متن بدون سانسور گفتگوی اعتماد با علی مزروعی

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: نخبگان سیاسی وظیفه دارند تا حقوق خود و هوادرانشان را به نحوی پیگیری کنند که موجب ناامنی در کشور نشود و آرامش را در کشور به عنوان یک ضرورت اولیه برای زندگی جامعه حفظ کنند.
واحد مرکزی خبر
نوروز - ۴ آبان ۱۳۸۸

روزنامه اعتماد روز گذشته گفتگویی را با علی مزروعی، عضو دفتر سیاسی جبهه مشارکت ایران اسلامی انجام داده که بنا بر ملاحظاتی که دلایل آن بر همگان روشن است، موفق به انتشار متن کامل این گفتگو نشده است. علی مزروعی، نماینده مردم اصفهان در مجلس ششم در این گفتگو جبهه مشارکت را یک جریان فکری و سیاسی جاری و زنده در جامعه می داند که توقف و تعطیلی و حتی انحلال آن باعث از بین رفتن این جریان نخواهد شد. او تاکید می کند که " فعالیت حزب وابسته به افراد خاص یا دفتر آن نبوده که با بازداشت آن افراد یا پلمب ساختمان متوقف و تعطیل شود. آنچه در پی می آید متن بدون سانسور گفتگوی کیوان مهرگان با علی مزروعی است: حزب مشارکت ایران اسلامی با بیش از ۳۰ عضو بازداشت شده رکورددار بازداشت فعالان سیاسی است. منحنی بازداشت اعضای این حزب نشان می دهد روند دستگیری ها از قاعده مشخصی پیروی نمی کند.

"علی مزروعی، نماینده مردم اصفهان در مجلس ششم در این گفتگو جبهه مشارکت را یک جریان فکری و سیاسی جاری و زنده در جامعه می داند که توقف و تعطیلی و حتی انحلال آن باعث از بین رفتن این جریان نخواهد شد"علی مزروعی عضو شورای مرکزی حزب مشارکت درباره دستگیری ها و آینده اصلاح طلبی به پرسش های ما پاسخ گفت. چرا جریان اصلاحات به چنین نقطه ای رسید؟ به نظرم به خوب جایی رسیده، چون توانسته نیروی بالقوه اصلاح طلبی درون جامعه را به قدرتی بالفعل در ایام انتخابات و وقایع پس از آن تبدیل کند و عملا توازن قوا را به نفع جریان اصلاح طلبی برهم زند. هرچند جریان حاکم با عدم درک و قبول این واقعه و با نوعی گرفتارشدن در نظریه توهم توطئه و خیالپردازی و تحویل این خواست عمومی به انقلاب مخملی و رنگی تمام تلاش خود را برای مهار و سرکوب این جنبش اجتماعی سبز به کار گرفته است، اما جریان اصلاح طلبی همچون آب روان در جامعه جاری است و روز به روز فضا و افراد بیشتری را با خود همراه می کند. قطعا اثرات مبارک خود را برای اصلاحات در اداره کشور برجای خواهد گذاشت . آیا در تحلیل های اصلاح طلبان بازیابی جنبش اصلاحات پیش بینی می شد؟ در کلیتش بله چرا که بدون چنین دستیابی به چنین هدفی فعالیت اصلاح طلبان معنا و مفهوم خود را از دست می داد، اما باید ادعان کنم که بازیابی به این سرعت پیش بینی نمی شد و فکر می کنم عملکرد دولت نهم در عرصه داخلی و خارجی و فضای بازی که در ایام تبلیغات انتخابات دهم ریاست جمهوری برای بحث پیرامون همه مسائل بوجود آمد به این بازیابی و ظهور سرعت بخشید .

اگر همین رفتار جناح حاکم را درنظر بگیریم برای اصلاح طلبان موضوع انتخابات منتفی است. در این شرایط فعالیت سیاسی قانونی چه مفهومی دارد؟ به نظرم هنوز بسیار زود است که بشود از روند تحولات جاری در کشور به چنین نتیجه ای رسید چرا که هنوز منازعه بر سر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم و فراتر از آن اصل انتخابات و چگونگی برگزاری آن جریان دارد و به سرانجامی نرسیده است. مشاهده می شود که امروزه بخشی از نیروهای اصولگرا هم به این نتیجه رسیده اند که برای برگزاری انتخاباتی سالم و آزاد و رقابتی و قانونی باید کمیسیونی ملی و مستقل از دولت شکل گیرد و اجرای انتخابات زیرنظر این کمیسیون باشد بنابراین باید منتظر بود و دید که روند تحولات به چه سمت و سویی می رود و اتفاقا در شرایط کنونی است که فعالیت سیاسی معنا می دهد و فکر می کنم هنوز شرایط برای فعالیت سیاسی قانونی وجود دارد و باید با امیدواری به انجام اصلاحات به پیش رفت . اخیرا برخی اصولگرایان موضوع شورای برون رفت از شرایط کنونی را در دستور کار قرار داده اند. اقای موسوی اعلام کرده تاکنون کسی با وی در باره وحدت سخنی نگفته.

"او تاکید می کند که " فعالیت حزب وابسته به افراد خاص یا دفتر آن نبوده که با بازداشت آن افراد یا پلمب ساختمان متوقف و تعطیل شود"اساسا طرحی که کشور را از شرایط کنونی بیرون ببرد و شکاف دولت - ملت را به حداقل برساند چه مشخصاتی باید داشته باشد؟ باور به راهبرد اصلاحات الزاماتی دارد که یکی از آنها جستجوی راه یا راههایی است که به کم کردن یا محو شکاف های موجود در جامعه ازجمله شکاف دولت – ملت یاری رساند و در این مسیر همه نیروهای سیاسی فعال در جامعه اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و حاکمیت باید تلاش کنند چون ادامه وضعیت موجود به نفع هیچکس نیست و جز اینکه جریان توسعه و پیشترفت کشور را عقب اندازد و به مشروعیت و مقبولیت نظام در داخل و خارج آسیب های جدی و جبران نشدنی برساند حاصلی در پی نخواهد داشت و ادامه این روند هزینه اداره کشور را بشدت بالا خواهد برد . به نظر من یکی از مشکلات اصلی کشور ما عدم باور به گفتگو برای حل مسائل میان نیروهای سیاسی و دست اندرکاران امور اداره کشور است و همه عادت کرده با منتقدان و مخالفانشان از راه دور وغیر مستقیم و رسانه ای اعلام نظر و موضع کنند و این امر چه در عرصه عمومی و چه در عرصه حاکمیت و نظام تصمیم گیری و اداره کشور سوء تفاهم های بسیاری را دامن زده است و اصلا می توان گفت که کشور ما با سوء تفاهم اداره می شود و از اینرو اتفاقاتی در آن می افتد که به هبچوجه قابل پیش بینی و انتظار نیست ضمن اینکه هزینه های فراوانی را برکشور تحیل می کند . نمونه بارز این هزینه های سنگین مادی و معنوی را می توان در رخداد هریک از حوادث واقعه پس از انتخابات اخیر دید و به نظر من همه اینها ناشی از سوءتفاهمی بود که طرفهای منازعه بدلیل دوری ازیگدیگر و عدم گفتگو بر سر موضوع منازعه داشتند و البته من نمی خواهم در اینجا سراین بحث را بازکنم که یک طرف منازعه اصلا به بحث و گفتگو باور نداشت و فکر می کرد با تمسک به شیوه های افتدارگرایانه به جمع و نه حل منازعه بپردازد اما می خواهم بر این موضوع تاکید و ابرام نمایم که راه حل کم هزینه و پرفائده منازعه جاری برای نظام و کشور از مسیر گفتگو و درک متقابل می گذرد . به نظرم طرحی که می تواند راه برون رفت از شرایط کنونی کشور را هموار نماید پایبندی تام و تمام همگان و ویژه حاکمیت به اجرای قانون اساسی است . متاسفانه باید اذعان کرد که قانون بطور کلی و قانون اساسی بطور خاص در کشور ما مظلوم واقع شده و معنای خود را از دست داده است چراکه حاکمیت می خواهد از همه ظرفیت های قانونی برای اعمال اراده و قدرت خود استفاده کند و در این مسیر تمام اصول قانون اساسی را که بنحوی متضمن حقوق ملت و شهروندی است به بوته فراموشی سپرده و حتی در مواردی که لازم می داند خلاف آن عمل می کند .نمونه بارزش نحوه برخورد با تجمع ها و راهپیمایی های مسالمت آمیز معترضان به نتیجه انتخابات اخیر یا بازداشت فعالان سیاسی و سلول های انفرادی و اخذ اعتراغات اجباری و برگزاری دادگاههای نمایشی و صدور احکام سنگین زندان و فاجعه زندان کهریزک و قتل چند تن در آنجا و...است .

قانون اساسی میثاق ملی ماست و به نظرم از ظرفیت بالایی برای حل مسائل و مشکلات جاری برخوردار است بشرطی که همه طرف های درگیر بپذیرند در اجرای آن کوتاهی و قصور شده و حالا همه باید به اجرای کامل آن بازگردند و در اینجاست که حاکمیت رای و نظر مردم بر تعیین کردن سرنوشتشان و میزان بودن رایشان در اداره امور کشور باید پذیرفته و به معنای واقعی عملیاتی شود و بحث چگونگی انجام انتخاباتها بگونه ای سامان یابد که همه اطمینان یابد در انتخاباتی آزاد و سالم و عادلانه و رقابتی حضور یافته و رایی که به صندوق می اندازند همان خوانده می شود . به هرحال من راه حل برون رفت از شرایط کنونی را کفتگو و تعامل و تفاهم می دانم و از هرگونه اقدامی در این مسیر باید استقبال و حمایت کرد و امیدوارم یکبار هم شده در این کشور این راه حل عملیاتی شود تا همگان دریابد که از اینراه هم می توان به مقصد رسید. با این حجم تخریبی و این رویه و احکامی که قرار است صادر شود سخن گفتن از وحدت سخنی صواب است؟ از قدیم گفته اند که در دعوا حلوا تقسیم نمی کنند! به هرحال آنچه در حوادث پیش و پس از انتخابات رخداده باید به عنوان تجربه ای هرچند ناحوشایند بر انبان تجربه های سیاسی ما و بطور خاص حاکمیت بیفزاید. از این زاویه دید باید ما دریابیم که همه ما ایرانی هستیم و به رغم همه تفاوت های فکری و سیاسی و دینی و قومی حق زندگی در کنار یگدیگر در این سرزمین را داریم و سخن گفتن از وحدت یعنی سخن گفتن از زندگی در کنار یگدیگر همواره سخنی صواب است و به ویژه در شرایط کنونی منطقه و جهان و جغرافیای سیاسی ایران . کمی هم درباره حزب مشارکت بگوئیم.

"آنچه در پی می آید متن بدون سانسور گفتگوی کیوان مهرگان با علی مزروعی است: حزب مشارکت ایران اسلامی با بیش از ۳۰ عضو بازداشت شده رکورددار بازداشت فعالان سیاسی است"وضعیت حزب چگونه است. تا کی می خواهید بی دفتر در شرایط اضطرار ادامه حیات بدهید؟ خوب می دانید در شب روزاول پس از انتخابات به دفتر حزب آمده اند و هرآنکس را آنجا بود بازداشت کرده و دفتر را پلمپ کردند. البته بیشتر این بازداشتی ها فردای آن روز آزاد کردند اما از روز ۲۵ خرداد دوباره برخی از آنها و دیگر اعضای حزب را بازداشت کردند که تعداد افراد بازداشتی حزب یه حدود ۲۵ نفر رسید که نه تن آنها عضو شورای مرکزی بودند که دبیرکل و معاونین را هم شامل می شد. طبعا پیش بینی رخداد چنین شرایطی را برای حزب نمی کردیم و من تا امروز هم نمی دانم با استناد به چه قانونی افراد را بازداشت و دفتر حزب را پلمپ کرده اند و در پیگیری های انجام شده برای دفتر حزب تاکنون هیچ فرد یا نهادی پاسخگو نبوده اما روشن است که فعالیت حزب وابسته به افراد خاص یا این دفتر نبوده که با بازداشت آن افراد یا پلمپ ساختمان متوقف و تعطیل شود از اینرو بلافاصله در انطباق با شرایط عمل شد و ارکان حزب توانستند همچون گذشته به فعالیت خود ادامه دهند و نسبت به مسائل حادث اعلام نظر و موضع نمایند و از طریق پایگاه اطلاع رسانی نوروز به جریان اخبار واقعی مدد رسانند . البته من با نگاهی خوشبینانه تمام برخورد های با جبهه مشارکت و اعضایش را ناشی از یک سوء تفاهم بزرگ سیاسی می دانم که امیدوارم که این سوء تفاهم ها با گفتگوهای انجام شده بازجویان ( ببخشید کارشناسان محترم پرونده ) در زندان با اعضای بازداشت شده بر طرف شود و آنها دریابد که می شد همین گفتگوها را بدون اینهمه هزینه برای نظام و کشور در بیرون انجام داد! البته برخی بدبینانه اینگونه برخوردها با جبهه مشارکت و اعضایش را ناشی از تسویه حساب سیاسی و حذف رقیب می دانند که امیدوارم اینگونه نباشد و از اینرو انتظار دارم که این شرایط اضطرار برطرف شود و جبهه مشارکت همچون گذشته بتواند به فعالیت عادی خود ادامه دهد .

اینرا هم اضافه کنم که جبهه مشارکت یک جریان فکری و سیاسی جاری و زنده در جامعه ماست و توقف و تعطیلی و حتی انحلال آن باعث از بین رفتن این جریان نمی شود و اتقاقا این به نفع حاکمیت است که بگذارد این جریان فکری و سیاسی در فالبی تعریف شده و شناسنامه دار ادامه پیدا کند و قطعا فعالیت در فالب حزب فوائد بسیار برای نظام و کشور دارد . اساسا استراتژی شما برای ادامه فعالیت چیست؟ راهبردی که باعث شکل گیری و تاسیس جبهه مشارکت و راهنمای عمل ما در طول دوران فعالیت راهبرد اصلاحات است . این راهبرد یا استراتژی ما را به سیاست ورزی اصلاح طلبانه با همه الزاماتش رسانده است و ما براین مبنا عمل کرده ایم و تا اطلاع ثانوی نیز بر همین مبنا عمل خواهیم کرد . براین پایه ما در چارچوب همین نظام خواستار اصلاحات و بطور خاص بازگشت به شعارها و اهداف اصیل اتقلاب اسلامی و اجرای کامل قانون اساسی هستیم و به تعبیری ما جمهوری اسلامی خواه به معنای صدر انقلاب و قرائت امام خمینی هستیم که در یک کلام به میزان بودن رای ملت در اداره کشور خلاصه می شود . البته اینکه چرا ما به چنین راهبردی رسیده ایم خود بحث مبسوزی را می طلبد اما ما راه گذار به مردمسالاری و دموکراسی رادر گرو پیروی از این راهبرد در عرصه عمل اجتماعی و سیاسی می دانیم و اینکه این راهبرد در عمل بر شیوه های مسالمت آمیز و قانونی در رفتار سیاسی متکی است و دستیابی به هدف را تدریجی و زمانبر و با جلب نظر و پشتیبانی مردمی در طی مسیر می داند .

"منحنی بازداشت اعضای این حزب نشان می دهد روند دستگیری ها از قاعده مشخصی پیروی نمی کند"دستگیری اعضای حزب با چه متر ومعیاری بوده؟چون گروهی بازداشت شدند.گروهی نه. گروهی در بازداشت ماندند گروهی آزاد. این همه رفتار متناقض از چه چیز نشات میگیرد؟ والا من نمی توانم این سئوال شما را پاسخگو باشم . این سئوال را باید از بازداشت کنندگان بپرسید! استنباط من این است که اعضایی از حزب را بازداشت کردند که به نظر آنان تقش بیشتری در ایجاد شور انتخاباتی داشتند و باید از این نظر تنبیه می شدند! آیا شما هم در آستانه دستیگری بودید؟ یا ممکن است باشید؟ البته چند بار ماموران پلیس امنیت به منزل ما آمدند. بار اول که صبح روز ۲۵ خرداد آمدند بدنبال فرزندم حنیف بودند که اصلا با ما زندگی نمی کند و اشتباهی آمده بودند، اما بنده منزل را بی نصیب نگذاشتند و بدون آنکه برای انجام اینکار حکم داشته باشند به تفتیش و بازرسی منزل اقدام و هر آنچه را فکر می کردند آلت جرمی باشد ازجمله کامپیوتر پسر و لپ تاپ دخترم را با خود بردند و تا امروز هم به منزل برنگردانده اند! البته من در همان روز شرح ماوقع را درنامه ای خطاب به رئیس قوه قضائیه و وزیر اطلاعات وقت نوشتم و درخواست رسیدگی کردم که تا امروز پاسخی دریافت نداشته ام.

از آن روز به بعد چند بار دیگر هم به منزل ما آمدند که هروقت آمدند به تصادف یا تقدیر من در منزل نبودم و فکر می کنم که دیگر ماجرا تمام شده است و امیدوارم دیگر دوستان نیز از زندان ازاد شوند و این ماجراهای تلخ سرانجام خوشی برای نظام و کشور داشته باشد

منابع خبر

اخبار مرتبط