فرشاد مومنی: در ۱۰ سال اول انقلاب، رهبران نسبت به وعده‌های خود صدق‌ورزی کردند

فرشاد مومنی: در ۱۰ سال اول انقلاب، رهبران نسبت به وعده‌های خود صدق‌ورزی کردند
کلمه
کلمه - ۱۹ آبان ۱۳۹۴

چکیده :وقتی در اقتصاد فهم بروزی از مفاهیم کلیدی وجود ندارد، عزیزانی در جهت مبارزه با آن چیزی که استکبار جهانی می نامند، می توانند مثلا هولوکاست را نبش قبر کنند، ولی در همان زمان خودشان شوک درمانی را در ایران اجرا کنند که این یکی از ارتجاعی ترین وابستگی فکری به همه محافلی که این ها استکباری و صهیونیستی خطابش می کنند، است....

نشست ماهیت انقلاب اسلامی، اهداف و زمینه های منتج به آن، به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران، با حضور فرشاد مومنی و صادق زیباکلام در سالن ابن سینای دانشکده علوم پزشکی برگزار شد.

به گزارش جماران، در بخش اول این نشست فرشاد مومنی برای روشن کردن اهمیت چنین بحث هایی صحبت های خود را با نقل قولی از توماس کهن در مورد بازگشت به بنیادها آغاز کرد.

وی گفت: توماس کهن می گوید وقتی گرفتاری ها زیاد می شود باید به بنیادها برگردیم. این مرور برای شرایط کنونی ما کاملا ضروری و مفید است. بسیار متاسفم که سطح اندیشه ای که عرضه می شود به گونه ای است که نقد را تضعیف می شمارند.

مومنی در ادامه بحث خود را با بیان این که مولفه های کلیدی مورد توافق جمعی ایرانیان در انقلاب اسلامی فارغ از این که عضو چه گروه و طبقه ای بودند، بر استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی متمرکز بود، خاطر نشان کرد: بر اساس درکی که از این مفاهیم وجود داشت گام های بزرگی در ۱۰ سال اول بعد از پیروزی انقلاب برداشته شد، اما وقتی که سطح پیچیدگی عموم در هر یک از این ۳ عرصه خود را به عنوان کارهای نظری و مطالعاتی جدی مطرح می کرد، ما آن گونه که باید در مورد آنها کار نکردیم. به طوری که در حال حاضر وقتی شما به این کارنامه ها در زمینه استقلال آزادی و عدالت اجتماعی نگاه می کنند کاستی های بزرگی را در آن می بینید. در چنین شرایطی بار اصلی مسئولیت بر دوش کسانی که در مباحث اندیشه ورزی فعال بودند است.

وی ادامه داد: ما در ۱۰ سال اول انقلاب در زمینه های آزادی، مسائل اقتصادی و عدالت اجتماعی شرایط منحصر به فردی را تجربه کردیم.

"به طوری که در حال حاضر وقتی شما به این کارنامه ها در زمینه استقلال آزادی و عدالت اجتماعی نگاه می کنند کاستی های بزرگی را در آن می بینید"این شرایط بازتاب صدق ورزی انقلاب نسبت به وعده های رهبران آن بود. به عنوان مثال در زمینه آزادی مناظره های آزاد کسانی مانند شهید بهشتی با رادیکال ترین مخالفان خود، کاهش صادرات نفت از ۴ ملیون بشکه به ۸۰۰ هزار بشکه در روز که موجب آزاد شدن نیروهای انسانی برای تقویت بنیه های اقتصادی شد و در زمینه عدالت اجتماعی توسعه ۱۱٫۵ برابری زیر ساخت های فیزیکی روستاها از نمونه های پایبندی به اصول در اوایل انقلاب هستند.

این اقتصاد دان تصریح کرد: اما در سال های بعدی به تدریج و به طور فزاینده ما از آن راهبردهای اصولی با توجیه های متفاوت فاصله گرفتیم. این فاصله گرفتن ما باید زیرذره بین قرار بگیرد.

وی تاکید کرد: بسیار متاسفم که سطح اندیشه ای که عرضه می شود به گونه ای است که نقد را تضعیف می شمارند. در حالی که در همه جای دنیا نقد را ابزار تقویت خود به شمار می آورند. اگر ما دیدیم سیستمی از مسیر خود منحرف شده است و در قبال آن سکوت کردیم یا با تملق آن را تایید کردیم، ما طرفدار واقعی آن مجموعه نیستیم.

منظور از استقلال، استقلال سیاسی و استقلال از بند استبداد بود

صادق زیبا کلام نیز در این بخش صحبت های خود را با بررسی اهداف اولیه انقلاب اسلامی و تفاوت های آن با امروز آغاز کرد.

استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: اگر امروز فردی بدون هیچ اطلاعی از انقلاب سال ۵۷، از کره مریخ به ایران می آمد و صرفا اطلاعاتش را از طریق رادیو تلویزیون کنونی جمهوری اسلامی و صحبت های تریبون های نماز جمعه و مسئولان ارشد مملکتی کسب می کرد، بدون شک اهداف و آرمان های انقلاب ایران را بسیار متفاوت از سال های اوایل انقلاب می دید.

واقعیت این است که آنچه که امروزه از سوی نظام جمهوری اسلامی به عنوان اهداف انقلاب مطرح می شود تحریفی است از خواسته ها، انتظارات و اعتراضات مردم. در واقع دغدغه مردم در آن زمان و دلیل نارضایتی و اعتراض مردم به رژیم شاه بیشتر ذیل دموکراسی، آزادی خواهی و جامعه مدنی می گنجید.

وی همچنین در خصوص معنای شعار استقلال در اوایل انقلاب، تصریح کرد: جمعیت ایران در سال انقلاب حدود ۳۴ میلیون نفر بود و تعداد دانشجویان کل کشور نیز از ۱۰۰ هزار نفر تجاوز نمی کرد، اما در آن دوران ما حدود ۵ هزار نفر زندانی سیاسی داریم؛ در حالی که در حال حاضر با وجود جمعیت ۸۰ میلیونی و چ۴٫۵ میلیون دانشجو حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر زندانی سیاسی داریم.

زیباکلام ادامه داد: این مسئله ابعاد دیکتاتوری را در رژیم پهلوی می رساند. وقتی دلایل انقلاب اسلامی را بررسی می کنیم، می بینیم انگیزه و دغدغه اصلی مردم رژیمی بود است که به آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی چاپ کتاب، انتخابات آزاد، حاکمیت قانون و… پایبند نبود، بنابراین منظور اصلی مردم از استقلال، استقلال سیاسی و استقلال از بند استبداد بود.

۹۵ درصد مردم پیش از انقلاب از شرایط اقتصادی و سیاسی به ستوه آمده بودند

فرشاد مومنی نیز معنای شعار استقلال مردم ایران در اوایل انقلاب را اینچنین توضیح داد: از لحاظ اقتصادی وقتی ما به وضع رفاه اکثریت مردم در آن زمان نگاه می کنیم، با آمار تکان دهنده ای مواجه می شویم، اما در حال حاضر به واسطه عملکرد بد ما، کسانی هستند که گوشه های کوچکی از آن دوران را بزرگ و بر روی آن استنتاج هایی می کنند. یکی از آن استنتاج ها این است که با این واقعیات شما چه می خواستید که انقلاب کردید، در حالی که بیش از ۹۵ درصد مردم در آن دوران ابراز می کردند از لحاظ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و فردی به ستوه آمده اند.

این پژوهشگر اقتصادی خاطر نشان کرد: ما دچار فقر فکری فاجعه آمیزی درباره همه مفاهیم کلیدی و سرنوشت ساز هستیم، برای نمونه “من وقتی تعابیر این روزنامه ها و محافل را در مورد نفوذ می بینم خیلی متاسف می شوم. چرا که درکی که این افراد از مسئله نفوذ و استقلال دارند یک بخش کوچکی از تلقی وابستگی در ربع پایانی قرن هجدهم تا ربع پایانی قرن نوزدهم است.” ما باید بتوانیم با این افراد صحبت کنیم و به آنها بگوییم که از آن زمان تا به حال دنیا خیلی متحول شده است و طبیعتا به اعتبار آن مفهوم استقلال هم پویایی های خاص خودش را پیدا کرده است.مثلا اگر یک ایرانی در خارج از ایران ذکر و خیری از ایران کند اسمش را می گذارند نفوذ، اما در دوره ای که دولت محبوب این عزیزان سر کار بود، وابستگی ایران به واردات مواد غذایی و افزایش ۴ برابری این مواد نفوذ نیست.

استاد دانشگاه علامه تاکید کرد: وقتی در اقتصاد فهم بروزی از مفاهیم کلیدی وجود ندارد، عزیزانی در جهت مبارزه با آن چیزی که استکبار جهانی می نامند، می توانند مثلا هولوکاست را نبش قبر کنند، ولی در همان زمان خودشان شوک درمانی را در ایران اجرا کنند که این یکی از ارتجاعی ترین وابستگی فکری به همه محافلی که این ها استکباری و صهیونیستی خطابش می کنند، است.

وی ادامه داد: یکی از دردناکترین جمله هایی که من در بعد از انقلاب شنیده ام این است که در همان دولتی که به ظاهر ژست های ضد امپریالیستی می گرفت در همان زمان سخنگوی آن دولت گفت که “ما جلوی پای سرمایه گذاران خارجی فرش قرمز پهن می کنیم.” این از نظر اقتصادی سیاسی یکی از سخیف ترین عبارت هایی است که می شود به کار برد و من این را از ضعف بنیه فکری می بینم.

"این فاصله گرفتن ما باید زیرذره بین قرار بگیرد.وی تاکید کرد: بسیار متاسفم که سطح اندیشه ای که عرضه می شود به گونه ای است که نقد را تضعیف می شمارند"اگر آن فرد اندکی مطالعه کرده بود می فهمید که به کاربردن این عبارت جذابیت های ایران را برای سرمایه گذاران خارجی به جای افزایش، کاهش می دهد.

مشکل ما در پاسداری از انقلاب است نه خود انقلاب

فرشاد مومنی در بخش پرسش و پاسخ در جواب سوال یکی از دانشجویان که پرسیده بود اگر با علم امروزی خود نسبت به انقلاب به سال ۵۷ بازگردید یک بار دیگر برای انقلاب تلاش خواهید کرد؟ گفت: بله، زیرا همان گونه که گفتم انقلاب سال ۵۷ بسیار مترقی در زمینه آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی بود و تا ۱۰ سال اول فعالیت های شگفت انگیزی در این زمینه ها انجام داد. مشکل ما در پاسداری از انقلاب است نه خود انقلاب.

راهکار من بازگشت به دموکراسی، آزادی و حکومت قانون است

زیبا کلام نیز در بخش پرسش و پاسخ در جواب سوال یکی از دانشجویان که پرسیده بود اگر با علم امروزی خود نسبت به انقلاب به سال ۵۷ بازگردید یک بار دیگر برای انقلاب تلاش خواهید کرد؟ گفت: بله، من در حال حاضر نیز انقلاب را درست می دانم؛ چرا که علی رغم اتفاقاتی که برای آن رخ داده است در کل ما نسبت به قبل پیشرفت داشته ایم. به اعتقاد بنده وضعیت دموکراسی، آزادی و فضای باز سیاسی در بعد از انقلاب بهتر شده است.

وی افزود: بسیاری بر اساس نظریه توسعه نامتوازن، اقتصاد را دلیل اصلی انقلاب ایران می دانند اما من دلیل اصلی انقلاب ایران را از بین رفتن مشروعیت حکومت، نبود آزادی و ساختار سرکوب گر می دانم. این به معنای خوب بودن اقتصاد دوران پهلوی نیست چرا که اقتصاد دوران پهلوی دولتی بود و اقتصاد دولتی هیچ گاه موفق نخواهد بود.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: بنابراین آنچه که موجب انقلاب شد نه مشکلات اقتصادی، بلکه نارضایتی سیاسی و فقدان دموکراسی بود و همان گونه که گفته شد دموکراسی مطالبه اصلی مردم در آن دوران بود. در نهایت راهکار بنده برای خروج از وضعیت فعلی و بازگشت به اهداف انقلاب اسلامی بازگشت به دموکراسی، آزادی و حکومت قانون است.

استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی همچنان راه نجات ما است

فرشاد مومنی در صحبت های پایانی خود یک بار دیگر بر عامل اقتصاد به همراه مولفه های دیگر تاکید کرد و نگاه ترکیبی به مسائل را بهترین راهکار برای تجزیه و تحلیل موضوعات دانست.

وی همچنین با بیان این که ۳ شعار اصلی انقلاب راهکار برون رفت از وضعیت فعلی است، تاکید کرد: استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی همچنان راه نجات ما است.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط