رضا خاتمی: وضع امروز، حاصل تقلب در انتخابات ۸۸ است/ تا قدرت اجتماعی خود را نشان ندهیم، موسوی و کروبی آزاد نخواهند شد

محمدرضا خاتمی: قدرت اجتماعی ما می تواند موسوی و کروبی را آزاد کند
نوروز
کلمه - ۲۶ فروردین ۱۳۹۲

چکیده : بازنده اصلی انتخابات سال ۸۸ متقلبان و حزب پادگانی است. حاصل آن تقلب و دستاورد آن، وضع کنونی کشور است. تهدید های خارجی، بی سابقه ترین رکورد تورم، فقر، گرانی و رکود در کشور، حاکمیت فاسد ترین دولت تاریخ در ایران، از بین رفتن اعتبار و حیثیت بسیاری از نهاد و ارکان کشور و حذف تمام شایستگان از دست آورد های این تقلب است. به نظر من بسیاری از کسانی که در زمانی به هردلیل و به خاطر هر منفعتی در مقابل آن تقلب و مهندسی انتخابات سکوت و یا از آن حمایت کردند امروز پشیمان هستند. امروز هیچ کس حاضر نیست مسوولیت وضعیت امروز کشور را بپذیرد و بحران ها و چالش های موجود را بر گردن دیگری می اندازند.

"به نظر من بسیاری از کسانی که در زمانی به هردلیل و به خاطر هر منفعتی در مقابل آن تقلب و مهندسی انتخابات سکوت و یا از آن حمایت کردند امروز پشیمان هستند"این فرصت گرانبهایی است که باید از آن استفاده کرد. با وضعیت فعلی امکان ادامه روند اداره کشور وجود ندارد....

کلمه – گروه خبر: محمدرضا خاتمی بر این باور است که مهندس میرحسین موسوی، خانم زهرا رهنورد و آقای کروبی که در حصر هستند و همچنین زندان سیاسی جنبش سبز نه تنها هیچ کدام پایگاه خود را از دست نداده اند که در میان مردم محبوب تر هم شده اند. وی همچنین معتقد است که ایران و اصلاح طلبان نمی توانند و نباید بیش از این تحت فشار قرار بگیرند. سرمایه آقای خاتمی یک سرمایه اجتماعی و نه لزوماً یک سرمایه درون حاکمیت است.

نایب رییس مجلس ششم در خصوص نیروی اجتماعی اصلاحات افزوده است: اصلاح طلبان تا پشتوانه مردمی خود را اثبات نکنند، فضای سیاسی و امنیتی باز نخواهد شد و احزاب اجازه فعالیت نخواهند داشت. بنابر این یکی از دستاورد های حضور در انتخابات، تغییر این معادلات و آرایش سیاسی در کشور هم خواهد بود.

اصلاح طلبان با کاندیدای حداکثری خود وقتی پشتوانه مردمی خود را نشان می دهند این اتفاق به خودی خود رخ خواهد داد و یا آقایان کاملا قبول خواهند کرد که یک حکومت دیکتاتوری و استبدادی دارند و یا اینکه به مطالبات اصلاح طلبان پاسخ مثبت خواهند داد.

دبیرکل سابق حزب مشارکت با اشاره به احتمال رد صلاحیت نامزد اصلاح طلبان می گوید: البته خطر بزرگتری هم وجود دارد و آن رد صلاحیت است. رد صلاحیت خاتمی کار کوچکی نیست و اگر این اتفاق بیفتد بخش قابل توجهی و بیشتری از سرمایه اعتماد حکومت در میان مردم از بین می ورد. نکنه مهم تر این است که باید ریسک کنیم و این ریسک می ارزد چراکه اگر ما سرمایه ایی داریم باید اکنون که کشور در معرض سقوط است آن را باید استفاده کنیم. اگر بخواهیم این سرمایه را برای یک فردای نامعلوم حفظ کنیم، ممکن است که اساساً کشوری وجود نداشته باشد و عمق فجایع به حدی برسد که امیدی به همین بازسازی نباشد. آن وقت دیگر از این سرمایه هم نمی توانیم استفاده کنیم.

وی که با سایت تازه تاسیس «آفتاب صبح امید» گفت و گو کرده، در خصوص انتخابات سال ۸۸ گفته است: ما معتقدیم آن انتخابات هزینه های زیادی برای مردم و کشور داشت و بیش از همه مردم صدمه خوردند؛ اما بازنده اصلی این اتفاق متقلبان و حزب پادگانی است.

"امروز هیچ کس حاضر نیست مسوولیت وضعیت امروز کشور را بپذیرد و بحران ها و چالش های موجود را بر گردن دیگری می اندازند"حاصل آن تقلب و دستاورد آن، وضع کنونی کشور است. تهدید های خارجی، بی سابقه ترین رکورد تورم، فقر، گرانی و رکود در کشور، حاکمیت فاسد ترین دولت تاریخ در ایران، از بین رفتن اعتبار و حیثیت بسیاری از نهاد و ارکان کشور و حذف تمام شایستگان از دست آورد های این تقلب است. به نظر من بسیاری از کسانیکه در زمانی به هردلیل و به خاطر هر منفعتی در مقابل آن تقلب و مهندسی انتخابات سکوت و یا از آن حمایت کردند امروز پشیمان هستند. امروز هیچ کس حاضر نیست مسوولیت وضعیت امروز کشور را بپذیرد و بحران ها و چالش های موجود را بر گردن دیگری می اندازند. این فرصت گرانبهایی است که باید از آن استفاده کرد.

با وضعیت فعلی امکان ادامه روند اداره کشور وجود ندارد.

او ضمن دفاع از کاندیداتوری سید محمد خاتمی و اجماعی که حول ایشان شکل می گیرد، پیروزی اجتماعی و سیاسی محتمل اصلاح طلبان در انتخابات را به عنوان راهی برای آزادی موسوی و کروبی عنوان می کند و می گوید که قدرت اجتماعی اصلاح طلبان توان آزادی رهبران جنبش سبز را دارد.نایب رئیس سابق مجلس ضمن انتقاد از سیاست های جاری در کشور، وضعیت نامطلوب اقتصادی و بین المللی را حاصل تجربه شکست خورده مهندسی انتخابات در سال ۸۸ می داند و می گوید که امروز کسی حتی درون جناح مخالف نیست که از آن تجربه دفاع کند.

مشروح این گفت و گو به شرح زیر است:

آقای خاتمی، مثل اینکه اصلاح طلبان دوباره می خواهند در انتخابات شرکت کنند؛ درست است؟

در هیچ کشوری مانند ایران، انتخابات تا این اندازه بین نیروهای سیاسی و مردم اعم از موافقان و مخالفان نظام و براندازان و اصلاح طلبان اهمیت نداشته است. نتیجه انتخابات هرچه بوده، چه مهندسی شده و چه نسبتا آزاد، تاثیربسزایی بر زندگی مردم گذاشته است. طبیعتا در فصل انتخابات بحث و گفت و گو درباره انتخابات نیز بیشتر میشود و نهایتاً تصمیم گیری های خاص خودش را دارد. این تصمیم گیری ها چه در میان موافقین و چه در میان مخالفین وضع موجود با در نظر گرفتن گذشته همراه با عبرت گیری هم بوده است. ما در جریان اصلاح طلبی گزاره هایی داریم که بر اساس آنها تصمیم گیری و فعالیت می کنیم.

خب، این گزاره ها چه هستند؟

نخستین گزاره این است که ما اصلاح طلب هستیم نه برانداز، بنا بر این، از فرصت هایی که در درون نظام برای اصلاح وضع وجود می آید حداکثر بهره برداری را باید بکنیم.

"وی همچنین معتقد است که ایران و اصلاح طلبان نمی توانند و نباید بیش از این تحت فشار قرار بگیرند"دومین گزاره این است که ما اصلاح طلبان خودمان را میراث دار اصلی جمهوری اسلامی و انقلاب می دانیم. نه کسانی که امروز حاکم هستند. ما معتقدیم ایده ها و عقاید اصلاح طلبی هستند که جمهوری اسلامی واقعی را می سازند. در واقع شرایطی که امروز در آن هستیم تحقق آن هشدار و پرهیزی است که امام می دادند مبنی بر اینکه نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتاد و امروز انقلاب به دست نا اهلان افتاده است. درست است که این نااهلان، چه در درون حاکمیت و چه در نهاد های مختلف برای اداره کشور برنامه ریزی و طراحی کنند اما ما به عنوان کسانیکه نقش و سهم اصلی در پیروزی انقلاب، دفاع از کشور در جنگ هشت ساله و تداوم آرمان های انقلاب داشته و داریم، وظیفه خود می دانیم که از تمام امکانات و نیروی خودمان برای تغییر این اوضاع نابهنجار استفاده کنیم.

چگونه می خواهید استفاده کنید؟ فکر می کنید فرصتی هم دارید؟

ما درجامعه ایرانی زندگی می کنیم.

جامعه ایی که به خاطر ضعف و یا فقدان نهادهای مدنی وضعیت دموکراسی در آن بسیار متزلزل است و حاکمیت نظامیان در تمام ابعاد جاری شده و تهدید های خارجی وجود دارد. پس چه بخواهیم و چه نخواهیم انتخابات اصلی ترین هدف اصلاح طلبی در نظر گرفته می شود و باید از فرصت های محدود در این عرصه استفاده کنیم. در مورد انتخابات نباید ساده انگاری کنیم. معتقدم هیچ گاه در جمهوری اسلامی انتخابات با آن معیارها یی که در جهان معنی پیدا می کند وجود نداشته است و شاید در آینده هم این معیارها رعایت نشود. اما با همین نظم و معیار موجود در جمهوری اسلامی، انتخابات فراز و نشیب های بسیاری داشته است.

"بنابر این یکی از دستاورد های حضور در انتخابات، تغییر این معادلات و آرایش سیاسی در کشور هم خواهد بود"مانند دوم خرداد، مجلس ششم و نهایتا انتخابات ۸۸ . بنابر این با لحاظ کردن این وضعیت و ارایش نیروهای سیاسی است که باید تصمیم بگیریم.

از انتخابات ۸۸ گفتید، چه طور با آن تجربه بازهم صحبت از شرکت در انتخابات می شود؟

ما یک حادثه تلخ و عبرت آموز یعنی انتخابات سال ۸۸ را پشت سر گذاشتیم . انتخاباتی که اکثریت اصلاح طلبان بر این اعتقاد هستند که درآن مهندسی شده و یا به تعبیر درست تر تقلب شده است. انتخابات سال ۸۸ در جمهوری اسلامی به لحاظ دستکاری در آرا و نتیجه، بی سابقه بوده است. اما نکته مهم این است که این سناریو و برنامه نویسی برای رسیدن به اهدافی طراحی شد که امروز آن هدفها شکست خورده اند.

ما معتقدیم آن انتخابات هزینه های زیادی برای مردم و کشور داشت و بیش از همه مردم صدمه خوردند؛ اما بازنده اصلی این اتفاق متقلبان و حزب پادگانی است. حاصل آن تقلب و دستاورد آن، وضع کنونی کشور است. تهدید های خارجی، بی سابقه ترین رکورد تورم، فقر، گرانی و رکود در کشور، حاکمیت فاسد ترین دولت تاریخ در ایران، از بین رفتن اعتبار و حیثیت بسیاری از نهاد و ارکان کشور و حذف تمام شایستگان از دست آورد های این تقلب است. به نظر من بسیاری از کسانیکه در زمانی به هردلیل و به خاطر هر منفعتی در مقابل آن تقلب و مهندسی انتخابات سکوت و یا از آن حمایت کردند امروز پشیمان هستند. امروز هیچ کس حاضر نیست مسوولیت وضعیت امروز کشور را بپذیرد و بحران ها و چالش های موجود را بر گردن دیگری می اندازند.

"رد صلاحیت خاتمی کار کوچکی نیست و اگر این اتفاق بیفتد بخش قابل توجهی و بیشتری از سرمایه اعتماد حکومت در میان مردم از بین می ورد"این فرصت گرانبهایی است که باید از آن استفاده کرد. با وضعیت فعلی امکان ادامه روند اداره کشور وجود ندارد.

یکی از بحث هایی که در این چند سال مطرح شده انتخابات آزاد است، اما هنوز چنین شرایطی فراهم نشده است. چطور از حضور در انتخاباتی می گوید که آزاد و عادلانه بودن آن تضمین شده نیست؟

اصلاح طلبان همیشه به انتخابات آزاد اعتقاد داشتند و آن را مبنا و هدف فعالیت هایشان قرار دادند. اما رسیدن به انتخابات آزاد ایده الی است که زمان زیادی را می طلبد. اصلاح طلبان هیچ گاه از انتخابات مهندسی شده نترسیده اند، اما چه انتخابات مهندسی شده ایی؟ انتخابات مهندسی شده ایی که بتوانند در آن اثر گذاری کنند و آن را برهم زنند.

با هر نتیجه ای؟

اگر انتخابات آزاد با معیارهای جمهوری اسلامی برگزار شود، ما فارق از نتیجه درآن شرکت می کنیم.

مانند انتخابات شوراهای دوم که اصلاح طلبان، خود آن را آزادانه برگزار کردند و در آن شکست هم خوردند. اما سربلند بیرون آمدند. اگر این، امکان پذیر نیست در شرایطی در انتخابات شرکت می کنند که بتوانند سناریو و برنامه نویسی مهندسان انتخابات را برهم زنند.

خب شما چه سناریویی دارید؟ برنامه تان چیست؟

امروز بر این اعتقادهستیم که از نظر راهبردی اگر استراتژی اصلاح طلبان یعنی کاندیدای حداکثری که به صراحت بگویم یعنی آقای خاتمی با این برنامه وارد انتخابات شود علی رغم میل کسانیکه می خواهند انتخابات را مهندسی کنند و فارغ از هرگونه نتیجه ظاهری، اصلاح طلبان پیروز این انتخابات خواهند بود.عده ایی می گویند تقلب خواهد شد اما من بر این اعتقاد هستم که حضور اصلاح طلبان با کاندیدای حداکثری و اجماع یکی از بزرگترین پیروزی ها برای ملت خواهد بود و سرنوشت کشور را تغییر می دهد.

آیا طرف مقابل اجازه این حضور را به شما می دهد؟

در طرف مقابل ما کسانی هستند که می خواهند انتخابات را مهندسی کنند؛ اما شکست تلخ قبلی و دست آورد امروزشان آنان را فارغ از استراتژی و راهبرد خاصی کرده است. امروز آنان در عرصه انتخابات هیچ نیروی کارآمد، کاریزماتیک و نسبتاً محبوبی ندارند که مردم به او اقبال داشته باشند. شکست روحی ناشی از دست آوردهای تقلب، حتی اگر بخواهند نیز این اراده را از آنها گرفته است و اگر در مقابل نامزد حداکثری ما وارد میدان شوند، امکان ادامه برنامه ریزی برای توطئه را ندارند.

"نکنه مهم تر این است که باید ریسک کنیم و این ریسک می ارزد چراکه اگر ما سرمایه ایی داریم باید اکنون که کشور در معرض سقوط است آن را باید استفاده کنیم"نه اینکه نخواهند مهندسی و سناریو نویسی کنند، بلکه شکست روحی شان در این چهار سال این اراده را از آنان گرفته است تا بتوانند مانند گذشته برنامه ریزی کنند. بسیاری از آنها مجبور شده اند به این حالت روی آورند که برای رقابت با اصلاح طلبان برنامه ریزی کنند و نه برای مهندسی انتخابات که می توان آن را یکی از دست آوردهای بزرگ و گام به جلو دانست.

شما می گویید با حضور اصلاح طلبان این مرم هستند که پیروز می شوند، دست آوردهای این حضور و پیروزی مردم چیست؟

اگر اصلاح طلبان با این برنامه ریزی یعنی اجماع بر روی یک نامزد حداکثری در انتخابات شرکت کنند دستاورد بزرگی را به دست آورده اند. نخستین دست آورد این مساله، اجماع بر روی یک نامزد است که از محافظه کار ترین اصلاح طلبان تا رادیکال ترین آنان این استراتژی را قبول دارند که می تواند سرمایه ای هم برای آینده بسازد. از سوی دیگر، در طول ۴ سال گذشته سرکوب، فشار ها و گرفتاریی هایی وجود داشت که اصلاح طلبان را در فاز دفاعی و مقاومت قرار داده بود. اما این انتخابات می تواند آنان را از فاز دفاعی خارج کند و از واکنش به کنش و از انفعال به سمت فعالیت بهینه هدایت نماید.

اصلاح طلبان در این انتخابات و با این استراتژی می توانند جایگاه واقعی خود را به مردم و دنیا نشان دهند. در نتیجه صرف اعلام حضور اصلاح طلبان با یک کاندیدای حداکثری تمام سناریو های مهندسی انتخابات را برهم می زند و مجبورشان خواهد کرد که در یک روند نسبتاً قابل قبول – و البته نه یک انتخابات کاملاً آزاد – حضور پیدا کنند. تمام این مفروضات مطرح، بر این اساس است که نگذارند نامزد ما وارد انتخابات شود و یا نتایج را مهندسی کنند، اما اگر پیروزی در انتخابات حاصل شود، پیروزی نهایی آن مردم هستند و در واقع این یک آغازی است برپایان رنج های مردم.

و حتماً این را هم می دانید که روند اداره کشور به اندازه های فشل است که حتی پیروزی اصلاح طلبان هم ممکن است به حل تمام مشکلات مردم منجر نشود.

البته آنچنان همه چیز تخریب شده است که نمی توان توقع داشت در آینده ای خیلی نزدیک بر همه مشکلات غلبه کنیم. اما حداقل دست آورد پیروزی اصلاح طلبان، توقف روند تخریب کشور در عرصه های مختلف و پیش گیری از سقوط سرمایه های اجتماعی و دفاع از تمامیت ارضی و هویتی کشور است. اگر در روز ۲۵ خرداد قرار باشد انتخابات به قول رهبری یک حماسه باشد، همه نحله های سیاسی باید با طیب خاطر مشروعیت انتخابات را امضا کنند که این امر جز با مشارکت حداکثری همه سلیقه ها امکان پذیر نیست.

"اگر بخواهیم این سرمایه را برای یک فردای نامعلوم حفظ کنیم، ممکن است که اساساً کشوری وجود نداشته باشد و عمق فجایع به حدی برسد که امیدی به همین بازسازی نباشد"چنین اتفاقی نقطه عطفی در روابط بین المللی ایران و همچنین ترمیم روابط مردم و حاکمیت است.

آیا حاکمیت تن به چنین تغییری می دهد؟

شاید بهترین راهبرد این باشد که خود حاکمیت از حضور یک کاندیدای اصلاح طلب استقبال کند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد یک حادثه تاریخی اتفاق افتاده است که سبب می شود تا مردم باور کنند که آنها اعتماد به نفس دارند و از رقیب نمی ترسند. این امر همچنین اثبات می کند که رهبری در افقی فراتر از تمامی جناح بندی های سیاسی قرار دارد و رهبر تمام ایران و همه جناح ها می شود. این مسیر، کم هزینه ترین راه برای انسجام داخلی و از بین بردن کینه ها و عداوت هاست که روز به روز گسترده تر و عمیق تر میشوند و می تواند یک همدلی جدید به وجود آورد و امکان بازسازی کشور نیز فراهم می شود. بازسازی نیاز فوری کشور ما در شرایط کنونی است.

طبیعی است که رهبری یک کشور متعالی پر افتخارتر است تا رهبری کشوری که همه مشکل دارد. پیروز اصلی این انتخابات مردم هستند که اینچنین در چنبره فقر و بدبختی گرفتار شده اند و در هیچ زمان این چنین تحقیر نشده بودند. حال اگر انتخابات به این شکل برگزار نشود فقط مشکلات و خرابی ها بیشتر می گردند. اگر فقط کمی عقل پیشه کنیم جلوی روند سقوط گرفته می شود؛ اما اگر همچنان بر اسب جهل و غرور برانیم این سقوط دردناکی که شاهدش هستیم با سرعت بیشتری تحقق پیدا خواهد کرد.

حالا درست است که آقای خاتمی محبوبیت دارد؟ اما چرا بازهم آقای خاتمی؟ یعنی اصلاح طلبان فرد دیگری را ندارند تا کاندیدا کنند؟

نخست اینکه اجماع بی نظیر اصلاح طلبان بر روی آقای خاتمی وجود دارد و ما شخص دیگری را با این مشخصات نداریم که بر روی او یک اجماع حداکثری داشته باشیم. دومین علت این است که تجربه موفق اقتصادی دولت اصلاحات وجود دارد.

"به نظر من بسیاری از کسانیکه در زمانی به هردلیل و به خاطر هر منفعتی در مقابل آن تقلب و مهندسی انتخابات سکوت و یا از آن حمایت کردند امروز پشیمان هستند"مردم آن را با وضع کنونی مقایسه و آرزوی بازگشت به آن دوران را می کنند. محبوبیت کم نظیر شخص اقای خاتمی به دلیل ویژگی هایی که دارند، سبب شده است تا ایشان رای خود را در جیب داشته باشد. در نتیجه نیاز به تبلیغات و هزینه زیاد هم ندارد و می توانیم در این فرصت کم، از این سرمایه استفاده کنیم. دلیل چهارم تغییر بینش جهان و نگاه بین المللی به ما است. اگر خاتمی وارد انتخابات و پیروز شود، پیروزی خاتمی بیش از ۵۰ درصد مشکلات بین المللی را حل خواهد کرد و رابطه های مخدوش شده را بازسازی می کند و به سرمایه گذاران، کارافرینان، نخبگان و روشنفکران برای بازگشت به کشور و کمک به حل مشکلات ملی امیدی می دهد.

و بالاخره درمیان انبوه نیروهای کارآمد اصلاحات، اقای خاتمی می تواند علی رغم اصلاح طلب بودن نقش فراجناحی داشته باشد و با دیگر جناح های کشور همکاری کند. او یکی از معتدل ترین اصلاح طلبان داخل کشور است. مجموع این ویژگی ها سبب می شود که اصلاح طلبان به طور خودجوش به این نتیجه برسند که نامزد حداکثری، تنها آقای خاتمی است.

اما بعضی اعتقاد دارند که آقای خاتمی سرمایه ای دارد که با حضور در انتخابات با توجه به این شرایط نامعلوم، ممکن است این سرمایه را از بین می برد.

معتقدم ایران و اصلاح طلبان نمی توانند و نباید بیش از این تحت فشار قرار بگیرند. سرمایه آقای خاتمی یک سرمایه اجتماعی و نه لزوماً یک سرمایه درون حاکمیت است. امروز می بینیم مهندس میرحسین موسوی، خانم زهرا رهنورد و آقای کروبی که در حصر هستند و همچنین زندان سیاسی جنبش سبز نه تنها هیچ کدام پایگاه خود را از دست نداده اند که در میان مردم محبوب تر هم شده اند.

"امروز هیچ کس حاضر نیست مسوولیت وضعیت امروز کشور را بپذیرد و بحران ها و چالش های موجود را بر گردن دیگری می اندازند"البته خطر بزرگتری هم وجود دارد و آن رد صلاحیت است. رد صلاحیت خاتمی کار کوچکی نیست و اگر این اتفاق بیفتد بخش قابل توجهی و بیشتری از سرمایه اعتماد حکومت در میان مردم از بین می ورد. نکنه مهم تر این است که باید ریسک کنیم و این ریسک می ارزد چراکه اگر ما سرمایه ایی داریم باید اکنون که کشور در معرض سقوط است آن را باید استفاده کنیم. اگر بخواهیم این سرمایه را برای یک فردای نامعلوم حفظ کنیم، ممکن است که اساساً کشوری وجود نداشته باشد و عمق فجایع به حدی برسد که امیدی به همین بازسازی نباشد. آن وقت دیگر از این سرمایه هم نمی توانیم استفاده کنیم.

بازهم برسم به یک پرسش تکراری، چه تضمینی هست که دوباره تقلب نشود؟

شرایط کشور به گونه ایی است و هزینه های تقلب قبلی به اندازه ایی بزرگ بوده است که این امکان و اراده را برای تقلب دیگر تا حد زیادی از بین می برد.

یکی از ویژگی های خاتمی این است که تفاوت رای او با دیگر رقبا به قدری زیاد است که در تمامی خیابان های شهرها و روستاهای کشور دیده می شود. اگر خاتمی رقیبی داشته باشد، رقیبش کاندیدهای اصول گرا نیستند. ممکن است کاندیدای دولت باشد که با حربه پول و یارانه ها، بخشی از مردم را به خود معطوف می کند. اما تفاوت رای به اندازه ایی است که اگر این اتفاق بی افتد قبل از اینکه مشکلی برای اصلاح طلبان به وجود اید، مشروعیت و اعتبار حداقلی که حاکمیت دارد بسیار بیشتر با مشکل مواجه می شود. با روندی که امروز می بینیم احتمال این ریسک بزرگ از طرف حاکمیت وجود ندارد.

"نتیجه انتخابات هرچه بوده، چه مهندسی شده و چه نسبتا آزاد، تاثیربسزایی بر زندگی مردم گذاشته است"به همین دلیل است که آنها تمام تلاش خود را می کنند تا خاتمی وارد این عرصه نشود و اگر وارد شود ترجیح می دهند آقای خاتمی را رد صلاحیت کنند که آنهم امکان پذیر نیست و حکومت را در نظر مردم بی اعتبارتر و بی اعتمادتر می کند. نمی خواهم بگویم هیچ خطری نیست اما ریسکی است که با مفروض دانستن تمام احتمالات، برای نجات کشور باید انجام داد. ممکن است ما در سالهای آینده دوباره چنین فرصتی نداشته باشیم.

در این میان یک سئوال دیگر وجود دارد که اصلاح طلبان و جنبش سبز مطالباتی مانند آزادی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی و زندانیان سیاسی را هم دارند. آیا این مطالبات تغییر کرده است؟

فکر می کنم مطالبات تغییر نکرده است؛ چه در مصادیق و چه در کلیات همان است. اما اتفاقی که در طول ۴ سال رخ داده با حاکم شدن فضای رعب و وحشت و سرکوب، امکان هر گونه کنش سازنده و مثبت را در فضای جامعه گرفته است.

البته همانطور که گفتم به این معنی نیست که آنها به خواسته خود رسیده باشند. اصلاح طلبان و جامعه اگر می خواهند مطالبات خود را پیگیری کنند، نیازمند یک کنش مثبت و مهم هستند. اصلاح طلبان اهل کار های غیر قانونی و حتی مقاومت منفی نیستند، پس باید از ساز و کارهای قانونی برای پیگیری مطالبات خود استفاده نمایند. اصلاح طلبان تا این قدرت اجتماعی خود را نشان ندهند آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد آزاد نخواهند شد. اصلاح طلبان تا پشتوانه مردمی خود را اثبات نکنند، فضای سیاسی و امنیتی باز نخواهد شد و احزاب اجازه فعالیت نخواهند داشت.

"طبیعتا در فصل انتخابات بحث و گفت و گو درباره انتخابات نیز بیشتر میشود و نهایتاً تصمیم گیری های خاص خودش را دارد"بنابر این یکی از دستاورد های حضور در انتخابات، تغییر این معادلات و آرایش سیاسی در کشور هم خواهد بود. اصلاح طلبان با کاندیدای حداکثری خود وقتی پشتوانه مردمی خود را نشان می دهند این اتفاق به خودی خود رخ خواهد داد و یا آقایان کاملا قبول خواهند کرد که یک حکومت دیکتاتوری و استبدادی دارند و یا اینکه به مطالبات اصلاح طلبان پاسخ مثبت خواهند داد.

اشتراک‌گذاری:

منابع خبر

اخبار مرتبط