مثل همیشه آن بالا یکی علی دایی را دوست دارد

مثل همیشه آن بالا یکی علی دایی را دوست دارد
زندگی فوتبال
زندگی فوتبال - ۳ مرداد ۱۳۹۲



تماشای بازی پرسپولیس و تراکتور نه دلچسب بود و نه چشم نواز. در دیداری که نه پرسپولیسش پرسپولیس بود و نه تراکتورش تراکتور و نه علی کریمی اش علی کریمی، تماشاگران پر تعداد نخستین بازی لیگ باید دل را خوش می کردند به تک صحنه ها که کم بود و بازی را از تماشا انداخت.

 

باز بینندگان تلویزیونی عادل را داشتند که به بازی نمکی از متلک های خود اضافه کند وگرنه این بازی مسابقه ای بود که دیدنش و ندیدنش در خانه یا ورزشگاه بی توفیر بود.

 

با این همه بازی بی خاصیت چهارشنبه شب تابستانی نشان داد که پرسپولیس دقیقا همان تیمی است که انتظارش می رفت. تیمی با همان مقتضیات علی دایی وار...

 

اینکه  دو تعویض دایی مال جوان هایی  مثل مهرداد کفشگری و پیام صادقیان باشد. اینکه پرسپولیس آسان گل نزند و سخت گل بزند... برد با تک گل دقایق پایانی...

"تیمی با همان مقتضیات علی دایی وار... اینکه  دو تعویض دایی مال جوان هایی  مثل مهرداد کفشگری و پیام صادقیان باشد"اینکه پرسپولیس علی دایی با همه بد بازی کردن و چشم نواز بودن باز هم برد را تحمیل کند.. اینکه تراکتور ده نفره شد یا پنالتی گرفته شده درست بود یا نه بحث دیگری است که باید سپرد به وقتی دیگر.

 

با این همه در ورای این برد علی دایی همان بود که همیشه و همانگونه برد که همیشه. همان مرد شتابزده لب خط با حرکات آشنای همیشگی... همانی که همیشه عادت داریم لب خط ببینیم. علی دایی لب خط...

کاراکتر آشنای چشم های تعقیب گر فوتبال...

 

برد در شرایطی که کسی به بردش باور نداشت... که تیمش روی فرم نبود... که هنوز تا رسیدن به شرایط بازی کار و جا دارد... با این همه پرسپولیس علی دایی وار برد. با یک تک گل زیبا و به ثمر رسیده در دقایق پایانی...

"اینکه تراکتور ده نفره شد یا پنالتی گرفته شده درست بود یا نه بحث دیگری است که باید سپرد به وقتی دیگر. با این همه در ورای این برد علی دایی همان بود که همیشه و همانگونه برد که همیشه"وقتی که حساب دوست و دشمن سوا شده...وقتی که فقط هوادارن دو آتشه علی دایی می توانند امیدوار باشند که پیام صادقیان یک باره چنان پاسی بدهد و سید صالحی چنان ضربه ای... همین گل می توانست دقیقه ۳۰ یا ۴۰ یا ۵۰ زده شود و این برد را از حالت علی دایی وارش خارج کند.

 

با این همه این گل مال دقیقه هشتاد بود. مال وقتی که حوصله ها سر رفته. که بی اعتمادی و نا باوری و تردید وارد دل ها شده... برای وقتی که طرفدار های دو آتشه علی دایی حس کنند روی سکو و در کنار آدم هایی که کنارشان نشسته اند تنهایند.

این برد مال آن آدم هاست... مال آنها که تنها روی سکوها به مربی خودشان، به آن مرد آتشین مزاج کنار زمین اعتماد داشتند و به اینکه آن بالا هم یکی علی دایی را دوست دارد.

منابع خبر

اخبار مرتبط