مخالفت با هر بخشی از نظام و قوای آن مساوی با دشمنی با نظام و حاکمان کشور است. به زعم اینان مخالفین اینگونه باید به اشد مجازات رسیده و نابود شوند و یا حداقل در حبس باشند تا خطر آنان بدینوسیله کنترل شود. در این دیدگاه، منتقدین حتی در ردیف منافقین مسلح دانسته می شوند و این دسته به کمتر از حبس و زندان برای آنان رضابت نمی دهند.

دسته دوم اصول گرابان که کمی ملایم تر هستند، اصلاح طلبان را مجموعا «فتنه گر» دانسته و هرحرکتی از آنان را توطئه ای برای براندازی برمی شمارند و آنان را شایسته القابی نظیرکودتاگران مخملی و براندازان نرم دانسته و حضور و مشارکت آنان را در اداره کشور و انتخابات را همچون سمی مهلک خطرناک ارزیابی می کنند . اینان معتقدند که رهبران این گروه فتنه گر نباید آزاد باشند و بخشی از طرفداران آنها که گول خورده اند، در شرایط متفاوت به دامن نظام برمی گردند.

"به زعم اینان مخالفین اینگونه باید به اشد مجازات رسیده و نابود شوند و یا حداقل در حبس باشند تا خطر آنان بدینوسیله کنترل شود"لذا این گروه حساب رهبران را از هواداران به زعم آنها فریب خورده ها جدا می دانند

دسته سوم اصول گرایان کسانی هستند که معتقدند نه رهبران اصلاح طلبان نظیر میرحسین موسوی و مهدی کروبی و نه هواداران آنها، هیچ کدام مخالف نظام نیستند، بلکه تحت تاثیر شرایط پیش آمده از سوی دشمنان خارجی، اینان دچار اشتباه محاسباتی شده اند و باید از این اشتباه خارج و به دامن نظام باز گردند. سخنان افرادی چون عسگراولادی در این ایام و نطق های علی مطهری از گذشته تا حال بیشتر معطوف به این نوع نگاه است. علی مطهری برخورد با جریان موسوم به جنبش سبز را پس از انتخابات ۸۸ مورد نقد و نظر و گاها مخالفت قرار می دهد و تاکید دارد که نباید همه رفتارمان و همه چیز را که ناشی از عملکردمان است به رهبران نظام نسبت دهیم.

گروه چهارم اصولگرایانی هستند که در دوره ۸ ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد بیشتر راه سکوت و انزوا را برگزیده اند و هراز گاهی لب به انتقاد گشوده و اوضاع کشور را نامطلوب دانسته اند. اینها معتقدند که این گونه عملکرد و مدیریت اوضاع کشور را خراب کرده و سبب نارضایتی عمومی خواهدشد و در صحنه سیاسی و اجتماعی و مدیریتی کشور قائل به بهره گیری از همه سلیقه های سیاسی اعم از اصلاح طلبان و اصول گرایان صاحب عقل و اعتدال هستند. به تعبیری این گروه بدنبال وحدت ملی و نجات کشور هستند .

این دسته که شامل هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و حسن روحانی و بسیاری دیگر است، معتقد است که با حذف عقلای قوم بحران مدیریتی عمیق تر خواهد شد . لذا در اداره کشور باید تندروها را حذف و میانه روهای طرفدار نظام، امام و رهبری را موردتوجه قرار داد.

اما، آخرین دسته از اصول گرایان از طرفداران دولت هستند که طی این ۸ سال از سوی بعضی اصول گرایان به «گروه انحرافی» معروف شده اند. گفته می شود اینان پیرامون رئیس جمهور حلقه زده اند، لذا عده ای از اصول گرایان مخالف صریح آنها هستند. این دسته از اصولگرایان در دولت در پایان دوره ریاست جمهوری، در برخورد با اصلاح طلبان راه شکست بدون سازش با آنها را در پیش گرفته و در حال حاضر راه خود را می روند و قصد آنرا دارند که در این مقطع راه خویش را ادامه داده و از میان همه اصلاح طلبان و اصول گرایان با هر سلیقه ای «پیروان انتخاباتی» برای سبد رای خود فراهم آورند.

برخورد های ۵ گانه بالا نشان می دهد علیر غم آنکه به ادعای برخی اصولگرایان، اصلاح طلبان اهمیت خود را از دست داده اند، اما وزن سنگین اصلاح طلبان قابل چشم پوشی نیست و باید برای نقش آنان در انتخابات چاره ای اندیشید.

*استاندار گلستان و مدیرکل شوراهای وزارت کشور در دولت خاتمی

اشتراک‌گذاری:

منابع خبر

اخبار مرتبط