من و مه و خستگی همراه می رویم دهان گشوده ی پاییز، همخوانِ بغضِ بی تحملِ من؛ تمامِ تابستانِ زخمی را گریه می کند.

من و مه و خستگی همراه می رویم دهان گشوده ی پاییز، همخوانِ بغضِ بی تحملِ من؛ تمامِ تابستانِ زخمی را گریه می کند.
اخبار روز
اخبار روز - ۳۰ آبان ۱۳۹۳


 بر تپه هایِ رو به رو:
من و مه و خستگی همراه می رویم
دهان گشوده ی پاییز،
همخوانِ بغضِ بی تحملِ من؛
تمامِ تابستانِ زخمی را گریه می کند.

بر تپه هایِ رو به رو:
بر درختِ انتظار آونگ مانده ام
و انبوهی از مرغانِ دریایی؛
از طوفانِ سرخِ سینه ام؛
برایِ دریای رام پیغام می برند.

بر تپه های رو به رو:
کودکی ام سوت می زند؛
موج بر می دارد دوباره گیسویت؛
تو شادمانه می خندی،
و دهانم بویِ شعر می دهد.

آبان ۱٣۹٣

تصویر متن: "پاییز" Annette Schmucker

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منابع خبر

اخبار مرتبط