مادر امین انواری: بچه های ما آزادی بیان می خواهند

امین انواری بازداشت شد
گویا
روز - ۱۳ مهر ۱۳۹۴

مادر امین انواری، فعال مدنی و دانشجوی دانشگاه امیرکبیر که روز یکشنبه بازداشت شده می گوید "با ۴ ماشین ریخته اند جلوی بانک، انگار می خواهند یک سارق مسلح را بازداشت کنند". این دانشجوی ۲۱ ساله را در مقابل چشم های پدر و مادرش بازداشت کرده اند.

خانم فرح بخشی در مصاحبه با روز می گوید تاکنون به پی گیری های او و همسرش درباره علت بازداشت و اتهام های منتسب به فرزندش پاسخی نداده اند.

امین انواری، دانشجوی مهندسی نرم افزار دانشگاه امیرکبیر است که پیش از این به ۲ سال و نیم حبس تعلیقی محکوم شده بود. مادرش می گوید: دو روز قبل به ما زنگ زدند و گفتند یک نامه ای است باید بیایید امضا کنید.

"مادر امین انواری، فعال مدنی و دانشجوی دانشگاه امیرکبیر که روز یکشنبه بازداشت شده می گوید "با ۴ ماشین ریخته اند جلوی بانک، انگار می خواهند یک سارق مسلح را بازداشت کنند""پدرش قبلا ۳۰ میلیون کفالت گذاشته بود،گفتند بیایید این را ببرید و پرونده مختومه شود. قرار بود برویم آنجا که وکیل اش گفت این امکان ندارد،به شما دروغ می گویند.احتمالا مورد جدیدی است و باید پی گیری کنم. ما منتظر پی گیری وکیل شدیم. تا قبل از اینکه ایشان خبر بدهند، رفته بودیم بانک که یک دفعه دیدیم ۴ ماشین ریختند دور و بر ما و نگذاشتند وارد بانک بشویم. گفتند امین بازداشت است.

من در خیابان سر و صدا کردم که حکم تان کو؟ یک ساعت ما را در خیابان نگه داشتند تا حکم را آوردند اما به ما نشان ندادند و اصلا نفهمیدیم حکم از طرف کی است و برای چی است. بعد ما را سوار ماشین کردند و به خانه آوردند و اجازه ندادند حتی تکان بخوریم. کل خانه را تفتیش کردند و لپ تاب همسرم وامین و گوشی ها را برداشتند. پرسیدیم اتهامش چی است؟ کی شاکی است؟ کجا می برید؟ هیچ پاسخی به ما ندادند و امین را بردند.

خانم فرح بخشی می افزاید: ۴ ماشین بودند؛ حدودا بیشتر از ۱۰ نفر.

"خانم فرح بخشی در مصاحبه با روز می گوید تاکنون به پی گیری های او و همسرش درباره علت بازداشت و اتهام های منتسب به فرزندش پاسخی نداده اند"یک خانم هم آوردند برای تفتیش خانه. مدام می گفتند حرف نزن و... من هم می گفتم حرف می زنم و توی خیابان سر و صدا کردم مردم جمع شدند. به همسرم می گفتند این را ببر توی ماشین والا برای تان خیلی بد خواهد شد. من هنوز شوکه هستم که چرا اینطور برخورد می کنند؟ پسر من چکار کرده، جز اینکه از حقوق همنوعان خود دفاع میکرد؟ انگار می خواستند یک سارق مسلح خطرناک را بگیرند که این طوری ریختند، انتظار داشتند ما سکوت هم بکنیم و حرفی هم نزنیم.



مادر امین انواری سپس از ممنوع الملاقاتی فرزندش خبر میدهد: هرچه این در و آن در زدم هیچ نتیجه ای نگرفتم، بعد از طریق برخی دوستان خبر آوردند که چون در بازپرسی مقاومت کرده او را ممنوع الملاقات کرده اند. دیروز رفتیم دادسرای اوین، بازپرس را ببینیم و خواهش کنیم بتوانیم امین را ببینیم، اما نگذاشتند و بازپرس حاضر نشد با ما ملاقات کند. امروز رفتم تحصن و شرکت کردم و آنجا هم گفتم که من تا آخرین لحظه پشتیبان بچه ام هستم و اگر بچه مرا آزاد نکنند و اذیت کنند،همه جا اعلام خواهم کرد و به سازمان های بین المللی و حقوقی هم مراجعه خواهم کرد. من برای آزادی بچه ام هر کاری می کنم.

امین انواری روز گذشته تماس تلفنی کوتاهی با خانواده اش داشته: ساعت ۷ و نیم تماس گرفت و دو دقیقه خیلی مختصر فقط احوالپرسی کرد و گفت نگران من نباشید.

" امین انواری، دانشجوی مهندسی نرم افزار دانشگاه امیرکبیر است که پیش از این به ۲ سال و نیم حبس تعلیقی محکوم شده بود"من هم گفتم تو نگران نباش، من و پدرت با همه توان مان پی گیری می کنیم و پشت تو هستیم. پدرش هم از سر کار مرخصی گرفته و پی گیری می کند.

مادر این فعال مدنی سپس با اشاره به حکم تعلیقی فرزندش می گوید: قبلا به امین حکم تعلیقی دو سال و نیم داده بودند به مدت ۵ سال. اتهام زده بودند که به برخی سران کشور مثل قالیباف توهین کرده. اتهام دیگرش این بود که فعال حقوق بشر است.

این دفعه به ما هیچ چیزی نمی گویند، ما هیچ چیزی نمی دانیم. چه کسی شاکی است؟ برای چه بچه مرا برده اند؟ هیچ نمی گویند.وکیل اش را هم راه نمی دهند، می گویند حق ندارد وکیل داشته باشد. ما هم اعتراض کرده ایم ولی هیچ کسی توجهی نکرده. همین طور زیر بازجویی است....

امین انواری دی ماه سال گذشته از سوی پلیس امنیت احضار شده بود.

"قرار بود برویم آنجا که وکیل اش گفت این امکان ندارد،به شما دروغ می گویند.احتمالا مورد جدیدی است و باید پی گیری کنم"مادرش می گوید که روزهای متوالی از صبح تا عصر در دادسرای اوین بازجویی می شد: آن بار بازداشت نکردند اما از صبح تا عصر تا ۴ - ۵ یکسره بازجویی می کردند و دوباره می گفتند فردا باید بیایی و همین طور بازجویی می کردند. پدرش کفالت ۳۰ میلیونی گذاشته بود بعد هم که دادگاه برگزار کردند و حکم تعلیقی دادند، اما این دفعه آمدند و او را بردند.

خانم فرح بخشی می افزاید: دیروز رفتم محل تحصن دکتر ملکی و بقیه. دیدم خانواده های زندانیان و دانشجویان بودند. اینقدر ناراحت شدم که چرا این همه بچه ها زندان هستند.

من برای بچه ام رفته بودم؛ بچه من را هم برای دفاع از حقوق مردم زندانی کرده اند. من خواهش ام این است که در ایران آزادی بیان باشد و بچه ها بتوانند در ایران حرف بزنند، آنها را با کوچکترین حرف و انتقادی زندانی نکنند و در زندان جوانی شان را از بین نبرند. بچه های ما می خواهند آزادی باشد، می خواهند در کشور آرامش باشد، هیچ کار غیرقانونی انجام نمی دهند فقط آزادی بیان می خواهند و می گویند مردم آسیب نبینند. اینها خواسته زیادی نیست. خواسته های غیرقانونی نیست که بگیرند ببرند زندان.



منابع خبر

اخبار مرتبط