قحطی سومالی و ماهیت طرف‌های مسئول

قحطي سومالي و ماهيت طرف‌هاي مسئول
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ۶ مرداد ۱۳۹۰

خبرگزاری فارس: پایگاه خبری الجزیره در مقاله‌ای فساد و منفعت‌طلبی در میان موسسات امدادرسانی و کشورهای جهان و مسئولان محلی سومالی را عوامل تشدید قحطی در این کشور دانست. به گزارش فارس، پایگاه خبری الجزیره در مقاله‌ای به قلم "مهدی حاشی " آخرین اوضاع قحطی و گرسنگی در سومالی را به تصویر کشیده و نوشته است که این بحران، بدترین بحران از نوع خود از دهه‌های قبل به شمار می‌رود و کار به جایی رسیده است که سازمان ملل نیز جنوب سومالی را منطقه قحطی زده اعلام کرده است. *تعلل غرب در حل ریشه‌ای بحران سومالی وی در این مقاله تاکید می‌کند که شکی نیست که اتفاقی که در سومالی روی می‌دهد، یک مصیبت واقعی است، چرا که یک سوم کودکان این کشور از گرسنگی در خطر مرگ قرار دارند، اما واقعیت این است که این اوضاع نتیحه مقدماتی است که جهان از مدت‌ها پیش گوش خود را برای شنیدن آن بسته است، این کشور از دو دهه گذشته تاکنون بدون حاکمیت به سر برده است و برخی گروه‌های واپس‌گرا و منزوی درگیری‌هایی را در این کشور ایجاد کرده‌اند که نتیجه آن تنها بروز جنگ داخلی و مهاجرت مردم از این کشور بوده است. از سوی دیگر در سالهای گذشته سومالی به علت کاهش باران‌های موسمی با خشکسالی مواجه شده است که این موضوع باعث از بین رفتن چهارپایان و دام‌ها و خشک شدن زمین‌های زراعی شده و قیمت مواد غذایی را نیز در این منطقه افزایش داده و اوضاع امنیتی نابسامانی را در کشور ایجاد کرده است. *اوضاع سیاسی نتیجه قحطی در سومالی است این اوضاع البته تنها در سومالی روی نداده و بسیاری از کشورهای شاخ آفریقا با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، اما اوضاع سیاسی سومالی و نبود حاکمیت قوی در این کشور باعث شده تا نتایج مصیبت‌بار این بحران بیشتر شده و آن را از یک خشکسالی به بحران غذایی و قحطی تبدیل کند که جان میلیون‌ها نفر را در معرض تهدید قرار داده است.

"خبرگزاری فارس: پایگاه خبری الجزیره در مقاله‌ای فساد و منفعت‌طلبی در میان موسسات امدادرسانی و کشورهای جهان و مسئولان محلی سومالی را عوامل تشدید قحطی در این کشور دانست"این در حالی است که منطقه‌ای که سازمان ملل آن را قحطی زده اعلام کرد، از حاصلخیزترین مناطق سومالی به شمار می‌رفت و می‌توان گفت که تمام سبد غذایی مردم این کشور از این منطقه تهیه می‌شد. به این ترتیب سومالی تنها در قحطی گرفتار نشده است، بلکه بحران حاکیمت از دو دهه گذشته در این کشور باعث شده تا بیماری‌های مسری در آن رایج شود و دریاها همه روزه صدها نفر را که قصد فرار از این کشور را دارند در خود ببلعد و اردوگاه‌های آوارگان در کشورهای همسایه مملو از افرادی شود که به دنبال لقمه نانی برای سیر کردن خود هستند. *همگرایی قدرت‌های داخلی؛ عامل ریشه‌ای حل بحران سودان از مدتی پیش که حجم قحطی در سومالی خود را نشان داده، برخی سازمان‌ها و کشورهای خارجی اعلام کرده‌اند که میلیون‌ها دلار را برای کمک به این مردم جمع‌آوری می‌کنند، اما تعامل آنها با این بحران به علت اختلاف در منافع آنها با پیچیدگی‌های زیادی مواجه شده است و خیلی کند به پیش می‌رود. این نویسنده تاکید می‌کند که با وجود مفید بودن این اقدامات فوری در کوتاه مدت، مشکل سودان با کیسه‌های غذا حل نمی‌شود ، بلکه باید سیاست همگرایی در این کشور را در ابعاد سیاسی و اقتصادی ایجاد کرد تا این بحران به صورت ریشه‌ای برطرف گردد و این کشور بتواند خودش روی پای خودش بایستد. این کشور در سال ۱۹۷۴ نیز دچار بحران قحطی و گرسنگی شده بود، اما با وجود کمبود امکانات، دولت نظامی وقت سومالی به ریاست "محمد سیاد بری " موفق شد که این بحران را کنترل کند، دولت در طرحی صدها هزار نفر را از مناطق قحطی زده به بخش‌های حاصلخیر جنوب سومالی منتقل کرد و آنها را از مرگ نشان داد.

*کمک‌رسانی یا تسلط بر مقدرات سومالی؟ کارشناسان مسایل سیاسی سومالی می‌دانند که تصمیم سازان سیاسی در این کشور سیاستمداران آن نیستند، بلکه اداره کشور در دست اوگاندا و "اوگاستین ماهیگا " فرستاده سازمان ملل متحد در این کشور است و آنها هستند که مقدرات این کشور را در دست دارند، این همان چیزی است که "محمد فرماجو " نخست‌وزیر مستعفی سومالی نیز به آن اعتراف کرده و گفت که کمک کنندگان به سومالی سرنوشت این کشور را در دست گرفته‌اند. *کمک‌های بین‌المللی برای مردم سومالی به کجا می رود؟ نویسنده می‌افزاید که تنها بخش اندکی از میلیون‌ها دلاری که به اسم کمک به مردم سومالی جمع‌آوری می شود، به قحطی زدگان می‌رسد، و بیشتر آنها در هتل‌های گران قمیت نایروبی هزینه می‌شود، میلیونها دلار از این اموال نیز در اختیار نیروهای آمیصوم قرار می گیرد که خود جزئی از ایجاد بحران در این کشور هستند، این در حالی است که سرباز سومالیایی ماههاست که حقوقی دریافت نکرده و به همین علت غذایی برای خوردن ندارد. از سوی دیگر سازمان‌های بین‌الملی همیشه به جای کمک به آوارگان داخلی به کمک پناهندگان خارجی در کشورهای دیگر می‌پردازند، این همان موضوعی است که مسئولان سومالی از آن تحت عنوان تشویق به مهاجرت گروهی از کشور نام می‌برند، این موضوع تا حدی است که اردوگاه آوارگان سومالیایی در کنیا به بزرگترین اردوگاه آوارگان در دنیا تبدیل شده است. *قحطی سومالی منبع درآمد سازمان‌های امدادرسان فساد در عملکرد این سازمان‌ها از دیگر معضلاتی است که کمک‌های بین‌المللی را ناکارآمد کرده است، بسیاری از کالاهایی که باید به صورت رایگان به دست مردم برسد، در بازارها به فروس می‌رسد و تحقیقات در این زمینه نیز هرگز به نتیجه‌ای ملموس نرسیده است، به همین علت است که بسیاری از این موسسات خیریه در سومالی هیچ محبوبیتی ندارند. این موسسات علاوه بر کنترل مقدرات کشور و ایجاد فساد در آن مواد غذایی تاریخ گذشته را به مردم سومالی می‌دهند و بار دیگری را بر مصیبت‌های این مردم قحطی زده اضافه می‌کنند.

"این در حالی است که منطقه‌ای که سازمان ملل آن را قحطی زده اعلام کرد، از حاصلخیزترین مناطق سومالی به شمار می‌رفت و می‌توان گفت که تمام سبد غذایی مردم این کشور از این منطقه تهیه می‌شد"الجزیره در ادامه با انتقاد از تاخیر ارائه کمک‌های بین‌المللی به سومالی می‌نویسد که سازمان‌های بین‌المللی به دنبال حل ریشه‌ای مشکل سومالی نیستند، بلکه از ادامه آن سود می‌برند و آن را منبع منافع مادی خود و روزی نظامیان محلی می‌دانند که در این کشورها جنگ داخلی به راه انداخته‌اند. *موضع خفت‌بار کشورهای عربی در قبال بحران سومالی حاشی در ادامه به بررسی وضع کشورهای عربی در قبال این بحران پرداخته و می‌نویسد که این کشورها بی مبالاتی و صرف ابراز همدردی و دعوت از دیگران برای کمک به سومالی را برای تعامل با این مصیبت در دستور کار خود قرار داده‌اند و هیچ اقدام عملی در این زمینه صورت نگرفته است. وی می‌افزاید: آنها حتی در مورد دزدان دریایی سومالی نیز هیچ واکنشی ندادند، این در حالی است که غربی‌ها مهم‌ترین دریای عربی را به اسم مبارزه با دزدان دریای تحت تصرف خود قرار داده‌اند. سازمان‌های داخلی عربی نیز تقریبا همین موضع را در قبال سومالی دارند و آن را در اولویت‌های خود قرار نداده‌اند، البته کمک‌های بسیار اندکی در این زمینه شده است، اما این کمک‌ها با نیازهای واقعی مردم سومالی قابل مقایسه نیست. برخی استدلال می‌کنند که دلیل این بی توجهی مشغول شدن کشورهای عربی به انقلاب‌های مردمی منطقه است، اما واقعیت این است که این کشورها هرگز در عمر بیست ساله بحران در سومالی نه در عرصه سیاسی و نه فرهنگی به این کشور توجهی نکرده‌اند.

*درگیری‌های سیاسی و بی‌توجهی به مرگ و میر مردم نویسنده این مقاله در ادامه به مسئولیت‌های مقامات محلی در قبال این بحران اشاره کرده و می‌نویسد که آنها مسئول اصلی این مشکلات هستند، در حالی که کشور در بحران قحطی دست و پا می‌زند، شریف شیخ احمد رئیس‌جمهور و شریف شیخ حسن رئیس پارلمان از مدت‌ها قبل در مورد انتخاب این وزیر و آن مسئول وارد درگیری شدیدی شده‌اند و هرگز توجهی به مصیبت‌های بیش از نیمی از ساکنان کشور ندارند. جنبش جوانان مبارز نیز در این قحطی ضربه شدیدی خورده است، چرا که قحطی در مناطقی است که آنها تحت کنترل خود قرار داده‌اند، آنها برای مدتی مانع از ورود هیئت‌های امداد رسانی به این منطقه شدند و سپس مجبور به عقب‌نشینی از تصمیم خود شدند. سیاستمداران سومالی به علت درگیری های داخلی خود انتظار چنین بحرانی را نداشتند و خود را برای آن آماده نکرده بودند، این در حالی است که جامعه مدنی سومالی نیز هیچ راهکاری برای حل این بحران ارائه نداده است، تقریبا هیچ آژانس امداد رسانی داخلی وجود ندارد که با کمک‌های خود اندکی از مصیبت‌های مردم قحطی زده بکاهد. *حل بحران سومالی نیازمند تلاش مشترک داخلی و بین‌المللی است نویبسنده در پایان این مقاله تاکید کرده است که تا زمانی که تلاش مشترک داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی برای خارج کردن سومالی از این قحطی وجود نداشته باشد، باید منتظر فصل جدیدی از مصیبت‌های مردم این کشور بود که احتمالا شدیدتر از اوضاع کنونی آن خواهد بود. انتهای پیام/++.

منابع خبر

اخبار مرتبط